دیدارنیوز ـ
اسفندیار عبداللهی: از حدود یک سال پیش که بحث انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ مطرح بود در کنار آن بحث رئیس جمهور نظامی هم گرم شد و در محافل خبری و سیاسی کشور در این مورد بحث و گفتگو صورت میگرفت. افراد زیادی در این زمینه به جامعه معرفی شدند. تا کنون حداقل بعد از انقلاب رئیس جمهوری با سبقه و خاستگاه نظامی مورد استقبال مردم قرار نگرفته است. کمتر از دو ماه به انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده، کتابی تحت عنوان «رئیس جمهور نظامی» توسط صادق خانیعلیاکبری منتشر شد. این کتاب و رویکردی که در این کتاب وجود دارد بهانهای شده که با نویسنده کتاب به گفتگو بنشینیم و مسائل جاری کشور مخصوصا حول محور رئیس جمهور نظامی و افرادی که سابقه و پیشینه نظامی دارند مورد بحث قرار دهیم.
مؤلف در بخشی از کتاب آورده است رئیس جمهور نظامی، کتابی است با رویکرد تاریخی و مبتنی بر مطالعات تطبیقی با تکیه بر منابع معتبر برای شناخت نظامیان سیاستمداری که در کشورهای مختلف با رأی مستقیم مردم یا پارلمان به عنوان رئیس جمهور یا نخست وزیر اداره کشور را در دست گرفتهاند. ما افتخار داشتیم در آیین رونمایی این کتاب هم حضور داشته باشیم. از آن روز چند مطلب در این رابطه منتشر کردیم. کامنتهای زیادی هم از طرف مردم گرفتیم. سؤالات زیادی از طرف مردم و علاقهمندان به عرصه سیاسی کشور به دست ما رسیده است که آنها را دسته بندی کردهایم و در قالب چند سؤال از جناب خانی علی اکبری خواهیم پرسید.
فیلم کامل گفتگو را ببینید
چرا رئیس جمهور نظامی؟
در شرایط فعلی با مشکلاتی مواجه هستیم که مردم همه به آن واقف هستند. از حوزه اقتصاد و معیشت گرفته تا نوع حمایتها و رویکردهای دولت در مقابل بخش خصوصی، حوزه سرمایه گذاری و حتی فراتر از آن تأکیداتی که مقام معظم رهبری در چند سال اخیر داشتند با مسئله نفوذ در داخل کشور مواجه هستیم. در حوزه بینالملل هم با چالشهای متعددی مواجه هستیم. ارتباطمان با دنیا بسته شده است. همه اینها میطلبد که در سال ۱۴۰۰ شخصیتی اداره امور کشور را در دست بگیرد که از توان کار گروهی و اقتدار برخوردار باشد. رئیس جمهور آینده برای حل مسائل و مشکلات موجود ویژگیهایی میطلبد که همه اینها را شما میتوانید در شخصیتهای نظامی پیدا کنید.
از روزی که این کتاب منتشر شد با افرادی صحبت میکردم. کامنتها و کدهایی که شما از تاریخ سیاسی دنیا ارائه داده بودید را با آنها طرح میکردم. پاسخ برخی این بود که بعد از جنگ جهانی اول بهخصوص بعد از جنگ جهانی دوم به مرور حضور نخستوزیرها و رؤسای جمهور منتخب نظامی کمرنگ شده است. آتاتورک دوره خاص خودش را داشت. دوگل به خاطر محبوبیتی که در جنگ به دست آورده بود انتخاب شد. به مرور زمان فرانسه به سمت انتخاب افراد سیاسی روی آورد. در ترکیه هم به همین صورت افراد سیاسی حاکم شدند؛ لذا این رجوع شما به تاریخ رؤسای جمهور و نخستوزیران نظامی را مورد نقد قرار دادند و گفته میشود در این دوره کارکرد ندارد. نظر شما در این خصوص چیست؟
هم سیستمهایی که راقم خطوط سیاسی و امنیتی کشورها هستند و هم ملتها در شرایط عادی به سراغ شخصیتهای نظامی برای حضور در کسوت ریاست جمهوری یا نخستوزیری نمیروند، مگر اینکه کشور دچار یک بحران شده باشد. ما در تمام دنیا میبینیم هر زمانی که کشورها با بحران مواجه شدند ـ حال ممکن است بخشی از این بحران جنگ باشد ـ معمولاً به سراغ شخصیتهای نظامی میروند. اتفاقاً ما با یک رویکرد دیگر در جنگ هم مواجه هستیم. تحمل این تحریمها حتی در دروان دفاع مقدس هم اینگونه نبوده است. شخصیتهای نظامی، اقتصادهای درگیر بحران و کشورهای افسردهای را تحویل گرفتهاند، اما کشورهای آباد و سرزنده را تحویل دادهاند.
