
چندی است که مقوله میزان مشارکت در انتخابات به یک بحث درون گروهی در میان اصولگرایان بدل شده است. گزارش حاضر نگاهی دارد به انگیزههای احتمالی دو طرف این بحث.
دیدارنیوز: در روزهای اخیر حرف و حدیثهایی درباره تمایل بخشی از جریان اصولگرا به کاهش مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ شنیده میشود. حرف و حدیثهایی که میگوید گروهی از جریان اصولگرا گمان میکند که با کاهش مشارکت میتواند به آرزوی خود یعنی رسیدن به پاستور نایل آید. حال سؤال این است که چه شده که تندروترین طیف اصولگرایان، بقیه را متهم به عدول از آرمان جمهوریت نظام میکند.
چندی است که زمزمههایی از تمایل اصولگرایان به کاهش مشارکت سیاسی در انتخابات پیش رو به گوش میرسد. این اتهامی است که سالهای سال است که اصلاحطلبان متوجه اصولگرایان میکنند. اما این بار این اتهام نه از سوی اصلاحطلبان که از سوی تندروترین طیف جریان اصولگرایی متوجه بخشی از این جناح شده است.
۲۴ اسفند ماه، سایت رجانیوز که جبهه پایداری منسوب است، در یادداشتی از شکلگیری «تحلیل خطرناک درباره انتخابات آتی ریاستجمهوری» ابراز نگرانی کرد. در این یادداشت این تحلیل خطرناک را «پیروزی به قیمت کاهش مشارکت» معرفی میشود. یادداشت مذکور بنیانگذار این ایده را آیتالله هاشمی رفسنجانی و زمان شکلگیری آن را به دهه ۷۰ مربوط میداند. دیدگاهی که هاشمی داشت و رهبری با آن مخالف بود که یادداشت مدعی میشود: «حالا ظاهراً این میراث نامبارک در حال انتقال به بخشی از بدنه اصولگرایی است» و در ادامه گفته میشود: «خبرهای متعدد حاکی است که افراد و اضلاع مشخصی از این جریان بر این نظرند که در انتخابات آتی ریاست جمهوری نیازی به تبلیغ مشارکت بالا از سوی ارکان مختلف نظام وجود ندارد. حتی برخی پا را فراتر گذاشته و خبر از ارسال نامههایی خطاب به مقامات عالی نظام دادهاند که در آنها خواسته شده تا در این دوره از انتخابات تشویق زیادی به مشارکت گسترده در انتخابات صورت نگیرد.»
این خبر، اما تنها نشانه حرکت جبهه پایداری بر خط حمله به کسانی که آنها مدعیاند به دنبال مشارکت حداقلیاند، نیست. روز ۲۷ بهمن ماه نیز رجانیوز متن سخنرانی وحید جلیلی از چهرههای شاخص این جریان را با عنوان «نظام انقلابی و خطر تاکتیکراسی» منتشر کرد. سخنرانیای که در دی ماه انجام شده بود، اما این سایت بعد از یک ماه، اکنون آن را منتشر کرده است. در این سخنرانی وحید جلیلی به صورت مکرر از خطر تمایل برخی به کاهش مشارکت حرف میزند. او گفته که کاهش مشارکت در انتخابات برای بخشی از اصولگرایان «نه تنها عذابآور نیست بلکه شوقانگیز هم هست» و تأکید میکند: «شما سراغ دارید اصولگرایی را که از به حضیض افتادن مشارکت در انتخابات اخیر، عذاب وجدان گرفته باشد؟» و نیز تصریح میکند: «امروز یک عده به جمعبندی رسیدهاند که مبنای امام و مبنای رهبری در یکی از مهمترین مسائل نظام یعنی مشارکت؛ که اصلاً نظریه نظام انقلابی بر آن بنا شده؛ غلط است.»
با در نظر گرفتن این که نکته که رجانیوز در فاصله سه روز دو مطلب با این مضمون که بخشی از اصولگرایان به دنبال کاهش مشارکت مردم در انتخابات هستند، منتشر کرده است، میتوان مطمئن شد که این امر خط تحلیلیایست که جبهه پایداری بنا دارد بر روی آن بایستد. برای فهم بهتر ابعاد این خط تحلیلی دو نکته مهم در خود این دو متن وجود دارد که باید به آنها توجه شود.
اولین سؤالی که احتمالاً در مواجهه با این خط تحلیلی به ذهن همه مخاطبان خطور میکند این است که آن گروهی که مایل به کاهش مشارکت هستند و حتی برای تحقق این ایده به رهبری هم نامه نوشتهاند، چه کسانی هستند. یادداشت مورخ ۲۴ بهمن پاسخ روشنی به این سؤال نمیدهد، اما نشانهای بس معنادار آن متن مذکور وجود دارد: «باید توجه داشت که مشارکت پایین شاید به آرزوهای دور و دراز برخی افراد و جریانها برای رسیدن به پاستور منتهی شود، اما دولت برآمده از مشارکت پایین هرگز نخواهد توانست اقدامات مهم و راهبردی مورد نیاز نظام اسلامی در گام دوم انقلاب را راهبری و مدیریت کند.»
