آینده صنعت خودروسازی ایران به عنوان یکی از پیشرانهای اقتصاد کشور قطعا از جمله مهمترین بخشهای برنامه وزیر جدید صمت است. آیا فاطمی امین میتواند وعدههای بزرگش را محقق کند؟
دیدارنیوز ـ آرش راهبر: در روزهای اخیر بازار خودرو در ایران با موجی از افزایش قیمت مواجه شده و به موازات افزایش قیمت دلار، اعداد و ارقام روی جدول قیمتگذاری خودروهای محدود ساخت داخل نیز بیمحابا رشد داشتهاند. وضعیت بازار به گونهای است که خریدن خودرو صفر کیلومتر برای بسیاری از خانوادهها تبدیل به امری نشدنی و غیرممکن بدل شده و به همین خاطر، بازار خودرو با رکود مواجه شده و همین مسئله نیز طبیعتا بر جریان تولید اثر میگذارد.
بد نیست به یک شاخص موجود در بازار خودرو ایران اشارهای داشته باشیم. همین چند روز قبل اعلام شد که قیمت پراید ۱۱۱ به ۱۵۵ میلیون تومان رسیده است که با محاسبه قیمت روز دلار با عدد ۲۷۵۰۰ تومان، متوجه میشویم که پراید مزبور به قیمتی در حدود ۵۶۰۰ دلار رسیده است. صرف نظر از اینکه پراید اتومبیلی مربوط به ۱۹۸۷ است و از جنبه تولید و تکنولوژی کاملا از رده خارج محسوب میشود، اما با این احوال اگر دستمزد معمولی را در ایران در حدود ۱۵۰ دلار در ماه در نظر بگیریم به حقیقت تکاندهندهای مواجه خواهیم شد. اگر یک کارگر ساده با حقوق حدود ۴ میلیون تومان یعنی ۱۵۰ دلار در نظر بگیریم، ۳۷ ماه یعنی بیش از سه سال وقت لازم است که فرد مورد نظر با پسانداز کامل حقوق خود و بدون آنکه ریالی برای مصارف روزمره هزینه کند، بتواند یک دستگاه پراید به عنوان ارزانترین خودرو ساخت داخل خریداری کند!
پس از تغییر در دولت و با توجه به برنامهها و وعدههایی که از سوی وزرای جدید ارائه شد، انتظار در عامه مردم این بود که خیلی زود نشانههای تغییر در کشور بروز کند و حداقل جریان گرانی روزافزون متوقف شود، همان توقعی که دولت جدید در ذهن جامعه ایجاد کرده بود. با این حال از روزی که رئیس جمهوری جدید سکان امور اجرایی کشور را در دست گرفت زمان زیادی صرف شد تا کابینه پیشنهادی سر کار بیاید و در عین حال بخش قابل توجهی از وزرا نیز در حوزه فعالیت خود وعدههای بزرگی دادهاند که در مورد اجرایی شدن آنها شک و تردید زیادی وجود دارد.
با مقدمهای که در مورد خودروسازی گفته شد، مشخصا به بخش دیگری از ایدههای وزیر جدید صنعت، معدن و تجارت خواهیم پرداخت که کار خود را در تنگنای شدیدی آغاز کرده و در عین حال نشان داده که در دستگاه عریض و طویل خود توجه ویژهای به صنعت خودرو به عنوان پیشران اقتصادی دارد.
سید رضا فاطمی امین اخیرا در برنامه تلویزیونی به تشریح برنامههای کلی خود پرداخته و در مورد صنعت خودروسازی چشمانداز رویایی و سختی را تصویر کرده که در صورت اجرا، انقلابی در این حوزه به وجود خواهد آورد. هر چند فاطمی امین همانقدر که روی تولید تکیه کرده از بخش تجارت خودرو فاصله دارد و به نظر میآید در ذهن خود همچنان تحریم را ادامهدار میبیند.
طبیعتا یکی از راههای مقابله با تحریمها، اتکا به تولید داخلی است و پاسخ دادن به نیاز روزافزون داخلی، با این حال مفهوم «خودکفایی» در این زمینه بیشتر یک دام است تا نقطه رهاییبخش. بر خلاف باور عمومی، ماجرای خودکفایی در صنعت خودرو تقریبا هیچ ارتباطی با زمینههای دیگر مثل کشاورزی ندارد. شاید خودکفایی در تولید گندم برای برههای از تاریخ از سوی حاکمان معنی و مفهوم داشته باشد، اما صنعت خودرو خصوصا در دهههای اخیر به نمادی از جهانیسازی و عدم تمرکز مبدل شده و کار به جایی رسیده که اساسا چیزی به نام «خودروی ملی» دیگر ومجود خارجی ندارد و طبعا خودکفایی در این زمینه نیز کالای مطلوب و محبوب هیچ کشوری نیست.