در وضعیت کنونی کشور، ما هم با بحران مواجه هستیم. راه نجات کشور در شرایط فعلی رفتن به سمت انتخاب یک شخصیت نظامی در قامت ریاست جمهوری است. اینگونه نیست که انتخاب رؤسای جمهور نظامی فقط مربوط به دوران جنگ جهانی یا موارد بعد از آن بوده است. یک فرایندی در انتخاب رؤسای جمهور اتفاق میافتد که معمولاً این فرایند در دورههای مختلف تکرار میشود. در فرانسه در زمان دوگل تحولات بزرگی صورت گرفت. روزی که ارتش آلمان در فرانسه داشت رژه میرفت و هیتلر از سربازهای آلمانی در فرانسه سان میدید، دوران تاریک فرانسه بود. زمانی بود که فرانسه رسماً تسلیم آلمان شده بود. یک شخصیت نظامی از مردم دعوت کرد که در نجات کشور با هم متحد بشوند و یک حرکتی با همکاری چرچیل و روزولت صورت گرفت که به جنگ جهانی پایان داده شد. همین فرایند صلح طلبی در دوران بعد هم اتفاق افتاد. مثلاً در سال ۲۰۰۲ ژاک شیراک در فرانسه اداره کشور را بر عهده داشت و با موضوع حمله آمریکا به عراق هم زمان شده بود و آمریکا به دنبال یک آتش افروزی بزرگ در خاورمیانه بود. اما ژاک شیراک توانست با یک اتحادی که ایجاد کرد و در سازمان ملل مقابل جنگ افروزی آمریکا را گرفت؛ لذا این فرایند انتخاب رؤسای جمهور نظامی فقط متعلق به مراجعه به تاریخ و زمان جنگ نبوده است. در دوران فعلی هم خیلی از کشورها هستند که از این فرصتها برای نجات کشورشان و رشد و توسعه کشورشان استفاده میکنند.
آیا تاریخ رؤسای جمهور و منتخبان نظامی که ناموفق بودهاند را مطالعه کردهاید؟
ما در اینجا یک سری قید ایجاد کردهایم. گفتهایم که ما به سراغ شاهد مثالهایی رفتهایم که با انتخاب مستقیم مردم یا منتخب پارلمان یا حتی مواردی هم بوده که با کودتای نرم اداره کشور را در دست گرفتهاند. اینها عمدتا افراد موفقی بودهاند. اگر شما به رزومه نمونههای منتخب ناموفق مراجعه کنید حتماً عامل سرویسهای بیگانه بودهاند که افرادی ناموفقی از آب درآمدهاند. اما شخصیتهایی که منتخب مردم بودهاند و ما در کتاب مثال زدهایم و همه را هم از دیدگاه منافع ملی خودشان مورد ارزیابی قرار دادهایم، توانستهاند خدمات وسیعی را همه حوزهها به کشور و ملت خودشان داشته باشند.
