تیتر امروز

علی نیکجو: مردم برای آرامش به حمایت حاکمان نیاز دارند نه «یوگا» / به کودکان یاد دهید از ترس‌هایشان حرف بزنند/ از این پیچ خطرناک عبور می‌کنیم اگر ...
بررسی تاثیرات جنگ بر روح و روان انسان‌ها در گفت‌و‌گو با یک روان درمانگر:

علی نیکجو: مردم برای آرامش به حمایت حاکمان نیاز دارند نه «یوگا» / به کودکان یاد دهید از ترس‌هایشان حرف بزنند/ از این پیچ خطرناک عبور می‌کنیم اگر ...

در پنجمین برنامه از سری برنامه های تیتر بررسی تاثیرات جنگ بر روح و روان انسان ها با دکتر علی نیکجو، روان درمانگر مطرح کردیم. او معتقد است: صدا و سیما و اینترنشنال به عنوان دو ابرمدیا، آسیب بزرگی...
آیا اسرائیل برای حمله بعدی آماده می‌شود؟/ پاسخ کوبنده‌تر ایران در صورت تکرار حمله/ چراغ سبز سنای آمریکا به ترامپ برای حمله دوباره
مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

آیا اسرائیل برای حمله بعدی آماده می‌شود؟/ پاسخ کوبنده‌تر ایران در صورت تکرار حمله/ چراغ سبز سنای آمریکا به ترامپ برای حمله دوباره

این صد و چهارمین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.
روحی‌صفت: به هیچ وجه نمی‌توان به آتش‌بس کنونی بین ایران و اسرائیل امیدوار بود/ این آتش‌بس پایداری ندارد/ روایت متقی در تلویزیون درباره احتمال از سرگیری حملات اسرائیل تا حدی درست است
یک دیپلمات با سابقه وزارت امورخارجه در گفتگو با دیدارنیوز مطرح کرد

روحی‌صفت: به هیچ وجه نمی‌توان به آتش‌بس کنونی بین ایران و اسرائیل امیدوار بود/ این آتش‌بس پایداری ندارد/ روایت متقی در تلویزیون درباره احتمال از سرگیری حملات اسرائیل تا حدی درست است

به هیچ وجه نمی‌توان به آتش‌بس کنونی بین ایران و اسرائیل امیدوار بود. این آتش‌بس به هیچ عنوان، پایداری نداشته و ما در میانه راه قرار داریم. رژیم صهیونیستی، قطعا تلاش خواهد کرد که ضربات دیگری به...

چرا علی شریعتی خودکشی نکرد؟

میل به خودکشی در او شاید علت طولانی‌تری داشته باشد و محصول یک سلسله فشار جانکاه پنج‌ساله است؟ پنج سال ارکستراسیون برای انهدام یک خلاف‌خوان: در سال ۱۳۵۰- بعد از پنج سال تدریس- مدیریت دانشگاه یادش می‌افتد که با دکترای ادبیات نمی‌شود تاریخ درس داد...

کد خبر: ۸۱۶۰۹
۱۸:۰۰ - ۱۸ بهمن ۱۳۹۹

چرا علی شریعتی خودکشی نکرد؟

 

دیدار نیوز ـ سوسن شریعتی در روزنامه شرق نوشت: علی شریعتی، یک سال قبل از اینکه بمیرد -در آغاز سال ۱۳۵۵- نوشته بود که می‌خواهد خود را بمیراند: «اگر اجباری که به زنده‌ماندن داشتم نبود خود را در برابر دانشگاه آتش می‌زدم، همان جایی که ۲۲ سال پیش آذرمان در آتش بیداد سوخت، او را در پیش پای نیکسون قربانی کردند!» ... آن سه یار دبستانی را...
بخوانید...

این چند خط از زمانی که برای اولین‌بار در پشت مجموعه آثار یک «با مخاطب‌های آشنا» قرار گرفت (یعنی در آذر ۱۳۵۶) و در خارج از کشور به چاپ رسید تا کنون هزاران بار نقل شده است و همیشه در ربط با روز دانشجو...! یا برای اینکه پای نیکسون و امپریالیسم جهان‌خوار را وسط بکشند، یا پای استعمار پیر -انگلیس- را یا اصلا پای خود شریعتی را که مثلا مثل همیشه «تاریخ و داستان» را با هم قاطی کرده است (این آخری را دوست عزیز احمد زیدآبادی پارسال نوشته بود).

