دیدارنیوز ـ آنطور که در اخبار آمد، حزب کارگزاران سازندگی بهطور رسمی پاشنههای خود را برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری آینده ور کشیده است. این آمادگی تمامعیار البته با موانع درونسازمانی و برونسازمانی، مواجه است. کارگزارانیها میان خود بر سر شکل حضور در انتخابات به اختلافاتی برخوردهاند و در این میان، تلاشهای بلادرنگی نیز برای بهدست گرفتن محوریت اصلاحطلبان در انتخابات پیش رو دارند. چندی پیش روابط عمومی حزب کارگزاران سازندگی از برگزاری جلسه آنلاین شورایمرکزی این حزب به ریاست محسن هاشمی خبر داد که طی آن، سیدحسین مرعشی ضمن ارائه گزارشی از برگزاری جلسات مستمر کمیته سیاسی حزب درباره انتخابات ۱۴۰۰، ورود این کمیته به فاز بررسی شخصیتها برای کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری را اعلام کرد. بنا بر اخبار منتشره، در جلسه مزبور همچنین مقرر شد که جمعبندی شورای مرکزی درباره برنامه حزب کارگزاران سازندگی ایران در انتخابات آتی پس از تصویب آن در جلسه آینده شورا، برای اعلام نظر کارشناسان و متخصصان منتشر شده و پس از اخذ نظریات و اصلاحات احتمالی، برای تصویب نهایی به شورای مرکزی بازگردد.
رصد اظهارات چهرههای موثر حزب کارگزاران نشان میدهد که با وجود جمعبندی نهایی این حزب برای حضور حداکثری در انتخابات، اختلافاتی نیز میان ایشان بر سر کیفیت حضور، وجود دارد. این اختلاف یا به تعبیر درستتر، شکاف، حول محور ائتلافگرایی یا نابگرایی ایجاد شده است. بر این اساس، طیفی در درون کارگزاران به طور ویژه طرفدار استمرار خطمشی اصلاحطلبان در دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ در حمایت از گزینه ائتلافی هستند؛ گزینهای که در این دو برهه، تجلیاش، حسن روحانی بود. طیف دیگر کارگزاران، مخالف ائتلافگراییاند و معتقدند که کارنامه ضعیف روحانی و تاثیر سوء آن روی بدنه اجتماعی اصلاحات، موجب شده که هرگونه همنشینی دوباره با اعتدالگرایان و طیفی از اصولگرایان، از اساس ممتنع شوند.
با وجود برخی مخالفتها، چهرههای بیشتر شناختهشده حزب کارگزاران نظیر کرباسچی، قوچانی و عطریانفر، طرفدار رویکرد حمایت از نامزد حداقلی یا به بیان دیگر، نامزد ائتلافی هستند؛ نامزدی که کمترین نسبت را با اصلاحطلبان داشته باشد و بتواند در بزنگاه انتخابات، نظر مساعد طیفی از اصولگرایان و اعتدالیون را نیز به خود جلب کند. به نظر میرسداین گروه عمده نظرشان روی نامزدی علی لاریجانی است و به محمدجواد ظریف در بهترین حالت به عنوان وزیری از میان وزرای کابینه آینده نگاه میکنند.
جبهه مخالف نامزد ائتلافی
یکی از مهمترین چهرههای عضو حزب کارگزاران که مخالف جدی رویکرد ائتلافگرایی است، حسین مرعشی، سخنگوی این حزب است. مخالفت حسین مرعشی با ائتلافگرایی در شرایطی است که از قضا او روابط حسنهای با دیگر طیفهای اصلاحطلبی دارد و بهنوعی حلقه وصل عملگرایان و تکنوکراتها با نابگرایان (نظیر حزب اتحاد ملت) و بوروکراتها (طیف نزدیک به عارف) محسوب میشود؛ چه آنکه در سالهای گذشته نیز مرعشی به نمایندگی از حزب کارگزاران، همراه عارف و موسویلاری، مسوولیت راهبردی شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان را عهدهدار بود.
مرعشی چندی پیش در گفتوگویی با «شرق» با بیان اینکه معرفی و حمایت از یک نامزد اصلاحطلب قطعا اولویت ماست، صراحتا درباره علی لاریجانی گفته بود: حزب کارگزاران تاکنون هیچ دیداری با آقای لاریجانی نداشته است و اصلا معلوم نیست که خود او بخواهد به عرصه انتخابات وارد شود یا خیر. کارگزاران اکنون نیازی ندارد از آقای لاریجانی حمایت کند؛ ضمن احترامی که برای آقای لاریجانی قائلیم، اما در حزب کارگزاران کوچکترین بحثی درباره حمایت از او در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده نداشتهایم. حزب کارگزاران که بیشترین ظرفیت را برای معرفی نامزد دارد، حتما از یک نامزد غیرحزبی و حتی غیرجبههای حمایت نمیکند.