اگر به تاریخ ۴۲ ساله ایران مراجعه کنیم افراد زیادی داشتهایم که نظامی بودهاند و نامزد ریاست جمهوری شدهاند، اما بالا نیامدهاند یا از سد تعریف رجل سیاسی عبور نکردهاند. افرادی هم رأی مردم را نگرفتهاند. محسن رضایی یا آقای قالیباف را با سابقه نظامی حتی معدلی از رأی مردم را به دست نیاوردند. آقای رئیسی ۱۶ میلیون رأی کسب کرد که رأی قابل احترامی بود، اما مثلاً آقای رضایی هیچگاه نتوانست بیش از ۵ میلیون رأی کسب کند. این مسئله ریشه در کجا دارد؟ شما با این رویکردی که دارید امیدوار هستید اگر یک شخصیت نظامی وارد عرصه انتخابات شود و مورد استقبال مردم قرار گیرد؟
در کفایت شخصیت کاندیدا نباید دنبال دلیل بگردیم. باید زمانه و زمینه کاندیداتوری این دوستان را بررسی کنیم. هیچ زمانی به اندازه سال ۱۴۰۰ شرایط برای حضور کاندیداهای نظامی فراهم نبوده است. مشکلاتی که امروز در کشور در حوزه داخل و بینالملل با آن مواجه هستیم بی سابقه بوده است. هیچگاه به این اندازه احساس نیاز به حضور یک شخصیت نظامی پیدا نشده است، امروز زمینه و زمانه کاملاً فراهم است. جنس انتخابات این دوره ریاست جمهوری با دورههای قبل کاملاً متفاوت است. مشکلات کشور و مطالبات مردم متفاوت است؛ لذا این دوره، دورهای است که حتماً اگر یک کاندیدای نظامی تمامی شرایط را داشته باشد، میتواند رأی لازم و اعتماد مردم را کسب کند و در پاستور حضور پیدا کند.
به نظر میرسد شرایط همچنان مهیا نیست. عرصه هنوز برای تاختن چهرههای خاصی فراهم است. صداوسیما برای افراد خاصی رپورتاژ میرود. تاریخ سیاسی ایران هم نشان داده هر گاه صداوسیما و نهادهایی در کشور بر روی شخصیتهای خاصی تمرکز کنند استقبال جامعه را نخواهد داشت. مثلاً آقای رئیسی برای همه ما قابل احترام است. رئیس قوه قضاییه کارخانه افتتاح میکند و از فعالیتهای بازرگانی گمرکی کشور را در قامت یک رئیس جمهور و مقام اجرایی و نه قضایی بازدید میکند. شما این مسئله را چگونه تحلیل میکنید؟
اولاً شخص آیتالله رئیسی یکی از ذخیرههای انقلاب است. من تأکید میکنم که مواظب باشیم چه بنده که مخالف و منتقد حضور ایشان هستم و چه افرادی که برای ایشان ایجاد ظرفیت میکنند مانند دستگاههای حکومتی، مراقب حفظ شخصیت آقای رئیسی به عنوان یکی از ذخایر نظام و انقلاب باشند. نکته بعدی اینکه بهتر است به فهم و شعور مردم احترام بگذاریم. بهتر است به دانش سیاسی مردم احترام بگذاریم. امروز روزی است که به لطف فضای بسیار خوبی که نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران برای مردم فراهم کرده است همه به اخبار و اطلاعات دسترسی دارند و تحلیلها را میبینند. ما درکشوری زندگی میکنیم که ۵۰ میلیون نفر از مردم کد بورسی دارند این بدان معناست که باید دست از عوام فریبی و رفتارها پوپولیستی برداریم. اینکه ما شعور مردم را به بازی بگیریم و برای خودمان حریم مقدس ایجاد کنیم و بخواهیم فضایی القا کنیم که ما به دنبال قدرت نیستیم و مردم خواستار هستند، فضای غلط و نخ نمایی است. امیدوارم دوستان از این فضا فاصله بگیرند و یک سری از شخصیتها و ذخیرههای انقلاب را از بین نبرند.
جدای از نظر مخالفان و موافقان، نوشتن کتاب رییسجمهور نظامی در این مقطع ایده جالبی بود. ولی گویی این عرصه مهیا نیست.
برخی به دنبال این هستند حریف نداشته باشند و در فضای کاندیداتوری به دنبال ایجاد انحصار هستند. اما این فضا نمیتواند دوام پیدا کند. من بسیار متأسف هستم که تمام بخشهای رسانهای کشور و قدرت برخی از نهادهای نظارتی و حاکمیتی برای پیروزی یک نفر به کار گرفته شده است. ولی مردم نباید اجازه دهند این اتفاق رخ دهد. همانطور که اشاره کردید اگر این دوستان به حافظه تاریخی ملت ایران مراجعه کنند میبینند همین بسترهایی که امروز برای آقای رئیسی فراهم است یک روزی برای آقای ناطق نوری فراهم بود. حالا شخصیت آقای ناطق نوری بسیار برجستهتر است، اما نتیجه انتخابات را شاهد بودیم. من با جرأت خدمت شما عرض میکنم که آقای رئیسی در انتخابات حضور پیدا میکند و متأسفانه این ظرفیت خوب را در کشور از بین میبرند و ایشان با شکست مواجه میشود.
