اعضای حقیقی و حقوقی شورای عالی انقلاب فرهنگی از یک جناح سیاسی انتخاب شدند و هیچ اصلاحطلبی میان آنها یافت نمیشود. خروج محمدرضا عارف را میتوان پایانی بر جبهه اصلاحات نامید.
دیدارنیوز ـ مسلم تهوری: هفته گذشته رهبر انقلاب اعضای جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی را معرفی کرد. شورای مذکور که با استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران تحت عنوان «ستاد انقلاب فرهنگی» آغاز به کار کرد، در ۱۹ آذر ۱۳۶۳ به ریاست رئیسجمهور و به فرمان امام خمینی تحت عنوان «شورای انقلاب فرهنگی» تشکیل شد.
امام خمینی در پیام نوروزی خود در فروردین ۵۹ گفته بود: «باید انقلاب اسلامی در تمام دانشگاههای سراسر ایران بهوجود آید. تا اساتیدی که در ارتباط با شرق یا غرباند تصفیه گردند و دانشگاه محیط سالمی شود برای تدریس علوم عالی اسلامی.»
بنیانگذار انقلاب اسلامی در تاریخ ۲۳ خرداد ۱۳۵۹ طی حکمی اعضای ستاد انقلاب فرهنگی و وظیفه آنان را تعیین کردند. ایشان در این زمینه بیان کردند: «مدتی است ضرورت انقلاب فرهنگی که امری اسلامی است و خواست ملت مسلمان میباشد، اعلام شده است و تاکنون اقدام مؤثر اساسی انجام نشده است و ملت اسلامی و خصوص دانشجویان با ایمان متعهد، نگران آن هستند و نیز نگران اخلال توطئهگران که هم اکنون گاه گاه آثارش نمایان میشود و ملت مسلمان و پایبند به اسلام خوف آن دارند که خدای نخواسته فرصت از دست برود و کار مثبتی انجام نگیرد، و فرهنگ همان باشد که در طول مدت سلطه رژیم فاسد کارفرمایان بیفرهنگ، این مرکز مهم اساسی را در خدمت استعمارگران قرار داده بودند، که از دستاوردهای دانشگاهها به خوبی ظاهر میشود که جز معدودی متعهد و مؤمن که علیرغم خواست دانشگاهها در خدمت کشور و اسلام بودند، دیگران جز ضرر و زیان چیزی برای کشور ما بار نیاوردند، و ادامه این فاجعه که معالأسف خواست بعض گروههای وابسته به اجانب است، ضربهای مهلک به انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی وارد خواهد کرد، و تسامح در این امر حیاتی، خیانت عظیم بر اسلام و کشور اسلامی است. بر این اساس به حضرات آقایان محترم محمدجواد باهنر، مهدی ربانی املشی، حسن حبیبی، عبدالکریم سروش، شمس آلاحمد، جلالالدین فارسی و علی شریعتمداری مسئولیت داده میشود تا ستادی تشکیل دهند و از افراد صاحبنظر متعهد، از بین اساتید مسلمان و کارکنان متعهد و دانشجویان متعهد با ایمان و دیگر قشرهای تحصیلکرده، متعهد و مؤمن به جمهوری اسلامی دعوت نمایند تا شورایی تشکیل دهند و برای برنامهریزی رشتههای مختلف و خط مشی فرهنگی آینده دانشگاهها، بر اساس فرهنگ اسلامی و انتخاب و آماده سازی اساتید متعهد و آگاه و دیگر امور مربوط به انقلاب آموزشی اسلامی اقدام نمایند.
بدیهی است بر اساس مطالب فوق دبیرستانها و دیگر مراکز آموزشی که در رژیم سابق با آموزش و پرورشی انحرافی و استعماری اداره میشد، تحت رسیدگی دقیق قرار گیرد تا فرزندان عزیزم از آسیب و انحراف مصون گردند...».
بر اساس وظایفی که برعهده ستاد انقلاب فرهنگی گذاشته شده بود، این ستاد فعالیتهای خود را بر چند محور متمرکز کرد:
۱. تربیت استاد و گزینش افراد شایسته برای تدریس در دانشگاهها؛
۲. گزینش دانشجو؛
۳. اسلامی کردن جو دانشگاهها و تغییر برنامههای آموزشی دانشگاهها.
بنابراین ستاد از صاحبنظران مختلف دعوت به همکاری کرد و در اولین گام گروههای برنامهریزی در رشتههای پزشکی، فنی و مهندسی، علوم پایه، کشاورزی، علوم انسانی و هنر تشکیل شد. همچنین کمیتهای در ستاد با عنوان کمیته اسلامی کردن دانشگاهها، تشکیل شد.
گسترش و نفوذ فرهنگ اسلامی در شئون جامعه و تقویت انقلاب فرهنگی و اعتلای فرهنگ عمومی؛ تزکیه محیطهای علمی و فرهنگی از افکار مادی و نفی مظاهر و آثار غربزدگی از فضای فرهنگی جامعه؛ تحول دانشگاهها، مدارس و مراکز فرهنگی و هنری بر اساس فرهنگ صحیح اسلامی، گسترش و تقویت هر چه بیشتر آنها برای تربیت متخصصان متعهد، اسلام شناسان متخصص، مغزهای متفکر و وطن خواه، نیروهای فعال و ماهر، استادان، مربیان و معلمان معتقد به اسلام و استقلال کشور و نشر افکار و آثار فرهنگی انقلاب اسلامی از جمله اهدافی بود که شورای عالی انقلاب فرهنگی آن را دنبال میکرد.
