دیدارنیوز ـ سه ماه بعد از تصميم دولت ايالات متحده امريكا براي خروج از برجام و برقراري مجدد تحريمهاي يكجانبه امريكا عليه ايران در ماه جاري كه براساس برجام تعليق شدهبود، گمانهزنيها در مورد توافق هستهاي ٢٠١٥ و آينده آن، را دوباره به يكي از سوژههاي اصلي محافل ديپلماتيك جهان بدل كرده است. به جز در ايران، كه مساله تحريمها و در نتيجه بخشي از مسائل معيشتي، اقتصادي و تجاري كشور با برجام گره خورده است، آينده صنعت هستهاي كشور و روابط ايران با غرب مستقيما با برجام مرتبط است. اما رسانهها، كارشناسان و دولتمردان ايراني تنها كساني نيستند كه در مورد برجام و آينده آن اظهارنظر ميكنند. در كشورهاي مختلف درگير در پرونده هستهاي ايران، بسياري تحليلگران و كارشناسان همچنان مشغول گمانهزني و اظهارنظر در مورد برجام هستند. مارك فيتزپاتريك، ديپلمات پيشين امريكايي و تحليلگر ارشد مسائل هستهاي، از جمله كارشناسان امريكايي هوادار برجام بود كه بارها در رسانهها از اين توافق حمايت كرده است.انتشار گفتوگو با اين تحليلگر مسائل هستهاي و ديپلمات پيشين امريكا، با هدف آشنايي با نظرات كارشناسان مختلف در مورد مساله برجام و آينده روابط جمهوري اسلامي ايران و ايالات متحده امريكا صورت ميگيرد و لزوما به معناي موافقت يا تاييد تمامي ادعاها يا اظهارنظرهاي اين كارشناس نيست. در ادامه متن كامل گفتوگوي «اعتماد» با مارك فيتزپاتريك، تحليلگر ارشد مسائل هستهاي و مدير موسسه بينالمللي مطالعات استراتژيك در امريكا را مطالعه ميكنيد.
ژانويه سال جاري دولت امريكا اعلام كرد قصد دارد از برجام خارج شود، ارديبهشتماه عقبنشيني خود را عملي كرد و از ماه جاري تحريمهاي لغوشده بر اثر برجام را از سر گرفت. فكر ميكنيد در طول شش ماه گذشته اين رفتار تا چه حد به نفع امريكا تمام شده است؟ انگيزه اصلي پشت اين تصميم چه بود و تاكنون ايالات متحده تا چه اندازه به اهداف خودش نزديك شده يا نزديك ميشود؟
خروج از برجام يك اشتباه بسيار بزرگ از سوي دولت امريكا بود. برجام عملا يك توافق موفق و در حال اجرا از سوي ايران بود. حزب جمهوريخواه امريكا از ابتدا به مذاكرات مربوط به اين توافق و بعدا توافق منعقد شده، علاقهاي نداشت. جمهوريخواهان معتقد بودند كه يك توافق با ايران بايد ديگر مسائل مرتبط و نگرانيهاي مربوط به ايران را هم در بر بگيرد. من تصور ميكنم كه رويكرد سختگيرانه ترامپ باعث شده است كه ايران بخشي از فعاليتهاي خود را كه باعث نگراني امريكاييها ميشد، كاهش دهد: تعداد آزمايشهاي موشكهاي بالستيك ايران كاهش يافتهاند، رفتار نيروهاي دريايي ايران [بنا به ادعاي امريكا] در مزاحمت غيرحرفهاي براي ناوهاي امريكايي كاهش يافته است. اما مسائلي مانند اقدامهاي ايران در سوريه و يمن، همچنان باعث نگراني دولت امريكا ميشود. با وجود چنين تغييراتي، همچنان دولت ترامپ به ندرت حاضر ميشود كه تغييرات مثبت را در رفتار ايران عملا تاييد كند. در واقع به نظر ميرسد هر چند سياست اعلامي دولت دونالد ترامپ، تغيير رفتار دولت ايران است، اما انگيزه اصلي و آنچه در عمل ميبينيم، پيگيري هدف تغيير نظام يا Regime Change در ايران به نظر ميرسد.