آرزوی دور و دراز برای رسیدن به پاستور بیش از هر کسی به محمدباقر قالیباف نسبت داده میشود. کسی که اختلاف شدید جبهه پایداری با او بر کسی پوشیده نیست. جبهه پایداری در انتخابات مجلس یازدهم با تأکید بر این موضوع که حاضر نیست با قالیباف در یک جمع قرار بگیرد، پای لیست ائتلاف اصولگرایان نمیرفت. حالا هم اختلافشان با قالیباف بر سر تمایلش به کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری واضح است.
البته، به جز قالیباف، محسن رضایی را هم به دلیل سابقه طولانی در کاندیداتوری برای انتخابات ریاست جمهوری میتوان ضمیر ارجاع دانست. اما نشانههای بیشتری در این مورد که منظور قالیباف و نواصولگرایی است، وجود دارد. برای مثال، جلال میرزایی نماینده اصلاحطلب مجلس دهم روز گذشته در مصاحبهای گفته است: «در بین اعضای اتاق فکر جریان نواصولگرا راجع به مشارکت مردم در انتخابات اختلاف نظر وجود دارد، زیرا هدف آنها پیروزی در انتخابات است و با مشارکت کم، رسیدن به این هدف را قابل وصولتر میبینند بنابراین دغدغه این جریان این روزها بدنبال افزایش مشارکت مردم نیست.»
در سوی دیگر، در اظهارات وحید جلیلی نکات کلیدی حائز اهمیت دیگری وجود داشت. او در آن سخنرانی بیشترین بخش اظهاراتش را به حمله به تاکتیکگرایی اصلوگرایان اختصاص میدهد و مفصل به این میپردازد که اصولگرایان در مواجهه با انتخابات به جای آن که نگاه معرفتی داشته باشند، به دنبال تاکتیکچینی هستند و تأکید میکند: «ببینید در شهرهای مختلف برای شوراها برای مجلس؛ میگویند هر تشکلی بیاید مدل خودش را برای ائتلاف ارایه کند، کل بحثهای انتخابات، شده این که کدام مدل میتواند تعداد بیشتری از نخبگان را که مجموعهشان پانصد نفر نمیشوند راضی کند!»
لب کلام جلیلی این است که در جریان اصولگرایی «تاکتیسینها جای تئوریسینها را گرفتهاند» و تأکید میکند: «یک تعداد ژورنالیستها و توئیتیستهای مرتبط با امنیتیها و اطلاعاتیها که بلدند دیگران را جوگیر و فضا را ملتهب کنند؛ میشوند محور اجرای مطامع باندهای قدرت.» او برای اثبات اظهاراتش مکرر به انتخابات مجلس یازدهم ارجاع میدهد.
پاسخ رهبری
در هر حال، به نظر میآید ماجرای نوشتن نامه به رهبری درباره فواید کاهش مشارکت در انتخابات کذب نباشد. این را میتوان بر مبنای سخنان رهبری در روز ۲۹ بهمن دریافت.
ایشان در انتهای سخنرانی روز ۲۹ بهمن خود (یعنی چند روز بعد از انتشار آن دو مطلب) به موضوع انتخابات پرداختند و ضمن فرصت خواندن انتخابات گفتند: «مشارکت پر شور و انقلابی مردم در انتخابات، موجب امنیت کشور و پس زدن دشمنان و کاهش طمع آنها میشود» و همچنین تأکید کردند: «انتخابات برای کشور یک امکان و ذخیره مهم است که باید با مشارکت پر شور مردم همراه باشد البته اگر مشارکت پر شور با یک انتخاب درست یعنی انتخاب یک نیروی کارآمد، با ایمان، با انگیزه، علاقهمند و پر کار همراه شود، نورٌ علی نور و تضمینکننده آینده کشور است. علاج دردهای مزمن کشور در پر شور بودن انتخابات و حضور عمومی مردم، و بعد، انتخاب اصلح و شخصیت مناسب در انتخابات ریاست جمهوری است.»
به نظر میآید خطاب این سخنان، نویسندگان آن نامه مذکور باشند. میشود این طور سناریوسازی کرد که نویسندگان نامه مذکور بر احتمال انتخاب کاندیدای ناصالح در جریان انتخاباتی پرشور تأکید کرده و مشارکت حداقلی برنامهریزی شده را مساوی با «خروجی مطمئن صندوق» گرفته باشند و از رهبری خواسته باشند که بر مشارکت حداکثری و پر شور در انتخابات تأکید نکنند. اما رهبری به آن نامه اینگونه پاسخ دادهاند که باید بر «انتخاب درست» تأکید کرد نه این که به دنبال کاهش مشارکت در انتخابات بود.
در هر حال، به نظر میآید که جریانی از اصولگرایان که جبهه پایداری پیشگامش است، با این خط تحلیل که نواصولگرایان برای رأیآوری قالیباف و با مبنایی تاکتیکی نه معرفتی به دنبال کاهش مشارکت هستند، میخواهند پرونده قالیباف را در این انتخابات ببندند و در مقابل، گزینه رأیآور خودشان که احتمالاً کسی، چون ابراهیم رئیسی باشد را روی میز اصولگرایی بگذارند.
منبع: روزنامه روزان