
حسن بهشتیپور کارشناس مسائل روسیه در گفتگو با دیدارنیوز گفت: روسیه تاکنون نسبت به ظرفیتهای بندر چابهار، کوریدر شمال به جنوب و پیشنویس قرار داد ۲۰ ساله بیتوجه بود، فرصت خوبی است از سفر پوتین به تهران استفاده شود.
دیدارنیوز ـ اسفندیار عبداللهی: در یک سالی که گذشت و بعد از روی کار آمدن سید ابراهیم رئیسی روابط ایران و روسیه وارد فاز تازهای شده است به گونهای که دید و بازدید و رفت و آمد بین مقامات دو کشور افزایش یافته است. به خصوص بعد از جنگ روسیه علیه اوکراین و طرد شدن روسیه از سوی کشورهای غربی، روسیه به ایران نزدیکتر شده تا جایی که جمهوری اسلامی ایران قصد دارد تعداد زیادی پهپاد به این کشور بدهد.
در ادامه این مراودات پوتین یکشنبه به تهران میآید. در همین رابطه پرسشهایی از حسن بهشتیپور کارشناس مسائل روسیه داشتیم که پاسخهای او را در ادامه خواهید خواند.
این رفت و آمدها به مسکو و از مسکو چه سودی برای ایران دارد؟
اولا پوتین با آقای روحانی هم دید و بازدید داشت. هم در تهران و در جاهای دیگر ملاقات داشتند این چیز جدیدی نیست. هر وقت رهبر یک کشور قصد بازدید از کشور دیگری داشته باشد، وزیر خارجهاش باید هماهنگیهایی انجام دهد. چون آقای پوتین برای اجلاسهایی به تهران آمده و این بار هم قرار است در نشست سه جانبه حضور پیدا کند.. آقای پوتین سه بار به ایران آمده است که آنها دیدار کاری بودهاند. طبیعی است که در سفر به مسائل منطقه و فرامنطقه هم توجه شود.
بعد از جنگ اوکراین، روسیه دنبال این است که روابطش با چین، ایران، هند، کشورهای آسیای مرکزی، ترکیه و عربستان گسترش دهد. در تهران ظاهرا رجب طیب اردوغان هم حضور خواهد داشت. به هر حال پوتین میخواهد نشان دهد که روسیه در انزوا نیست. روسیه به لحاظ اقتصادی با ایران رابطه محکمتری داشته باشد و در این شرایطی است که خط ارتباطی شمال به جنوب سالها متوقف شده و روسیه تمایل زیادی میل به راه اندازی آن نشان نمیداد و امروز میخواهد از این فرصت استفاده کند که خط ارتباطی هند به چابهار به بندرانزلی و از بندر انزلی به روسیه و یا از خاک جمهوری آذربایجان به روسیه راهاندازی شود. صادرات نفت و گاز روسیه در اثر تحریمهای غرب کاهش یافته و پوتین امیدوار است بتواند برای جبران صادرات خود به غرب، از طریق چابهار راهی به اقیانوس هند باز کند. مسیری که روسیه سالها نسبت به آن بی توجه بود و امروز شدیدا به آن نیار دارد؛ بنابراین در این سفر یکی از دستور کارهایش تقویت ارتباط اقتصادی ایران و روسیه است و راه انداختن خط ترانزیت که هم به نفع ایران است و هم به نفع روسیه. به نفع هند برای دسترسی به افغانستان از طریق چابهار ـ دوغارون هم هست. همچنین روسیه میتواند از مسیر زمینی عشقآباد نیز به چابهار دست پیدا کند. این مسیر قزاقستان را هم میتواند پوشش دهد.
روسیه این شرایط را خوب درک کرده و میخواهد استفاده کند. امروز ایران نسبت به روسیه شرایط بهتری دارد، چقدر میتواند از این فرصتها استفاده کند؟ مثلا در مورد سهم ایران از دریای خزر؟
خط شمال به جنوب به نفع ایران است، چون ترانزیت که اتفاق میافتد. این مسیر میتواند کلی شغل ایجاد کند و بهبودی جادههای ایران و خدمات حمل و نقل را در پی داشته باشد. در این رهگذر خطوط ریلی ایران فعالتر شده و اینها در ایجاد شغل و درآمد تاثیر مثبت دارند. درمورد دریای خزر فقط مقداری سوءتفاهمها زیاد است وگرنه توافق از نظر حقوقی تقریبا نهایی شده است و فقط بخش مربوط به ایران و ترکمنستان از یک طرف و ایران و آذربایجان از سوی دیگر باقی مانده است و آن هم تعیین حدود سرزمینی ایران است. ایران میگوید حدود سرزمینی ما باید از وصل شدن آستارا به حسنقلی (بالاترین نقطه شمال شرقی ایران از دریای خزر) به دست میآید. این بحث بین ایران، آذربایجان و ترکمنستان است و روسیه دخالتی در این بحث ندارد، چون مرزی آبی با ایران ندارد. روسیه با آذربایجان و دیگر کشورها مشکلی ندارد و خط سرزمینی بین این چهار کشور تقریبا نهایی شده است.
