وحید هاشمیان مربی تیم ملی فوتبال ایران در گفتوگویی مفصل درباره موفقیتهای تیم ملی و دلایل این موضوع صحبت کرده است.
دیدارنیوز: تیمملی ایران فعلا روی ریل موفقیت و برتری قرار دارد و میتواند با ادامه همین روند به زودی بلیت جامجهانی قطر را برای خود رزرو کند. در این بین عدهای اعتقاد دارند بازیهای گذشته تمامشده و دیگر نباید به آن فکر کرد و فقط باید پیشرو را هدف قرار داد، اما مربی تیمملی میگوید اینکه گذشته را فراموش کنیم فقط یک دروغ است و با استفاده از آن باید اعتمادبهنفس و توانمندی را افزایش داد به شرط آنکه این اتفاق باعث غرور نشود.
درخصوص آخرین شرایط تیمملی، نتایج به دست آمده مقابل سوریه و عراق، انتقادها به برنامهریزی برای اردوهای تیمملی، عملکرد اسکوچیچ و سایر موارد مرتبط روزنامه فرهیختگان گفتگوی مفصلی با وحید هاشمیان داشته که در ادامه میخوانید.
از بازی با عراق شروع کنیم. چطور توانستیم عراقی را شکست بدهیم که قبل از دیدارهای مقدماتی جامجهانی در بحرین ۱۰ سال موفق به برتری مقابل این تیم نشده بودیم. فکر نمیکنید شکسته شدن طلسم در منامه در ادامه از لحاظ روحی و روانی بهسود ملیپوشان ایران شده که درنهایت باعث برد قاطعانه سهشنبهشب در دوحه قطر شد؟
من زیاد به طلسم و مسائل روانی و این صحبتها اعتقاد زیادی ندارم. احساسم این است که در گذشته همیشه مقابل عراق احساساتی بازی میکردیم و بهقول معروف عراقیها یاد گرفته بودند با تحریک کردن بازیکنان ما به اهداف خود برسند و این درحالی است که بازیکنان ما هم تحریک میشدند و اتفاق افتاده بود که کارت قرمز بگیریم و ۱۰نفره شویم و شرایط دیگری در برگزاری دیدارهای بین ایران و عراق به وجود بیاید که درنهایت آن نتایج را به همراه داشته باشد، اما خوشبختانه الان بازیکنان ما از لحاظ فکری و روحی و بهخاطر اینکه شاید در سطح بالایی فوتبال بازی میکنند به این توانایی رسیدهاند که بتوانند احساسات خود را کنترل کرده و تحتتاثیر قرار نگیرند. واقعیت این است که در فوتبال آسیا اگر تیمی بخواهد جلوی ما فوتبال بازی کند با این بازیکنان و تواناییای که تیمملی فوتبال ایران دارد، شکست خواهد خورد و تیمها تنها موقعی میتوانند از ما امتیاز بگیرند که بازی بستهای ارائه داده و جنگ روانی راه بیندازند. به این خاطر اعتقاد من این است که درطول چند بازی گذشته چه در بازیهای بحرین و چه در دو بازی قبلی در مرحله نهایی مقدماتی جامجهانی وارد مسائل حاشیهای نشدیم و تمرکزمان روی کار خودمان بود و ازسوی دیگر نقاطضعف حریف را هم میشناختیم و خوشبختانه نتایج خوبی را هم تا اینجای کار گرفتیم.
