کامیار اسماعیلی با اشاره به اینکه مجری باید بتواند مسائل مختلف را در حضور مهمان برنامه به چالش بکشد، تصریح کرد: تلویزیون اعتماد به نفس را از مجریها گرفته و تعداد برنامههای چالشی به حداقل رسیده است.
دیدارنیوز: در طول این سالها برنامههای تلویزیون متعددی روی آنتن رفتهاند که بعضاً آنچه که در این برنامهها از زبان مجری یا مهمان برنامه مطرح شده در فضای مجازی مورد انتقاد اقشار مختلف بوده است. در برخی مواقع منتقدان بیش از هر چیز عدم توانایی مجری در اجرای برنامه را مطرح کردهاند و در برخی موارد نیز ادبیات مجری مورد انتقاد قرار گرفته است.
ایلنا در ادامه نوشت: «از یکسو به نظر میرسد که رسانه ملی با کمبود مجری مواجه است؛ نتیجه این کمبود اجرای برخی افراد در برنامهها و شبکههای مختلف است که خود به سوژه داغ فضای مجازی بدل میشوند. به طور کل مشخصاً رسانه ملی در بحث برنامهسازی و اجرا همواره با چالشهایی مواجه بوده که نیاز به آسیبشناسی جدی دارد.»
در همین رابطه با کامیار اسماعیلی (مجری تلویزیون) که سابقه اجرای برنامههایی، چون «نیمرخ»، «صبح و زندگی» و «شمعدونی» را در کارنامه خود دارد، این موضوع را مورد بررسی قرار دادیم که حاصل این گفتگو را در ادامه میخوانید:
این روزها برنامههای تلویزیونی بسیاری در تلویزیون روی آنتن میروند که بعضاً در برخی موارد حواشی برنامه، اظهارات و حتی شوخیهای مجری در فضای مجازی مورد توجه قرار میگیرند و درنتیجه برخی کارشناسان عملکرد مجری و برنامهسازها را مورد انتقاد قرار دادهاند. با توجه به این مسائل وضعیت اجرا و برنامهسازی را در حال حاضر در تلویزیون چطور ارزیابی میکنید؟
اجرا هم مثل هر کار دیگری در حوزه هنر یک کار تخصصی است و مخاطب میتواند متوجه شود که مجری چقدر در کارش تبحر دارد و اِلِمانهای اجرا را در کارش رعایت میکند، اما اجرا را نباید به تنهایی مورد توجه و بررسی قرار داد چراکه مجری در یک برنامه کارش را انجام میدهد و کلیت برنامه باید در سطح استانداردی از کیفیت باشد چراکه مجری هم قسمتی از برنامه است و نمیتوان آن را کاملاً جدا دانست.
هر اثر هنری از فرم و محتوا تشکیل شده و باید برای ارزیابی کیفی این نکته را در نظر داشته باشیم که آیا فرم و محتوا در کنار هم میتوانند مورد پسند مخاطب قرار بگیرند. من فکر میکنم نمیتوان تحلیل دقیق و درستی از کیفیت کلی اجرا در صداوسیما داشت و به نظرم یک نظرسنجی عمومی میتواند به ما بفهماند که برنامهها و عملکرد مجریان تلویزیون تا چه حد مثبت و تا چه حد ضعیف است.
یعنی ملاک بررسی و سنجش کیفیت کار مجریان را نظر مخاطبان میدانید؟
در تلویزیون باید اینطور باشد چرا که عنوان آن رسانه ملی است و باید به نظر مردم توجه داشته باشد. برنامه تلویزیونی در نهایت یک اثر هنری است، روح هنر باید در اثر وجود داشته باشد و کسی میتواند اثر را قضاوت کند که مخاطب آن است و اصلاً برنامه برای او ساخته شده است. در رسانهای که عنوان رسانه ملی دارد اگر برنامهای مورد پسند عموم مردم قرار گرفت یعنی اثری موفق است.
