دیدارنیوز ـ سپیدارمقدم: حال و هوای خیابانهای تهران در اولین شبهای زمستان دیدنی است، از طلوع خورشید باستانی (شب یلدا) تا طلوع خورشید میلادی (تولد عیسی مسیح) تنها چند قدم فاصله دارد؛ برای دیدن حال و هوای شب های قبل از کریسمس تصمیم میگیرم چند شب پیاپی به یکی از خیابانهای تهران بروم و مشاهداتم را بنویسم. با وجود ترافیک شدید که دو ساعت قبل از شروع محدودیتهای کرونایی در سطح شهر به وجود آمده خودم را به خیابان میرزای شیرازی رساندم.
گزارش تصویری دیدار از حال و هوای کریسمس در خیابان میرزای شیرازی
آمد و شد شهروندان از مسلمان و ارمنی و یهودی در این خیابان شور و شوق خاصی دارد. عروسکهای بابانوئل، درختان کاج تزیین شده، انواع بادکنک، میوههای کاج رنگ شده و غیره... زیبایی خاصی به پیاده راههای این خیابان داده است. شهروندان از قشرهای مختلف برای خرید و تماشا به فروشگاهها آمدهاند و فضای هیجان انگیزی ایجاد شده است. ماسک روی صورتها هم نتوانسته شادی و هیجان مردم را پنهان کند. لبخندها را میتوان از چشمان رهگذران دید و صدای خنده و هیجان بچهها شنیده میشود.
بعد از اندکی قدم زدن با چند جوان هم مسیر میشوم و از شور و هیجان این شبها از آنها میپرسم و اینکه آیا این حس و حال را برای شب یلدا هم داشتند؟
شب اول، خیابان میرزای شیرازی و اتمسفرش
رهام، پسری جوان با موهای تقریبا بلند که با چشمان مشکی اش میخندد: «عقیده شخصی من این است جشنهایی که باعث شادی میشود، فضای مثبتی را ایجاد میکند مثلا همین خیابان یک فضای خاصی دارد و برای چند روز محیط و اتمسفرش متفاوت است و باعث شادی میشود با اینکه ما مسیحی نیستیم و شاید اعتقادات قدیمی هم نداریم و پدران و مادرانمان این جشنها را برگزار نمیکردند، ولی برای ما جذاب است و میآییم که حداقل چند لحظه از این فضا لذت ببریم. البته جشن یلدا برای ما ایرانیها بیشتر مورد توجه است، ولی هر دو (یلدا و کریسمس) باعث شادی و خوشحالی است و ما چند نفر استقبال میکنیم.»
اما عرشیا که جوانی شوخ طبع است و با حرفهایش جمع را می خنداند نظر متفاوتتری دارد: «به نظر من شور و شوق کریسمس خیلی بیشتر از یلداست، چون جشن سال نو است، ولی یلدا جشن یک روزه است یعنی جشنی که یک شب برگزار میشود و تمام. اما کریسمس یک جشن جهانی است و تقریبا ۷۰ الی ۸۰ درصد مردم جهان این جشن را برگزار می کنند و یک جورایی شبیه نوروز خودمان است، ولی با یلدا قابل مقایسه نیست.»
مرجان زنی جوان که شیرینیهای کوکی با شکلهای کریسمس، درخت کاج، بابانوئل و غیره... را در گوشهای از خیابان میفروشد میگوید «شور و شوق و هیجان مردم برای یلدا و کریسمس فرقی ندارد شب یلدا شیرینیهای کوکی با شکل هندوانه و انار میفروختم و الان هم اینها را. ارمنی و مسلمان هم ندارد ایرانیها حتی اگر یهودی هم باشند در این مناسبتها به این خیابان میآیند و خرید میکنند و به هر دو جشن اهمیت میدهند.»