اتحاديه اروپا و كشورهاي عضو اين اتحاديه ادعا ميكنند كه برجام يكي از ستونهاي نظام عدم اشاعه بينالمللي و يكي از لازمههاي امنيت اروپا است. آيا دولت ترامپ اين نگرانيها را (عدم اشاعه هستهاي و امنيت اروپا) در محاسبات خود براي تصميم به خروج از برجام در نظر گرفته است؟
دولت ترامپ قاعدتا بايد مزيتهاي برجام در مورد عدم اشاعه هستهاي را در نظر ميگرفت و در عين حال براي تصميمگيري در اين توافق به امنيت اروپا و خاورميانه هم توجه ميكرد. متاسفانه به نظر ميرسد كه هيچ يك از اين عوامل سازنده و مثبت جايگاهي در تصميم دولت براي عقبنشيني از برجام نداشتند. واضح بود كه ترامپ از پاييز سال گذشته تصميم قطعي خود را بدون در نظر گرفتن هيچ تحفظي گرفته است، تغييراتي كه در تيم ارشد سياست خارجي او رخ داد هم در همين راستا بود و ورود تندروهاي ضدايراني مانند جان بولتون و مايك پمپئو به دولت، براي تقويب همين گرايش اتفاق افتاد.
اگر امنيت اروپا، خاورميانه و عدم اشاعه هستهاي انگيزه اين تصميم نبود، دقيقا چنين تصميمي با در نظر گرفتن نفع و خواست چه كساني اتخاذ شده است؟
منافع برخي كشورها در محدوديتهاي بيشتر براي ايران است. اگر فرض كنيم كه نتيجه خروج امريكا از برجام اين باشد كه توافق جديدي شكل بگيرد كه همزمان با محدود كردن توانايي ايران در توليد مواد شكافپذير كه قابليت استفاده در سلاحهاي اتمي دارند، بتواند جلوي تواناييهاي موشكي بالستيك ايران را در توليد ابزار حمل چنين سلاحهاي فرضي بگيرد، آنگاه قطعا همه كشورهايي كه ممكن است نسبت به احتمال دستيابي ايران در آينده به سلاحهاي هستهاي نگراني داشتهباشند، منتفع ميشوند. اما چنين سناريوي ايدهآلي در نتيجه روند تحولات كنوني، كاملا غيرواقعي به نظر ميرسد. خيلي بعيد است كه ايران حاضر باشد تحت فشار و در شرايطي كه ترامپ يك توافق ديگر را نقض كرده است، محدوديت تازهاي بپذيرد.
آيا در ايالات متحده مخالفت جدي و قابل توجهي با اقدام دولت در مورد برجام وجود دارد؟
تصور ميكنم تعداد امريكاييهايي كه با تصميم ترامپ در مورد عقبنشيني از برجام و از سرگيري تحريمها مخالف باشند، بيش از نيمي از مردم امريكا باشند. اما واقعيت اين است كه به دليل برخي از اتهامات وارد به ايران كه از سوي ما غيرسازنده ارزيابي ميشود، دفاع از ايران سخت ميشود، مسائلي مانند بازداشت شهروندان امريكايي يا حمايت از دولت بشار اسد كه متهم به استفاده از سلاحهاي شيميايي است يا اتهامات مربوط به انتقال سلاح براي گروههايي همچون حزبالله يا حوثيهاي يمن، كار دفاع از ايران را مشكل ميكند .
آيا هيچ امكان عملي يا حقوقي وجود دارد كه چنين مخالفتي باعث عقبنشيني دولت از تصميمش شود؟
به تصور من هيچ شانسي در شرايط كنوني وجود ندارد كه دولت امريكا تصميم خود در مورد برجام را تغيير دهد. اما اگر حزب دموكراتيك بتواند دوباره سال ٢٠٢٠ به كاخ سفيد راه پيدا كند؛ رويدادي كه به نظر امكانپذير ميرسد، آنگاه سياست مذكور تغيير خواهد كرد. اميدواري من اين است كه ايرانيها تا آن زمان منتظر بمانند و دست به كاري نزنند كه باعث فسخ برجام شود.
