
دیدارنیوز ـ آرش بزرگمهر: ماجرا یک دودوتا چهارتای ساده است: فرض کنید میخواهید به فرزندتان بگویید زمانی در ایران ژیان سوار میشدید. بعد میخواهید توضیح بدهید ژیان چیست و از کجا آمده و غیره. آیا برای سادهترشدن این کار، منبعی سراغ دارید یا باز هم باید دست به دامان اینترنت شوید که نشان دهید ژیان چهجور ماشینی است؟ راه دوری نروید، همین پیکان فکسنی وطنی که زمانی برای خودش کیابیایی داشت و آنها که دستشان به دهانشان میرسید و میتوانستند مثلا پیکان استیشن بخرند، اجازه داشتند سر سبیل شاه، نقاره بزنند. اگر بخواهید پیکان استیشن را توی این روزگار برای فرزندتان توصیف کنید به تبعید با اعمال شاقه میماند، اما در کشورهای دیگر، آنجا که صنعت اتومبیلسازی فقط به واردات خلاصه نمیشود، جایی که گنجشک را رنگ نمیکنند و جای قناری، به قیمت صد میلیون تومان به خورد مشتری نمیدهند، هر ماشین ریشهداری میتواند صاحب یک تاریخ باشد، چیزی شبیه اثر انگشت که منحصرا در اختیار همان ماشین است و امضای کسانی است که آن را خلق کردهاند و تومنی یک عباسی با بهترین کپیهای جهان توفیر دارند.
مثلا «کوروت» را در نظر بگیرید که یکجورهایی جزو محبوبترین ماشینهای آمریکایی است و هنوز هم هواداران خاص خودش را دارد. این ماشین آنقدر محبوب است که در مجموعه فیلمهای سریع و خشن، خاصه در قسمتهای اول و دوم، باز هم تجلیگر رویای آمریکایی بود و وین دیزل، حاضر نبود پشت هیچ ماشین دیگری بنشیند مگر یک کوروت هشت سیلندر که آسفالت را میکَند و چرت جاده را پاره میکرد. حالا اگر کسی بخواهد درباره تاریخچه این ماشین و چیزهایی فراتر از آمار و ارقام و حجم موتور و نکاتی از این دست، مطلبی بخواند کافی است کتاب کوروت را که اخیرا منتشر شده بخرد، والسلام.
کتاب کوروت در بیش از ۳۰۰ صفحه منتشر شده است و تقریبا تاریخ کاملی است از آنچه بعد از جنگ جهانی دوم در آمریکا، در حوزه صنعت ماشین رخ داد، به انضمام عکسهای بسیاری از ماشینهای مختلف، در انواع سبکهای شگفتانگیز از اسپرت گرفته تا لوکس و غیره. این کتاب به خواننده میگوید که نمادهای آمریکایی مانند فورد موستانگ یا فورد جیتی و فورد تاندربرد را فراموش کنید، چون قبل از همه آنها «وِت» بوده که تبدیل به نماد ماشینهای آمریکایی شده است. شورولت کوروت که آن را وت هم مینامند انگار نامش عجین شده با همان شعار معروفی که از دهه ۱۹۶۰ در آمریکا ورد هر زبانی شد: هر چیزی ممکن است. بله، با داشتن یک موتور هشت سیلندر پرقدرت که بسیاری از خصوصیات ماشینهای طراز اول جهان را دارد، میتوانید بگویید هر چیزی ممکن است.
در همین کتاب که نویسندهاش مایک مولر است و ۴۰ پوند هم قیمت دارد، میخوانید که در ۱۹۵۳، وقتی اولین مدل این «ماشین اسپرت آمریکایی» راهی بازار شد چندان با استقبال مواجه نشد و نزدیک بود که از فهرست تولیدات جنرال موتورز حذف شود و بسیاری بر این باور بودند دلیلش این بود که با این ماشین مثل حیوان خانگی رییس وقت بخش طراحی جنرال موتورز، هارلی ارل، رفتار شده بود؛ و بعدها که زورا آرکوسدونتوف، مهندس ارشد طراحی به این تیم اضافه شد، کسی که بهتر از هر کسی وت را میشناخت، این ماشین بار دیگر جان گرفت و محبوب شد. این کتاب تاریخِ ۶۰ سال حضور کوروت در بازار پر رونق خودرو در جهان است و در نوع خودش- چنین کتابهایی- تقریبا کمنظیر است.
حالا فرض کنید قرار باشد درباره پیکان یا هر ماشین خاطرهانگیز دیگری در ایران کتابی نوشته شود، کتابی مستند که مو لای درز اطلاعاتش نرود، سفارشی نباشد و نشان دهد که زمانی همین پیکان خندهدار، رویای هر ایرانی بود و میتوانست به جایی برسد که... بگذریم. ما در این حوزه هم حرفی برای گفتن نداریم، درست همانقدر که در حوزه تاریخ شفاهی ضعیفیم و برایمان مهم نیست به جمعآوری خاطراتی کمر همت بندیم که چندنفر بیشتر از آن اطلاع ندارند. بگذریم از اینکه غم نان اینقدر کریه است که کتاب و کتابخوانی، دیگر پس حرف است.
اگر دلتان خواست اطلاعات تکمیلی درباره کتاب کوروت را در نشانی: https://www.amazon.com/Complete-Book-Corvette-Every-Model/dp/0760365210/ref=sr_1_1?dchild=1&keywords=The+Complete+Book+of+Corvette&qid=1605133844&s=books&sr=1-1
بخوانید.