
توسعه مهارتهای فردی یک دغدغه عمده برای همه انسانها در دنیای مدرن است. دنیای پر از رقابت که برای زیستن در آن باید هر روز مهارت جدیدی یاد گرفت. این مطلب برای این کار به شما کمک میکند.
وقتی روی یک مهارت یا ویژگی جدید کار میکنید باید ابتدا دو موضوع را از خود بپرسید. اول، آیا هدف شما قابلدستیابی است؟ واینتراب توضیح میدهد «برای آنچه میتوانید یاد بگیرید محدودیتهای معینی وجود دارد. بهعنوان مثال، شاید بخواهید جراح مغز شوید، اما هماهنگی لازم بین چشم و دست شما وجود نداشته باشد.» دوم اینکه چقدر زمان و انرژی میتوانید برای پروژه بگذارید؟
توسعه فردی مستلزم کار سخت است. هالورسون نیز در تایید این موضوع میگوید «بسیاری از افراد به طور شرطی بر این باور هستند که اگر لازم باشد روی موضوعی سخت کار کنند، این به آن معناست که توانایی لازم را ندارند. این طرز فکر، بیمعنی است.» باید بدانید یادگیری یک مهارت جدید نیاز به تعهد بسیار زیادی دارد. تا زمانی که هدف قابل دستیابی نداشته باشید و آماده کار سخت نباشید، پیشرفت نخواهید کرد. به عنوان مثال با حضور در یک آموزشگاه زبان آیلتس، تواناییهای خود را به صورت شفاهی محک بزنید.
وقتی روی یک مهارت یا ویژگی جدید کار میکنید باید ابتدا دو موضوع را از خود بپرسید. اول، آیا هدف شما قابلدستیابی است؟ واینتراب توضیح میدهد «برای آنچه میتوانید یاد بگیرید محدودیتهای معینی وجود دارد. بهعنوان مثال، شاید بخواهید جراح مغز شوید، اما هماهنگی لازم بین چشم و دست شما وجود نداشته باشد.» دوم اینکه چقدر زمان و انرژی میتوانید برای پروژه بگذارید؟
توسعه فردی مستلزم کار سخت است. هالورسون نیز در تایید این موضوع میگوید «بسیاری از افراد به طور شرطی بر این باور هستند که اگر لازم باشد روی موضوعی سخت کار کنند، این به آن معناست که توانایی لازم را ندارند. این طرز فکر، بیمعنی است.» باید بدانید یادگیری یک مهارت جدید نیاز به تعهد بسیار زیادی دارد. تا زمانی که هدف قابل دستیابی نداشته باشید و آماده کار سخت نباشید، پیشرفت نخواهید کرد. به عنوان مثال با حضور در یک آموزشگاه زبان آیلتس، تواناییهای خود را به صورت شفاهی محک بزنید.
واینتراب پیشنهاد میکند که حتما مطمئن شوید مهارت جدیدی که کسب میکنید با موفقیت شغلی یا سازمان شما یا هر دو در ارتباط است. شاید بخواهید یاد بگیرید چگونه در مقابل جمع زیادی از مخاطبان صحبت کنید، اما آیا رییس شما برای این مهارت ارزشی قائل است؟ اگر مهارتی که میآموزید برای کارتان ضروری نباشد یا برای آینده شغلی تان فایدهای نداشته باشد، بعید است که بتوانید از مهارتی که میآموزید، درآمدی کسب کنید یا از سوی رییس خود حمایت شوید. تحصیل یک مهارت جدید یک سرمایهگذاری است و شما باید بدانید نتیجه آن چه خواهد بود.
دریافت حمایت از دیگران میتواند تاثیر بسیار زیادی در یادگیری داشته باشد. فرد معتمدی را پیدا کنید که مهارتی را که در پی کسب آن هستید داشته باشد. در ضمن متوجه نظر رییستان که قرار است مهارت شما را ارزیابی کند نیز باشید. واینتراب پیشنهاد میکند از خودتان بپرسید «در سازمانی که در آن هستم، چه کسی به جز رییسم تغییرات من را میفهمد و به من فیدبک صادقانه میدهد؟»
سپس به سراغ آن فرد بروید و عبارتی مانند این را بگویید: «شما مدتها است این مهارت را دارید در حالی که شاید من در این کار چندان مجرب نباشم، اما تمام تلاش خود را میکنم تا در این زمینه بهتر شوم و میخواهم مدتی را با شما بگذرانم، از شما یاد بگیرم و از شما فیدبک دریافت کنم.» اگر نتوانستید در خود شرکت یک راهنما برای خود پیدا کنید، به دنبال افراد مجرب در آن صنعت یا شبکه ارتباطی خود بگردید.
هالورسون میگوید: «در نهایت، شما باید بهترین معلم را برای خود پیدا کنید. اگر فردی در سازمانتان هست که هم آمادگی و هم اراده کمک به شما را دارد، در این صورت بهترین حالت برای شما فراهم است. در غیر این صورت، در خارج از سازمان به دنبال کمک بگردید.»
توسعه فردی کار آسانی نیست. واینتراب میگوید «نمیتوانید در همه کارها بینقص شوید. اگر چنین چیزی را میخواهید، هرگز به آن دست نخواهید یافت.» به جای آن در یک زمان، بر کسب بیش از یک یا دو مهارت تمرکز نکنید و این مهارتها را در قالب اهداف قابل مدیریت برای خود مشخص کنید و آن را تمرین کنید. بهعنوان مثال، اگر میخواهید پرتکاپوتر باشید، باید سعی کنید در جلسات، بیشتر حرف بزنید و خودتان را وادار کنید که حتما در طول پنج دقیقه اول جلسه صحبت کنید.
مثلا به جای یادگیری پایتون، hml یاد بگیرید یا به جای کورل دراو از نرم افزار ساده تری مثل فتوشاپ شروع کنید.