از دو بازی قبلی ۲پیروزی به دست آوردیم و تنها تیم ۶ امتیازی گروه بهشمار میرویم. از الان میتوانیم با امیدواری نسبت به صعود تیمملی صحبت کنیم یا اینکه صحبت در این مورد خیلی زود است؟
واقعیت این است که در فوتبال یک اصطلاح وجود دارد که میگویند بازیهای گذشته را فراموش کنید و به بازیهای آینده فکر کنید اما من میگویم این یک دروغ است! شما وقتی بازیهای قبلی را بردید نمیتوانید آنها را فراموش کنید. ما از بازیهایی که بردیم باید اعتمادبهنفس بگیریم و بدانیم که واقعا توانایی بالایی داریم اما نباید مغرور شویم و بدانیم که باید تا آخرین لحظه رسیدن به جامجهانی و تا آخرین نفس بجنگیم. نمونه آن در سال ۲۰۰۲ و نمونه آن بازی با بحرین که شکست خوردیم و در اوج لیاقت بهنظر من بهخاطر همین تفکر از صعود به جامجهانی محروم شدیم. الان همهچیز تغییر کرده و بازیکنان بسیار باهوش شدهاند و فکر میکنم در بازیهای آینده بتوانیم به اهدافمان برسیم، هرچند از الان به تمام بازیهای آینده فکر نمیکنیم، بلکه گامبهگام پیش رفته و قبل از هر بازی فقط به همان بازی فکر میکنیم. البته طبیعتا کادرفنی همه بازیهای گروه را آنالیز کرده و آنها را در نظر میگیرد اما برای بازیکنان ما به این شکل است که برای هر بازی فقط روی همان بازی تمرکز میکنیم و قدمبهقدم پیش میرویم و انشاءالله با قدرت هر بازی را جلو میبریم.
نمیخواهید از حالا درباره دیدار مقابل امارات و سپس کرهجنوبی صحبت کنید؟
انشاءالله در زمان خودش.
آمادهسازی و برنامهریزی برای تیمهای ملی بسیار مهم است تا بتوانند با قدرت بیشتری مقابل حریفان به میدان بروند این درحالی است که بهنظر میرسد این موضوع در تیمملی ایران بهخوبی لحاظ نمیشود هرچند شیوع ویروس کرونا هم خیلی بیتاثیر نیست. در این خصوص چه نظری دارید؟
در وهله اول فدراسیون فوتبال برای مرحله قبل این رقابتها که در بحرین انجام دادیم همه زحمت خود را کشید، از پشتیبانی گرفته تا پرواز چارتر و پرداخت پاداش و غیره و بهنظر من خیلی خوب عمل کرد. الان هم متوجه نمیشوم که منظور شما کدام برنامهریزی است. متاسفانه یک مشکل بزرگی که وجود دارد بهخاطر انتقادهایی است که از سر ناآگاهی مطرح میشود و واقعیت این است که اگر آگاهی پیدا کنیم از این انتقادها دست برمیداریم. یکی از آنها انتقاد به عدم برگزاری اردوهای بلندمدت دو، سههفتهای است. درحالی که من معتقدم به چند دلیل نمیتوان این کار را کرد؛ دلیل اول آن این است که بازیکنان ما که در خارج از کشور بازی میکنند و طبق برنامه در روزهای ملی یا فیفادی فقط از ۳روز قبل میتوانند دراختیار تیمملی قرار بگیرند، این بدان مفهوم است که هر اردویی بخواهیم بگذاریم بدون حضور این بازیکنان باید باشد و با توجه به اینکه بیشتر افراد حاضر در اردوی تیمملی را لژیونرها تشکیل میدهند در اصل برگزاری چنین اردویی در غیاب آنها نیز بدون فایده خواهد بود.
مشکل دومی که وجود دارد این است که بازیکنان داخلی درگیر برگزاری رقابتهای لیگ برتر و جامحذفی ایران بودند، آنهم یک فصل طولانی و بخش دیگری از این بازیکنان درگیر لیگ قهرمانان آسیا بودند و این بازیکنان نیز نیاز به استراحت و ریکاوری دارند. پس شما نمیتوانید بعد از اینکه فصل فوتبالی تمام میشود و به یکسری بازیکن که استراحت نکردند، وقتی برمیگردند به آنها فشار بیاورید. آنها هم باید یک زمان استراحتی داشته باشند. به همین خاطر برگزاری اردوی بلندمدت عملا کار ممکنی نیست، این درحالی است که ما یک مینیکمپ را با حضور بازیکنان داخلی برگزار کردیم و آنها را در این مینیکمپ زیرنظر گرفتیم هر چند ما بهخاطر شیوع کرونا در این مینیکمپ حضور نداشتیم ولی با مربیان در ارتباط بودیم. بنابراین بازیکنان داخلی در این کمپ تمرین کردند و شناسایی شدند و از همین مینیکمپ ۱۰بازیکن به تیم اصلی اضافه شدند.
