جامعهشناسی مردم امریکا و حتی اکثر کشورهای جهان موید این مساله است زمانی که شرایط جهانی به سمت و سویی میرود که منافع ملی کشور خودشان را در خطر میبینند احتمال روی کار آمدن یک رییسجمهور اقتدارگرا بیشتر از گذشته میشود. در این شرایط گروههای ضد جنگ نیز دست به کار میشوند، اما در شرایط فوقالذکر صدای ترامپیسم، نازیسم و... بیشتر از سایر صداها طنینانداز میشود.
دیدارنیوز: جامعهشناسی مردم ایالات متحده امریکا و حتی اکثر کشورهای جهان موید این مساله است زمانی که شرایط بینالمللی و جهانی به سمت و سویی میرود که منافع ملی کشور خودشان را در خطر میبینند یا احساس میکنند از قدرت کشورشان کاسته شده است، احتمال روی کار آمدن یک رییسجمهور اقتدارگرا بیشتر از گذشته میشود.
هرچند در این شرایط گروههای ضد جنگ نیز دست به کار میشوند، اما در شرایط فوقالذکر صدای ترامپیسم، نازیسم و... بیشتر از سایر صداها طنینانداز میشود. هماکنون شرایط جهانی بهطور جبری به سمتی سوق پیدا میکند که ایالات متحده امریکا در حال تضعیف است. از یکسو برنامههای امریکا برای مهار چین ممکن است با شکست مواجه شود و هر لحظه چین در حال اشغال کردن نقش ایالات متحده در اقتصاد جهانی است که نتیجه این مساله منجر به کوچک شدن سفره مردم امریکا خواهد شد. در نتیجه اقبال گروههایی که با شعار انتقال صنایع به داخل امریکا و مهار چین و اشتغالزایی برای مردم امریکا در صحنه حاضر خواهند شد از جمله دونالد ترامپ یا ترامپیستها افزایش خواهد یافت.
موضوع دوم این است که با مقابله روسیه با طرحهای گسترش ناتو به شرق و بحران اوکراین جریانهای اقتدارگرایی که به احزاب جمهوریخواه قرابت یا اندیشههای ترامپ قرابت دارند از اقبال بالاتری در انتخابات آتی برخوردار خواهند بود. شایان ذکر است که هر چند دولت بایدن بهطور مستقیم بر سر مساله اوکراین با روسیه درگیر نشده است، اما در پشت پرده نهایت سعی خود را برای زمینگیر کردن روسیه در اوکراین انجام خواهد داد و باید عطف بر این مساله افزود که اکثر فعالیتهای دموکراتها در موارد اینچنینی برای پرهیز از منازعه به صورت مخفیانه و به دور از جنجالهای رسانهای است که این مساله منجر به این خواهد شد که در جریان تبلیغات انتخاباتی جریانهای جمهوریخواه یا ترامپ و هوادارانش صدای بلندتری در پروپاگاندا کردن انفعال بایدن نسبت به مساله اوکراین داشته باشند.
درباره موضوع فوق نیز چند سناریو محتمل است: نخستین سناریو این است که در صورت تداوم بحران اوکراین تا انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ امریکا و زمینگیر شدن روسیه در خاک اوکراین یا شکست و عقبنشینی روسیه در خاک اوکراین پروپاگاندا علیه بایدن و حزب دموکرات مبنی بر انفعال در زمینه جنگ اوکراین کاملا بیاثر خواهد شد، حتی در صورتی که یک سناریو بسیار خوب برای هر دو طرف درگیر منازعه یعنی روسیه و اوکراین رخ بدهد و بین دو کشور صلح برقرار شود نیز این مساله صادق است.
سناریو دوم این است که اوکراین یا بخشی از خاک اوکراین توسط روسیه تسخیر شود که در این صورت صدای ترامپیستها بلندتر خواهد شد و علاوه بر این حس ناسیونالیست و وطنپرستی امریکاییها افزایش خواهد یافت که تاریخ نشان داده است که این مساله مساوی با سرازیر شدن بیشتر رایهای ناسیونالیستهای امریکا به سمت حزب دموکرات است.
سناریو سوم نیز فرسایشی شدن جنگ اوکراین بدون هیچ برندهای است که این مساله نیز به ضرر حزب دموکرات و بایدن و به نفع جمهوریخواهها یا ترامپیستها است. باید افزود با توجه به پروپاگاندای عظیم رسانهای در جهان غرب تا اندازه زیادی مردم اروپا و تا اندازه متوسطی مردم امریکا روی مساله اوکراین حساس هستند.
اما مهمتر از مسائل فوق تاثیراتی است که بزرگ شدن چین و تداوم بحران اوکراین بر اقتصاد و تامین زنجیره غذایی امریکا خواهد گذاشت که میتواند بر سبد رای بایدن تاثیرگذار باشد. از نظر تامین زنجیره غذایی امریکا یک کشور خودکفا است و در این باره تنها ممکن است تحتتاثیر افزایش قیمت جهانی گندم قرار بگیرد. درباره مساله اقتصادی نیز جنگ اوکراین و افزایش قیمت انرژی هر چند اقتصاد چین را تحتتاثیر قرار میدهد، اما بخشی از انرژی چین از زغالسنگ تامین میشود و بر بخش دیگری از تولیدات چین که به انرژی سوختهای فسیلی وابسته است تاثیر منفی خواهد گذاشت. درباره امریکا نیز این مساله صادق است. از طرفی صنایع امریکا تحتتاثیر گرانی قیمت انرژی قرار خواهند گرفت، اما از طرف دیگر با توجه به اینکه امریکا بزرگترین تولیدکننده نفت در جهان است اقتصاد انرژی این کشور نیز رونق خواهد گرفت. در نتیجه تبعات اقتصادی جنگ اوکراین که میتواند به نفع یا ضرر امریکا و افزایش یا کاهش کاندیدای دموکرات تمام بشود به عملکرد اقتصادی تیم بایدن بستگی دارد و شکل یک شمشیر دو لبه را دارد.
رامین فخاری - اعتماد