راجر فدرر تنیسور برجسته اهل سوئیس درباره بازنشتسگیاش از حرفه ورزشیاش اعلام کرد من برای خداحافظی از تنیس سختی خواهم کشید. اما از آن نمیترسم. هیچ لحظه ایدهآلی برای بازنشستگی وجود ندارد. دوست داشتم که میتوانستم خودم زمانش را انتخاب کنم. اما از این مطمئن هستم که زمانش که برسد خودم خواهم فهمید.
دیدارنیوز - دوران حکمرانی سه غول دنیای تنیس کم کم به پایان خود نزدیک میشود. نواک جوکوویچ، مرد شماره یک فعلی تنیس جهان در حال حاضر تنها نفر از بین سه غول دنیای تنیس است که در حال حاضر فعال است و قرار است در گرند اسلم پایانی فصل که با حضور هشت تنیس باز برتر فصل برگزار میشود، شرکت کند.
دو نفر دیگر، یعنی رافائل نادال و راجر فدرر، در حال استراحت و لذت بردن از تعطیلات هستند و در البته در حال ریکاوری از مصدومیتهای مختلفی که آنها را در نیمه دوم سال ۲۰۲۱ به طور کلی از میادین دور کرد.
راجر فدرر، فوق ستاره سوئیسی تنیس جهان در حال حاضر در کشورش به سر میبرد. او که حالا ۴۰ ساله است در گفتگو با مجله سوئیسی «رینگیر» در مورد مسائل مختلفی حرف زده است که از جمله مهمترین آنها ماجرای بازنشستگیاش است.
وقتی از او در مورد اینکه بهترین حالت ممکن برای خداحافظی از دنیای تنیس برای او چه حالتی است، فدرر پاسخ داد: «برای من چنین چیزی وجود ندارد. من برای خداحافظی از تنیس سختی خواهم کشید. اما از آن نمیترسم. هیچ لحظه ایدهآلی برای بازنشستگی وجود ندارد. دوست داشتم که میتوانستم خودم زمانش را انتخاب کنم. اما از این مطمئن هستم که زمانش که برسد خودم خواهم فهمید. این یک انتقال خیلی ظریف است که خودم متوجه خواهم شد. از دورانی که بعد از ورزش حرفهای خواهم داشت ترسی ندارم. یک گذر آرام رخ خواهد داد. میرکا همسرم و من تعادل زندگی را بین تنیس، خانواده و دوستان به شکل فوقالعاده خوبی برقرار کردهایم. این چیزی است که بابت آن خیلی احساس غرور میکنم. چون مگر واقعاً چه چیزی در زندگی مهمتر از این موارد است؟»
میروسلاوا یا همان میرکا، همسر راجر، در سال ۲۰۰۲ با توجه به مصدومیتهای مداومی که از ناحیه پا داشت خیلی زود از تنیس حرفهای خداحافظی کرد و فدرر از اینکه چطور آن ماجرا را مدیریت کردند حرف زد: «پای میرکا آسیب دیده بودم. به او گفتم تمامش کن، چرا به خودت استرس میدهی؟ آرام باش. به همین راحتی قضیه تمام شد. انگار که آسانترین تصمیم جهان را گرفتهایم!»
او در مورد خودش گفت: «امروز پیش خودم فکر میکنم که من واقعاً دیوانهام؟ در ۴۰ سالگی هنوز دارم در تورنمنتهای مختلف بازی میکنم و خداحافظی کردن از تنیس برایم بسیار سخت است.»
وقتی از فدرر سؤال شد که در سنین جوانی چطور با شکستها کنار میآمده جواب داد: «همیشه بعد از هر شکست بینهایت ناراحت و غمگین میشدم. گاهی وقتها کل مسیر بازگشت به خانه را گریه میکردم. پسری احساساتی بودم و دوست داشتم احساساتم را نشان دهم. خانوادهام و دوستانم به من میگفتند که رفتارم احمقانه است. آنها میگفتند که دیگرانی هم هستند که خوب بازی میکنند و برنده میشوند. قرار نیست همیشه تو برنده باشی. من این را فهمیدم و به خودم گفتم باید احساسات منفی را کنار بگذارم و این ناله کردنها را تمام کنم. گفتم با این روش نمیتوانی در بازیها و تورنمنتها برنده شوی. میدانستم که باید از درون تغییر کنم.»
ستاره سوئیسی رویش برای مدیریت کردن احساسات خود ابداع کرده بود که در آن از یک حوله استفاده میکرد. او یک حوله رنگی چهارخانه داشت که هر وقت ناراحت میشد به سمت آن میرفت و به مدت سه ثانیه احساسات خودش را در حوله تخلیه میکرد: «برای رها شدن از احساسات بد، یک روش مخصوص به خودم با کمک حوله داشتم. مثل بچهها که یک پتوی نرم یا یک عروسک خرسی نرم و راحت دارند. مربیام به من گفت نیاز به چیزی مثل آن دارم. قانون این بود که سه ثانیه به سمت حوله بروم و جیغ و به دنیای خودم برگردم و جیغ و دادهایم را با حولهای که روی صورتم میگیرم انجام دهم، آن هم فقط سه ثانیه. روشی راحت، اما خیلی کاربردی بود. برای من، این موضوع تبدیل شد به یک عادت و قانون. امتیاز از دست دادی، برو سمت حوله و خودت را خالی کن. البته بعداً این حوله برای خشک کردن عرقم هم استفاده میشد!»
فدرر همچنین از این گفت بعد از قهرمانی در سه گرنداسلم ویمبلدون بود که تازه در سوئیس مردم او را شناختند و متوجه موفقیتهایش شدند. او میگوید خارج از کشور خودش خیلی بیشتر معروف و محبوب بود: «بعد از سه قهرمانی در ویمبلدون بود که تازه در سوئیس گفتند هی این پسر کارش خوب است. گاهی اوقات این ناراحتکننده است که بیرون از سوئیس، خیلی بیشتر از کشور خودم من را تحویل میگرفتند! البته من خیلی خوششانسم که در سوئیس بزرگ شدم و همین الان هم میتوانم یک زندگی کاملاً نرمال را داشته باشم. زندگی در همینجا بوده که باعث شده من به جایی برسم که الان در آن قرار دارم. امیدوارم روزی از من به عنوان یک تنیس باز خوب، خونگرم و باحال یاد شود، فقط همین. به عنوان یک انسان هم امیدوارم توانسته باشم این الگو را به جا گذاشته باشم که حتی اگر آدم موفقی هستی باز هم باید با مردم رفتاری همراه با نجابت، خوشرویی و انصاف داشته باشید.»