ترامپ همان طور که وعده داده بود، سرانجام از برجام خارج شد و تحریمهایی شدید علیه ایران اعمال کرد، اما هرگز نتوانست آنقدر ایرانیها را بترساند که برای امضای توافقی دیگر امتیاز دهند. در عوض، روابط دوجانبه پس از اقدام ترامپ در ترور قاسم سلیمانی ـ که عملا دومین رهبر نظامی مقتدر ایران بود ـ بحرانیتر شد. هم اکنون نیز یک دانشمند برجسته هستهای ایران ترور شده است.
دیدارنیوز ـ سرویس بینالملل: نشریه محافظه کاران آمریکا در تحلیلی به قلم ایوان ایلند تحلیلگر امور دفاعی و مدیر مرکز صلح و آزادی در اندیشکده موسسه مستقل آمریکا پیرامون مواضع ترامپ در قبال ایران و شرایط این روزهای سیاست خارجی آمریکا و ایران نکاتی را بیان کرده که ترجمه آن ارائه میشود.
منبع: نشریه محافظه کاران آمریکا
نویسنده: ایوان ایلند، تحلیلگر امور دفاعی، مدیر مرکز صلح و آزادی در اندیشکده "موسسه مستقل" آمریکا
مترجم: حمیدرضا بابایی
سیاست خارجی "دونالد ترامپ" در برخی زمینهها بسیار قابل توجه بوده است، نظیر عادی سازی روابط اسرائیل و برخی از کشورهای عربی خلیج فارس، متقاعد کردن متحدان آمریکا به صرف هزینههای بیشتر برای امنیتشان و کاهش نیروهای نظامی در عراق و افغانستان که بیش از هر چیزِ دیگر با نظر نخبگان در تناقض بود. در برخی موارد نیز سیاستهای خصومت آمیز ترامپ جدا ترسناک بوده است.
به خاطر داشته باشید ترامپ قبل از آن که سیاست آمریکا را در قبال کره شمالی به تنشی رو به کاهش تبدیل کند ـ که البته نتیجه نشست سران دو کشور و گرفتن عکسهای یادگاری بود ـ تهدیدِ "آتش و خشم" را علیه آن پادشاهی منزوی به کار میگرفت، یعنی اشاره غیرمستقیم به استفاده از تسلیحات اتمی؛ و گرچه دولت ترامپ دخالت در کودتای ناشیانه علیه دولت "نیکولاس مادورو" رئیس جمهور ونزوئلا را تکذیب کرد ـ که به صورت تصادفی دو عضو از نیروهای ویژه آمریکایی در آن حضور داشتند ـ با این وجود "مایک پومپئو" وزیر خارجه آمریکا قطعا مشتاق بود تا سربازان سابق اسیر شده را به وطن بازگرداند.
قابل توجهتر این که ترامپ با موشک کروز به سوریه حمله کرد، عمدتا به این دلیل که نشان دهد نسبت به "باراک اوباما" سرسختتر است. اوباما هم چنین تهدیدی کرده بود، اما از طریق مذاکره، سوریه را متقاعد کرد بخشی عمده از تسلیحات شیمیایی خود را از این کشور خارج کند.
ترامپ همچنین با چین وارد جنگ تجاری شد، از آن کشور به خاطر این که به دنیا "ویروس چینی" داده انتقاد میکند و سیاست بی طرفی آمریکا را در مناقشات ارضی کشورهای حوزه دریای چین جنوبی، به سیاست حمایت از دشمنان پکن تغییر داد؛ و یکی از این تهدیدات یا تعاملات خصومت آمیز میتوانست به داد و قال نظامی و حتی جنگ منجر شود.
اما کشوری که بیشترین ضربات ناشی از اقدامات خصومت آمیز ترامپ را متحمل کرده، ایران بوده است.
ترامپ در کارزارهای انتخاباتی سال ۲۰۱۶، دائما توافق هستهای اوباما با تهران را به باد انتقاد میگرفت و به وعده خود برای کنار گذاشتن برجام و جایگزینیاش با یک توافق بهتر، پایبند ماند. بر اساس توافق اولیه برجام، ایران موافقت کرده بود برنامههای هستهای خود را به ازای لغو برخی تحریمهای اقتصادی بینالمللی متوقف کند. ترامپ همان طور که وعده داده بود، سرانجام از برجام خارج شد و تحریمهایی شدید علیه ایران اعمال کرد، اما هرگز نتوانست آنقدر ایرانیها را بترساند که برای امضای توافقی دیگر امتیاز دهند. در عوض، روابط دوجانبه پس از اقدام ترامپ در ترور (سردار) قاسم سلیمانی حرانیتر شد. هم اکنون نیز یک دانشمند برجسته هستهای ایران ترور شده است.
