«آهای آقا چه کار میکنی؟ میخواهی پارک کنی به خودم بگو؟ کی برمیگردی؟» راننده خودرو برلیانس شیشه ماشین را کمی پایین میآورد و ابراز شرمندگی میکند. او برای رفتن به دادگاه خیلی عجله دارد و به چیز دیگری فکر نمیکند.
دیدارنیوز ـ مرد پالتوپوش هم با کلی منت یک جای پارک کنار خیابان و زیر سایه درخت جفت و جور میکند و برای او قبض مینویسد: «ساعت۱۰ و نیم، ۲۵ هزار تومان». راننده که از بابت پارک خودرو خیالش راحت میشود پوشه زردرنگ را زیر بغل میزند و راهی آن سوی خیابان میشود تا به کارش برسد.
چشمان مرد مثل عقاب همه جا را زیر نظر دارد و اگر خودرویی فقط لحظهای بایستد تیز و بز جلویش ظاهر میشود و همان سؤالها را تکرار میکند.
روزی ۱۰۰ تا ۱۵۰ مرتبه این جملهها را به زبان میآورد تا طعمهها را شکار کند. هرچند در این بین آدمهایی پیدا میشوند که تن به هزینه جای پارک نمیدهند و مجبورند خودرو را جایی دورتر از محل مورد نظر پارک کنند. اما تعداد افرادی که شکار میشوند بیشتر است. یکی دوتا نیستند و برای خودشان محل کار تعیین کردهاند.
یکی اول، یکی آخر و یکی در میانه خیابان میایستد تا با هماهنگی یکدیگر جای پارک خودروها را تعیین کنند و برای رانندهها قبض پارک خودرو بنویسند. قیمت روی قبضها هم یکی نیست. ماشینهای شاسی بلند و گران قیمت، یک قیمت دارند و خودروهای مدل پایین قیمتی دیگر؛ از ۱۵ تا ۵۰ هزار تومان ناقابل.
خیابان حیدری شمالی، شلوغ و پر رفتوآمد است. دادسرای شهید مطهری، اداره برق، اداره آب، دفاتر مشاوره و وکالت، بوستان قائم (عج)، بازار روز و میدان ترهبار معلم باعث میشود تا این نقطه از منطقه۱۸ در ساعاتی از روز وضع قرمز ترافیکی پیدا کند.
سرتاسر خیابان خودرو پارک میشود. بعضیها خودروهای خود را به فضای خالی روبهروی میدان ترهبار معلم انتقال میدهند. در چنین اوضاعی پیدا کردن جای پارک، بزرگترین دردسری است که شهروندان با آن روبهرو میشوند.
افرادی که در این محل برای رانندهها جای پارک تعیین میکنند و هزینهاش را نقدی میگیرند، کار خود را قانونی و برای خدمت به مردم میدانند. از یکیشان میپرسم که کارت شناسایی پارکبانی دارید؟ جواب میدهد: «قرار بود برای ما چاپ کنند، اما آماده نشده. اصلاً داشتن کارت مهم نیست. ما اینجا هستیم تا به مردم خدمت کنیم. اگر جای پارک خوب میخواهی بگو. یک جای پارک که اینقدر سین جیم کردن نمیخواهد.» راست میگوید. این جای پارکها آنقدر مشتری دارند که اگر چند نفر را هم از دست بدهند ناراحت نمیشوند. به همین دلیل جواب سربالا میدهند و از کسی حساب نمیبرند.
با آغاز روز کارشان شروع میشود و تا زمانی که ادارههای اطراف فعالیت دارند در محل هستند. خودشان را صبح زود به محل میرسانند تا جای پارک خودروها را در اختیار بگیرند.
چند مرتبه طول خیابان را بالا و پایین میکنند و درکمین رسیدن مشتریها میمانند. «افشین» یکی از رانندههایی است که با تاکسی زردرنگش در خیابان حیدری مسافر جابهجا میکند.
جالب اینکه او و چند نفر دیگر از دوستانش برای پارک خودرو پولی به کسی پرداخت نمیکنند و تنها دغدغهشان این است که به محل برسند و یک جای پارک پیدا کنند.
او میگوید: «واقعاً برای ما زور دارد که صبح تا شب برای شندرغاز مسافرکشی کنیم، اما پارکبانهای قلابی بیدردسر و بدون زحمت برای جای پارک کنار خیابان اجاره بگیرند و ماهانه ۷ تا ۱۰ میلیون تومان به جیب بزنند. گاهی وقتها که مشکلات زندگی فشار میآورد به فکر میافتم که من همچنین کنم. کاری که مالیات، هزینه سوخت و خستگی و دردسر رانندگی در شهر را ندارد.»
گزارش از رضا نیکنام