آقای احمدی نژاد در سال ۱۳۹۶ از مقام معظم رهبری مشورت گرفته بود و سؤال کرده بود که میخواهم وارد عرصه انتخابات شوم. مقام معظم رهبری مخالفت کرده بود. آقای سید حسن خمینی دقیقاً چنین عملی انجام داد و به پیشنهاد و نظر رهبری تمکین کرد و گفتند مصلحت این است که وارد عرصه انتخابات نشوم. در صورتی که این پیشنهاد یا این مصلحت سنجی مقام رهبری به رییسی گفته شود، آقای رئیسی میروند و رویه آقای احمدی نژاد را انتخاب خواهد کرد یا مثل سید حسن خمینی؟
آقای رئیسی حتماً از سید حسن خمینی هم ولایت مدارتر است. ما باید به شدت مواظب ذخیرههای نظام و انقلابمان باشیم. آقای احمدی نژاد یک دولت ناموفق را تحویل داده بود. متأسفانه اگر امروز آقای احمدی نژاد کاندیدا شود ۴۰ میلیون رأی کسب میکند. ولی ما فراموش کردهایم احمدی نژاد چه مشکلات، هزینهها، بدهی بزرگی و فضای بحرانی در حوزه بینالملل برای کشور به جا گذاشت. اما آمدند از رهبری هزینه کنند. رهبری به ایشان فرموده بود که صلاح نیست که حضور پیدا کنید. دقیقاً رهبری نظر مردم را منعکس کرده بود. اما ایشان با رسانهای کردن این موضوع میخواست اینگونه القا کند که با وجود مخالفت رهبر وارد عرصه انتخابات شدهام. ایشان میخواست بگوید یک نفر دارد حرف میزند و این یک نفر در مقابل ۸۰ میلیون نفر است و شما با من همراه باشید. در صورتی که رهبری دقیقاً نظر ۸۰ میلیون نفر را به آقای احمدی نژاد منعکس کرد. آقای احمدی نژاد کار درستی انجام نداد. اما در خصوص اینکه نظر رهبری راجع به شرکت آقای رئیسی در انتخابات چیست کسی مطلع نیست. من یک خبری را از عزیزی شنیدم که مقام معظم رهبری میخواستند که برای آقای قالیباف ابلاغی بزنند. به ایشان گفته بودند اگر برنامهای برای انتخابات دارید ما این ابلاغ را نزنیم. آقای قالیباف گفته بودند میخواهم در انتخابات شرکت کنم. بعد از آن آقای قالیباف در مجلس حضور پیدا کردند. باز هم از صحت و سقم این مسئله اطلاع ندارم. اگر رویه بر این باشد که حتماً رویه درستی است شایسته است که آقای رئیسی هم به ابلاغ مقام معظم رهبری احترام بگذارند. به نظر خودشان که گفتند برای قوه قضائیه برنامه ۵ ساله دارند، احترام بگذارند. این ظرفیت خیلی خوبی که در وجود ایشان برای خدمت به مردم و مبارزه با فساد ایجاد شده که دقیقاً به فرمایش مقام معظم رهبری عینیت بخشیدهاند، حفظ کنند. امیدوارم آقای رئیسی احترام بگذارند و فریب نخورند. وارد عرصه انتخابات نشوند. چون اگر وارد عرصه انتخابات شوند با چند مشکل جدی مواجه میشوند. همین مشکلات باعث میشود که ایشان حتماً در عرصه انتخابات شکست بخورند.
