براساس ارزیابی صورتگرفته در سال جاری از میان ۱۱۵۷ شهر کشور حدود ۳۳۴ شهر با جمعیت ۳۴میلیون نفر در شرایط تنشآبی هستند که از این تعداد حدود ۱۷میلیون نفر در وضعیت قرمز تنشآبی قرار دارند. فاطمه ذوالقدر، عضو فراکسیون محیطزیست در گفتوگو با «آرمان» در ارتباط با بحران آبی کشور میگوید:« متاسفانه در اکثر موارد طرحهای آبرسانی به طرح انتقال آب خلاصه شدند و این طرحها برای استانهای سرچشمه منابع آبی بحران آفرین هستند و مشکل را دو چندان میکنند.»
دیدارنیوز ـ براساس ارزیابی صورتگرفته در سال جاری از میان ۱۱۵۷ شهر کشور حدود ۳۳۴ شهر با جمعیت ۳۴میلیون نفر در شرایط تنشآبی هستند که از این تعداد حدود ۱۷میلیون نفر در وضعیت قرمز تنشآبی قرار دارند. فاطمه ذوالقدر، عضو فراکسیون محیط زیست در گفتوگو با «آرمان» در ارتباط با بحران آبی کشور میگوید: «متاسفانه در اکثر موارد طرحهای آبرسانی به طرح انتقال آب خلاصه شدند و این طرحها برای استانهای سرچشمه منابع آبی بحران آفرین هستند و مشکل را دو چندان میکنند.»
براساس آمار امروز 34میلیون نفر در کشور در تنشآبی قرار دارند؛ راهحل خروج از این بحران چیست؟
تغییراتاقلیمی و گرمشدن زمین یک رویداد طبیعی است که سال ها قبل در مورد آن هشدار داده شد، رویدادی که کاهش بارندگیها و باطبع کمبود منابعآبی و خشکسالی را به همراه میآورد و تنشآبی را برای کشور ایجاد کرده که در نبود برنامهریزیها، آموزشها، سیاستگذاریها و فرهنگسازیها به یک بحران برای بسیاری از اقشار جامعه و کشور تبدیل شده است. باید در نظر داشت مادامیکه بحران آب به یک باورعمومی تبدیل نشود هیچ اقدامی، اثربخشی لازم را نخواهد داشت. سالها در کشورمان مدیریت آب خلاصه میشد به تأمین و عرضه. این فرایند با توجه به کمبود دسترسی به منابع آب و کاهش نزولاتجوی دیگر پایدار نخواهد بود و باید روی مصرف و تقاضا تمرکز بیشتری داشت. بنابراین در بحرانآبی امروز نمیتوان انگشت اتهام را به سوی صرفاً مردم یا سیستم مدیریت منابعآب گرفت بلکه ضعف عملکردی در هر دو سوی عرضه و تقاضا زمینهساز ایجاد این بحران برای کشور بوده است.
راهکارهایی مانند انتقال آب از یک شهر به شهری دیگر تا چه میزان به کاهش این تنش کمک میکند؟
موضوع انتقال آب از دریایعمان و خلیجفارس به شهرهای جنوبی کشور و زمانی به مرکز ایران از طرحهای است که هنوز هم در بخش تأمین منابعآب برای کشور مطرح است. منهای هزینههای که این طرح میتواند داشته باشد متخصصان باید به سازگاری بین آب و اقلیم توجه کنند، در واقع چنانچه آب از دریاها به داخل کشور انتقال داده شود آیا با توجه به سطح نمکدریاها و املاح مناسب برای استفاده کشاورزی یا آبشرب است یا خیر. در رشته کوههای ایران رودهای بسیاری جاری است که بعضاً یک منطقه را از منابعآبی موجود خودش محروم کرده و برای رونق در منطقهای دیگر بهکار گرفته شده است، نظیر آنچه در مورد کارون و زایندهرود اتفاق افتاد. در این طرحها آبادانی یک منطقه یا شهر دیگر در نظر گرفته شد بدون اینکه به این مهم نگاه شود که کاهش منابعآب چه آسیبی میتواند برای منطقه سرچشمهآب و محل جریان آب داشته باشد. بنابراین موضوع انتقال آب را نباید با حذف آب برای محل سرچشمه و مسیر اصلی آب همراه کرد. این اقدام حرکت در بیراهه است و بر مشکل کمبود منابع دامن میزند.