گروهي از ناظران تصور ميكردند كه مذاكرات برجام ميتواند سنگ بنايي براي يك فصل جديد از روابط تهران و واشنگتن و نقطه عزيمتي تازه در مسير همكاريهاي ميان ايران و غرب باشد. حالا كه امريكا اجراي تعهدات خود در اين توافق را متوقف كرده است، تصور ميكنيد چنين بختي براي گسترش همكاريها و گفتوگوهاي بيشتر دوباره ايجاد شود؟ آيا امكان رسيدن به توافقي بهتر از برجام كه بتواند منافع دو كشور را همزمان تامين كند، وجود دارد؟
اخيرا من و يكي از همكارانم در انديشكده انستيتو بينالمللي مطالعات استراتژيك (IISS) در مقالهاي استدلال كرديم كه كشورهاي غربي ميتوانند مذاكرات تازهاي را با ايران آغاز كنند تا در مورد عملي و حقوقي كردن دستور رهبري جمهوري اسلامي ايراني براي محدوديت موشكهاي ايران به شعاع ٢٠٠٠ كيلومتر برگزار كنند. اما واقعيت اين است كه ما هم ميدانيم امكان وقوع چنين گفتوگوهايي در فضاي سياسي جاري غيرواقعي است. بايد منتظر ماند تا امريكا سرعقل بيايد و تعهداتش را براساس برجام از سر بگيرد. آنگاه من تصور ميكنم، در صورت رعايت چنين شرايطي امكان گفتوگو براي حل و فصل نهايي نگرانيها در مورد برنامه موشكهاي بالستيك ايران هم وجود داشتهباشد.
اخيرا دونالد ترامپ در چند اظهارنظر مختلف اشاره كرده است كه آماده مذاكره با جمهوري اسلامي ايران است. فكر ميكنيد قصد داشتهباشد چه پيشنهادي به تهران بدهد؟ آيا هيچ پيشنهاد جذابي باقي مانده است كه ايران را بدون اجراي برجام به مذاكره ترغيب كند؟
ترامپ كوچكترين اشارهاي به امتياز يا پيشنهاد مثبت به ايران نكرده است. اما ميدانيم كه او هميشه توانايي غافلگير كردن و اقدامات غيرقابل پيشبيني دارد. شايد ايران بتواند او را آزمايش كند تا ببيند آيا او آمادگي دارد تا يك پيشنهاد مثبت به ايران بدهد يا نه.
اگر هيچ پيشنهاد جذاب يا مثبتي روي ميز نباشد، آنگاه ادعاي «يك توافق واقعي جديد» چيزي جز يك كلك يا مانور تبليغاتي براي پنهان كردن انگيزه اصلي امريكا در خروج از برجام است؟
دولت ترامپ هيچ نشانهاي از مصالحه يا امتيار از سوي خود نشان نميدهد، تنها امتيازي كه اكنون روي ميز است در واقع شل كردن همين تحريمهايي است كه به تازگي از سرگرفتهشدهاند. اگر تصور ميكنيد كه اين يك كلك است، من هم نميتوانم استدلالي بياورم كه بتوانم خلاف آن را اثبات كنم. اما سوال اين است كه با قبول چنين پيشنهادي آيا چيزي از دست ميرود؟
يكي از ايدههاي موجود اين است كه ازسرگيري تحريمهاي هستهاي تلاش براي تحريك كردن ايران به نقض تعهدات خودش در برجام باشد. فكر ميكنيد جمهوري اسلامي ايران چنين مسيري را انتخاب كند؟ اگر ايران هم از برجام برود و فعاليتهاي هستهاي خود را از سر بگيرد، واكنش امريكا چه خواهد بود؟
به اعتقاد من نقض تعهدات از سوي ايران يك تصميم عقلايي نيست، چونكه باعث ميشود ايران موضع برتر و دست بالاي اخلاقي خود را از دست بدهد. چنين اقدامي باعث ميشود كه اروپا و ديگر متحدان به ايران پشت كنند و حتي احتمال دارد باعث تحريك امريكا و اسراييل به اقدام نظامي عليه ايران شود. من هيچ انگيزهاي براي ايران نميبينم كه چنين اقدام تحريكآميزي انجام دهد. به نظرم گروهي از ايرانيها كه از چنين موضعي پشتيباني ميكنند، دچار واكنش احساسي شدهباشند. اميد اين است كه چنين عقلانيت و منطقي در بين رهبران ايران وجود داشتهباشد كه مسير درست را ادامه دهند.
