تیتر امروز

از «جنبش مهسا» تا «ایستگاه وفاق» با علی شکوری‌راد
گفتگوی دیدارنیوز در برنامه «ایرانشهر» با دبیرکل پیشین حزب اتحاد ملت

از «جنبش مهسا» تا «ایستگاه وفاق» با علی شکوری‌راد

«ایرانشهر» در نخستین برنامه از سلسه‌گفتگوهای خود با موضوع «منافع ملی ایران» به سراغ علی شکوری‌راد، دبیرکل سابق حزب اتحاد ملت رفته و به بررسی ابعاد مفهوم «وفاق» در عرصه سیاسی امروز کشور پرداخته...
فیلترینگ و هزینه میلیاردی/ ترامپ نیامده علیه ایران اقدام کرد/ اعتراف نتانیاهو به جنایت‌های بزرگ
مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

فیلترینگ و هزینه میلیاردی/ ترامپ نیامده علیه ایران اقدام کرد/ اعتراف نتانیاهو به جنایت‌های بزرگ

این چهل و پنجمین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.

بررسی ۵۳ پرونده شوهرکشی: طلاق یا قتل؛ مسئله این است!

از این ۵۳ زن ۳۳ مورد یعنی ۶۲ درصد، داستان زندگی و دلیل مبادرت‌شان به قتل شوهر، نارضایتی از زندگی و سردی عاطفی، موانع طلاق، درگیر شدن در یک رابطه عاشقانه موازی با ازدواج و در نهایت قتل بود؛ ۲۰ شوهرکشی دیگر، اما از این قاعده پیروی نمی‌کرد و دلایل دیگری داشت.

کد خبر: ۶۰۹۴۲
۱۱:۲۹ - ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۹
زنان شوهر کش
 
دیدارنیوز- مرضیه حسینی: در خصوص شوهر‌کشی برخلاف زن‌کشی، کمتر پژوهش یا کار جدی صورت گرفته است؛ آن چه وجود دارد عمدتا نظریات روان‌شناسان است که پدیده‌های اجتماعی و ساختاری را از منظر فرد و روح و روان آدمی بررسی می‌کنند و دلایل شوهرکشی یا پدیده‌های شبیه آن را حاصل وجود امراض روانی در قاتل می‌دانند در حالی که آسیب‌های خانواده به عنوان نهادی اجتماعی می‌بایست با نگاه جامعه شناسانه هم تحلیل شوند. دکتر حسن محدثی پژوهشگر و استاد دانشگاه در گفت‌وگو با دیدارنیوز دلایل اجتماعی پدیده شوهرکشی را مورد بررسی قرار داده است. محدثی در ابتدا به بستر‌های اجتماعی شکل‌گیری تعارض‌ها و تضاد‌ها بین زوجین ایرانی و همچنین دلایل از دست رفتن حس عاشقانه اولیه و منجر به ازدواج بین زن و مرد می‌پردازد و در ادمه روند شکل گیری احساس نفرتِ منتهی به قتل در بین زنان شوهرکش را با واکاوی ۵۳ پرونده شوهرکشی بررسی می‌کند.
 
