
روزی که بن سلمان جنگ علیه یمن را آغاز کرد گمان نداشت این همه سال طول بکشد. عربستان جنگ را آغاز کرد و همچنان امیدوار بود زمان صلح را نیز او مشخص کند، امری که از سوی حوثیها رد شد.
دیدارنیوز ـ سرویس بینالملل: دکتر امیره ابوالفتوح در میدل ایست مانیتور از عملیات پادشاهی عربستان در یمن گفته است. به نظر وی عربستان شکست خورده جنگ یمن است. دیدار ترجمه اختصاصی آن را ارائه داده است.
منبع: میدل ایست مانیتور
نویسنده: دکتر امیره ابوالفتوح
مترجم: حمیدرضا بابایی
۲۵ مارچ ۲۰۱۵ بود، نمیتوانم چهره "محمد بن سلمان" ولیعهد عربستان را که در اتاق فرماندهی وزارت دفاع این کشور حضور داشت، فراموش کنم؛ بسیار مغرور به نظر میرسید، همان لحظهای که تشکیل ائتلاف عربی به رهبری عربستان را اعلام کرد و هدف آن "بازگرداندن مشروعیت به یمن و شکست کودتای حوثیها" اعلام شد.
"توفان سرنوشت ساز" عنوانی است که به آن عملیات نظامی در یمن داده شده بود. برخی کشورهایی که نامشان در ائتلاف قرار داشت، تا زمان اعلام بن سلمان، هیچ چیزی از آن نمیدانستند. خوش شانستر از آنها نیز کشورهایی بودند که چند ساعت قبل، از آن مطلع شدند.
کنفرانسهای خبری روزانه سرلشکر "احمد عسیری" سخنگوی ائتلاف هم فراموش ناشدنی است. او فقط با غرور از اصابت موشکهای عربستان به عمق خاک یمن سخن میگفت. خندهدار است که عربستان سعودی و متحدش امارات عربی متحده رهبری نیروهای مخالف انقلاب را در کشورهای عربی برعهده داشتند، از دولت "قانونی یمن به رهبری عبد ربه منصور هادی" حمایت میکردند و برای بازگرداندن وی به یمن با حوثیها میجنگیدند، اما هیچ کدام از "محمد مرسی" رئیس جمهور منتخب مصر حمایت نکردند؛ بلکه پشت کودتاچیان مصری قرار گرفتند.
حقیقتی که از نظر هیچ کس پنهان نمانده آن است که عربستان به صورت یک جانبه تصمیم گرفت جنگ یمن را آغاز کند و عملیات نظامی را فقط سربازان عربستان انجام میدادند. پس از آن نیروهای امارات به سعودیها پیوستند؛ گرچه این مساله تا زمانی مخفی ماند که نقش امارات برای جدایی جنوب یمن از دولت مرکزی، برملا شد.
بلندپروازیهای بن سلمان بسیار فراتر از حد معمول بوده است. او معتقد است که عربستان حق دارد با قدرت گزاف اقتصادی و زرادخانههای پر از تسلیحاتش، رهبری جهان عرب را برعهده بگیرد. به نظر او، اکنون زمان آن فرا رسیده است تا از این سلاحها فراتر از مرزهای پادشاهی سعودی استفاده شود تا او آرزوهایش را محقق کند، که البته همگی بیشتر خواب و خیال بودهاند. حاکم بالقوه عربستان در غروب نشست سران عرب در شرم الشیخ مصر بود که تصمیم گرفت عملیات نظامی را آغاز کند تا تمام جهان شاهد قدرت و نفوذش باشند و ببینند که او چقدر قادر است با رهبری خود، کشورهای عربی را بسیج کند. هدفش آن بود تا خود را قهرمانی توانمند در راس ارتشهای عربی نشان دهد.