قالیباف در زمره آن افراد نظامی مد نظر شما نیست؟
نظامی بودن ویژگیهایی دارد. همانطور کسی که چند مدت چکمه سربازی را پوشیده باشد و یا کسی که در دوران جنگ بحران مدیریت نکرده باشد نظامی محسوب نمیشود؛ لذا کسانی مثل آقای لاریجانی و آقای قالیباف که سالها از سیستم نظامی گری فاصله گرفته باشد، دیگر نظامی محسوب نمیشوند.
از بین نظامیانی که در کشور هستند و احتمال ورودشان به انتخابات وجود دارد شما کدام یک را در لباس و قامت رئیس جمهور ایران میدانید؟
اولاً هر کسی که شورای نگهبان تأیید کند قابل احترام است. ولی کتاب رئیس جمهور نظامی، چون مبلغ یک ایده و یک تفکر است و آگهی هیچ کاندیدای نظامی و غیر نظامی نیست ما وارد مصداق نشدیم. ممکن است که وارد مصداق نشویم. من امروز به عنوان نویسنده کتاب رئیس جمهور نظامی افتخار دارم میهمان رسانه شما باشم. اگر به عنوان صادق خانی علی اکبری میآمدم شاید نظریات شخصی هم داشتم و بحث کاندیدای خاصی هم مطرح میشد. این کتاب مورد استقبال مردم قرار گرفته است و مردم اعتماد کردهاند؛ لذا ما نمیخواهیم مردم را فریب دهیم و نهایتاً آدرس یک ستاد انتخاباتی را به آنها داده باشیم. دور دوازدهم این کتاب زیر چاپ است.
اگر از زوایه دید صادق خانی علی اکبری وارد شویم و سیاسی به قضیه نگاه کنیم بحث آقای سعید محمد هم مطرح میشود، کسی که گویی نیامده سوخت. این از کجا ریشه میگیرد؟ چه کسانی این افراد را که هنوز آن آب دیدگی لازم را برای عرصههایی در این سطح برخوردار نیستند به صحنه میکشاند؟
ما از هر کدام از کاندیدای نظامی که مورد تأیید شورای نگهبان قرار بگیرد حمایت میکنیم. این دوره از انتخابات حتماً آقای رئیسی کاندیدا میشوند. رفتارها و مانورهای ایشان کاملاً انتخاباتی است. مشخص است که بر روی ایشان تبلیغات صورت میگیرد که فضا را برای حضور ایشان فراهم کنند. مشخص است که پخش زنده مناظرهها را به خاطر شخص آقای رئیسی حذف کردهاند. پس حتماً آقای رئیسی کاندیدا خواهد بود. مگر اینکه در این فرصتی که برای ثبت نام باقی مانده است اتفاق دیگری در کشور رخ دهد. یا آقای رئیسی به عقلانیت برسد یا از ایشان بخواهند که حضور پیدا نکند. ولی تا به امروز رئیسی حتماً کاندیدا است و انتخابات هم به سمت دو قطبی شدن پیش خواهد رفت. دوقطبی شدن در مجموع برای نظام خیلی خوب است به شرط اینکه فضا را دچار انحصارگرایی نکنند و اجازه دهند گفتگوها آزادانه پخش شود و مردم بدون هیچ گونه سانسوری از صدا و سیما مناظرههای کاندیداها را ببینند و خودشان تشخیص دهند سواد نامزدها در چه سطحی است. پس به نظر من یک قطب روحانیت است و قطب دیگر یک شخصیت نظامی است. ۴۲ سال است که روحانیت در ساختار قدرت جمهوری اسلامی حضور مستقیم داشته است. در هرم قدرت بوده است و متأسفانه این شکل دو قطبی شدن موجب صدمه به روحانیت میشود. چون مردم این بار ابراهیم رئیسی را انتخاب نمیکنند. شکست رئیسی، شکست روحانیت محسوب میشود و مردم حتماً کاندیدای قطب مقابل یعنی یک شخصیت نظامی را به عنوان رئیس جمهور انتخاب میکنند.
