دیدارنیوز:حتی برای روسای جمهور و کابینه‌های‌شان هم اولین ارزیابی، ۱۰۰ روز بعد از استقرار دولت صورت می‌گیرد؛ بنابراین می‌فهمیم و می‌دانیم که دو ماه و چند روز نمی‌تواند بازه زمانی کافی برای قضاوت منصفانه در مورد عملکرد شهاب عزیزی خادم و همکارانش باشد.
ابهام اول
شستا یا همان شرکت سرمایه‌گذاری سازمان تامین اجتماعی از مدت‌ها قبل در پی وصول طلبش از فدراسیون در داستان پرداخت دستمزد مارک ویلموتس بود. بار‌ها مساله مصادره ملک فدراسیون و ساختمان باشگاه پرسپولیس (که سندش به نام فدراسیون است) مطرح شد. نهایتا هم سه‌شنبه‌شب خبر رسید این دو ملک به نام شستا مصادره شده است. پرسش اینجاست که فدراسیون در طول این دو ماه و چند روز چه می‌کرد و چرا نتوانست با رسیدگی فوری، جلوی این رسوایی را بگیرد؟
ابهام دوم
مساله حضور مجتبی خورشیدی در پست سرپرستی تیم ملی آنقدر عجیب بود و چنان سروصدایی راه انداخت که هر گونه توضیح بیشتر در مورد آن نالازم است. با این حال عزیزی خادم پای انتخاب این چهره گمنام ایستاد و در ادعایی غیرمستند اعلام کرد بزرگان فوتبال ایران پیشنهاد سرپرستی تیم ملی را نپذیرفته‌اند. یعنی هیچکس جز خورشیدی قبول نکرد!
ابهام سوم
در همین مدت کوتاه شاهد استعفا‌های بحث‌برانگیزی بودیم که از بخش رسانه‌ای فدراسیون تا حوزه‌های دیگر را در بر می‌گرفت. به عنوان مثال علیرضا امامی‌فر تنها چند روز بعد از انتصابش به عنوان رییس مرکز ملی فوتبال از این سمت استعفا داد و مشکلات شخصی را عامل اتخاذ این تصمیم دانست. پرسش اینجاست که آیا امامی‌فر در زمان قبول مسوولیت از مشکلات شخصی‌اش آگاه نبود و همه چیز به طور ناگهانی اتفاق افتاد؟ مسلما نه.
ابهام چهارم
در تمام طول این مدت حرف و حدیث‌هایی هم در مورد شغل دوم عزیزی خادم در هیات‌مدیره یک شرکت پتروشیمی وجود داشته است. کار تا جایی پیش رفت که سرانجام روابط عمومی فدراسیون دو ماه بعد ناچار به پاسخگویی شد و اینطور جواب داد: «عزیزی خادم روزی که به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال انتخاب شد بلافاصله انصراف خود را از عضویت موظف هیات‌مدیره پتروشیمی اعلام کرد و بعد از آن به صورت غیر موظف آنجا حضور یافت که دیگر شغل محسوب نمی‌شود.» خب شغل محسوب نشود، اما آیا توان و انرژی از جناب رییس نمی‌گیرد؟ یعنی نفر اول فوتبال ایران قابل نمی‌داند به صورت تمام و کمال در اختیار این حوزه پرمشقت باشد؟
ابهام پنجم
در شرایطی که عزیزی خادم بعد از انتخاب به عنوان رییس فدراسیون از شایسته‌سالاری و استفاده از همه توان فوتبال ایران حرف زده بود، در همین ۶۶ روز عملا اتفاقات دیگری رخ داده است. احکام رسمی توزیع‌شده در این مدت نشان می‌دهد عمده پست‌ها در فدراسیون فوتبال به حامیان انتخاباتی عزیزی خادم رسیده است؛ از خداداد افشاریان که سرپرست کمیته داوران شد تا نفراتی همچون شهره موسوی، طهمورث حیدری، بهرام رضاییان و بقیه که هر کدام پست و سمتی گرفتند.
ابهام ششم
بسیاری بر این باورند که بعد از انتخاب بحرین به عنوان میزبان مسابقات باقی‌مانده از مقدماتی جام‌جهانی، فدراسیون فوتبال با علم به شکست قطعی در این پرونده به دادگاه عالی ورزش شکایت کرد. روشن بود که در این فاصله کوتاه دستور موقت برای تعلیق مسابقات صادر نمی‌شود؛ مخصوصا که همین حالا هم برای برگزاری این بازی‌ها خیلی دیر شده است. با این حال فدراسیون از دست AFC به CAS شکایت کرد، هزینه بیخودی پرداخت و شکست خورد.
ابهام هفتم
تیم‌های ایرانی در مرحله گروهی لیگ قهرمانان بعد از دو هزار روز راهی عربستان شدند و آنجا بازی کردند. حالا استقلال و تراکتور به ترتیب میزبان الهلال و النصر شده‌اند، اما باز زمزمه‌هایی در مورد برگزاری این مسابقات در زمین بی‌طرف به گوش می‌رسد. حالا این چالش مشخص فدراسیون است. فرصت کافی هم تا زمان برگزاری این مسابقات در شهریور وجود دارد. ببینیم دوستان از پس گرفتن میزبانی بر می‌آیند یا نه؛ هرچند خیلی چشم‌مان از این فدراسیون آب نمی‌خورد.
هنرش نیز بگو...
شاید تنها خبر خوبی که در طول این مدت از فدراسیون شنیدیم، سه برابر شدن دستمزد داوران بود. پیش از این داوران وسط لیگ برتری برای هر بازی ۹۰۰ هزار تومان دریافت می‌کردند که قرار شده این رقم از این به بعد به دو میلیون و ۷۰۰ هزار تومان برسد. جسارتا در این مورد هم ترجیح می‌دهیم تا اجرای دقیق مصوبه منتظر بمانیم و بعد از آن برای فدراسیون هورا بکشیم.
منبع: روزنامه گل