فرزانه ترکان، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در گفتوگویی ضمن متهمکردن جریان اصولگرایی و شورای نگهبان به انحصارگرایی تاکید کرد: اصولگرایان بارها این موضوع را ثابت کردهاند که چه در انتخابات ریاست جمهوری و چه در انتخابات مجلس شورای اسلامی، نمیتوانند یک رقابت سالم آن هم در شرایط برابر را بپذیرند و ممکن است افرادی که با عقاید آنها موافق نباشند و دیدگاه متفاوتی با اصولگرایان داشته باشند هم در عرصه انتخابات و رقابتهای سیاسی وارد شوند.
وی با معلومدانستن نتیجه انتخابات در سالهای اخیر گفت: متاسفانه طی سالهای گذشته هم شاهد بودیم که موضعگیریهای شورای نگهبان و نوع تایید صلاحیت یا ردصلاحیتها، کاملا به نفع اصولگرایان بوده است. به بیان دیگر، انتخابات، مسابقهای بوده که همواره اصولگرایان در آن بهعنوان برنده ازپیشتعیینشده به آن نگاه کردهاند. ا لبته تناقضی بزرگ در صحبتهای خانم ترکان، تبیین نشدن چگونگی پیروزی خاتمی و روحانی است. وی همچنین با اشاره به شانس کم گزینههای حزب کارگزاران برای نامزدی در انتخابات گفت: درباره افراد جمعبندی صورت نگرفته، چون لیستها زیاد است و افراد متعددی نیز مطرح هستند، اما متاسفیم از اینکه افرادی در درون حزب کارگزاران هستند که بهدلیل بحثهای ردصلاحیتشان، حزب ممکن است از پیشنهاددادن و معرفی آنها صرفنظر کند. هدایتالله آقایی نیز مانند ترکان جزو چهرههایی است که طرفدار حمایت کارگزاران از گزینه خالص اصلاحطلبی است. او در اینباره با اشاره به شکاف بهوجودآمده در حزب درباره نوع و رویکرد حضور در انتخابات، به سایت مثلث آنلاین گفت: کارگزاران هنوز تصمیم مشخصی نگرفته است، اما در میان اعضای حزب دو بحث وجود دارد؛ برخی میگویند که حتما باید با کاندیدای اصلاحطلب وارد انتخابات شویم و برخی دیگر باور دارند که میشود از یک نامزد غیراصلاحطلب حمایت کرد و هنوز هیچ تصمیمی درباره این بحث گرفته نشده است. آقایی با بیان اینکه کارگزاران به هر دلیلی اگر از نامزد غیراصلاحطلب یا بهتعبیری خاکستری حمایت کند، مرگ حزب رقم میخورد، افزود: واقعا صحیح نیست که نامزدهای اصلاحطلب کنار بمانند و خود اصلاحطلبان از جمله کارگزاران از یک نامزد اصولگرا حمایت کنند.
شکلگیری ائتلاف راست میانه
با وجود همه اختلافهای مذکور، نهایتا باید تصریح کرد که بهدلیل غلبه رویکردهای عملگرایانه در حزب کارگزاران، احتمال اینکه کارگزارانیها از سیاست نابگرایی عبور کرده و دست به دامان سیاست ائتلاف شوند، بسیار زیاد است. جمع تدبیر کارگزارانیها بهخوبی التفات دارد که اگر هدف اصلی، ماندگاری در قدرت و سازگاری با ساختارهاست، برآورد حداکثری این هدف، از مسیر سرمایه گذاری روی گزینههای محال و غیرمنطقی، حاصل نمیشود و در عوض باید روی گزینههایی بختآزمایی صورت بگیرد که هم پتانسیل جلب همکاری سایر نیروها در خارج از جریان اصلاحات را داشته باشند و هم اینکه احتمال عبور آن گزینهها از فیلتر نهاد نظارتی، کم نباشد. با لحاظ این شروط، بالقوهترین چهره برای کارگزارانیها، علی لاریجانی، رییس پیشین مجلس خواهد بود. حمایت برخی چهرهها، چون محمد عطریانفر از ریاست علی لاریجانی در مجلس دهم مقابل عارف و تمایل این حزب مانند روحانی به راست میانه، علی لاریجانی را بهعنوان گزینه بالقوه این حزب مطرح کرده است؛ بنابراین دور از ذهن به نظر نمیرسد اگر کارگزارانیها بخواهند با رایزنیهای درونجبههای (با بقیه اصلاحطلبان) و برونجبههای (با بخشی از جریان اصولگرایی و حزب اعتدال و توسعه) به نخ تسبیح این گروهها برای حمایت از لاریجانی تبدیل شوند. با این حال، یوسفیانملا، نماینده ادوار مجلس و از چهرههای نزدیک به لاریجانی، چندی پیش در گفتوگویی، رییس پیشین مجلس را بینسبت با اصلاحطلبان بهویژه با کارگزاران دانست و تاکید کرد: از آقایانی که اسم آقای لاریجانی را در لیست قرار دادهاند باید پرسید که آقای لاریجانی با شما تماسی داشته یا کسی از طرف ایشان آمده است که شما نام ایشان را در لیست قرار دادید. او اضافه کرد: وقتی آقای لاریجانی و دوستان آقای لاریجانی لیست اعلامی حزب کارگزاران را دیدند تعجب کردند که این لیست از کجا آمده است.