شاید این سؤال برای شما ایجاد شود رئیسی با چه مشکلاتی مواجه میشود؟ اگر یک شخصیت روحانی دیگر در مقابل ابراهیم رئیسی در قطب مقابل رئیس جمهور نظامی قرار میگرفت، ممکن بود که رئیسی پیروز شود. آقای رئیسی چند مشکل جدی دارند. دولت، یک دولت منفعل است. انتقادهای زیادی به دولت وجود دارد لذا آخرین فرصت است برای اینکه یک سری رفتارها را از خود نشان دهد و از خودش دفاع کند. دولت نسبت به تخریب آقای ابراهیم رئیسی همت دارد. آقای لاریجانی به خاطر مسائل صادق لاریجانی و مسائلی که مردم اطلاع دارند انگیزه شخصی دارد. متأسفانه شکبههای معاند هم دشمن رئیسی هستند و به دروغ مسائل غلطی را به یاد مردم میآورند. همه اینها مسائلی است که اجازه پیروزی به رئیسی نمیدهد.
ابراهیم رئیسی یک دشمن بسیار جدی دارد که اگر بتواند همه مسائل و موانع را کنار بزند آن دشمن را نمیتواند کنار بزند. آن هم کماطلاعی ایشان در حوزه اقتصاد است. امروز نزدیک به ۵۰ میلیون نفر سواد بورسی دارند. پیروز این دوره از انتخابات کسی است که از فهم و دانش بالایی در حوزه اقتصاد برخوردار باشد. تخصص آقای رئیسی موارد دیگری است. ایشان حتی نمیتواند اصطلاحات اقتصادی را به درستی تلفظ کند. هر مقداری هم که بخواهند سانسور ایجاد کنند و پخش مناظرات زنده را از بین ببرند باز هم بی سوادی ایشان در حوزه اقتصاد بر مردم پوشیده نمیماند و حتماً گزینه نهایی مردم ابراهیم رئیسی نیست.
احمدینژاد شایسته پاستور نیست
جریان آقای احمدی نژاد به شدت مشغول است. البته ایشان سازمان و حزب خاصی ندارد، اما به هر حال مشغول هستند. این جریان را چگونه ارزیابی میکنید؟
یک عزیزی گفت احمدی نژاد حکم درب مسجد پیدا کرده است. ما آن زمان نباید آن قدر احمدی نژاد را مقدس میکردیم که امروز بلای این مردم شود. این هم تعریف غلطی است که عنوان میکنند، چون در بین مردم مقبولیت برخوردار است پس حتماً باید صلاحیت ایشان مورد تأیید قرار بگیرد. به نظر من آقای احمدی نژاد هیچ وقت شایستگی حضور در پاستور را ندارد.
به حمایت گروههای سیاسی از یک رئیس جمهور نظامی اعتقاد دارید؟ آیا احساس نیازی به حمایت یک جریان خاص وجود دارد؟
زمانی یک کاندیدای نظامی میتواند موفق باشد که خیلی خودش را به جریانهای چپ و راست و ... وابسته نکند. اما شخصیتهای نظامی در طول تاریخ همواره افرادی بودهاند که وحدت را برقرار کردهاند و نزاعهای داخلی را کنار زدهاند. ما شخصیتهای نظامی داریم که رئیس جمهور شدهاند و با چریکهای مخالف دولت یا حتی شورشیان به صلح رسیدهاند. یکی از مشکلات فعلی ما در داخل کشور این نزاعهای داخلی است. به نظر من یک شخصیت نظامی اگر وارد عرصه شود بین گروهها صلح برقرار میکند. نه به این معنایی که امروز جریان نظامی هراسی دارد مردم را میترساند و میگوید اگر یک نظامی بر سرکار بیاید مردم را سرکوب میکند.
