همزمانی توقف طولانی مذاکرات احیای توافق هستهای، کشیده شدن پای ایران در جنگ اوکراین و تبلیغات سنگین نقشآفرینی پهپادهای ایران در جنگ و گسترش واکنش به اعتراضات داخل کشور در پایتختها و شهرهای جهان به گونهای است که کارشناسان و دلسوزان نسبت به احتمال شکلگیری «تصمیم بینالمللی» درباره ایران احساس نگرانی میکنند.
دیدارنیوز: از زمان آغاز اعتراضات داخلی در کشور، تحولات مخاطرهآمیزی در رویکردهای جهان نسبت به ایران در حال وقوع است. رویدادی که نسبت به آن باید حساس بود و با تغییر در رویکردهای سیاست خارجی و همچنین مدیریت مدبرانه در مواجهه با اعتراضات داخل از گسترش دامنه آن جلوگیری نمود.
۱- لحن مقامات امریکا به نحو محسوس و نگرانکنندهای نسبت به توافق هستهای تغییر یافته است. وزارت خارجه امریکا به صراحت از تغییر اولویت کشورش درباره ایران سخن میگوید. به گفته سخنگوی وزارت خارجه این کشور دستیابی به توافق در دسترس نیست و در حال حاضر تمرکز امریکا بر احیای برجام نیست و تمرکز ما بر «حمایت از اعتراضات» در ایران است. این موضع از جانب امریکا در شرایطی است که ایران کرارا از «تمایل شدید و تعجیل» امریکا در احیای برجام سخن میگوید. امیرعبداللهیان در سفر به ارمنستان در پاسخ به خبرنگاران مدعی «دریافت پیام» از سوی امریکا در همین رابطه شد. شاید بتوان مهمترین سیگنال در کنار گذاشته شدن توافق از «فوریت» دستور کار امریکا سخنان رابرت مالی مذاکرهکننده ارشد دانست که چند روز قبل در مصاحبه با شبکه سیانان ادعا کرد: «مذاکرات در حال حاضر حتی در دستور کار قرار ندارد و تمرکزی بر آن نیست». این سخن از زبان کسی است که به دلیل گرایش به ایران و تمایل شدید به احیای توافق هستهای همواره با انتقادهای صریح مخالفان داخلی برجام در امریکا روبرو بود. از یاد نبردهایم که به همین دلیل رژیم صهیونیستی جدیترین مخالف این انتصاب از سوی بایدن بود.
۲- تحولات جنگ در اوکراین به گونهای نگرانکننده در حال چرخش به زیان ایران پیش میرود. وزارت خارجه اوکراین پیشنهاد قطع روابط دیپلماتیک با ایران را به مقامات تصمیمگیر ارایه کرده است. اتحادیه اروپا تحریمهایی را علیه مقامات و نهادهای ایرانی تصویب کرده است. شورای امنیت سازمان ملل متحد در نشست غیرعلنی فروش پهپادهای ایران به روسیه و استفاده از آن توسط روسیه در جنگ علیه اوکراین را مورد بحث قرار داد. گنجاندن فروش پهپاد و استفاده از آن توسط یک طرف مخاصمه، ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ تحولی بهشدت نگرانکننده علیه ایران در عرصه بینالمللی است. این امر را باید در چارچوب «ورود مستقیم ایران در جنگی» دانست که در طرف دیگر آن هرچند بهطور غیر مستقیم ناتو، بزرگترین ائتلاف نظامی جهان قرار دارد. با توجه به تایید ماهیت تجاوزگرانه روسیه در تهاجم و اشغال یک کشور مستقل عضو سازمان ملل توسط مجامع معتبر جهان، دولتهای حامی متجاوز، ناقض مقررات بینالمللی تلقی و با آنان در این چارچوب برخورد خواهد شد. گفته میشود امریکا و سه کشور اروپایی موضوع پهپاد را «نقض قطعنامه ۲۲۳۱» تفسیر و پیشنهاد تشکیل «کمیته تحقیق سازمان ملل» را مطرح کردهاند. توفیق غرب در پیشبرد این راهبرد که روسیه و ایران با آن مخالفت کردهاند، فعال کردن مکانیسم ماشه علیه ایران در توافق برجام را موجه و قانونی خواهد کرد که نتیجه لاجرم آن، قرار گرفتن مجدد ایران ذیل فصل هفت منشور سازمان ملل و احیای قطعنامههای ششگانه شورا خواهد بود. برخلاف خوشبینی اصولگرایان و دلبستگان به همسایه شمالی، در صورت ارتقای پرونده هستهای به این سطح روسیه و چین نیز حتی در صورت تمایل، قادر به استفاده از حق وتو نخواهند بود.