تلاش کارگزاران برای قیمومت بر اصلاحطلبان
یکی از مهمترین اهداف حزب کارگزاران از ابتدای آغاز به کار جبهه اصلاحات در خرداد ۷۶، بهدست گرفتن محوریت کنشگری اصلاحطلبان در آوردگاههای حساس بهویژه در مورد انتخابات بوده است. خودمحورخواندگی از سوی کارگزارانیها بهگونهای جدی بوده که این حزب همواره به تلاش برای ایفای نقش پدرخواندگی در جریان اصلاحات، متهم بوده است. تلاش تکنوکراتهای حزب کارگزاران برای محوریتیافتن در میان اصلاحطلبان -که از رویکرد عملگرایانه و عمدتا معطوف به قدرت ایشان نشأت میگیرد- از بعد از انتخابات مجلس یازدهم شدت و حدت بیشتری یافت. حزب کارگزاران در ۹ ماه گذشته تلاش داشته تا با زیر سوالبردن رویکردهای تحریمطلبی برخی گروههای اصلاحطلب در مواجهه با ساختارهای رسمی، هر طور شده اصلاحطلبان را در صحنه سیاست نگه دارد و با این شیوه، جریان اصلاحات را از انزوای مطلق نجات دهد. وقتی به لیست انتخاباتی کارگزاران که چندی پیش توسط محسن هاشمی منتشر شد، نگاه میکنیم، متوجه میشویم که حضور طیف گستردهای از چهرهها از سلایق مختلف سیاسی در این سیاهه، پیامی جز تمایل «حزب مریدان هاشمی» برای بهدست گرفتن لیدری این جریانها ندارد. هاشمی در مصاحبه خود از سیدحسن خمینی، اسحاق جهانگیری، محمدرضا خاتمی، محمدرضا عارف، محمدجواد ظریف، علی مطهری، رضا اردکانیان، علی لاریجانی، مسعود پزشکیان، محمدجواد آذریجهرمی، محمدباقر نوبخت، سورنا ستاری، عبدالناصر همتی، علیاکبر صالحی، محمد صدر، مجید انصاری و عبدالواحد موسویلاری، معصومه ابتکار و شهیندخت مولاوردی بهعنوان گزینههای مدنظر کارگزاران نام برد.
حزب بیسمپات
با وجود این، چالش بزرگ کارگزارانیها در رسیدن به اهدافشان، پایگاه اجتماعی ضعیف این حزب است. این حزب، جایگاه قلیلی در میان بدنه اجتماعی اصلاحات دارد و به واسطه تاکید بر نخبهسالاری معطوف به سرمایه، همواره از جلب مشارکت مردمی به نفع خود عاجز بوده است. شکست مطلق لیست کارگزاران با عنوان پرطمطراق «یاران هاشمی» در انتخابات مجلس یازدهم، خود گواهی عینی برای تایید گزاره مزبور است. پیش از این، مهدی کروبی که غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران را در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸، پیشاپیش به عنوان معاون اول خود در «دولت تغییر» معرفی کرد نیز نتوانست آرای خود را از چندصد هزار نفر فراتر ببیند. به همین دلایل، هدف کارگزارانیها برای بهدست گرفتن محوریت اصلاحطلبان، مخالفان جدی در اتحاد ملت خواهد داشت.
