جانی که هیاترییسه معمولا از خواب فدراسیون فوتبال این روزها گرفته، منشأ بیرونی دارد و عین سادگی خواهد بود اگر این انقلاب نرم کودتاگونه را صرفا از سر دلسوزی برای فوتبال ایران بدانیم.
دیدارنیوز: در برهوت فوتبال ایران این روزها خبری مهمتر از استیضاح و عزل احتمالی شهابالدین عزیزیخادم از ریاست فدراسیون فوتبال نیست. مدیر جوانی که هنوز دوره صدارتش بر فوتبال ایران به یک سال هم نرسیده، بنا به دلایل بسیار از سوی اعضای هیاترییسه به ورطه ویل عزل کشیده شده تا دوران پرخبر و پرحاشیه ریاستش بر فدراسیون فوتبال به خط پایان نزدیک و نزدیکتر شود.
در این بین برخی از اعضای همین هیاترییسه که حمایتهای عزیزیخادم را تا همین روزهای پیشین تمامقد پشت خود میدیدهاند، داعیه مبارزه با او را در حالی برافراشتهاند که به نظر نمیرسد تنها به دنبال اصلاح فوتبال باشند. از آنجایی که به جرات میتوان این ترکیب ۱۱ نفره هیاترییسه فدراسیون فوتبال را یکی از ضعیفترین ترکیبهای تاریخ هیاتهایرییسه قلمداد کرد، کمی بعید خواهد بود که علمداران مخالفت با عزیزیخادم تنها با اتکا به قدرت جایگاه حقوقی خود کوس جنگ را نواخته باشند.
از این رو میتوان احتمال تاثیر غیرقابل انکار فشارهای خارجی بر پروسه استیضاح را به قطعیت رساند. هیاترییسه با چنان اعضایی که در کار یومیه کمیتههای خود واماندهاند و صرفا برای اسم در کردن به ساختمان فدراسیون فوتبال رسیدهاند، توانایی مدیریت و اجرای چنین پروسه سخت و دشواری را به تنهایی نخواهد داشت و باید به این مساله توجه کرد که فشارهای خارجی، بالغ بر ۹۰ درصد این سناریو را کلید زده و راهبری میکند.
جانی که هیاترییسه معمولا از خواب فدراسیون فوتبال این روزها گرفته، منشأ بیرونی دارد و عین سادگی خواهد بود اگر این انقلاب نرم کودتاگونه را صرفا از سر دلسوزی برای فوتبال ایران بدانیم. با تمام این تفاسیر اصلا بعید نیست که عزیزیخادم نوروز ۱۴۰۱ را در فدراسیون فوتبال نبیند. مسیری که از سوی برخی جریانها با علم کردن مساله تصویب اساسنامه فدراسیون فوتبال در مجلس شورای اسلامی آغاز شد و به جایی نرسید، حالا در لباسی دموکراتیک و در عین مصداقیت با قوانین فیفا، به دنبال همان اهداف از پیش تعیینشده افتاده تا به سرانجام مطلوب برخی برسد.
از اعضای موافق با عزل شهابالدین عزیزیخادم شاید بتوان سوالی داشت؛ از کجا معلوم که آقایان فقط و فقط به فکر اصلاح امور ساختاری باشند و بلافاصله پس از نشاندن گزینه مورد اطمینان خود بر کرسی سرپرستی، همان رویه قبلیها را در پیش نگیرند؟!