زمان مناسب برای اینکه اردویی را با حضور تمامی نفرات برگزار کنیم وجود ندارد و باید بدون حضور نفرات اصلی چنین اردویی را برگزار کرد و ازسوی دیگر بهخاطر استراحت بازیکنان داخلی، یک کمپ سه، چهارروزه را برگزار کردیم و از این نفرات که حضور داشتند بعد از ارزیابیهای ممکن، ۱۰ نفر به تیم اصلی اضافه شدند. یعنی هر دو هدف انجام شد؛ اول دیدن رقابتهای لیگ و ارزیابی شرایط بازیکنان داخلی در یک زمان کوتاه و دوم جمع کردن بازیکنانی که لژیونر و درنهایت هماهنگی و آمادهسازی هر دو دسته. بهنظر من فدراسیون هم تمام تلاش خود را کرده و تا جایی که امکان داشت آنها در راه پشتیبانی و حمایت از تیمملی اقدامات اساسی ازجمله پرواز اختصاصی، پرداخت پاداش و سایر اقدامات اینشکلی را انجام داده و درحال عمل کردن به آنهاست. این در حالی است که نسبت به زمانی که فدراسیون ما صاحب رئیس فدراسیون نبود، شاهد تغییرات بسیار خوبی از زمانی که فدراسیون جدید روی کار آمده است، هستیم.
انتقادها از اسکوچیچ از زمانی که بهعنوان سرمربی تیمملی انتخاب شد همیشه وجود داشته اما او با عملکرد خود همه این انتقادها را خنثی کرد و امروز میبینیم از ۹ مسابقه به ۹ پیروزی رسیده تا یک رکورد استثنایی به ثبت برسد. چطور کادرفنی فوتبال با این انتقادها کنار آمد و این فضای پر از انتقاد و چالش را تبدیل به یک فضای موثر و مثبت کرد تا امروز همهچیز بهنفع تیمملی شود؟
بهنظر من مهمترین اتفاقی که با حضور اسکوچیچ و همکاران او در کادرفنی تیمملی افتاده شناخت بسیار خوب از بازیکنان است. این موضوع خیلی مهم است. بهطور مثال شاید یک مربی مثل ادووکات یا افراد دیگری که میآیند، شناختی از بازیکنان لیگ آن کشور نداشته باشند و زمان میبرد تا این شناخت ایجاد شود اما الان کادرفنی تیمملی ایران شناخت خوبی از بازیکنان دارد و اکثرا در بازیهایی که در ایران برگزار شده ما در استادیومها حضور داشتیم و از نزدیک بازیها و شرایط بازیکنان را تماشا کردیم. این درحالی است که بهخاطر شیوع ویروس کرونا یکسری محدودیتها وجود دارد و ما نمیتوانیم یکسری پروازها را انجام بدهیم اما رقابتهای لیگ چه بهصورت مستقیم و چه بهصورت تلویزیونی و غیرمستقیم دیده شده و ما همه بازیها بههمراه شرایط لژیونرها و بازیهای آنها را کنترل میکنیم، زمانی هم که تیمی نتیجه میگیرد نه میتوانید بگویید وابسته به بازیکنان است و نه بگویید وابسته به کادرفنی چون بهنظر من یک مجموعه از عواملی که درکنار هم قرار میگیرند باعث میشوند یک تیم نتیجه بگیرد. بنابراین باید این نمره مثبت را به کل تیمملی بدهیم و نه به شخص یا به فرد یا به چند بازیکن یا چند مربی، چون همه تیم در کنار هم کار کرده و تا اینجا نتیجه گرفته است.
بهنظر میرسد یکی از نکات برجسته در راه موفقیتهای تیمملی این است که بهدنبال بهانهگیری نیستید.
بله، بهنظر من کادرفنی در یک شرایط آرام حرکت خود را ادامه میدهد و حاشیهای ندارد و تمرکزش روی کار است.
شما در تیمهای بزرگ اروپا بازی کردید و تجربه خوبی از این لحاظ دارید. از چگونگی انتقال تجربیات خود به بازیکنان بینالمللی فعلی تیمملی که آنها هم در تیمهای مطرح اروپایی درحال حاضر مشغول به فعالیت هستند بگویید.
