دیدارنیوز ـ مجتبا گلستانی: اکتبر ۲۰۱۵، آن روزهای ابتدایی حضور کلوپ روی نیمکت لیورپول، یوگی در کنفرانس خبری قبل یکی از دیدارها، سبک فوتبال خودش را به راک اند رول تشبیه میکند. گرچه در آن برهه یافتن این اشتراک میان یک سبک موسیقی و نگرش بازی یک تیم فوتبال آسان نبود، اما این جمله امیدوارانهترین رویایی بود که میشد به هوادارانی که دیگر خواب قهرمانی لیگ برتر را هم نمیدیدند، فروخت. آن روزها لکلکها حتی در آنفلید هم باید سه چهار گل وارد دروازه حریف میکردند تا دو سه گل خورده را با برد یا تساوی عوض کنند. کلوپ برای توصیف بازیهای پر فراز و نشیب که مثل یک تریلر هالیوودی نفسگیر از آب درمیآمد چارهای جز نام بردن از سبک موسیقی عامه پسند با اوج و فرودهای زیاد و ریتم غالبا تند نداشت. اما هیچکس نه درایالات متحده و نه در بریتانیا که خاستگاه راک اند رول به حساب میآیند نه میدانسته و نه میداند در فوتبال ایران نیز این تعبیر در یک مورد خاص صدق میکند.
۱۲۴ آبان ۱۳۸۰ یک گل دیگر پیش یا پس از گل دیر هنگام یحیی گلمحمدی در آزادی کار ایران را مقابل ایرلند به تساوی میکشاند و دور نبود که ستارههای بلاژ، جای تماشای جام جهانی ۲۰۰۲ از خانه، تابستان بعد در کره یا ژاپن پا به توپ شوند. اما نشد. گل یحیی تنها ماند و از آن پاییز سرد نماهایی از اشکهای بی امان یحیی ماند که با پیراهن سپید ایران آنها را پاک میکرد، خسته به رختکن میرفت.
۲یک تیم ایران سر و حال دیگر به رهبری برانکو در جام ملتهای آسیا آماده بود تا پس از یک برد امیدوار کننده مقابل کره جنوبی با عبور از چین میزبان، چشمکی به جام قهرمانی آسیا بزند و ناکامی چند ده ساله را پایان دهد. اما عصر ۲۳ مرداد ۸۳ شماره چهار ایران پشت توپ در فکر یک پنالتی خاصتر بود. قصهای که میتوانست قهرمانی آوانگارد و نتیجهای حماسی داشته باشد ناگهان بدل به تراژدی غم انگیزی شد و آن واکنش تاریخی عادل بعد از ضربه چیپ یحیی که در دستان لی وون جائه آرام گرفت. جملهای که حداقل حالا نمیخواهم از آن یاد کنم!
۳جام جهانی ۲۰۰۶ و اولین دیدار مقابل مکزیک. مکزیک با ضربه عمر براوو یک گل پیش بود، اما دقایقی بعد روی کرنر مهدوی کیا، از طریق امواج ماهوارهای تصویری از آلمان به نظر ملت ایران رسید که میتوانست آنها را تا ابرها بالا ببرد. گل محمدی در قیامت محوطه جریمه دروازه مکزیک را باز کرده بود. حداقل تا قبل به ثمر رسیدن گل مکزیک روی اشتباه میرزاپور مکزیک۱ بود و ایران۱. یک تساوی یا یک دلخوشی زودگذر. با تک گل یحیی تک ستاره ایران در شب غم انگیز ۲۱ خرداد ۸۵.
۴اما فقط چند روز بعد، فیگوی افسانهای در محوطه جریمه ایران از یحیی یک پنالتی گرفت تا رونالدوی جوان دروازه میرزاپور را باز کند. شب تلخ یحیی به آنجا ختم نشد. او مصدوم شد، بازی تشریفاتی آنگولا را از دست داد تا سهراب بختیارزاده جای او را پر کند.
۵۱۵ اردبیهشت ۹۲. فینال جام حذفی. ورزشگاه آزادی و یک روز غافلگیر کننده برای پرسپولیسی ها. محمد غلامی دقیقه ۱۰۵ سپاهان را به گل تساوی رساند تا یحیی که حالا میخواست در یک فصل پر فراز و نشیب، اولین جام دوران مربیگری اش را با پرسپولیس، صدر کارنامه اش درج کند، بعد شکست در ضیافت پنالتیها شاهد جشن قهرمانی سپاهان در آزادی باشد.
۶۷ سال و چند روز بعد، ۱۷ خرداد ۹۹ چهارمین جام قهرمانی متوالی پرسپولیس نه در دستان برانکو و نه کالدرون که در مشت یحیی بود. آخرین چشمه اجراهای پر هیجان و پیش بینی ناپذیر یحیی پیش از گذر از سد سخت النصر و رسیدن به فینال آسیا. حالا یحیی به جرگه بهترین مربیان باشگاهی ایران پیوسته بود. نه به خاطر یک نیم فصل و یک جام؛ که این پاداش سالها ممارست او در ارائه فوتبالی منظم و با برنامه بود که جز تراکتور در هر تیمی جواب داد.
...
پرده فرجام نمایشهای بینظیر پرسپولیس در سالهای اخیر، ۲۹ آذر ۹۹ به رهبری یحیی در ورزشگاه الجنوب قطر آغاز میشود. اما شنبه عصر چه جام در دستان سید جلال بالا برود و چه نرود، چه یلدای امسال در قرنطینه خوشی از اولین جام باشگاههای آسیا برای ایران باشم چه نباشم، از خاطرم نمیرود که در سختترین روزهای این مردم، این پرسپولیس بود که بیش از همه چیز یادم آورد هنوز میشود برای لحظهای فارغ از غوغای جهان برای یک رنگ و یک پرچم، جیغ کشید و بالا پرید.
مثل یک قطعه راک اند رول موزون، عامه پسند و غافلگیر کننده...