در ماههای اخیر چندین برنامه تلویزیونی مثل مصاحبه مهدی تاج در برنامه «جام ۲۲» در فضای مجازی بسیار مورد توجه قرار گرفته که برخی عملکرد مجریها را مورد انتقاد قرار دادهاند. به نظر شما در غالب اوقات اشکال از برنامه بوده یا عملکرد مجری ضعیف بوده است؟
من مصاحبه مهدی تاج در این برنامه را در فضای مجازی دیدم و واقعاً متأسف شدم؛ یک مسئول که حقوقش را از مالیات مردم دریافت میکند و باید نسبت به عملکردش پاسخگو باشد نباید در رسانه ملی اینگونه ظاهر شود. هر مسئولی باید وقتی در چنین برنامهای قرار میگیرد نسبت به عملکردش پاسخگو باشد و مجریان برنامه خیلی با ادب و متانت سوالاتشان را از تاج پرسیدند، اما با نهایت بیادبی به آنها پاسخ داده شد و اینجا مشکل اصلی رفتار نادرست مهمان است.
به نظر شما اینکه یک مهمان در یک برنامه میتواند اینگونه رفتار کند را نمیتوان حاصل عملکرد ضعیف مجریان دانست؟
در همین برنامهای که مثال زدید اگر من در جایگاه آن مجریها بودم قطعاً مهمان برنامه را بیشتر به چالش میکشیدم و به او میگفتم که رفتارش غیر مودبانه است و او را به پاسخگویی دعوت میکردم.
من فکر میکنم تلویزیون به طور کل اتفاقات اخیر به شکلی اعتماد به نفس را از مجریان گرفته است، مجری باید این اعتماد به نفس را داشته باشد که سوالش میتواند سوال میلیونها نفر باشد و از جواب سربالا دادن مهمان جلوگیری کند، در واقع وقتی برای مهمان مسئول برنامه این مسئله که او خدمتگذار مردم است و باید به مردم پاسخگو باشد به خوبی جا نیفتاده مجری باید این اعتماد به نفس را داشته باشد که چنین مسئلهای را به مهمان برنامه گوشزد کند و او را به چالش بکشد.
به چالش کشیدن مسائل مختلف اشتباه نیست، لازمه پیشرفت کشور همین به چالش کشیدن مسائل علمی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است. اگر مسئول احساس کند که الگوی بینقصی برای همه است و انتقاد کردن از او کاری بیاساس است مشکلات همواره ادامهدار خواهد بود؛ پس مجری تلویزیون باید اعتماد به نفس این کار را داشته باشد، اما متأسفانه به نظر میرسد که در سالهای اخیر اینگونه نیست.
از نظر شما چرا اعتماد به نفس مجریان تلویزیون کاهش پیدا کرده است؟
شاید یکی از دلایل اصلی کاهش اعتماد به نفس مجریها این باشد که مجریان با اعتماد به نفس تلویزیون که برنامههای چالشی داشتند و انتقاد میکردند دیگر در تلویزیون نیستند و کسانی که الان در تلویزیون هستند تصور میکنند که اگر آنها هم بخواهند مثل همین مجریهای قبلی عمل کنند حذف خواهند شد.
این تنها مربوط به مجریهای جدید نمیشود و شاهد هستیم برخی مجریهای قدیمی هم نمیتوانند با خیال راحت مهمانان مسئول را به چالش بکشند و مسائل مختلف را مورد انتقاد قرار دهند و این نشان میدهد که از مجریها پشتیبانی نمیشود. در واقع پشتیبانی لازم از مجریها باید توسط مدیران صورت بگیرد، ولی وقتی آنها هم پشت مجریها را خالی میکنند نمیتوان انتظار داشت که برنامهها کیفیت لازم را داشته باشند و در بسیاری مواقع حتی ممکن است اذهان عمومی را جریحهدار کند.
عدم پشتیبانی تلویزیون از مجریها میتواند یکی از دلایل کنارهگیری برای افراد از ادامه فعالیت در این رسانه باشد؟
من بین اجرا و بازیگری تفاوت قائل هستم. یک بازیگر وقتی نقشی منفی بازی میکند، مخاطب میپذیرد که این نقش هیچ ربطی به شخصیت حقیقی بازیگر ندارد، اما یک مجری نمیتواند در جایگاهها و برنامههای مختلف نقش آدمهای خوب و بد را بازی کند. در واقع شخصیت حقیقی مجری در حین اجرا حذف نمیشود، مجری خودش است و همیشه هم همینطور بوده و در همه جای دنیا وقتی یک مجری برنامهای اجرا میکند، قطعاً اجرایش با شخصیت حقیقیاش گره خورده است و بر عکس بازیگری او چیزی جدا از اجرایش نیست. به همین دلیل مردم نمیتوانند بپذیرند که یک مجری در برنامهای حرفی بزند و در واقعیت به شکل دیگری رفتار کند. این یکی از چالشهای حرفه اجرا است و مجری باید حرفهایی بزند که مردم بپذیرند این حرفها مورد پذیرش خودِ مجری هم هست و همه مجریهای صاحبنام دنیا هم به همین شکل هستند که مثل سیاستمداران نمیتوانند در زندگی شخصیشان با آنچه که در قاب تلویزیون مطرح میکنند در تضاد باشند.