بهترین راهکار برای آبرسانی به استانهای دور از منابعآبی قابلتوجه برای مقابله با بحران کمآبی چیست؟
نکته مهم در تنشآبی موجود یک سویه نگاه کردن به ماجراست. آب با طبیعت عجین است و در صورت فقدان یا کاهش آن علاوه بر خسارات بی شمار انسانی، طبیعت را نیز به طور مستقیم متأثر میکند. بنابراین در کنار ارائه ارقام درخصوص افراد در معرض تنشآبی باید ساختار طبیعت را در نظر داشت. در واقع هنگامی که خسارتهایانسانی کمبود منابع آب را با خسارتهای طبیعی این رخداد توأمان موردتوجه قرار دهیم عمق فاجعه مشخص میشود. اما بهرغم دانستن و هشدارهای دادهشده در این زمینه، سیاستها و برنامهریزیها بهطرفی سوق مییابد که حداقلها را نیز در معرض خطر بیشتر قرار میدهد. طرحی پیشنهادی برای دریاچه ارومیه آن را به بیابان تبدیل کرد؛ شاید نبود آب در دریاچه فقط یک معضل بود، اما تأثیر مخرب خشکسالی بر محیط اطراف این دریاچه بسیار بیشتر است. طرحآبی در مرکز کشور زایندهرود را برای بازه زمانی طولانی خشک کرد و مجدداً با توجه به آسیبهای بسیار بر طبیعت و زندگی شهروندان و بار روانی منفی ایجاد شده تغییراتی در سیستم مدیریت منابعآبی رخ داد. بنابراین تعبیه راهکارهای برای بحران آبی اهتمام جمعی مردم و مسئولان را طلب میکند. مدیریت بحران منابع آبی نیازمند یک آسیبشناسی جامع است تا بخشهای هدررفت منابعآبی به طور دقیق شناسایی و میزان آن سنجش شده تا راهکاری علمی و عملیاتی برای بخشهایی که میتوان به آنها آسیب نزد یا کمترین میزان آسیب را داشت، تعبیه شود. بر اساس آمارها بخش اعظم هدررفت منابعآبی در بخش کشاورزی است که خوشبختانه با اقدامات مثبت اما دیرهنگام در مجموعه جهاد کشاورزی و در میان کشاورزان سیستمها و روش آبیاری در تمام مناطق کشور اصلاح شد و نوع کشت محصول و کنترل سطح زیرکشت متناسب با اقلیم، جغرافیا و سطح دسترسی به منابع آبی، تغییر کرد. بنابراین کشت محصولی همانند برنج در برخی مناطق ممنوع اعلام یا محدود شد و آموزشهای لازم برای کشت محصولات متناسب با اقلیم، منابعآبی و خاکی منطقه به کشاورزان داده شد. البته اثربخشی این طرح منوط به تغییر باور کشاورز است تا محصول جدید را سودآور و تامینکننده نیازهایش بداند. یکی دیگر از محلهای هدررفت منابع آب، بخش فضای سبز شهرهاست. در گذشته کمتر توجهی به تناسب گونه درختی با اقلیم شهری و همچنین نقش موثر آن در کاهش آلودگی هوا میشد. خوشبختانه امروز تغییر رویکرد رخ داده و اقدامات مثبتی توسط شهرداریها برای کنترل میزان مصرف آب و صرفهجویی در استفاده از منابع آبی بدون لطمه به سرسبزی فضای شهر در نظر گرفته شد که دستاوردهای مثبت آن را در شهر تهران مشاهده میکنیم. خانوادهها دارای جایگاه و نقش تعیینکننده در تغییر الگوی مصرف برای گذار از بحرانآبی هستند، زیرا کودکان بسیاری از رفتارها و عملکردها را در درون خانواده آموزش میبینند و خانوادهها میتوانند با اصلاح الگوی مصرف، آموزش فرهنگ صحیح مصرف، اصول مدیریت منابع و ارزشمندی منابع طبیعی نظیر آب را به فرزندان داشته باشند. همچنین این اصول و فرهنگ را با استمرار رفتارها در درون خانواده پایدار نمایند و یقیناً نقش رسانهها و نهاد آموزش و پرورش به عنوان دو ابزار اطلاعرسانی، آگاهیبخشی و آموزشی بسیار حائزاهمیت است و فرهنگسازی لازم باید با برنامههای موثر و مثبتی با قدرت اثربخشی زیاد انجام شود.
سیاستهای آبی کشور تا چه میزان موفق بودهاند؟
سیاستهای بهکار گرفتهشده در بخش مدیریت آب در چند بخش قابلیت بررسی و ارائه نظر را دارند. در بخش مصرفخانگی و اصلاح الگویمصرف خوشبختانه اقدامات خوبی صورت گرفته و خانوادهها تا حد قابلتوجهی اقناع شدهاند، اما هنوز هم در بخش خانگی ما نیاز به فرهنگسازی بیشتری داریم. در بخش کشاورزی یکی از راهکارهای مطرح استفاده از سیستم آبیاری قطرهای است که این طرح یقیناً بسیار روی کاهش مصرف آب در کشاورزی اثر میگذارد، اما باید در نظر داشت که کشاورزی که طی چندین سال متمادی به خاطر سرمازدگی یا آفت محصول کشاورزی خود را از دست داده و در طبقه آسیبپذیر جامعه قرار دارد. آیا توان مالی برای تأمین تجهیزات آبیاری قطرهای گرانقیمت وجود دارد؟ برای توسعه این طرح در بخش کشاورزی یقیناً سیستم حمایتی قوی لازم است، اما در بخش ذخیره آب و بهرهبرداری از منابع زیرزمینی آنگونه که باید موفق عمل نشده است. در برخی مواقع منابع آب فدای توسعه شهری شدند و نمونه آن خشکشدن چشمهعلی به عنوان یک میراثفرهنگی برای شهر تهران یا سدسازی است که زندگی ساکنان یک روستا را دچار آسیب کرده و باعث مهاجرت روستاییان به شهرها و گسترش حاشیهنشینی میشود.
منبع: آرمان/آرزو ضیایی/۱۴ مهر ۹۷