سردار حسین دهقان در گفتوگویی تصویری به شکل رسمی اعلام کاندیداتوری کرد. این خبر با سایر اخبار مربوط به اعلام کاندیداتوری چهرههای سیاسی متفاوت است. حسین دهقان یکی از فرماندهان سپاه و یک چهره نظامی است، او از دانشجویان معمولی پیرو خط امام (ره) بود که در ماجرای تسخیر سفارت آمریکا حضور داشت. جثه بزرگش باعث شده بود تا سایر همراهانش در سفارت آمریکا او را «حسین غول» صدا بزنند. او سپس به سپاه پاسداران پیوست و دوشادوش محسن رضایی پلههای ترقی را طی کرد و اگرچه هیچگاه جز طیف رادیکال فرماندهان سپاه نبود و به نوعی چهره نسبتاً میانهرویی به حساب میآمد، ولی توانست در سمتهای بالای نظامی حضور داشته باشد و در دولت اول حسن روحانی به وزارت هم برسد و به نظر، از همان زمان هم بود که سودای ریاستجمهوری در سر او شکل گرفت. او حالا کاندیدای ریاستجمهوری است، اما در فضای متفاوت با انتخاباتهای پیشین.
دیدارنیوز ـ حامد سیاسیراد: اگر چه پیش از این نیز شاهد حضور چهرههایی نظامی در میان کاندیداهای ریاست جمهوری بودهایم و برای مثال علی شمخانی، محمدباقر قالیباف و یا محسن رضایی میرقائد که هر سه از فرماندهان سپاه پاسداران بودهاند، هر کدام یک یا چند بار در کارزار انتخابات ورود کردهاند، اما انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ اولین انتخاباتی است که در آن مبحث رئیسجمهور نظامی و به قدرت رسیدن نظامیان به شکل جدی مطرح شده است. مدتی بود که بحث حضور نظامیان در رأس دولت بعدی به شکل محفلی در فضای سیاسی کشور مطرح بود. حتی برای مثال سعید لیلاز در مرداد گذشته بدون اشاره به رئیسجمهور نظامی گفت که ریاست جمهوری یک شغل تخصصی است و الزاماً باید یک سیاستمدار در آن جایگاه بنشیند. اما کمکم اظهار نظرها درباره یکی از قدیمیترین نظرات مگو در جمهوریاسلامی علنی شد!
شاید اولین نفری که به صراحت در سطح رسانهای از رئیسجمهور شدن یک نظامی و البته به شکل مشخص یک سپاهی حمایت کرد، محسن رفیقدوست، اولین وزیر سپاه و از فرماندهان سابق سپاه بود. او در گفتوگویی که ابتدای مهر گذشته با خبرآنلاین داشت با اسم آوردن از سردار حسین دهقان به نوعی پاسخی به کسانی داد که سپاهیان را نیرویی سیاسی نمیدانند. البته او تلویحاً امکان حضور ارتش در سیاست و احتمال ریاست جمهوری یک ارتشی را رد کرد و گفت: «ما تا به حال ندیدیم که ارتشیها بخواهند جایی کاندیدا شوند و این در مورد سپاهیها مطرح میشود، الآن رئیس مجلس شورای اسلامی سردار، سرتیپ پاسدار دکتر خلبان قالیباف است و چند نفر از همقطارهای ما مثل سردار دهقان و سایر سرداران میخواهند کاندیدا شوند. الآن تمام سپاهیها سیاست را به خوبی میفهمند، اما نه جزء چپ و نه جزء راست هستند و نه اصلاحطلب و نه اصولگرا هستند. آنها سپاهی و پیرو رهبری هستند، اما سیاست را به خوبی میفهمند.»
کمی بعد مالک شریعتی، نماینده مجلس یازدهم در توییتی با اشاره به جنگ اقتصادی پیچیدهتر از جنگ اقتصادی ۴۰ سال قبل، نوشت که دولت ۱۴۰۰ کابینه جنگ میخواهد و به شکل تلویحی از ریاستجمهوری یک نظامی گفت.
حسین اللهکرم، دبیر کل سابق انصار حزبالله نیز چندی پیش گفته بود: «این جایگاه برجسته باید به دست فرد استراتژیک اداره شود و کسی با تخصص نظامی و امنیتی بیشتر از دیگران میتواند بهعنوان محور مدیریت استراتژیک نقشآفرین باشد.»
حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی موتلفه نیز در گفتوگویی که با ایسنا داشت ذهنیت جامعه را برای حضور سپاهیان در دولت مساعد دانست و گفت: «شرایط کنونی کشور به لحاظ نقشآفرینی نیروهای نظامی در بحرانها و حوادث غیرمترقبه مثل کرونا با گذشته تفاوت قابل ملاحظهای پیدا کرده و موجب شده است که جایگاه نظامیان در میان افکار عمومی تغییر کند. افکار عمومی به نظامیان این نگاه را دارند که آنها بدون ترس با بحرانها مقابله میکنند.»