اما تا این لحظه کسی درباره موضوع این یادداشتِ چند‌خطی و ناقص که در خلوت نوشته شده و بوی وصیت می‌دهد سخن نگفته است: چرا شریعتی می‌خواهد مرگش را جلو بیندازد؟ علت قریب دارد یا علت بعید؟ چون نوشته‌هایش را بر سردر روزنامه کیهان می‌بیند (بهمن ۵۴) و پس از سال‌ها خوش‌نامی و پرستش «توتم»‌ی که قلم او است برایش ناگوار است؟ چون زمزمه‌های نکوهش و پوزخند‌های موذی منتشر است؟ چون قند‌ها دارد آب می‌شود در دل همه آن‌هایی که چهار سال از دست این متفکر جوانی که یکه‌تازی می‌کرده دلخور بوده‌اند؟

میل به خودکشی در او شاید علت طولانی‌تری داشته باشد و محصول یک سلسله فشار جانکاه پنج‌ساله است؟ پنج سال ارکستراسیون برای انهدام یک خلاف‌خوان: در سال ۱۳۵۰- بعد از پنج سال تدریس- مدیریت دانشگاه یادش می‌افتد که با دکترای ادبیات نمی‌شود تاریخ درس داد؛ پنج سال سخن‌گفتن درباره «کدام مذهب» و فتواباران‌شدن؛ اثبات مدام حسن‌نیت و اعتبار پروژه‌اش برای مخاطب جوان و معترض و منتقدی که از بالکن حسینیه ارشاد اطلاعیه پخش می‌کند؛ ۹ بار بازجویی در فاصله ۴۷ تا قبل از دستگیری در سال ۵۲؛ هفده ماه زندان در تک‌سلولی و دست آخر آبرویی که قرار است برود با چاپ بدون اجازه مقالاتش در روزنامه دولتی کیهان، حدودا یک سال پس از آزادی از زندان...، برای خودکشی کافی است.

برای جوانی مثل شریعتی که تا چهار سال قبل از این نوشته -در سی‌وشش، هفت سالگی- نامش بر سر منبر‌ها است (به نفرین)، بر سر زبان‌ها است (به آفرین)، آثارش نقل‌ونباتی در سطح کشور تکثیر می‌شود (در تیراژ صدهزاری) و به روایت اسناد ساواک در سخنرانی‌هایش در روز‌های آخر حسینیه ارشاد گاه سه هزار نفر شرکت داشته‌اند...، فراموش‌شدن یا به‌رسمیت شناخته‌شدن علت میل به مردن نیست. او در این پنج سال نشان داده که هر دری بسته می‌شده، در دیگری را گشوده است. بااین‌همه «این خوکرده به مرگ و توطئه» معلوم است که با «قیل‌وقال‌ها» هم که خوب کنار آمده باشد با «بی‌شرمی کیهان‌ها» نمی‌تواند کنار بیاید. میل به مردن برای شریعتی، ترس از لجن‌مال‌شدن است: «این هم درد بزرگی است که مردی مشتاق مرگ خوب مردن، در راه آرمان و ایمان ... لجن‌مالش کنند».

هر کس به دلیلی خود را می‌کشد: از دست ساختار یا به یُمن شایعه، چون دوست تنها گذاشته یا، چون دشمن جفا می‌کند... آبرو؟ تنهایی؟ خستگی؟ غیبتِ امید؟ نابودی چشم‌انداز؟

با‌این‌همه شریعتی مرگ خود را به جلو نمی‌اندازد و در همان نوشته چند‌خطی وصیت‌گونه علت انصرافش را می‌نویسد: «نه ... هنوز خیلی کار دارم، چشم‌هایی که از زندگی عزیزترند، انتظار مرا می‌کشند».

موضوع همین است: برای خود را نکشتن باید «هنوز خیلی کار داشت» و البته چشم‌هایی که تو را منتظر باشند.
 
ارسال نظرات
امروز پنجشنبه ۱۲ تير
امروز پنجشنبه ۱۲ تير
امروز پنجشنبه ۱۲ تير
امروز پنجشنبه ۱۲ تير