برای مشاهده فیلم کامل این گفتگو در آپارات از لینک زیر اقدام کنید
 

 زن ایرانی چگونه مدرن می شود
حسن محدثی در ابتدا با اشاره  به وجود تنش ها و تعارضاتی بی شماری که دامن گیر خانواده سنتی ایرانی شده گفت خانواده متعارف ایرانی امروزه در حال جایگزین شدن با اشکال جدیدی از خانواده است و خانواده سنتی به سمتی می‌رود که امکان تشکیل و تداوم آن دیگر وجود ندارد. ظهور این اشکال جدید در حالی که بستری برای آموزش انگاره‌های جدید وجود ندارد به شکل‌گیری تعارضات شدید در در درون خانواده منجر شده است. بخشی از این تعارضات که به روابط میان زن و مرد بر می‌گردد و شوهر‌کشی یکی از پیامدهای حل نشدن این تعارضات است، مربوط به ظهور زن مدرن ایرانی به ویژه شهرنشین است. متاثر از تغییرات جامعه ایران از جهان مدرن، زن ایرانی شهرنشین به ویژه در کلانشهر‌ها در یک وضعیت برزخی قرار گرفته، به این معنا که امکانات و ابزار مدرن این امکان را برای زن ایرانی فراهم کرده که به شکل گسترده ای با مردان متعددی در ارتباط باشد. در حالی که زن پنجاه سال پیش چنین امکانی نداشت و ارتباطی اگر بود، محدود و کنترل شده بود. فردگرا شدن زن، ویژگی دیگر زن امروزی ایرانی است. زن ایرانی در دنیای امروز به خواسته‌ها و امیالش توجه می‌کند و مانند زن سنتی نیست که هیچ فردیتی نداشت و خود را فقط در اختیار خانواده قرار می‌داد، فرهنگ ۵۰ سال پیش فرهنگ جمع‌گرایانه بود و زن‌ها می‌بایست در خدمت شوهر و بچه‌ها می‌بودند، نهایت افتخار یک زن این بود زنی خوب برای شوهر و مادری خوب برای بچه‌هایشان باشند، آن‌ها خود را با بچه‌ها و همسرشان تعریف می‌کردند و هویت مستقلی برای خود قائل نبودند. 

محدثی افزود: ویژگی سومی که دنیای مدرن برای خانواده ایرانی ایجاد کرده این است که زوجی که ازدواج می‌کند، تا حد زیادی از نظارت خویشاوندی و مداخله مثبت والدین و فامیل در حل مشکلات و تنش ها دور هستند، امروزه خود فرد در محور انتخاب‌ها ایستاده است و زوجین عمدتا نومکان هستند و حتی به لحاظ مکانی هم از والدین و گروه خویشاوندی به دور هستند و در نتیجه والدین نمی‌توانند در حل مسائل زوجین کنارشان باشند. همچنین به دلیل تغییرات فرهنگی و ارزشی حتی اگر والدین به مسائل ورود کنند، این کار دخالت تصور می‌شود.
 
زنان شوهر کش

 عشق می میرد و دوست داشتن جایگزینش نمی شود
حسن محدثی در ادامه بحث خود به مساله عشق و بحرانی که در زندگی زوجین چند سال پس از ازدواج ایجاد می‌شود اشاره کرد و گفت: معمولا عشق نقطه آغاز ازدواج است، عشق اما امر کوتاه مدتی است و به علاوه از آن جا که رابطه میان زوجین نوعی رابطه اجتماعی واجد صمیمیت است، ویژگی‌های یک رابطه اجتماعی را نیز داراست. صمیمیت بین زوجین در طول زندگی مشترک آرام آرام رنگ می‌بازد. مگر اینکه زوجین در تلاش باشند که از رابطه خود پاسداری کرده و دائما یکدیگر را خشنود کنند، اما هیچ کدام از ما چنین آموزشی ندیده‌ایم و نمی‌دانیم در زندگی مشترک چگونه باید همسرمان را خوشحال کنیم و یا چقدر باید مسئولیت پذیر باشیم اغلب ما در دوران نامزدی همه تلاشمان را برای عشق دادن و خشنود کردن طرف مقابل انجام می‌دهیم، اما بعد از عقد گویا همه چیز فروکش می‌کند و آرام آرام حالتی پیش می‌آید که انگار طرفین به هم آویزان‌اند و دیگر نیازی نیست که یکدیگر را خشنود کنند. این بی توجهی به خشنودی طرفین و بی توجهی به پاسداری از رابطه در نهایت به سردی عاطفی منجر می شود زیرا وقتی عشق می‌میرد، دوست داشتن جایگزین آن نمی‌شود.

محدثی در ادامه این بحث که چگونه یک عشق آتشین به رابطه‌ای سرد تبدیل می‌شود گفت: رابطه عاطفی و صمیمی مراحلی را طی می‌کند و این امکان هست که طی این مسیر، آن رابطه پر از عشق آغازین به تدریج به رابطه‌ای خصمانه و نفرت‌انگیز بینجامد و یا دست کم به رابطه بین دو غریبه یا هم جواری غریبه‌ها تبدیل شود.یعنی دونفری که آن همه به بودن در کنار هم مشتاق بودند، حالا مانند دو غریبه فقط همدیگر را تحمل می‌کنند، این سبک همجواری غریبه‌ها در میان زوجین ایرانی بسیار رایج است. 