شش سال از جنگ گذشته و "مشروعیت" هنوز در یمن احیاء نشده است. هیچ چیز حاصل نشده است، مگر خرابی و ویرانی به دست کسانی که از نزدیکان سرزمینی و خونی مردم بودهاند. صدها هزار یمنی در مدارس، مساجد و بازارها کشته شدهاند؛ موشکهایی که از عربستان شلیک شدهاند نتوانستهاند غیرنظامیان را از سربازان تشخیص دهند. هدف، نابودی مردم یمن است، با موشک باران و اگر نشد، با بیماری. به گزارش سازمان بهداشت جهانی، وبا در میان کودکان شیوع یافته و هزاران نفر را کشته است. قحطی سراسر کشور را فراگرفته، که آن هم نتیجه محاصره ناعادلانهای است که عربستان و امارات ـ سرزمین صهیونیسم عربی ـ اِعمال کردهاند. سازمان ملل اعلام کرده است یمن شاهد شدیدترین بحران انسانی در جهان است؛ حدود ۸۰ درصد یمنیها برای بقا به کمک وابستهاند و نبودن امنیت غذایی به قحطی کاملی منجر شده است که عامل آن انسانها هستند.
ولیعهد عربستان، یمن را نابود و ساختمانها و دشتهایش را به خرابه و ویرانی تبدیل کرده است. وی از روی خشم و نفرت، تمدن و میراث یمن را نابود کرده و آن را به عصر حجر سوق داده است.
امارات هم که کشور توطئهگر خبیث است، برنامهای دیگر را در یمن دنبال میکند، اما کاملا متعهد به طرح نابودی کشور یمن است. زمانی که دو کشور متحد به جان هم افتادند، بن سلمان حس کرد امارات از پشت به او خنجر زده است، زیرا امارات به دنبال طرحهای خود رفته بود. امارات بلندپروازیهای سیاسی و ژئوپولیتیک را به ویژه در یمن دنبال میکند و تلاشهایش برای تجزیه آن در راستای همین اهداف صورت میگیرد. ابوظبی از شورای انتقالی جنوب حمایت میکند که کنترل بخشهای جنوبی این کشور را در اختیار دارد تا بتواند کنترل جزیره "سوکوترا" و بندر عدن را در اختیار بگیرد. هفته گذشته شهر "الموخا" در سواحل غربی یمن از بخش تعز جدا شد. سرلشکر "طارق صالح" که عامل امارات است، این اقدام را انجام داد. امارات اکنون این سواحل را کنترل میکند و نیروهای وابسته به آن بر "باب المندب" یکی از مهمترین مسیرهای کشتیرانی در جهان، احاطه دارند. امارات اکنون سکوی پرتابی به سمت شاخ آفریقا را در اختیار دارد.
امارات برای این منظور همچنان در یمن وحشت افکنی میکند، زندانهای مخفی زیرزمینی ایجاد کرده است که در آنها یمنیها شکنجه میشوند. جوخههای مرگ آن به قتل شیوخ و بزرگان قبایل و همچنین شخصیتهای وابسته به "حزب اصلاح" یمن مشغولند. این حزب وابسته به اخوان المسلمین مصر است، دشمن دیرینه امارات که میخواهد آن را از تمام کشورهای عربی حذف کند.
ولیعهد مستکبر عربستان بارها مدعی شده است تهاجم به صنعا و آزاد سازی آن از حوثیها تنها چند روز طول میکشد. بلندپروازیهای او چشمانش را بر حقایق بسته و این تهاجم به قیمت گزاف برای پادشاهی سعوی تمام شده است.
شبه نظامیان حوثی روند جنگ را تغییر دادهاند و نبرد به سمت عربستان کشیده شده است. موشکها و پهبادهای آنها اکنون میتوانند زادگاه بن سلمان، ریاض، را هدف قرار دهند و مانند گذشته تنها به نجران، جیزان، اسیر و سایر شهرهای مرزی در جنوب محدود نمیشوند. عربستان با تهدید در قلب این کشور و همچنین تاسیسات مهم نفتی و فرودگاههایش مواجه است. سایتهای نظامی و نفتی در داخل عربستان که ستون اصلی صنایع و درآمدهای آن محسوب میشود، در تیررس قرار گرفتهاند. اکنون ریاض، جده، ابها، جیزان، دمام و راس تنوره اهداف آسانی برای حوثیها هستند.