در تمام سالهایی که شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل شده بر اساس اهداف این شورا وظایف ذیل را میتوان به عنوان مهمترین وظایف این شورا تلقی کرد:
۱. تدوین اصول سیاست فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران و تعیین اهداف و خط مشیهای آموزشی، پژوهشی، فرهنگی و اجتماعی کشور؛
۲. تجزیه و تحلیل شرایط و جریانات فرهنگی جهان و تبیین تأثیر کانونها و ابزارهای مهم در این زمینه و اتخاذ تدابیر مناسب؛
۳. بررسی و تحلیل شرایط و جریانات فرهنگی، ارزشی و اجتماعی جامعه به منظور تعیین نقاط قوت و ضعف و ارائه راه حلهای مناسب؛
۴. بررسی الگوهای توسعه و تحلیل آثار و پیامدهای فرهنگی سیاستها و برنامههای توسعه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور و ارائه پیشنهادهای اصلاحی به مراجع ذیربط؛
۵. تبیین و تعیین شاخصهای کمی و کیفی برای ارزیابی وضع فرهنگی کشور؛
۶. بررسی و ارزیابی وضع فرهنگ، آموزش و تحقیقات کشور؛
۷. تدوین و تصویب سیاستهای اساسی تبلیغات کشور؛
۸. تهیه و تدوین مبانی و شاخصهای دانشگاه متناسب با نظام اسلامی و طراحی راه کارهای تحقق آن؛
۹. تعیین سیاستهای نظام آموزشی و پرورشی و آموزش عالی کشور؛
۱۰. تهیه و تصویب طرحهای مناسب در جهت تقویت و ارتقاء تبلیغات دینی و حمایت از فعالیتهای مردمی بهویژه احیا و عمران مساجد...
اعضای تشکیل دهنده شورا به دو دسته کلی حقیقی و حقوقی تقسیم میشوند. اعضای حقوقی شورای عالی انقلاب فرهنگی عبارتند از: رؤسای سه قوه، وزرای علوم، تحقیقات و فناوری، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش، ورزش و جوانان و وزیر کشور میباشند. همچنین رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور، رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده، معاون علمی و فناوری رئیسجمهور، رئیس سازمان صداوسیما، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی و... نیز عضو حقوقی شورای عالی انقلاب فرهنگی هستند.
افرادی نیز به عنوان عضو حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی از سوی مقام رهبری انتخاب میشوند. در دور گذشته آقایان محمد محمدیان، محسن قمی، محمدرضا عارف، رضا داوری اردکانی، سید علیرضا صدر حسینی، حسین کچویان، عبدالله جاسبی، عزتالله ضرغامی، محمدعلی کینژاد، مهدی گلشنی و علیاکبر ولایتی عضو حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی بودند. اعضای جدید شورای عالی انقلاب آقایان علیرضا اعرافی، حمید پارسانیا، غلامعلی حدادعادل، حسن رحیمپور ازغدی، علیاکبر رشاد، ابراهیم سوزنچی کاشانی، منصور کبگانیان، علی لاریجانی، محمود محمدی عراقی، محمدرضا مخبر دزفولی، احمد واعظی، امیرحسین بانکی پور فرد، حسین ساعی، صادق واعظزاده، ایمان افتخاری، عادل پیغامی، و مرتضی میرباقری انتخاب شدند.
محمدرضا عارف بهعنوان آخرین اصلاحطلب در دوره گذشته این شورا حضور داشت. در بین اعضای جدید هیچ یک سابقه حضور در جبهه اصلاحات را نداشتهاند و در قالب اصلاحطلبی تعریف نمیشوند. پس از آنکه اصولگرایان مجلس شورای اسلامی، شورای شهر و نهایتا ریاست جمهوری را قبضه کردند آخرین اصلاحطلب نیز از شورای عالی انقلاب حذف و فردی با گرایش اصلاحطلبی جایگزین او نشد.
محمدرضا عارف گمان میکرد وی را به عنوان یک نیروی اصلاحطلب که در جبهه انقلاب اسلامی تعریف میشود در آب نمک نگه داشتهاند و احتمالا روزی بر مسند قدرت ریاست جمهوری قرار میگیرد، امری که هیچ گاه رنگ واقعیت به خود نگرفت. در لیست جدید هم حضور علی لاریجانی میتواند جالب توجه باشد. وی بهعنوان رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی همواره رئیسجمهوری بالقوه بود که هیچگاه بالفعل نشد. آیا علی لاریجانی سرنوشتی همچون محمدرضا عارف خواهد داشت و یا آینده داستان متفاوتی برای او رقم خواهد زد؟ باید همچنان صبر کرد و به انتظار نشست.