
سالهاست که تمرکز آمریکا نسبت به غرب آسیا و منطقه خاورمیانه کم شده و اهداف و برنامههای استراتژیک و بلندمدتی در تایوان و معطوف به خطر حمله چین به آن کشور دارد، لذا برجام و نفوذ منطقهای ایران، به مثابه دست انداز و چالهای در جاده منتهی به تایوان، باید توسط آمریکا به هر نحو برداشته شود.
دیدارنیوز ـ شهرام هزاریان*: مسئله تایوان بیش از هر موضوع و مسئلهای در جهان به منافع ملی آمریکا گره خورده و این فقره مربوط به امروز و مسئله جدیدی هم نیست، رفت و آمد مقامات اجرایی و تقنینی ایالات متحده آمریکا به تایوان مسبوق به سابقه است و حساسیتهای اخیری که در پی سفر نانسی پلوسی به تایوان ایجاد شد، متاثر از جنگ روسیه علیه اوکراین است. به این معنی که پس از حمله پوتین به اوکراین و انفعال آمریکا، ناتو و به طور کلی غرب نسبت به این حمله، برداشتها و تحلیلها به این سمت و سو رفت که چین هم مانند روسیه عمل خواهد کرد و کسی هم جلودارش نیست؛ که البته به نظر میرسد این تحلیل بر پایههای ضعیفی بنا شده باشد، چون مسئله تایوان از نان شب برای آمریکاییها مهمتر و واجبتر است؛ بنابراین برجام، جنگ اوکراین، مسائل دنیای عرب، خلیجفارس، خاورمیانه، قفقاز، بالکان، دریای مدیترانه و دریای سیاه، مانورها و عرض اندامهای گاه و بیگاه اردوغان در آناتولی و مسائل مابین ترکیه، قبرس و یونان و ...، نه اینکه برای آمریکا مهم نباشد، اما در درجه پایینتری از اهمیت بعد از مسئله تایوان قرار دارند.
آمریکا میداند اگر تایوان و حتی هنگ کنگ را از دست بدهد، چین دنیا را خواهد بلعید و آنجا خاکریز اول و خط مقدم آمریکا در مقابل توسعه طلبی چینیهایی است که امروز در حال طناب کشی اقتصادی و صنعتی با دنیای غرب هستند. این مسئله در این مقطع برای ایالات متحده حساستر و حیثیتیتر هم شده است. منظور حمله آشکار پوتین به اوکراین است که خود برای مقامات حزب کمونیست چین ایجاد انگیزه کرده است. از طرفی بعد از جنگ اوکراین و تحریمهای شدید غرب علیه روسیه، پوتین در صدد ایجاد اتحادهای جدید بر آمد و علاوه بر چین، هند، آفریقای جنوبی و ترکیه، ایران را هم به بازی گرفت، که نمود آن را در اجلاس معروف به آستانه در تهران شاهد بودیم.
کره شمالی را نباید فراموش کرد و از کنار آن گذشت. تا کنون در مسئله توسعه موشکهای قاره پیما و اتمی کره شمالی، چین و روسیه همکار آمریکا در شورای امنیت محسوب میشدند، اما بعد از جنگ اوکراین و تحریمهای غرب علیه روسیه، پوتین کره شمالی را جدی گرفت و به سمت رییس کیم دست دوستی دراز کرد. اقدامات اخیر پوتین و تلاشهای او برای تشکیل و ایجاد یک اتحاد جدید شرقی بر علیه غرب، تردیدهای و ترسهای کاخ سفید در مورد خطر چین و سقوط تایوان را جدیتر کرد و بر آن است که هر چه زودتر خرده مسائل منطقهای و بینالمللی ذکر شده را تا حدودی رتق و فتق کند و به مسئله و اولویت اول سیاست خارجه خود - که تایوان است - برسد.
وضعیت سیاسی تایوان بسیار مبهم و پیچیدهاست. این حکومت بهطور رسمی هنوز خود را حکومت مشروع کل سرزمین چین میداند و جمهوری خلق چین که از سال ۱۹۴۹ قدرت در سرزمین اصلی چین را در اختیار گرفته، غیرقانونی میداند. در سال ۱۹۴۹ چیانگ کایشک، رئیسجمهور چین در پی شکست در جنگ داخلی چین و با بالا گرفتن انقلاب کمونیستی در این کشور، به تایوان گریخت و دولت "جمهوری چین" (تایوان) از آن هنگام تا ۱۹۷۵ اداره این سرزمین را برعهده داشت. دولت تایوان در اوایل دوران جنگ سرد از سوی بسیاری از کشورهای غربی و سازمان ملل متحد تنها دولت مشروع چین شناخته میشد. این دولت از اعضای مؤسس سازمان ملل بود و تا سال ۱۹۷۱ عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد بود، اما در این سال از این سازمان اخراج شده و کرسی این کشور به دولت جمهوری خلق چین واگذار شد.
جمهوری خلق چین این حکومت را غیرقانونی میداند و خواهان بازگشت این سرزمین به خاک اصلی چین است و آمادگی خود را برای استفاده از زور در صورت لزوم اعلام کرده است. اختلافات این دو دولت بر وضعیت سیاسی تایوان سایه افکنده و هر گونه تلاشی برای اعلام استقلال تایوان با تهدید جمهوری خلق چین مواجه است. گاهی این تنشها تشدید میشود، برای مثال در پی افزایش تنشهای جمهوری خلق چین و تایوان در سال ۲۰۲۱، ایالات متحده چند ناو جنگی را برای حمایت از تایوان به منطقه اعزام کرد.
بار دیگر و پس از حمله روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، چین نیز تایوان را تهدید به حمله نظامی کرد و آمریکا این بار جدیتر از سال ۲۰۲۱، در صورت هرگونه تهدید چین آمادگی رویارویی با چین را دارد و به هیچ وجه نمیتوان سطح واکنش آمریکا در مورد اوکراین را به درجه اهمیتی که تایوان و شرق آسیا برای آن کشور دارد، مقایسه کرد.
به هر روی آمریکا به هر نحو، طی ساعات و روزهای نزدیک آینده، با ایران بر سر برنامه هستهای و حتی فراتر از آن توافق خواهد کرد و ایران نیز، فرصت اقتصادی و مالی که از رهگذر رفع تحریمها برایش مهیا میشود، را از دست نخواهد داد. جدیت جمهوری اسلامی ایران در مورد توافق برجام رامیتوان در جلسهای که مقامات اصلی کشور در شورای عالی امنیت ملی برگزار کردند دید، جلسه فوقالعادهای که به دنبال ضربالعجل طرف اروپایی برجام تا ساعاتی پس از نیمه شب دوشنبه ادامه داشت و خروجی آن پیشنهادی بود که توسط وزارت امور خارجه ایران به هماهنگ کننده اروپایی مذاکرات تقدیم شد.
اینکه برجام و رفع تحریمها چه تاثیر مشخص و قابل احصایی در زندگی مردم و سفره و معیشت آنها دارد یک سوی ماجرا است، سمت مهم داستان، اما عقلانی بودن توافق است که آمریکا به مثابه چالهای در جاده تایوان و شرق آسیا به آن مینگرد و جمهوری اسلامی به عنوان سطحی از گشایش اقتصادی و مالی. به همین دلیل و بر اساس این تحلیل، حصول توافق هستهای اجتناب نا پذیر است.
*روزنامه نگار و کارشناس سیاسی