
محمدرضا عارف به نظر اسب خود را برای نامزدی در انتخابات ۱۴۰۰ زین کرده است؛ در حالی که به نظر نهاد اجماع ساز اصلاحطلبان که به «ناسا» مشهور شده است چندان به نامزدی او متمایل نیست.
دیدارنیوز: اصلاحطلبان بعد از شکست و انحلال شورای عالی سیاستگذاری، نهاد اجماعساز جدیدی تشکیل دادند که محمدرضا عارف رئیس شورای عالی در آن جایی نداشت. همین امر این شائبه را ایجاد کرد که روزگار جدیدی از ارتباط اصلاحطلبان با عارف فراسیده است یا نه؟!
شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان (شعسا) از پیش از انتخابات مجلس دهم برای تهیه لیست انتخاباتی اصلاحطلبان تشکیل شد و محمدرضا عارف به پاس این که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ علیرغم میل باطنیاش به نفع روحانی کنار کشید، ریاست این تشکیلات جدید را از آن خود کرد. شعسا از سال ۹۴ تا سال ۹۸ نهاد اجماعساز اصلاحطلبان بود و در تدوین لیست مجلس دهم و شورای شهر پنجم حرف اول و آخر را زد. محمدرضا عارف نیز بعد از ورود به مجلس دهم، ریاست فراکسیون امید را که فراکسیون اصلاحطلبان در آن مجلس بود، از آن خود داشت. بدین ترتیب، میتوان گفت که عارف با در اختیار داشتن ریاست شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و فراکسیون امید، مهمترین چهره نهادی اصلاحطلبان از سال ۹۴ تا سال ۹۸ بود.
اما عارف در تمام این سالها مورد انتقاد لایههای مختلف جریان اصلاحطلبی بود. از همان انتخابات سال ۹۲ که او به خاطر کنار کشیدن به نفع روحانی بسیار مورد تحسین قرار گرفت، برخی از کادر سیاسی اصلاحطلبان عارف را متهم میکردند نسبت به کنار کشیدن مقاومت شدید داشت و اگر اصرار محمد خاتمی نبود هرگز نمیشد او را به این امر مجاب کرد.
بعد از آن هم عملکرد او در قامت رئیس فراکسیون امید مورد انتقادهای همه جانبه بدنه سیاسی و اجتماعی اصلاحطلبان بود. او به خاطر سکوتش در تمام چهار سال حضور در مجلس، به خاطر انفعالش در مدیریت فراکسیون، به خاطر برنامه نداشتن و به خرج ندادن ابتکار عمل و. در مجلس دهم مورد انتقادات جدی قرار گرفت. همچنین، شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان از جهات مختلف مورد انتقاد بود که تیغ این انتقادات متوجه رئیس آن یعنی آن عارف هم بود. با توجه به جمیع این مسائل، عارف در این چهار سال ریاست شعسا و فراکسیون امید بازیگر مورد علاقه اصلاحطلبان نبود.
بیشتر بخوانید: آخرین وضعیت لوایح FATF، فروردینی که هرگز نمیرسد
در نهایت هم شعسا در انتخابات مجلس یازدهم نتوانست وحدت استراتژیک درون جناح اصلاحطلب ایجاد کند. در حالی که خود شعسا تصویب کرد که در انتخابات لیست نخواهد داد، اما برخی از احزاب اصلاحطلب برای آن انتخابات لیست دادند و اینگونه بود که علیرغم مصوبه شعسا دو لیست انتخاباتی برای مجلس یازدهم از سوی اصلاحطلبان منتشر شد.
بعد از این شکست عملکردی، شعسا دیگر هیچ گاه تشکیل جلسه نداد و با استعفای موسوی لاری نایب رئیس شعسا و بعد از آن استعفای عارف طومار این نهاد برای همیشه پیچیده شد.
اما اصلاحطلبان بعد از چند ماه بلاتکلیفی در آذر ماه امسال نهاد اجماعساز دیگری برای انتخابات ریاست جمهوری پیش رو تشکیل دادند. این نهاد، اما از نظر شکلی هیچ تفاوت معناداری با شعسا ندارد. نهاد اجماعساز اصلاحطلبان همچون شورای عالی شامل اعضای حقوقی (دبیران کل احزاب اصلاحطلب) و اعضای حقیقی است. اعضای حقیقی این نهاد، اما از سوی هیأتی مرکب از نمایندگانی از شورای هماهنگی جبهه اصلاحات (دبیران کل احزاب اصلاحطلب) و نمایندگان محمد خاتمی انتخاب شدند. انتخابهایی که یک حاشیه مهم داشت.
نام محمدرضا عارف که ریاست نهاد اجماعساز قبلی اصلاحطلبان را بر عهده داشت، در لیست اعضای حقیقی نهاد اجماعساز جدید نبود و این امر به معنای حذف کامل عارف در از روند تصمیمگیری درباره کاندیدای نهایی اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ است.