در انتخابات مجلس سال ۱۳۹۸ مشارکت پایین بود این شرایط ممکن است در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ هم تکرار شود. به نظر شما یکی از عواملی که میتواند مشارکت از هر دو طیف سیاسی یا از معدل جامعه را داشته باشد رئیس جمهور نظامی است؟
خیر، چون کاندیدای نظامی از زمان امام خمینی تا دوره زعامت مقام معظم رهبری همیشه حضور داشتهاند. در این دوره هم حتماً کاندیدای نظامی خواهیم داشت. مشارکت شاید به عوامل دیگری بستگی داشته باشد. این درست نیست که گفته شود فلان فرد باید تأیید صلاحیت شود تا افراد حضور پیدا کنند یا اینکه حتما باید نمایندگان فکری افراد در بین کاندیداها وجود داشته باشد. همه اینها ایجاد جو و فضاهایی است که میخواهند بر شورای نگهبان فشارهایی تحمیل کنند که پاسخگو باشد یا فضا را برای حضور یک سری افراد فراهم کند. اما ما بهترین مردم دنیا را داریم که همیشه پشتوانه کشورشان بودهاند. الان همان گونه که فضای نظامی هراسی در کشور شکل گرفته است یک فضای دیگری هم شکل گرفته است که برخی در داخل با پشتوانه رسانههای بیگانه به دنبال ایجاد تحریم انتخابات هستند و اینکه مشارکت پایین بیاید. ولی مردم همیشه به آنها پاسخ برعکس دادهاند. همان گونه که به رانتهای حاکمیتی پاسخ منفی میدهند در این موارد هم اینگونه است. مردم حتماً بین ۴۵ تا ۵۰ درصد در انتخابات شرکت میکنند. ضمن اینکه نباید شورای شهر را هم بی تأثیر بدانیم. جمعیت زیادی از مردم به عنوان کاندیدا از جیب خودشان برای جلب مشارکت مردم هزینه میکنند. اصلاً معنی دموکراسی همین است. نکته دیگر اینکه این بار مردم بیشتر از هر زمان دیگر احساس میکنند که باید در پای صندوقهای رأی و حاکمیت بر سرنوشت خودشان سهیم باشند.
بر چه اساسی به این نتیجه رسیدید؟
به خاطر این احساس نیازها. آمار جمعیت وسیعی که کد بورسی دارند کم نیست. مردم برایشان اهمیت دارد. چون حاکمیت بر سرنوشت خودشان را دقیقا در محاسباتی که هر روز بر وضع اقتصادی خودشان دارند مشخص میکنند. من فکر میکنم اگر آقای رئیسی به عنوان کاندیدا در عرصه انتخابات حضور پیدا کند و همچنان بخشهای حاکمیت کشور از ایشان اینگونه حمایت کنند حتماً مشارکت مردم بالا خواهد بود. چون همان مشارکتی که برای برخورد با آقای ناطق نوری صورت گرفت امروز برای بیرون راندن این رفتارها و تفکرهای غلط مردم حضور پیدا میکنند.
با خانواده مرحوم هاشمی خیلی بد برخورد کردیم
در مورد آقا رئیسی به عنوان نماد جناح راست یا اصول گرا صحبت کردیم. از جناح مقابل چه افرادی شایسته ریاست جمهوری میبینید؟
حتماً کسانی که خروجی شورای نگهبان هستند شایسته هستند. حتماً اگر آقای رئیسی به عنوان خروجی جریان اصول گرایی بخواهد رئیس جمهور کشور شود شایسته است. ولی به هر حال کسی باید این دور اداره امور کشور را در دست بگیرد که از یک سری ویژگیها برخوردار باشد؛ یکی اینکه به عنوای واقعی برای اداره امور کشور برنامه داشته باشد. نه اینکه یک جزوه چاپ کند و بگوید این برنامه من برای اداره امور کشور است. برنامهای که دارد با مردم به اشتراک بگذارد و مردم بخشهای مختلف برنامه ایشان را در حوزههای مختلف اعم از اقتصاد، سیاسی و اجتماعی ببینند و بدانند که برنامه دارد در نهایت برنامه او را بپسندند. شخصیتی باشد که وابستگیهای جناحی نداشته باشد. مقتدر باشد و به تولید اهمیت دهد و بخش خصوصی را مقوم اقتصاد ملی بداند. به فکر ایجاد رابطه کشور با دنیا باشد.
