روزنامه اعتماد در خبر اصلی روز شنبه خود، در پی انتخاب آذر منصوری به دبیرکلی حزب اتحاد ملت نوشت: «اتحاد ملت» با انتخاب «آذر منصوری» فصلی نو را در مسیر اصلاحات آغاز کرد.
دیدارنیوز: پنجشبه هفتهای که گذشت، هفتمین کنگره سراسری حزب اتحاد ملت به منظور برگزاری انتخابات شورای مرکزی و دبیر کلی حزب اتحاد ملت به صورت مجازی برگزار شد و درحالیکه تغییر تعدادی از اعضای شاخص شورای مرکزی از مهمترین اتفاقاتی بود که در جریان این کنگره رقم خورد، قطعا انتخاب دبیر کل جدید حزب مهمترین رویداد کنگره هفتم اتحاد ملت بود. بهخصوص آنکه حالا با انتخاب آذر منصوری قائممقام پیشین اتحاد ملت به عنوان دبیر کل جدید این تشکل سیاسی احتمالا باید منتظر تحولاتی نیز در این حزب پرنفوذ و پیشروی اصلاحطلب باشیم.
مردادماه ۹۴ وقتی بالاخره پس از چندماه کشوقوس و جار و جنجال سیاسی- رسانهای نخستین کنگره حزب اتحاد ملت با حضور تعداد قابلتوجهی از چهرههای شاخص اصلاحطلب در سالن اجلاس سران برگزار شد، احتمالا کمتر ناظری پیشبینی میکرد که درنهایت یکی از معدود زنانی که کاندیدای عضویت در شورای مرکزی این حزب بودند، بالاترین رای را به دست بیاورد؛ آنهم در شرایطی که تعداد زنان اصلاحطلب عضو شورای مرکزی احزاب منتسب به این جریان سیاسی بسیار اندک بود و بهخصوص جوان ترها و زنان کمسن و سالتر اصلاحطلب، حتی یک کرسی را هم در شورای مرکزی چندین حزب اصلاحطلب فعال در آن مقطع در اختیار نداشتند. این تابو، اما در پایان همان کنگره شکست و آذر منصوری در حالی بیشترین رای را در انتخابات نخستین شورای مرکزی حزب اتحاد ملت به دست آورد که به جز او، ۴ زن اصلاحطلب دیگر نیز موفق به حضور در شورای مرکزی ۳۰ نفره اتحاد ملت شدند و باتوجه به حضور یک زن اصلاحطلب دهه شصتی در این جمع ۵ نفره، اتفاق مهمی دیگر نیز رقم خورد و آن اینکه برای نخستینبار یک زن دهه شصتی به عضویت شورای مرکزی یکی از احزاب اصلاحطلب درمیآمد. تحولی که همان زمان با واکنش و استقبال گسترده روبرو شد و بر این اساس در روزگاری که اصلاحطلبان به مراتب بیش از امروز در جامعه جایگاه و پایگاه داشتند، بسیاری به نقشآفرینی بیش از پیش زنان در عرصه عمومی و بهطور مشخص در سطح نخست کنشگری سیاسی- مدنی امیدوار شدند؛ امیدی اصلاحطلبانه به اصلاحطلبان که اگرچه امروز و پس از ۶ سال، در بسیاری حوزهها رنگ باخته، اما احتمالا بسیاری از حامیان دیروز جریان اصلاحات که امروز منتقد این گفتمان سیاسی هستند، تایید خواهند کرد که این سالها زنانِ اصلاحطلب گامهای بلندی را در مسیر رسیدن به جایگاه واقعیشان در مناسبات سیاسی و ایفای نقش مدنیشان بر زمین محکم کرده و پیش آمدهاند.
آن روز وقتی اتحادیها پس از انتخاب ۳۰ عضو شورای مرکزی، وارد رایگیری مهم دیگر کنگره نخست حزب شدند تا با انتخاب دبیر کل، تکلیف مهمترین کرسی حزب را مشخص کنند، اما اوضاع کمی تغییر کرد و درحالیکه آذر منصوری به عنوان نفر نخست انتخابات شورای مرکزی و کاندیدای دبیر کلی حزب به مصاف علی شکوریراد رفت، اعضا به دلایلی که اتفاقا همان زمان بحثانگیز شد، کاندیدای مرد دبیر کلی را به کاندیدای زن این جایگاه ترجیح دادند و درحالیکه ۲۳۵ نفر از این جمع حدودا ۳۰۰ نفره به شکوریراد رای داده و کسی را که در رایگیری نخست به منظور انتخاب اعضای شورای مرکزی در جایگاه هشتم قرار گرفته بود، به عنوان دبیر کل حزب انتخاب کردند که نظر تنها ۵۲ نفر از اعضای مجموع عمومی اتحاد ملت بر این بود که باید مسوولیت خطیر دبیر کلی حزب را به آذر منصوری سپرد.