با این اوصاف تکیه وزیر بر افزایش تولید داخلی و رساندن سقف ساخت به عدد ۳ میلیون دستگاه خودرو تا سال ۱۴۰۴ هر چند در ظاهر بسیار جذاب به نظر میرسد، اما بیش از حد فریبنده است. فاطمی امین پیشبینی کرده که در سال ۱۴۰۰ تولید خودرو به یک میلیون دستگاه برسد و تلاش وزارت او بر این است که تا سه سال آینده میزان تولید به ۳ میلیون دستگاه برسد. او همچنین برای ایجاد توازن در تولید به این نکته اشاره کرده که برای رسیدن به تولید ۳ میلیون دستگاه خودرو طبیعتا باید به صادرات هم فکر کرد و پیشبینی تیم کارشناسی او میخواهند یک میلیون دستگاه از این تعداد را صادر کنند!
البته که صادرات خودرو ایده بسیار جذاب و خوشایندی است و قند در دل هر شنوندهای آب میکند، خاصه مخاطبان ایرانی که همواره خودروهای ساخت داخل را با اکراه سوار شدهاند به امید روزی که پرداختی آنها باعث پیشرفت صنعت داخلی شود. اما برای ورود به بازار جهانی خودرو ابتدا باید فرهنگ تولید و فروش ارتقا پیدا کند چرا که بازار جهانی خودرو هرگز وجوه انحصاری بازار داخل ایران را ندارد و وارد شدن به ان نیاز به تغییر نگرش کلی در صنعت دارد.
اساسا مقوله صادرات در زمینه خودرو یکی از مهمترین مولفههای مربوط به پیشرفت در این صنعت است به این معنا که کشورهایی که تلاش کردند با شعار خودکفایی از رقابت با کمپانیهای بزرگ کنار بکشند از قضا حتی نتوانستهاند به نیاز و تقاضای داخلی پاسخ دهند و عموما از گردونه تولید هم کنار رفته و نابود شدهاند. در واقع با ورود به بازار جهانی است که فلسفه و مفهوم انتزاعی خودکفایی نیز محقق میشود. خودروسازان ایرانی هنوز نتوانستهاند رضایت هموطنان خود را فراهم کنند چه برسد به اتباع دیگر کشورها که در بازار غیرانحصاری زندگی میکنند!
در عین حال ورود به عرصه صادراتی، شقّ دیگری از ماموریت وزارت صمت که تجارت باشد را نیز به مرحله اجرا خواهد رساند. جالب است که وزیر صمت اعلام کرده واردات خودرو، فعلا و البته تا وقت نامعلومی همچنان در محاق خواهد ماند و باید تراز ارزی ایجاد شود تا پای خودروسازان خارجی به ایران باز شود! البته که حقیقت در لایه زیرین این است که به دلیل تحریمها، بسیاری از خودروسازان قدرتمند و صاحبسبک دنیا حاضر نیستند ریسک حضور در بازار ایران را بپذیرند و اگر قرار به مبادله هم باشد طبعا کمپانیهای ضعیف و آنهایی که در بازارهای بزرگ نتوانستهاند راهی بجویند، علاقمند به حضور در بازار ایران خواهند بود.
به هر حال کم و بیش تعداد محدودی از کمپانیهای ضعیف خودروسازی چین در همین شرایط در بازار ایران فعال هستند و در پوشش «داخلیسازی» تعداد معدودی خودرو در کشور ما میسازند و با قیمتهای فضایی به بازار عرضه میکنند. در عین به دلیل رعایت نشدن مناسبات تولید در این حوزه، همین فعالیتهای کوچک و محدود نیز مسائل و مشکلات زیادی برای مصرفکنندگان به وجود میآورد. همین روزها در خبرها خواندهاید که مردم معترض در برابر فلان شرکت ایرانی ـ چینی متحصن شدهاند که چرا خودرویی که دو سال گذشته پیشخرید کردهاند به آنها تحویل داده نشده است!
در نهایت ایجاد یک رقابت سالم در صنعت خودرو کشور نیز یکی از اهداف وزیر جدید باید باشد. افزایش کیفیت و پیشرفت در صنعت خودرو به صورت مطلق زیر سایه رقابت واقعی بین سازندگان به وجود آمده و این نسخهای جهانی و بدون مماشات است. متاسفانه رقابت در خودروسازی ایران بیش از آنکه به اعتلای این صنعت منجر شده باشد در حوزه ناراضیتراشی وجود داشته و طبقهبندی کردن بازار بین سه خودروساز دولتی یعنی ایران خودرو، سایپا و پارس خودرو وضع موجود را به بار آورده و آنچنان که باید خلاقیت طراحان و صنعتگران را تحریک نکرده است. هر چه که بسازند به سادگی فروخته میشود و عوامل تولید نیز یک لقمه نان خود را میبرند.