ایران، اسرائیل را عامل این ترور معرفی کرده است، اما اسرائیل از اظهارنظر خودداری کرده است. حمله به دانشمند هستهای ایران، قطعا به یکی از کشتارهای هدفمند متعددِ اسرائیل در خاورمیانه شباهت دارد. اگر واقعا اسرائیل این دانشمند را ترور کرده باشد، سوال این است: آیا ترامپ که به حمایت از اسرائیل مشهور است، با این حمله موافقت کرده بود؟ اگر هم این گونه نباشد، آیا اسرائیل تلاش میکرد پیش از انتقال قدرت در آمریکا، آن را انجام دهد؟ یعنی قبل از آن که یک دولت دوست جای خود را به دولت بایدن بدهد که گفته میشود آن چنان با اسرائیل گرم نیست. به هر حال بایدن گفته که مایل است به توافق چندجانبه هستهای ایران بازگردد. شاید ترامپ و اسرائیل تلاش میکنند روابط آمریکا ـ ایران را آنقدر متشنج کنند تا چنین اقدامی دشوارتر و حتی غیرممکن شود.
اما بایدن باید در این اوضاع آشفته دوام آورده، به توافق هستهای بازگردد. تعلیق برنامه هستهای ایران بهتر از تولید مقادیر زیادی از مواد هستهای بود که ایران پس از بدعهدی ترامپ در قبال برجام، آن را به تدریج آغاز کرده است. ایران در شرایطی برنامههای هستهای خود را به آرامی تشدید کرد که پیش از آن به کشورهای اروپایی فرصت داده بود برای مقابله با تحریمهای آمریکا به یاری آن بشتابند. اما اروپاییها فعالیتهای تجاری گستردهای در آمریکا انجام میدهند و اگر برای مقابله با تاثیر تحریمهای جدید آمریکا به نفع ایران اقدام کنند، آمریکا آنها را تنبیه خواهد کرد. به همین دلیل کشورهای اروپایی در تلاشهایشان (برای کمک به ایران) موفق نبودند.
منطق مخالفتِ دیوانهوار دولت نتانیاهو علیه توافق هستهای ایران هرگز مشخص نشد. تنها میتوان گفت اسرائیل تصور میکرد دولت ترامپ به تاسیسات هستهای ایران حمله خواهد کرد یا دست کم با چنین حملهای موافقت میکند، لذا نیازی نبود که اسرائیل خود چنین حملهای انجام دهد. با این وجود، برجام برنامه هستهای بزرگترین دشمن اسرائیل را متوقف کرد، برخلاف شرایط کنونی که ایران در حال افزایش مواد هستهای است.
ترامپ قبل از آن که تا ۲۰ ژانویه کاخ سفید را ترک کئد، به منظور برهم زدن اوضاع برای دولت بایدن، شاید مایل باشد همچنان علیه برنامههای هستهای ایران اقدام کند؛ حمله هوایی به تاسیسات اتمی ایران و یا حمایت از اسرائیل برای چنین حملاتی. اینها همگی گزینههای واقعا بد سیاسی هستند.
پس از خروج ترامپ از توافق هستهای، واکنش ایران به گونهای بود که نشان میداد مایل است برجام را با دیگر امضا کنندگان آن حفظ کند. پس از آن به دنبال اقدام ترامپ در ترور دومین فرمانده نظامی ارشد ایرانی، تهران در اقدامات تلافی جویانهاش علیه نیروهای آمریکایی بسیار حساب شده عمل کرد. ایران پیش از هر چیز میخواهد اقتصاد خود را بازسازی کند تا مانع از ناآرامیهای اجتماعی شود، که تهدیدی علیه دولت آن است. برای رسیدن به این هدف، ابتدا باید تحریمهای ایران کاهش یابد؛ لذا بایدن باید برای پیوستن دوباره به توافق هستهای و بازسازی روابط با آن کشور تلاش کند، مهم نیست که اسرائیل یا ترامپ از اکنون تا روز تحلیف ریاست جمهوری ممکن است چه کارهایی انجام دهند.