۱۱ سال پیش بود شوهرش که کار آزاد و ساختمانی داشت، ناگهان ورشکسته شد و همه سرمایه زندگی اش را از دست داد. آنقدر همه چیز ناگهانی اتفاق افتاد که تاثیرات منفی اش خیلی زود بروز کرد و کار به جایی رسید که همسرش دچار سکته خفیف مغزی شد و بخشی از بدنش از کار افتاد و خانه نشین شد. لیلا مجبور شد ساعت پنج صبح از خانه بیرون برود و تا ساعت ۱۰ شب در سه شیفت کاری کار کند تا هزینههای خانه را تامین کند.
کد خبر: ۵۸۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۰۸
دختران فراری و کودکان کار از مراکز بهزیستی فراریاند، چون به قول خودشان آنجا برایشان زندان است. نه فضایی برای تفریح و بازی دارند و نه میتوانند در کنار خانوادههایشان باشند. اغلب پسرانی که در طرحهای جمع آوری در خیابانها به مراکر بهزیستی برده میشوند سرپرست خانوار هستند و عادت کرده اند که هر روز در خیابانها کار کنند تا برای خانوادهشان خرجی ببرند.
کد خبر: ۵۱۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۲۶