روسیه چقدر میتواند در رفع اختلاف بین ایران با دو کشور ترکمنستان و آذربایجان دخالت یا اعمال نفوذ کند؟
این یک فرض و احتمال و یک امکان میتواند باشد. ولی ما نمیدانیم که روسیه میتواند مثلا از آذربایجان بخواهد به خواسته ایران تن دهد یا نه. اگر میتوانست مشکلات خودش را در رابطه با گرجستان و اوکراین حل میکرد. به باور من به عنوان تحلیلگر این حوزه، در رابطه با حق و سهم ایران از خزر مانع ما نه روسیه که ترکمنستان و آذربایجان بر سر حدود سرزمینی است و باقی مسائل حل شده است. این باور که چون روسیه در شرایط بحرانی و تحریم قرار دارد ما میتوانیم در این شرایط از روسیه امتیازی بگیریم، مقداری سادهانگارانه است. بله، روسیه در این شرایط تمایل بیشتری به تقویت روابط با ایران دارد و این خوب است که ما هم از این فرصت برای تقویت بنیه اقتصادی خود استفاده کنیم. ولی اصرار دارم بگویم ما نباید همه تخم مرغهای خود را در سبد روسیه یا چین قرار دهیم. باید به اقتضای منافع خود با همه کشورهای رابطه داشته باشیم.
شعار "نه شرقی نه غربی" جمهوری اسلامی ایران پابرجا است یا به شعار "نه غربی نه غربی" تغییر هویت یافته است؟
من این را قبول ندارم. مفهوم شعار نه شرقی و نه غربی، نفی سلطه شرق و غرب بود نه عدم رابطه با این دو بلوک. قانون اساسی در اصل ۱۵۲ صراحتا سلطهجویی و سلطهپذیری جمهوری اسلامی ایران را منع و رد میکند. به عبارتی در خصوص رابطه معطوف به منافع ملی باید میگفتیم هم شرقی هم غربی. چون ما بعد از انقلاب تا کنون هم با کشورهای اروپایی رابطه داشتیم هم با کشورهای شرقی مثل ژاپن و چین. اگر این تعریف را قبول کنیم همین امروز هم ایران سلطه را به طور کل رد میکند چه بخواهد روسیه یا چین و آمریکا و فرانسه و ... باشد.
دکترین نگاه به شرق آیا عملا و به مرور وابستگی ما به شرق زیاد نمیکند؟ البته این نظر بسیاری از کارشناسان روابط بینالمللی است؟
این خوب است که کارشناسان مختلف استدلال و برداشت خود را میگویند. ما با انگلیس و فرانسه رابطه تجاری و اقتصادی داشته و داریم. اگر دوستان کارشناس مورد اشاره شما میتوانند بگویند ما امروز زیر سلطه انگلیس یا فرانسه هستیم؟ سلطه یعنی این که اجازه از پکن یا از مسکو بگیریم اگر چنین چیزی باشد وای به حال ما. بنده معتقدم چنین چیزی نیست. یعنی ایران امروز برای تصمیماتش اجازه نمیگیرد. در قضیه اوکراین ایران رای ممتنع داد در حالی که روسیه میخواست ما به نفع او رای بدهیم. چین هم رای ممتنع داد. این اصلا دلیل بر سلطه روسیه نیست. ما به این دلیل رای ممتنع دادیم که نه میخواهیم در خط روسیه بازی کنیم نه در خط آمریکا.
کسی نگفته است ما زیر سلطه روسیه هستیم اکثریت نظرشان بر این است که ارتباط اقتصادی کلان یک طرفه به سمت چین و روسیه خواه و ناخواه ما را به سمت یک سری تصمیمات میبرد که ممکن است به سلطه آنها یا وابستگی ما از روی ناچاری باشد.