چند روز پیش و اینبار یک سپاهی قدیمی دیگر در گفتوگو با خبرآنلاین از کاندیداتوری فرماندهان سپاه در انتخابات دفاع کرد. اسماعیل کوثری، از سرداران سپاه و چهرهای نظامی ـ سیاسی که دو دوره نمایندگی مجلس را در کارنامه دارد و هر دو دوره با لیست اصولگرایان تهران به مجلس راه پیدا کرده است، در این گفتوگو پرسید که «چرا مردم را از نظامیها میترسانیم؟» و ادامه داد: «من نمیدانم چرا بعضیها میخواهند جنگ روانی راه بیاندازند و بگویند نظامی! منظور آنها بچههای سپاه است. بچههای سپاه قبل از اینکه به سپاه بیایند سیاسی بودند و مبارزه میکردند، برای همین بر اساس تکلیف الهی که حضرت امام فرمودند جنگ در اولویت است خیلی از این بچهها دانشگاههای خود را رها کردند و لباس سپاه به تن کردند تا پای انقلاب و دشمنی که تجاوز کرده بود بایستند. مگر آنها گناه کردند که در سختترین شرایط مسؤلیت پذیرفتند؟ مگر نظامیها چکار کردهاند که مردم را میترسانیم؟ الان آن سیاسیونی که ۴۰ سال مسئولیت به عهده گرفتند چکار کردند؟ ما باید اینها را با هم مقایسه کنیم، نه اینکه فقط مردم را بترسانیم و از واژه نظامی استفاده کنیم. مگر نظامیها چکار کردهاند؟ فرمانده کل سپاه که آقای محسن رضایی بود قبل از انقلاب دانشجوی دانشگاه علم و صنعت بود و حتی اگر بقیه برادران را هم حساب کنید باید ببینید که از نظر سواد نسبت به آقایانی که خودشان را سیاسی میدانند کدامشان باسوادتر هستند.»
«چرا از رئیسجمهور سپاهی میترسم؟» این تیتر نامه سرگشادهای بود که صادق زیباکلام، تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به اظهارات سردار اسماعیل کوثری نوشت. زیباکلام در این نامه و در تشریح علت ترس خود از ریاست جمهوری یک سپاهی نوشت: «جناب سردار معظم، موضوع، ترساندن مردم از ریاست جمهوری یک سپاهی نیست. مسئله تمکین یک رئیسجمهور سپاهی از قانون میباشد که مایه نگرانی است. این نگرانی از نشأت میگیرد که متأسفانه سپاه در برابر قدرت و اختیارات گستردهای که از آن برخوردار است، کمتر حاضر به پاسخگویی بوده. نفوذ سپاه در تصمیمگیریهای مهم سیاست خارجی توسط «قرارگاه قدس»؛ توانمندی بیچون و چرای امنیتی ـ سیاسی سپاه توسط «سازمان اطلاعات سپاه» و بالاخره سلطه کم و بیش انحصاری سپاه بر اقتصاد کشور از طریق «قرارگاه خاتم» و یک دوجین واحدهای اقتصادی متعلق به سپاه، پدیدههای پنهانی نیستند. جناب سردار کوثری بزرگوار، نگرانی از رئیسجمهوری سپاهی به واسطه آن است که وقتی چنین نهادی که قدرتش فراقانونی، اختیاراتش نامحدود و هرچه اراده کند به انجام میرساند و دست آخر هم به هیچ نهادی پاسخگو نمیباشد، چنانچه به قدرت برسد، به نظر جنابعالی آیا انتظار تمکین از قانون از وی و پاسخگویی، طنز تلخی بیش نخواهد بود؟»
فرد دیگری که به اظهارات اسماعیل کوثری پاسخ داد و در رد ریاستجمهوری نظامیان و سپاهیان گفت، علی مطهری، نماینده سابق مجلس بود. او نیز با خبرآنلاین گفتوگو کرد و در این گفتوگو آینده ایران با یک رئیسجمهور نظامی را به تجربه ترکیه و پاکستان تشبیه کرد و گفت: «اینکه ما رئیس جمهور نظامی داشته باشیم صورت خوشی برای کشور ندارد. حکومتهای گذشته ترکیه و پاکستان را تداعی میکند که آنها با زحمت زیاد توانستند از سلطه نظامیها خارج شوند. با توجه به این مطلب باید گفت حضور نظامیان در عرصه سیاست خصوصاً در منصب ریاست جمهوری به صلاح کشور نیست.»
مطهری ادامه داد: «اینکه ما یک رئیس جمهور نظامی داشته باشیم به معنی قحط الرجال است و اینکه ما نیروی غیرنظامی در حد ریاست جمهوری نداریم و مجبور شدهایم از میان نظامیها رئیس جمهور انتخاب کنیم. این به صلاح کشور نیست.»