وابستگی جناحی برای شما ضد ارزش محسوب میشود؟
خیر اصلاً وابستگی جناحی ضد ارزش نیست. ولی وقتی ما بخواهیم وامدار یک جناح باشیم صددرصد ضد ارزش محسوب میشود. کدام حزب از یک کاندیدا حمایت میکند و بعد بگوید من فلان کرسی را نمیخواهم؟! اصلاً در ادبیات سیاسی حمایت احزاب ما گفته میشود ما با فلان کاندیدا بستیم! کرسیها را معامله میکنند و این ضد ارزش محسوب میشود. وقتی با دنیا ارتباط نداریم چگونه میتوانیم از تولید پشتیبانی و مانع زدایی کنیم؟
با آمریکا هم قرار داد ۲۵ ساله ببندیم
ما این همه در سوریه هزینه دادهایم. شرکتهایی که از ایران کالا به دولت سوریه معامله کردهاند نمیتوانند پولشان را بگیرند. ما برای گازی که به عراق صادر میکنیم باید از آمریکا اجازه بگیریم تا پولمان را پس بگیریم. تا چه زمانی باید این هزینهها را پرداخت کنیم؟ شخصیتی باید رئیس جمهور ایران شود که این کینه بر عربهای منطقه را کنار بگذارد. ما اگر یک سال پیش رابطهمان با عربهای منطقه را درست کرده بودیم اسرائیل نمیتوانست اینگونه جولان دهد. اگر رابطهمان را با دنیا درست کنیم رشد و شکوفایی ایجاد میشود. با چین قرارداد ۲۵ ساله بستهایم خب با آمریکا و یا با روسیه هم قرارداد ببندیم. گفته میشود چین قرار است ۲۰ سال دیگر قدرت اول دنیا شود. حال که آمریکا قدرت اول است با این کشور هم یک قرار داد ۲۵ ساله ببندیم. در عین حال بر سر ارزشهایمان هم ایستادگی میکنیم.
محبوبیت فائزه هاشمی در بین جوانان و بانوان غیر قابل انکار است
شما در مورد اظهار نظری که الیتهای سیاسی در مورد کتاب داشتند، صحبتهایی کردید. در این بین از خانم فائزه هاشمی هم نام بردید. نظر خانم هاشمی در مورد کتاب چه بود؟
من با خانم هاشمی مفصل صحبت کردهام. فکر میکنم اگر خانم هاشمی خودشان در مورد کتاب رئیس جمهور نظامی صحبت کند خیلی بهتر است. آن روز که با هم کتاب را تورق کردیم و بر روی ایده رئیس جمهور نظامی با هم گفتگو کردیم خانم هاشمی گفتند اگر قرار بود در انتخابات شرکت کنم با توجه به این صحبتهایی که شما مطرح میکنید و این مواردی که از تاریخ حضور شخصیتهای نظامی در دنیا اشاره کردهاید، انتخاب من هم یک رئیس جمهور نظامی بود. من گفتم شما حاضر هستید این حرف را جلوی دوربین بزنید؟ گفتند بله، حاضر هستم بگویم، اما من قصد ندارم در انتخابات شرکت کنم. من فکر میکنم محبوبیت خانم هاشمی در بین جوانان و بانوان غیر قابل انکار است. باید با ایشان یک مقداری آشتی شود. ما با خانواده مرحوم آیتالله هاشمی خیلی بد برخورد کردیم. اگر درست برخورد میکردیم، همان قدری که ابراهیم رئیسی میتواند ذخیره انقلاب و نظام باشد، فائزه هاشمی هم میتواند باشد. ممکن است این حرفی که من میزنم برایم هزینه بسیار سنگینی داشته باشد، ولی باید به نوع برخوردهایمان با سرمایههای کشورمان بنگریم. از این منظر حتماً خانم هاشمی هم میتوانند در شرایط فعلی بسیار برای کشور مفید باشند.
خوشحالیم که رویکرد ملی و نگاه ایران محوری شما و علاقهای که به انقلاب دارید در یک بسته ذهنی دلسوزانه قرار میگیرد. افراد زیادی این دلسوزی را دارند. انشاءالله این رگههایی که در بدنه اجتماعی ایران وجود دارد در جایی به یکدیگر برسند و اندیشههای مختلف حول محور منافع ملی شکل بگیرد. ما در دیدار قضاوت نمیکنیم بلکه میپرسیم. قضاوت را به شما خوانندگان واگذار میکنیم.
بنده هم عراضیم را با جملهای از مقام معظم رهبری به پایان میرسانم. جاوید باد پرچم پر افتخار الله اکبر که رمز معجزه آسای ملت بزرگ ایران است.