البته، این شائبه به سرعت توسط اعضای این نهاد جدید پاسخ داده شد. احمد شریف از اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در این خصوص چنین توضیح داد: «گروه منتخب برای گزینش افراد حقیقی نهاد اجماعساز یکسری اسامی از احزاب اصلاحطلب خواسته بودند و تا آنجا که من خبر دارم اسامی افرادی نظیر عارف را هم درج کرده بودند، اما یکی از شرطهای مهم برای حضور در این نهاد این بود که افراد منتخب در معرض نامزدی برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نباشند و به همین دلیل نامزدهای بالقوه را دعوت نکردند و این موضوع فقط منحصر به عارف هم نبوده، بلکه افرادی مثل محسن هاشمی، مسعود پزشکیان، رهامی و ... هم این شرایط را دارند.»
این توضیح، استدلالی بود که از سوی دیگرانی، چون علی صوفی و علیمحمد نمازی نیز مورد تأکید قرار گرفت. با این حال، عده زیادی اعم از تحلیلگران و فعالان سیاسی معتقدند که شکاف بین اصلاحطلبان و عارف جدی است و زمزمههایی از این که موضوع که عارف با اصلاحطلبان قهر کرده است، به گوش میرسد.
در حالی که گزاره قهر بودن عارف با اصلاحطلبان در سطح رسانهها و محافل سیاسی رواج دارد، محمدرضا عارف با رویه سکوت خود فاصله گرفته و مدتی است که مصاحبه و سخنرانی از او بیشتر دیده میشود. این بروز رسانهای به وضوح به تمایل او برای کاندیداتوری در انتخابات پیش رو ارتباط دارد.
عارف که پیشتر فقط به صورت مبهم از احتمال حضورش در انتخابات حرف میزد در مصاحبهای که در ۲۸ بهمن ماه انجام داده بود، در پاسخ به این سؤال که برای کاندیدا شدن در انتخابات ۱۴۰۰ تردید دارد یا نه، چنین گفته بود: «تردید نداریم. محکم اعتقاد داریم که باید مردم به صحنه بیایند و جریان ما هم محکم بیایند.»
این تصمیم قاطع عارف برای آمدن به صحنه انتخابات، اما با توجه به رابطه شکر آب شدهاش با اصلاحطلبان برای او چالش است.
اصلاحطلبان جمع شده در نهاد اجماعساز نیز همچون عارف برای آمدن به صحنه انتخابات ریاست جمهوری تردید ندارند و این بار حداقل تا این لحظه مُصِر هستند که با کاندیدایی با هویت اصلاحطلبانه به میدان میآیند. تأکید بر هویت اصلاحطلبانه از دستاویزهای مهم خود عارف هم بود.
عارف همیشه در پاسخ به انتقادات از فراکسیون امید توپ را به زمین فراکسیون مستقلین میانداخت. او تأکید داشت که لیست امید حدود ۱۶۰ کرسی را در مجلس دهم به دست آورده بود، اما فقط کمی بیش از صد نفر به فراکسیون امید آمدند و مابقی با تأسیس فراکسیون مستقلین، مجلس را سه فراکسیونی کردند و در کار گره انداختند. او اخیراً به نقد دولت روحانی هم میپردازد و از این که روحانی به اصلاحطلبانی که او را به قدرت رساندند، وفادار نماند، گلایههای سخت میکند.
او در همان مصاحبه که به آن اشاره شد به واعظی به خاطر اظهاراتش مبنی بر این که در زمان انتخابات سال ۹۲ بر اساس نظرسنجیها فاصله روحانی و عارف زیاد بود و اصلاحطلبان مجبور شدند که به سمت روحانی بروند، پاسخهای تندی داد.
حالا راهبرد کاندیدای با هویت اصلاحطلبانه عرف را در مقابل این چالش گذاشته که به هر آنچه تصمیم نهاد اجماعساز باشد، تن دهد. حتی اگر نام او نباشد.
انتقادهایی که اصلاحطلبان به عارف در زمان تصدیاش بر فراکسیون امید داشت، امید او را برای آن که کاندیدای نهایی اصلاحطلبان باشد، کمرنگ میکند. بعید است که عارف در کنار گزینههای تأیید صلاحیت شده احتمالی دیگر، کسی باشد که اصلاحطلبان ترجیحش بدهند مگر این که رد صلاحیت به داد عارف برسد و جز او گزینه دیگری باقی نماند.
در نتیجه اگر چند گزینه تأیید صلاحیت شده روی میز اصلاحطلبان باشد (که احتمالش هست) عارف شانس چندانی ندارد و باید بار دیگر به نفع کاندیدای اصلاحطلب کنار بکشد.
اظهارات روز گذشته جواد امام تأییدی بر همین فرضیه است. امام در پاسخ به شائبه قهر کردن عارف با اصلاحطلبان ضمن بیان این که «من چنین برداشتی از اظهارات اخیر عارف ندارم»، گفت: «باید این نکته را در نظر گرفت اصلاحطلبانی که قصد کاندیداتوری داشته باشند، بدون پشتوانه و نظر نهاد اجماعساز کار سختی پیشرو دارند. آنها یا باید مستقل در انتخابات شرکت کنند یا پشتیبانی جریانهای دیگر را با خود داشته باشند» و سپس افزود: «کاندیدایی نمیتواند اعلام کند که من اصلاح طلب هستم، اما با جبهه اصلاح طلبان و سی و یک حزب اصلاح طلب خداحافظی کرده و با آنها کاری ندارم.»
منبع: روزنامه روزان