خانم دیگری هم که با دو کودک خردسالش که به گفته خودش فقط برای دیدن از درختها و عروسکهای کریسمس آمده بودند گفت «بچههای من همینقدر که برای کریسمس شور و شوق نشان میدهند برای یلدا هم همینقدر هیجان دارند منتها تزئیناتیهای کریسمس آنها را بیشتر جذب میکند، ولی خودم به جشنهای باستانی بیشتر علاقه دارم آنها را حتما برگزار میکنم، ولی برای کریسمس تنها برای بازدید و تفریح که این شبها دارد بیرون میآیم و در کنارش شاید خریدی هم انجام دهم».
وارد مغازهای میشوم و بعد از معرفی خودم از فروشنده میخواهم که از حال و هوای این شبها بگوید، او که خودش را کامبیز و فروشنده ای با سابقه طولانی در این خیابان معرفی میکند، می گوید «از همه قشری هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ مذهبی برای خرید به اینجا میآیند، و اکثرا مسلمان هستند، چون به هرحال جمعیت شان بیشتر است. شور و شوق خرید شب یلدا کمتر است، چون فقط یک شب مردم جشن میگیرند، ولی برای کریسمس، تقریبا از اوایل آذر هیجان دارند و خودشان را برای ایام کریسمس و عید سال نو آماده میکنند پس زمان بیشتری میبرد. هیجان مردم برای کریسمس بیشتر است و به دنبال بهانهای برای شادی طولانیتر هستند. درخت کاج چون همیشه سبز است طرفدار زیادی دارد، همه دوست دارند سرسبزی را در خانه هایشان داشته باشند.»
درختان کاج تزیین شده فروشگاه دیگری توجهم را جلب میکند افراد زیادی کنار درختها میایستند و عکس یادگاری میگیرند، پسر جوان که از صاحبان فروشگاه است به سمتم میآید که اگر کمکی میخواهم راهنمایی کند، میگویم خبرنگارم و گزارشی از شبهای قبل از کریسمس مینویسم، با قول اینکه اسم و عکسش را جایی نبرم، میگوید: « در اکثر مغازهها و فروشگاهها وسایل مربوط به جشن یلدا خیلی کم پیدا میشود و ما چون سالیان زیادی است که محصولات مربوط به کریسمس را میفروشیم تخصص داریم، اما امسال نسبت به سالهای قبل مردم بیشتر دنبال یلدا بودند.»
به هر حال، فقط تعداد اندکی از جشنهای ملی ایرانی مثل نوروز و یلدا برگزار میشود؛ شب یلدا هم یک شب است و عروسک و نماد هم برایشان آماده نشده اما حاجی فیروز شخصیت جذاب و بانمکی است. خیلی از نوجوانان میگویند یک عروسک ترسناک و سیاه است، ولی برای بابانوئل انواع عروسکهای جذاب درست می شود و به نظرم به این جشنهای ملی و نمادها و عروسکهایی که دارند خیلی بها داده نشده و همین باعث شده که مردم به سمت دیگر جشنها بروند. ما اصلا عروسکی به نام ننه سرما که میتواند نماد شب یلدا باشد در فروشگاه هایمان نداریم، شاید سالیان خیلی دور در فروشگاهی بوده، ولی الان اصلا نیست.»
مهدی هم که یک خریدار است میگوید «هرچیزی در این دنیا زیبایی خودش را دارد جدای از دین و مذهب، هر فرهنگی زیباست و برای همه جوامع جذاب و جالب است. ما به جشنهای باستانی و مذهبی خودمان هم اهمیت میدهیم و از آن طرف خارجیها هم جشنهای ما را دوست دارند و این ربطی به غرب زدگی ندارد.»
شب دوم؛ درخت کریسمس و پست های عکس
صدای قهقهه، خنده و شادی از آن سوی خیابان به گوشم میرسد، خودم را به آن سو میرسانم. چند دختر نوجوان با لباسهای رنگارنگ و شاد از پشت شیشه فروشگاهی با درختان کاج و بابانوئلها، از یکدیگر با ژستهای مختلف عکس میگیرند. با خانمی که به نظر میآید همراهشان است صحبت میکنم و با هم از این دخترها حرف می زنیم و از او در مورد شور و هیجان دختران همراهش میپرسم که آیا این حس را برای شب یلدا هم داشتند؟ میگوید این رفتارها در نوجوانان علتهای زیادی دارد که این حس و حال در جشنهای ملی دیگر برایشان کمتر دیده میشود ولی از آن علتها اسم نمیبرد و میگوید:" با خودشان صحبت کن."