هرچه بود آن رقابت، یک رقابت درونحزبی بود و واقعیت اینکه منصوری و شکوریراد مطابق انتظار بدون کدورت و اختلاف دوشادوش یکدیگر فعالیتشان را در چارچوب حزب پی گرفتند. بهخصوص آنکه اتفاق اصلی نفس تشکیل این حزب جدید اصلاحطلب و برگزاری نخستین کنگرهشان بود. نکتهای که ورای آن رقابتِ درونحزبی، با استقبال گسترده افکار عمومی روبرو شد و آنقدر مهم بود که خبر برگزاری این کنگره در صفحه نخست اکثر روزنامههای جریان اصلی بازتاب یافت و درحالیکه روزنامههای اصلاحطلب همچون اعتماد، شرق، ابتکار، آفتاب یزد، جهان صنعت، ایران، روزان، فرهیختگان، قانون و آرمان با تیترهایی، چون «بازگشت اصلاحطلبان»، «اتحاد اصلاحطلبانه»، «اتحاد اصلاحطلبان با ملت» و «مانور مشارکت در اتحاد ملت» در صفحه یک خود به استقبال این رویداد مهم رفتند، روزنامههای جریان مقابل همچون کیهان و جوان با نگاهی انتقادی، بعضا بهتندی نسبت به این اتفاق موضع گرفتند.
آنچه، اما صبح پنجشنبه هفتهای که گذشت، در جریان برگزاری هفتمین مجمع عمومی سراسری حزب اتحاد ملت حایز اهمیت بود و شاید حتی بتواند در حد و حدود آنچه در پی تشکیل این تشکل سیاسی اصلاحطلب و قدرتمند در مردادماه ۹۴ بر مناسبات سیاسی بعد از آن تاریخ تاثیرگذار شد و بر آینده سیاسی جریان اصلاحات و دیگر احزاب منتسب به این جریان سیاسی موثر واقع شود، همان رقابت درونحزبی بود و مشخصا انتخاب دبیر کل جدید حزب اتحاد؛ انتخاباتی که خروجی آن، از انتخاب نخستین دبیر کل زن در میان تمامی احزاب اصلاحطلب و اصولگرا حکایت داشت. البته در این سالها تحول مهم دیگری نیز در مسیر حضور هرچه بیشتر و نقشآفرینی افزونتر زنان در عرصه سیاستورزی رقم خورده و آن، اعلام موجودیت احزاب زنانه است؛ احزابی که البته در گذشته انگشتشمار بودند و طی این سالها چنان توسعه یافته و جای پایشان را بر زمین سیاستورزی ایرانی سفت و مستحکم کردهاند که حالا از این فراتر رفته و آنطورکه دیماه ۹۷ شاهد بودیم، چند حزب اصلاحطلبی که با محوریت زنان و با حضور موثر زنان فعالیت میکردند، گردهم آمده و در ائتلاف با یکدیگر با تاسیس یک جبهه سیاسی زنانه با عنوان «صدف»، جبهه احزاب زنان اصلاحطلب را تاسیس کردند.
آذر منصوری، سیاستمدار متولد شهرری که در مقطعی معاونت سیاسی دبیر کل جبهه مشارکت را برعهده داشت، اگرچه طی حدود یک دهه گذشته بیش از پیش در عرصه عمومی فعالیت کرده و بهخصوص باتوجه به ایفای نقش خطیر سخنگویی «جبهه اصلاحات ایران» در بحبوحه انتخابات ۱۴۰۰ بیش از پیش از او در فضای رسانهای شنیده و میشنویم، اما فعالیت سیاسی و مدنی را سالها پیش از این آغاز کرده و باتوجه به سالها فعالیت در ورامین و شهر ری از سرشناسترین و البته محبوبترین فعالان سیاسی این شهرستانهاست. منصوری، اما در سطح ملی نیز به عنوان یک نیروی حزبی و تشکیلاتی همواره اثرگذار و پرکار بوده است. او اگرچه از این پس رسما دبیر کل اتحاد ملت خواهد بود و مهمترین کرسی یکی از مهمترین احزاب ایرانی را در اختیار دارد، اما باتوجه به آنکه علی شکوریراد دبیر کل پیشین اتحاد ملت طی یکی، دو سال گذشته با یک بیماری سخت دست و پنجه نرم میکرد، آذر منصوری در قامت قائممقام دبیر کل حزب اتحاد، عملا وظایف دبیر کلی را انجام میداد. بهخصوص از چندی پیش که علی شکوریراد در نامهای درونحزبی، به این مسوولیت منصوری رسمیت بخشیده بود. حالا، اما منصوری نه به عنوان قائممقامی که بهدلیل بیماری آقای دبیر کل، جور او را نیز میکشد، بلکه در قامت دبیر کل جدید حزب اتحاد ملت فعالیتهایش را پی خواهد گرفت. فعالیتهای خانم دبیر کل در روزگاری که اصلاحات بیش از هرچیز نیازمند اصلاحات است و حالا حضور زنی توانمند، چون او راس حزبی قدرتمند، چون اتحاد میتواند امیدوارکننده باشد.