خوشبختانه موضوعی که باید درخصوص آن صحبت کنم این است که بازیکنان ما علاوهبر اینکه از لحاظ فنی با حضور در فوتبال اروپا پیشرفت کردهاند از لحاظ شخصیتی و رفتار حرفهای نیز بسیار خوب شدهاند که این موضوع بهخوبی در زمین مشخص است؛ هم در دیسیپلین آنها و هم تلاششان که تا آخرین حد برای موفقیت در زمین میجنگند. خوشبختانه خوبی این دسته از بازیکنان این است که عشق و تعصب بسیار زیادی به پیراهن تیمملی دارند که شما در بازیها آن را میبینید و احساس میکنید که واقعا با تمام نیرو بازی میکنند. در این بین تنها افسوسی که من میخورم این است که چرا بازیکنان ما باید تا این اندازه دیر به فوتبال اروپا بروند که این موضوع به عدم پیدا کردن استعدادهایمان در زمان مناسب و عدم پرورش و تناسب آن با پرورش اصولی و علمی فوتبال روز دنیا برمیگردد و اینها باعث میشود بازیکنی به این توانمندی مثل مهدی طارمی در ۲۸ سالگی به پرتغال برود.
اگر مهدی در ۲۰ سالگی به فوتبال اروپا میرفت الان قطعا سرنوشت خیلی بهتری داشت؛ هرچند جایگاه فعلی او هم بسیار خوب است. به همین خاطر توانایی بازیکنان ما بسیار بالاست و انشاءالله همه اینها تا این اندازه آماده بمانند. این درحالی است که بازیکنان داخلی ما هم بسیار خوب هستند مثل امید نورافکن و دیدید که وقتی بازی میکرد یکی از آمادهترین بازیکنان میدان بود، پس ما بازیکنان داخلی خوبی هم داریم و بهنظر من لیگ ایران هم بسیار خوب است و قطعا بهتر هم خواهد شد، اما ما هرچقدر بیشتر لژیونر داشته باشیم میتواند در آینده به فوتبال ایران کمک کنند؛ چون اینها یکروزی فوتبالشان تمام میشود و در لباس مربیگری و مدیریت به فوتبال ایران برمیگردند و آن زمان هم میتوانیم از دانش و تجربیات آنها بهخوبی استفاده کنیم.
مقداری هم درباره ابتلایتان به کرونا صحبت کنیم. گفته بودید در حد یک سرماخوردگی شدید این بیماری را تجربه کردید.
نه اتفاقا کرونای من بسیار سبک بود. همچنین اسکوچیچ هم به همین شکل این بیماری را پشتسر گذاشت. برای من در حد یک سرماخوردگی دو، سهروزه این اتفاق افتاد و خدا را شکر هم من و هم اسکوچیچ در سلامت کامل بودیم و فقط مشکلی که وجود داشت این بود که باید جواب ما منفی میشد که نزدیک بازی با سوریه این اتفاق افتاد، اما بهخاطر قوانین کنفدراسیون فوتبال آسیا نتوانستیم در این بازی روی نیمکت تیمملی بنشینیم و بعد از آن بلافاصله پرواز کردیم و به قطر رفتیم.
حوصلهتان در مدت زمان قرنطینه سر نرفت؟
طبیعی است آدمی که اکتیو بوده و زیاد بیرون میرود وقتی مجبور میشود در خانه بماند برایش سخت است، با این حال ما برنامه داشتیم و اسکوچیچ تیم پرسپولیس را برای آنالیز به من سپرده بود. همچنین بازیهای تیمملی سوریه و عراق را کامل آنالیز کردم و اطلاعات لازم مربوط به بازی با سوریه را شب قبل از این مسابقه دراختیار آقای تات قرار دادم. همچنین یکی، دو کلاس آنلاین هر روز شرکت کرده و مرتبا خودم را مشغول میکردم. به همین دلیل تا جایی که توانستم از وقتم در مدت زمان حضور در قرنطینه برای شناخت و آگاهی از حریفان تیمملی استفاده مفید کردم و قطعا اسکوچیچ هم همین کار را میکرد. هرچند بهطور مرتب با یکدیگر در تماس بودیم اما در هر صورت شرایط سخت بود، چون نمیدانستیم چه زمانی تست ما منفی میشود و میتوانیم به اردوی تیمملی در این مقطع زمانی حساس اضافه شویم.