هم صدا با هم حرف میزنند، خندهام میگیرد، یک نفرشان که نگار اسمش است و ۱۸ سال دارد با صدایی سرشار از انرژی میگوید «مسیحیها بیشتر به جشنهایشان اهمیت میدهند برای همین شور و حال بیشتری دارد." نازنین ۱۱ ساله میگوید:"چند روز قبل که تولد حضرت زینب (س) بود تلویزیون یک برنامه خوب پخش نکرد، ولی خدا نکند یک روز غم باشد تمام شبکههای تلویزیون برنامههای غم انگیز پخش میکنند.»
وقتی از دخترها پرسیدم به نظرشان جشنهای ملی و مذهبی دیگر چگونه برگزار شوند که خوشحالشان کند. صدف ۱۴ ساله گفت «باید بیشتر اهمیت بدهیم و خلاقیت بیشتری داشته باشیم و سارا گفت: ما برای یلدا هم شور و شوق زیادی داشتیم، ولی نه به اندازه کریسمس، چون این خیلی متفاوتتر برگزار میشود و در نهایت خانمی که همراهشان بود گفت که جدای از کرونا جشنهای ملی خیلی کم شده ما فقط نوروز را داریم و شب یلدا را که آنها هم خیلی کمرنگتر نسبت به قبل برگزار میشود.»
از دخترها خداحافظی میکنم با خانم جوانی که به همراه مادرش قدم میزنند، هم صحبت میشوم، ارمنی هستند مادر میگوید:"ما امسال کریسمس نداریم، چون داغدار شهدای قره باغ هستیم و درخت کاج نمیخریم فقط به رسم احترام زادروز عیسی مسیح را تبریک میگوییم."
دختر جوان در پاسخ سوالم که آیا جشنهای ملی ایران هم به همین جذابیت برایشان است میگوید:«آن جشنها به شور و شوق کریسمس و سال نو میلادی برایشان نیست و میگوید اما چون ایرانی هستیم برایمان اهمیت دارند، اما امسال به دلیل جنگ قره باغ کریسمس هم آن شور و شوق سالهای قبل را برایمان ندارد.»
می پرسیم اینکه ایرانیهای مسلمان هم کریسمس را جشن میگیرند چه حسی دارد، گفت: «به نظرم هر جشنی و هر کاری که خوشحالی جمعی به دنبال دارد، خوشایند است. حتما نباید به آن مذهب یا رسم اعتقاد داشته باشیم میشود در خوشحالی یکدیگر سهیم شویم.»
مادرش هم میگوید:"کریسمس تولد حضرت مسیح است و ما جشن میگیریم و همینطور سایر مردم ایران این را جشن میگیرند چه مسلمانان چه ارامنه چه یهودیان. بحث احترام است و ما میگوییم همه پیامبران فرستادگان خداوند هستند یک زمان حضرت مسیح آمد و بعد از ایشان حضرت محمد (ص) پیامبر خدا معرفی شد و احترام به همه پیامبران واجب است.»
شب سوم و پایان ماجرا ...
شب سردی است و ترافیک خیلی بیشتر از دو شب قبل است به همراه همکار عکاسم برای سومین شب پیاپی به سختی خودمان را به خیابان میرزای شیرازی رساندیم. مردی با لباس های بابانوئل به سرعت از جلویمان رد شد و با دیدن دوربین عکاسی گفت که عکس نمیگیرم و ناپدید شد. ما هم به فیلمبرداری و عکاسی خودمان ادامه دادیم تا گوشه ای از زیبایی این شب ها را برای شما تصویر کنیم. ویدئوی کوتاه این گزارش نتیجه این فیلمبرداری و عکاسی است.