به تصور شما سه كشور اروپايي، چين و روسيه، آنقدر توان دارند تا انگيزه ايران براي ماندن در برجام را حفظ كنند و مطالبات بحق ايران را تامين كنند؟
همه ديگر طرفهاي توافق، تعهد خود را به ماندن در برجام و حفظ آن اعلام كردهاند. واقعيت اين است كه در تعهد دولتها فعلا هيچ ترديدي وجود ندارد، آنچه مورد ترديد است ميزان ريسكپذيري كمپانيهاي خصوصي است. اينكه اين كمپانيها تا چه اندازه حاضرند ريسك از دست دادن ارتباط خود با بازار امريكا را بپذيرند، الان مساله اصلي است. تصور و پيشبيني من اين است كه تعداد كمپانيهايي كه حاضر به ادامه همكاري با ايران هستند، به اندازهاي است كه ايران را براي ادامه تعهدش به اجراي برجام راضي نگه دارد.
گفتيد كه يك دولت دموكرات سياست امريكا در برابر ايران را تغيير ميدهد، يعني فكر ميكنيد كه اجماع سياسي در امريكا در اين مورد وجود ندارد؟
بله، قطعا وجود ندارد. الان بخت بسيار زيادي وجود دارد كه يك رييسجمهور دموكرات در انتخابات ٢٠٢٠ امريكا، حدود دو سال و دو ماه ديگر به كاخ سفيد راه پيدا كند. اگر چنين تغييري روي دهد، قطعا امريكا اجراي تعهدات برجام را از سر خواهد گرفت. براي ايران ارزش دارد كه منتظر بماند تا اين اتفاق رخ دهد.
گروهي از كارشناسان استدلال ميكردند كه عقبنشيني امريكا از توافق هستهاي با ايران، بر تلاش اين كشور براي خلع سلاح هستهاي كرهشمالي تاثير منفي خواهد گذاشت. هواداران دونالد ترامپ در برابر ادعا ميكنند كه ديدار كيم و ترامپ در سنگاپور خلاف اين استدلال را اثبات كرده است. فكر ميكنيد استراتژي امريكا در برابر ايران بر آينده پرونده كره شمالي تاثيري داشتهباشد؟
نشست سنگاپور باعث ايجاد برخي اميدهاي واهي در مورد خلع سلاح هستهاي كره شمالي شد. اين اميدها كمكم با گذشت زمان رنگ باختند. الان ديگر حتي هواداران ترامپ هم نميتوانند استدلال كنند كه خروج از برجام باعث شده است تا پيونگيانگ انگيزه بيشتري براي يك توافق بهتر پيدا كند. ميان ايران و كره شمالي تفاوتهايي وجود دارد، از جمله اينكه كره شمالي منطق دروني خودش را دارد كه انگيزه اين كشور براي حفظ سلاحهاي اتمي است. هر چند فكر ميكنم عقبنشيني ترامپ از برجام، انگيزه مضاعفي به كره شمالي دادهباشد تا به ايالات متحده بياعتماد شود، اما قطعا انگيزه اصلي كره شمالي براي حفظ سلاحهاي هستهاياش، ربطي به برجام ندارد.
اثر برعكس چطور؟ پيشرفت در جبهه كره شمالي ميتواند تاثيري بر موضع ايران داشته باشد؟ فكر ميكنيد يك توافق نهايي ميان پيونگيانگ و واشنگتن، ميتواند باعث شود تهران حاضر شود بدون امتيازي در تحريمها يا بازگشت امريكا به برجام، وارد مذاكره با امريكا شود؟
قطعا اگر امريكا با كره شمالي به يك توافق نهايي برسد كه نگرانيهاي كره شمالي را برطرف كند و مطالبات اين كشور را در نظر بگيرد، آنگاه ميتوانيم انتظار داشتهباشيم كه يك مثال مثبت براي ايران ايجاد شود كه ممكن است بتواند به توافقي مرضيالطرفين با امريكا برسد. اما حقيقت اين است كه تا اين لحظه كه با شما صحبت ميكنم هيچ نشانهاي وجود ندارد كه ايالات متحده امريكا هيچ يك از نگرانيها و مطالبات كره شمالي را برآورده كردهباشد و اصولا رسيدن به توافقي با كره شمالي در زمينه خلع سلاح، بسيار غيرمحتمل به نظر ميرسد.
منبع: اعتماد/شهاب شهسواری/۲۳ مرداد ۹۷