دیدارنیوز: به سنت هر هفته «دیدار» چند محصول فرهنگی را معرفی میکند که میتواند آدینه خوبی برای شما رقم بزند. ببنید و بخوانید و بشنوید! آدینهتان پر از دیدار!
خیلی از ما در خیالپردازیهایمان به این فکر میکنیم که اگر فلان اتفاق تاریخی نیافتاده بود، چهطور مسیر سرنوشت کشورها ممکن بود عوض شود. اگر جنگها و فتح و فتوحات خاص به شکلی که تجربه شدند، اتفاق نیفتاده بودند حتما شکل نقشه جغرافیای سیاسی و اجتماعی جهان شکل دیگری بود و آدمها جور دیگری زندگی میکردند. سریال شگفتانگیز «ساکن برج بلند» (The Man in the High Castle) با همین ایده پیش رفته و جهانی را تصویر کرده که در آن متحدین پیروز جنگ جهانی دوم بودهاند و در نتیجه آن کل جهان بین آلمان نازی و امپراتوری ژاپن تقسیم شده است. در این جهان موازی آلمان و ژاپن ایالات متحده را به دو بخش تقسیم کردهاند و در این تقسیمبندی ساحل شرقی در دست آلمانها و ساحل غربی در دست ژاپنیهاست. ماجرای سریال از سال ۱۹۶۲ آغاز میشود و داستان شخصیتهایی را دنبال میکند که سرنوشتهایشان با پیدا شدن فیلمهای خبریای به هم پیوند میخورد که در آنها نشان داده میشود متفقین در سال ۱۹۴۵ پیروز جنگ جهانی بودهاند. عنوان این سریال هم به آدم عجیبی مربوط میشود که همه معتقدند سازنده این فیلمهاست. داستان وقتی عجیبتر و جذابتر میشود که یکی از کاراکترها میتواند به جهانی موازی (یعنی جهان ما) سفر کند و پیامدهای شکست آلمان نازی را از نزدیک ببیند. این سریال زیبا و دیدنی از روی رمان فیلیپ کی. دیک با همین نام ساخته شده است. این سریال اولین بار سال ۲۰۱۵ توسط آمازون پرایم پخش شد و سال قبل به پایان رسید. فصل اول این سریال امتیاز بالای ۹۵ درصد را از منتقدان سختگیر راتنتومیتوز گرفت.
بعضی کتابهای هستند که آدم از خواندشان سیر نمیشود و میتواند آنها را بارها و بارها بخواند و هر وقت دلش تنگ شد ورقشان بزند و چند سطریشان را بالا بخواند تا دلش باز شود. ماهی بزرگ دانیل والاس دقیقا همچین کتابی است. داستان این رمان سرگذشت جوانی به اسم ویلیام بلوم را روایت میکند که بر بستر مرگ پدرش حاضر شده و سعی دارد تا خاطراتی از پدرش را به یاد بیاورد تا بالاخره بفهمد پدرش واقعا که بوده. او که همیشه پدرش را مردی چاخان و دروغگو میدانسته رفتهرفته با مرور ماجراهایی که پدرش در کودکی از زندگی خودش برای او تعریف کرده متوجه قصهپردازیهای او میشود. در این رمان کوتاه و زیبا با برداشتهایی از اودیسه هومر، اولیس جیمز جویس و داستانهای بلند آمریکایی روبهرو میشویم. این رمان که تیم برتون کارگردان بزرگ آمریکایی هم فیلمی از روی آن ساخته، با ترجمه احسان نوروزی توسط نشر چشمه منتشر شده است. در بخشی از کتاب میخوانیم: «فواید پدرم در جوانی کم نبود و داستانهایی که حتا تا به امروز هم در این باره گفته میشود به شمارش درنمیآید. ولی شاید ستایشانگیزترین وظیفهاش رویارویی با کارلِ غول بود، چون با این کار واقعا زندگیاش را به خطر انداخت. کارل قدی به بلندی دو نفر داشت، عرضی به اندازه سه نفر و قدرتی به قدر ده نفر. صورت و بازوهایش زخمهایی از یک زندگی وحشیانه داشت، زندگیای که بیشتر به زندگی حیوانات میمانست تا انسانها».
بیبروبرگرد جان سورمن ساکسیفوننواز بریتانیایی یکی از نوابغ زنده موسیقی جاز است که تجربه خود در موسیقی را از اواسط دهه ۱۹۶۰ آغاز کرده است. او پس از همکاری با موزیسینهای مطرحی مانند مایک وستبروک و گراهام کولیر اولین آلبوم خود را در سال ۱۹۶۸ روانه بازار کرد. یک سال بعد با دو نوزانده آمریکایی یعنی بار فیلیپس (نوازنده بیس) و استو مارتین (درامنواز) گروه خود با نام تریو (The Trio) را راه انداخت و با همکاری آن دو آلبومهای بسیاری را ضبط کرد. سورمن تا حالا دو بار در سالهای ۱۹۹۳ و ۲۰۱۳ برنده جایزه مهم اسپلمان پریزن در بخش جاز شده است. آخرین آلبوم او با نام «رشتههای نامرئی» (Invisible Threads) در سال ۲۰۱۸ منتشر شده که گوش دادن به آن را در این آخر هفته پاییزی توصیه میکنیم.