به گزارش رویترز، پادشاهی سعودی ماهیانه ۱۷۵ میلیون دلار برای بمب باران یمن صرف میکند، و هزینه عملیات زمینی آن نیز ۵۰۰ میلیون دلار است. ریاض مجبور شده است تا ۱.۲ میلیارد دلار از اموالش را در بازارهای سهام اروپا بفروشد و درآمدهای خارجی عربستان به شدت تحت تاثیر قرار گرفته است.
در یک کلام میتوان گفت، یک گروه شبه نظامی توانسته است خسارات سنگینی بر امور اقتصادی، نظامی و انسانی عربستان وارد کند. ما احتمالا هرگز نخواهیم دانست حجم واقعی این خسارات چقدر است، اما میتوانیم حدس بزنیم که میزان آنها بسیار بیشتر از چیزی است که اعلام میشود. گذشته از یمن، اعتبار بینالمللی عربستان نیز به دنبال قتل جمال خاشقجی از بین رفته است؛ و بن سلمان هم نتوانست با پرداختن پول، دخالت خود را در آن انکار کند.
به دنبال فشارهای بینالمللی، شکست ترامپ در انتخابات ـ البته وی چشمان خود را به روی اقدامات بن سلمان در یمن بسته بود ـ و عزم جو بایدن رئیس جمهور آمریکا برای پایان دادن به جنگ یمن، ولیعهد عربستان طرحی را برای پایان این مناقشه ارائه کرد. وی این طرح را "ابتکار عربستان برای صلح در یمن" نامید و کم و بیش ملتمسانه از حوثیها خواست تا آن را بپذیرند.
من فکر نمیکنم این راه حل بحران یمن باشد، اما میتوان گفت گامی است به آن سمت. در هر حال حوثیها آن را بلافاصله رد کردند گرچه عربستان در آن امتیازاتی مهم داده بود. حوثیها معتقدند عربستان در این ابتکار متعهد نشده است تا به محاصره فرودگاه بینالمللی صنعا و بندر حدیده، پایان دهد. ۸۰ درصد از واردات یمن از جمله سوخت و مواد غذایی از طریق این بندر صورت میگیرد.
ابتکار بن سلمان آشکارا در زمانی نامناسب برای کاهش ضررهای وارده مطرح شد، و پذیرش علنی شکست بوده است. اشتباه بن سلمان این بود که در طرح خود فقط بر بُعد انسانی بحران تمرکز کرد و آن را از ابعاد سیاسی و سرزمینی یمن جدا ساخت، مسایلی که حل و فصل آنها مستلزم گفتگو است که شاید چندین سال طول بکشد.
کمتر از ۲۴ ساعت پس از ارائه طرح، هر دو طرف حملات موشکی خود را ازسرگرفتند. بایدن حوثیها را از فهرست نهادهای تروریستی آمریکا خارج کرد، و آنها اکنون از موضع قدرت و نه ضعف صحبت و عمل میکنند؛ مانند افراد پیروز که پیش از مذاکرات سیاسی، شرایط خود را تحمیل میکنند. آنها قطعا طرفِ شکست خورده جنگ نیستند، پس چرا باید آتش باری را متوقف کنند و تسلیم شوند؟
بن سلمان فکر میکرد تصمیمات مربوط به جنگ و صلح را در کنترل دارد، اما متوجه نشد که یمنِ امروز با یمنِ شش سال پیش که جنگ خود را علیه آن آغاز کرد، متفاوت است؛ و این که حوثیها امروز بخشی از ائتلاف منطقهای شدهاند که ایران نیز در آن حضور دارد و از بحران یمن به عنوان برگ برندهای استفاده میکند تا موقعیت خود را در مذاکرات منطقهای بهبود دهد.
به همین دلیل خروج از بحران یمن با یک ابتکار سیاسی و به صورت یک جانبه دشوار است، در حالی که طرف دیگر آن را رد کرده است. برای توقف جنگ در یمن، باید میان ایران و عربستان تفاهم منطقهای صورت گرفته، حمایت بینالمللی از آن وجود داشته باشد.
بن سلمان در باتلاقی غرق شده که خود در یمن ایجاد کرده است. به قول نذار قبانی، شاعر برجسته عرب "من در حال غرق شدنم، غرق شدن، غرق شدن. اگر میدانستم این طور میشود، هرگز تن به آب نمیزدم."