مطهری کاندیداتوری یک نظامی را باب میل مردم ندانست، چرا که رأی آوری چنین چهرهای را منشأ استبداد و فساد قلمداد کرد. او اضافه کرد: «من فکر نمیکنم ریاستجمهوری نظامیان مورد اقبال مردم قرار بگیرد. به نظرم مردم هم از این موضوع استقبال نمیکنند. تمرکز قدرت نظامی، سیاسی، اقتصادی و رسانهای در یک فرد به وجود میآید و تمرکز قدرت معمولاً موجب استبداد و فساد خواهد شد.»
به جز حسین دهقان، نام سعید محمد، علی شمخانی، محمدباقر قالیباف، محسن رضایی میرقائد و رستم قاسمی نیز از میان فرماندهان سابق و فعلی سپاه به عنوان کاندیدای احتمالی انتخابات ۱۴۰۰ به گوش میرسد. گمانه در رابطه با حضور این چهرهها در انتخابات ریاست جمهوری از مرزهای کشور نیز فراتر رفته و حتی چندی پیش، رسانه معتبر آمریکایی، بلومبرگ طی گزارشی نوشت که رئیسجمهور آینده ایران احتمالاً یک «سپاهی» است. این رسانه با انتشار عکس سردار حسین دهقان در کنار رهبری به نوعی شانس اول ریاستجمهوری در بین سپاهیان را به او داد.
به نظر میرسد که ترامپ طی چهار سال، با اِعمال تحریمهای بینظیر و نیز با اَعمال دیگری که در منطقه علیه جمهوریاسلامی انجام داد، چنان جریان اصلاحطلب و تحولخواه را در ایران تضعیف کرده و چنان سیاست را به حاشیه رانده که حالا تندروهای اصولگرا بیش از پیش قدرت گرفتهاند و با وجود رأی آوری بایدن، اما به فکر یکدست کردن حاکمیت به واسطه حضور یک نظامی در سیاسیترین جایگاه کشور هستند. آنها با مذاکره با آمریکا مخالفاند، کمااینکه به نظر میرسد هسته سخت قدرت هم چندان نگاه مثبتی به این کنش ندارد و از همین باب، حضور یک نظامی را در دوران جنگ اقتصادی منتج از تحریمها مفید میدانند.
برخی از مخالفین حضور نظامیان در دولت، مانند علی مطهری، نتیجه این نوع نقش آفرینی سیاسی را تشکیل حکومت نظامیان میدانند. برخی دیگر، اما اگرچه جایگاه دولت را در ساختار سیاسی ایران چندان وسیع نمیبینند و دولت را قدرتمندتر از سپاه نمیدانند و از همین رو معتقد به شکل گیری یک نظام میلیتاریستی در صورت ریاستجمهوری یک سپاهی نیستند، اما مدل چین را برای آینده ایران متصورند. در ساختار جمهوری خلق چین، حزب کمونیست که تصمیمساز اصلی سیاسی کشور است به عنوان هسته سیاسی در دل یک ساختار سیاسی ـ نظامی وسیع به اسم ارتش چین حضور دارد.
حسین دهقان، اما اگرچه اولین نظامیای است که برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ اعلام نامزدی کرده است؛ اما بعید است که او همان نامزد نظامی مد نظر اصولگرایان و به خصوص بخش تندرو آنها باشد. علیرغم برخی ارتباطات قدیم و جدید دهقان با اصلاحطلبان و میانهروها، به نظر هم نمیرسد که این جریان بتواند از نامزدی نظامی در انتخابات دفاع کند. بعید هم هست که دهقان بتواند به تنهایی و بدون حمایت هیچ کدام از جناحهای سیاسی سودای ریاست جمهوری داشته باشد. در این شرایط باید دید که گام بعدی این سردار چیست؟ آیا او کاندیدای پوششی است و باید منتظر کاندیدای اصلی بود یا آن که قرار است در هفتههای آینده حمایتهای سیاسی قدرتمندی از دهقان صورت بگیرد؟ یک احتمال مهم دیگر که نباید از نظر دور داشت این است که چند نامزد نظامی در عرصه انتخابات سال آینده حاضر باشند و حضور حسین دهقان بخشی از یک رقابت بزرگتر است که در آن چند نامزد نظامی به رقابت برای رسیدن به پاستور مشغولند.
از سوی دیگر به نظر میرسد که جامعه تا به اینجا رفتاری کمی متفاوت با پیشبینی علی مطهری در پیش گرفته است. علی مطهری پیشبینی کرده است مردم از ریاستجمهوری نظامیان استقبال نمیکنند. او اما نگفت که آیا این عدم استقبال را با حضور در پای صندوقهای رای نشان میدهند یا خیر! انتخابات ۱۴۰۰ از پس کم مشارکتترین انتخابات تاریخ جمهوریاسلامی در سال ۹۸ میآید، لذا شاید بتوان پیشبینی کرد که برخی جریانها به همین مشارکت کم دل بستهاند تا بلکه بتوانند اینگونه کاندیدای خود را روانه پاستور کنند.