۳- فضای بینالمللی به سرعت در حال چرخش در حمایت از اعتراضات داخل ایران و خواستههای معترضان است. نمادهای تاثیرگذار در افکار عمومی که نمایانگر شعارهای معترضان است به سرعت در مراکز پرتردد پایتخت و شهرهای اروپایی در حال رونمایی است. حجم بسیار سنگین تبلیغات رسانههای تاثیرگذار بینالمللی و از اینها مهمتر تظاهرات و میتینگها با تعداد قابل توجه در شهرهای جهان به یقیین فضای بینالمللی و افکار عمومی جهان را بهشدت علیه ایران تهییج و تحریض خواهد کرد. بیاعتنایی به این رویداد مهم و پاسخ به آن با عبارات کلیشهای سخیفترین نوع برخورد با رویدادی با تاثیرات شدید منفی بر وجهه و اعتبار ایران در سطح جهان است. حتی در صورت پذیرش «خارجی بودن» حامیان مالی و تدارکاتی اجتماعات و تظاهرات، نمیتوان «ایران»ی بودن آفرینندگان آن را انکار کرد.
انتساب حضور بیش از ۸۰ هزار ایرانی در تظاهرات برلین به گروهکی بدنام از طرف مشاور رسانهای تیم مذاکرهکننده و به کار بردن جاهلانه عبارت «بسیاری از معترضان ایرانی به اردوگاههای تروریستی سرد و تاریک سازمان مجاهدین خلق بازخواهند گشت» در واقع تایید توانمندی این گروهک و دادن اعتبار به آن در سازماندهی چنین تظاهرات گستردهای علیه کشور است.
۴- قبلا درباره تاثیرات بینالمللی اعتراضات داخلی نوشتم «دوران بستن مرزهای کشور و بیتوجهی به افکار عمومی سپری شده، نهادها و سازمانهای بینالمللی از مرجعیت برخوردارند. گزارشات آنها در مواردی مبنای تصمیمات بینالمللی است. مهمتر از همه اینها، خدشهدارشدن وجهه کشورها مسیر اتخاذ تصمیمات سخت برای کشورها را در افکار عمومی هموار میکند». اوجگیری توجه بینالمللی به اعتراضات داخل و همزمانی آن با اقدام روسیه که با زیرکی و ذکاوت ایران را به سرنوشت خود در جنگ اوکراین سنجاق کرده، میتواند تبعات سنگینی برای کشور در پی داشته باشد. سیمونوف مدیر صندوق امنیت ملی انرژی روسیه اخیرا در مصاحبهای به صراحت با ابراز خرسندی از باقی ماندن ایران در تحریم و گسترش گفته است: «ایران تحت تحریمها باقی میماند و این تحریمها سختتر نیز میشود که اگر بخواهم صادقانه بگویم، این خبر خوبی برای ماست.»
۵- در کنار موارد فوقالذکر، ادامه تنش در شمال غرب جنوب شرقی و غرب کشور علاوه بر تحمیل هزینههای سنگین مالی، بخش عظیمی از ظرفیت دیپلماسی کشور را معطوف به خود کرده است. اخطارهای مکرر ایران به آذربایجان در رابطه با مناقشه با ارمنستان و برگزاری مانور نظامی در حاشیه ارس، تنش در مرزهای شرقی با طالبان، وضعیت شکننده در مرزهای غربی در رابطه با افراد مسلح، استمرار روابط مخاصمهآمیز با عربستان در رابطه با بحران یمن و... جملگی نمایانگر شرایط ناخوشایندی است که کشور را در وضعیت بحران در روابط خود با همسایگان و جهان قرار داده است.
این تحولات نامیمون ناشی از رویکردهای ناصواب در سیاست خارجی است. عدم رعایت اولویتهای متناسب با منافع ملی در روابط خارجی، وابسته کردن کشور به شرق (روسیه و چین)، کنارگذاشته شدن دیپلماسی در حلوفصل اختلافات و اتکا به قدرت سخت و دخالت نظامیان در سیاست از مشخصههای چنین رویکردی است که نتیجه آن گرفتار کردن کشور در بحرانهای متعدد با همسایگان و دیگر کشورهای جهان است. خروجی لاجرم چنین روندی ناامیدی کشورهای قدرتمند و تاثیرگذار جهان از «امکان تعامل با ایران» و اتخاذ تصمیم مشترک در چگونگی مواجهه با ایران خواهد بود.
جاوید قربان اوغلی - روزنامه اعتماد