هر شغلی یک ضمانت حرفهای میخواهد تا فرد بتواند بدون دغدغه کارش را ادامه دهد و به دلایلی که مطرح کردم مجری هم این ضمانت را لازم دارد و اگر لحظهای تصور کند که این تضمین به هر دلیلی وجود ندارد ترجیح میدهد که کارش را ادامه ندهد. نکته دیگر این است که مجری باید بتواند شخصیت حقیقیاش را در مقابل دوربین حاضر کند و اگر اینگونه نباشد طبیعتاً مورد انتقاد جامعه قرار میگیرد.
پنهان شدن شخصیت حقیقی مجری در زمان اجرا، چه پیامدی برای تلویزیون دارد؟
این اتفاق رخ میدهد و مجری دیگر برنامه اجرا نمیکند بلکه در قالب نقش بازی میکند و این خیلی راحت توسط بیننده شناسایی میشود. اگر شخصیت حقیقی مجری با محتوای برنامه همخوانی نداشته باشد آن برنامه از نظر مردم قابل باور نیست.
در واقع مردم باید خودِ مجری را باور کنند نه نقش بازیگر را؛ ما وقتی فیلم میبینیم انتظار نداریم که بازیگر نقش منفی در زندگی واقعیاش هم همانطور باشد، اما اجرا اینگونه نیست و مخاطب باید شخصیت واقعی او را هم باور کند. از آنجا که تلویزیون رسانه ملی است باید نشانی از عقاید و دیدگاههای مختلف هم در آن ببینیم و به تبع آن هر مجری هم بتواند با هویت واقعی خود امکان اجرای برنامه داشته باشد.
در ماههای اخیر شاهد اجرای برنامههای مختلف توسط چند مجری مشترک هستیم، آیا مخاطب میتواند حضور یک مجری را در برنامههای متعدد همزمان بپذیرد؟
چند سال پیش قانونی در تلویزیون وجود داشت که فکر میکنم همچنان این قانون وجود داشته باشد و آن اینکه یک مجری نمیتواند در چند شبکه، برنامه داشته باشد. اینکه تلویزیون امروز قانون خودش را نقض میکند نکته عجیبی است که باید دلیلش را از صداوسیما بپرسیم.
دلیل این قانون هم مشخصاً به همان مسئله باورپذیری مربوط میشود و قاعدتاً مخاطب نمیتواند بیشتر از یک برنامه در مدتی محدود و قالبهای مختلف یک مجری را ببیند و بر همین اساس هم چنین قانونی گذاشته شده بود که به نظر این قانون را که با چنین منطقی گذاشته شده، تلویزیون کنار گذاشته است و باید خودش درباره این تصمیم توضیح دهد.
شوخی یکی از اصلیترین ابزارهای مجری برای جلب نظر مخاطب است، به نظر شما حد و اندازه آن چگونه مشخص میشود که یک شوخی منجر به حاشیهسازی برای برنامه و تلویزیون نشود؟
قطعاً شوخی ابزار مفیدی است، اما مجری باید بداند که شوخی با ابتذال فرق دارد. هر شوخی جایی دارد، در واقع یک نفر در یک جمع صمیمانه دوستانه به شکلی شوخی میکند که در جمع همکارانش اصلاً از آن شوخیها استفاده نمیکند.
مخاطب برنامههای تلویزیون مردم و خانوادهها هستند و طبیعتاً مجری باید جنسی از شوخی را به کار ببرد که در جمع خانواده میتواند مطرح شود. مجری باید توانایی سنجش اندازه و حد شوخیاش را داشته باشد و بعد آن را به زبان بیاورد، شوخی با ابتذال فرق دارد، شاید یک جمله در یک جمع بسیار دلنشین و خندهدار باشد، اما در جمعی دیگر بیادبی محسوب شود و این به مجری مربوط است که بتواند حد و اندازهها را تشخیص دهد.