بله! اگر موضوع روابط یک طرفه باشد. ایران آمادگی دارد با هرکشوری رابطه برقرار کند. وزیر خارجه ما به ایتالیا رفته است. اگر یک شرکت از ایتالیا امروز برای سرمایهگذاری به ایران بیاید، ایران مانع میشود و مخالفت میکند؟ در حالی شرکتهای ایتالیا جزء اولین شرکتهایی بودند که پس از خروج ترامپ از برجام از ایران خارج شدند. شرکتهای چینی هم جز اولین شرکتهایی بودند که از ایران خارج شدند. یعنی به این صورت نیست که فکر کنید فرانسه آمادگی آمدن به عسلویه را داشته باشد و ما مخالفت کنیم؟ اما اینکه ما از سر ناچاری روابطمان را با روسیه و چین بیشتر کنیم، بحث دیگری است و پیامدهای خاص خود را هم دارد.
ظاهرا روسیه هم چارهای جز تقویت روابط با ایران ندارد؟
کلا اگر ما بر اساس منافع دیگران روابطمان را تعریف کنیم، فرقی نمیکند شرقی باشد یا غربی، وابسته میشویم. سابقه نشان داده ما گوش به حرف مسکو نیستیم. همین امروز اگر شرکتهای نفتی اروپایی درخواست خرید نفت از ما داشته باشند کسی در ایران مخالفت نخواهد کرد. این در حالی است که آنها روسیه را تحریم کردهاند یا روسیه به آنها نفت و گاز نمیدهد.
تجربه برجام به ما میگوید باید مواظب باشیم که اگر روسیه شرایطش بهتر شد، این روزها و این توافقات را فراموش نکند، نباید با هوش باشیم؟
نه ایران مثل زمان قاجار است نه روسیه روسیه تزاری. نکته دوم این که بین کشورها ضمانتی وجود ندارد. اگر یک مورد سراغ داشتید به من بگوئید. هیچ تضمینی در روابط بین کشورها وجود ندارد تا زمانی که خودشان بخواهند. یعنی بزرگترین تضمین این است که توافق کنند و آن را ادامه دهند. ما با عراق قرارداد الجزایر به آن محکمی را امضاء کردیم، ولی عراق زیر قرارداد زد، چون منافعش را بررسی کرد و گفت تا امروز این قرارداد به نفعمان بود، ولی امروز به نفع ما نیست، خب ما هم هر کاری توانستیم انجام دادیم. توافق چه با روسیه چه با چین، باید متقابل و سودمند باشد. ولی اگر طرف مقابل از قرارداد بیرون رفت، اما در خود قرارداد پیش بینیهای لازم را کرده باشیم از راههای قانونی به حق خود میرسیم. در مورد توافق گازی، ترکمنستان از ما شکایت کرد و ۸۵۰ میلیون دلار هم از ما دریافت خسارت کرد. باید در در قراردادها ذکر شود که اگر طرفی به هردلیلی از این توافقها بیرون آمد طرف مقابل باید چه کاری انجام دهد. در مورد روسیه هم همین توافق را انجام میدهیم و ذکر میکنیم که اگر هر طرفی چه روسیه و چه ایران به هر دلیلی خارج شدند، طرف مقابل چه اقداماتی میتواند انجام دهد.
ایران در این مقطع چه توافق خوبی میتواند با روسیه انجام دهد؟
قرارداد ۲۰ ساله بین دو کشور نهایی نشده، چون هنوز طرف روسیه اعلام آمادگی نکرده است و فقط یک پیش نویس توسط ایران به آن کشور ارائه شده است. اگر ما بتوانیم قرارداد بیست ساله را به صورت شفاف مطرح کنیم و به افکار عمومی ارائه کنیم، کار بزرگی انجام دادهایم. مخفی کاری نداریم. ممکن است برای جلوگیری از جوسازیهای عمومی، قبل از تصویب به صورت عمومی منتشر نکنیم، ولی زمانی که تصویب شد باید برای تائید به مجلس برود، آن زمان باید انتشار عمومی پیدا کند که کارشناسان بتوانند در مورد این موضوع نظر دهند؛ بنابراین اگر موفق شویم این قرارداد بیست ساله را نهایی کنیم و به مردم اعلام کنیم، کار خوبی را انجام داده ایم.