رقابت چپها علیه محوریتطلبی کارگزاران
همانطور که عرض شد، کارگزارانیها همواره تلاش داشتهاند تا خود را به عنوان پدرخوانده اصلاحات جا بیندازند. اعضای کارگزاران برای تحقق این پدرخواندگی، تاکنون تا توانستهاند بر جایگاه برادر بزرگتر خود در میان اصلاحطلبان تصریح کردهاند؛ اینکه اگر دولت مرحوم رفسنجانی و جریان نزدیک به او در قالب حزب کارگزاران نبود، بعدها جنبش دومخردادی شکل نمیگرفت و اساسا چپها هر چه دارند، از ما کارگزارانیهاست. به بیانی از نگاه یاران حزب کارگزاران، اگر رویکرد توسعه اقتصادی دولت سازندگی نبود، چپهای نزدیک به جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب، اصلا فرصت ظهور نمییافتند تا بتوانند در دوران پساخرداد ۷۶، انگاره توسعه سیاسی و متقدم بر آن، توسعه اقتصادی را مطرح کنند.
یکی دیگر از تاکتیکهای مهم کارگزارانیها برای دستیافتن به راهبرد راهبری اصلاحطلبان، زیرسوالبردن اصل لیدری محمد خاتمی و تقلیل این لیدری به صرفا، «تکرار میکنم» متاثر از وجه کاریزمایی اوست. علاوه بر این، کارگزارانیها معتقدند که خاتمی، دیگر نه لیدر کل جریان اصلاحات بلکه مصادره و محاصرهشده در میان نیروهای متصل به حزب اتحاد ملت است؛ حزبی که اعضای آن، تتمههای حزب منحلشده مشارکت هستند که در دوران سلطه گفتمان اصلاحات، اصلیترین نهاد کنشگری چپهای رادیکال در ایران به شمار میآمد. چندی پیش فائزه هاشمی، عضو حزب کارگزاران در گفتگو با خبرآنلاین، درباره جایگاه خاتمی گفته بود: «حزب اتحاد ملت، پدرسالار است که نزدیکترین به آقای خاتمی است. جریان اصلاحات را آقای خاتمی رهبری میکند و ایشان هم بیشتر تحت تاثیر نظرات و افکار این حزب است.» این اظهارات با واکنش آذر منصوری، قائممقام حزب اتحاد ملت مواجه شد. منصوری گفت: «نه خاتمی پدرسالار است و نه اتحاد ملت.» منصوری با انتقاد از رفتار کارگزاران در انتخابات مجلس یازدهم، تاکید کرد: «غیرقابلکتمان است که عملکرد عدهای از این افراد به اعتبار اصلاحطلبان ضربه زده است. به همین دلیل ما در انتخابات ۹۸ به کاندیداهای نیابتی تن ندادیم.»
علاوه بر اتحاد ملت، برخی دیگر از نیروهای متصل به جناح چپ اردوگاه اصلاحات نظیر مجمع روحانیون مبارز نیز برای جلوگیری از سیاست محوریتطلبی کارگزاران، دست به کار شدهاند. مجمعیها برای آنکه بتوانند وجهه لیدری اصلاحات را در قامت خاتمی یا موسویخوئینیها باز سازی کنند، در تلاش هستند تا با برگزاری برخی جلسات انتخاباتی، حضوری مثمرثمر در خرداد۱۴۰۰ داشته باشند و بدینطریق، از رهاشدن کل امورات به دست عملگرایان و مدعیشدن آنها در دولت همسوی بعدی، اجتناب کنند.
باوجوداین نزدیکی این حزب به دولت روحانی و روابط خوب با آقای ناطق نوری و سیدحسن خمینی و وجود چهرههای اهل لابی و سیاسی و داشتن زیرساخت و تشکیلات به اهمیت این حزب در انتخابات ۱۴۰۰ افزودهاست. گرچه مخالفانی درون حزب، با نامزد ائتلافی مخالفاند، اما به نظر میرسد که کارگزاران برای جا انداختن نامزد ائتلافی در جبهه اصلاحات شانس کمی ندارد.
با وجود این، آنچه کارگزارانیها را در رسیدن به اهدافشان، پیشاپیش ناکام میگذارد، پایگاه اجتماعی ضعیف این حزب است. این حزب که عمده اعتبارش از تصرف بنگاههای اقتصادی کلان نشأت میگیرد، جایگاه قلیلی در میان بدنه اجتماعی اصلاحات دارد و به واسطه تاکید بر نخبهسالاری معطوف به سرمایه، همواره از جلب مشارکت مردمی به نفع خود عاجز بوده است.