 از سردی عاطفی تا ورود به رابطه عاشقانه حین تاهل
حسن محدثی در ادامه تحلیل خود در خصوص ارتباط میان اختلافات زناشویی و شوهرکشی به مساله عدم رضایت در بین زوجین و واکنش زنان شوهرکش به تداوم این نارضایتی ها اشاره کرد و گفت: سردی عاطفی، خلاء عاطفی ایجاد می‌کند. در حالی که یکی از مهم‌ترین دلایل مبادرت افراد به ازدواج برآورده کردن نیاز عاطفی و جنسی است، سردی عاطفی زوجین را از برآوردن این دو نیاز اساسی محروم می‌کند. وقتی سردی عاطفی پیش می‌آید، افراد به دنبال پر کردن این خلاء و برآوردن نیاز‌های خود از طریق ارتباطات دیگری برمی‌آیند، زن (تاکید بر زن به این دلیل است که موضوع مورد بحث شوهرکشی است) این امکان را دارد که وارد ارتباطات متعدد شود مثلا از طریق مجازی با مردان زیادی دوست و یا در فضای بیرون در دانشگاه، خیابان، تاکسی و ... با مردان متعدد وارد ارتباط شود و چون خلاء عاطفی دارد ممکن است در یکی از این ارتباطات ناخواسته وارد یک رابطه عاشقانه شده و پدیده رابطه عاشقانه حین تاهل اتفاق بیفتد. واکنش زنان در چنین موقعیتی متفاوت است، بخشی از زنان بدون مشکل می‌توانند در این رابطه باقی بمانند، یعنی هم رابطه عاشقانه با مرد دیگری داشته باشند و هم رابطه با شوهرشان را حفظ کنند، اما بخشی از زنان این گونه نیستند لذا دچار تضاد روانی شدید می‌شوند. به نحوی که گویی دو نیرو از دو سوی مخالف او را می‌کشد و وجودش را پاره پاره می‌کند، این یک وضعیت غیرقابل تحمل برای زن است.
 
این زن همچنین در کنار تضاد روانی، دچار تضاد اجتماعی نیز می‌شود یعنی، چون درگیر دو نوع رابطه است، به لحاظ اخلاقی، شرعی، عرفی و قانونی به شدت تحت فشار و همچنین در معرض تهدید است، زیرا ممکن است کسانی از رابطه دوم او مطلع شده و یا شوهرش از قضیه باخبر شود.وقتی زنی که دیگر آن زن سنتی گذشته نیست و فردگرا شده، در این موقعیت قرار می‌گیرد به اولین چیزی که فکر می‌کند جدایی برای رسیدن به آن رابطه عاشقانه حین تاهل است. برای طلاق، اما موانعی بر سر راه او وجود دارد، زن ایرانی برای طلاق با ۳ مانع جدی مواجه است؛ مانع حقوقی یعنی زن حق طلاق ندارد، مانع اقتصادی یعنی اگر طلاق هم بگیرد نمی‌داند پس از آن زندگی‌اش را چطور ادامه دهد، و در نهایت مانع اجتماعی، یعنی عرف و محیطی که زن در آن زندگی می‌کند به او این حق را نمی‌دهد که مبادرت به طلاق کند، هیچ دادگاهی در ایران نمی‌پذیرد که زنی بگوید طلاق می‌خواهم، چون دیگر شوهرم را دوست ندارم و عاشق مرد دیگری شده ام.

مانع بعدی طولانی بودن روند طلاق است؛ روندی که ممکن است سال‌ها طول بکشد در حالی آن زن در همان زمان نیاز به رهایی از آن موقعیت خطرآفرین دارد، بنابراین زن در موقعیتی قرار دارد که قدرت عقلانیت برای تصمیم گیری درست تضعیف شده، گروهی از زنان که در این موقعیت قرار می‌گیرند وقتی راه حل طلاق را امتحان می‌کنند و به نتیجه نمی‌رسند، سرانجام با مردی که با او رابطه عاشقانه دارند نقشه‌ای طراحی کرده و شوهر را حذف فیزیکی می‌کنند.
 
مصاحبه با ۵۳ زن شوهرکش

محدثی در خصوص کاربست نظریه فوق در پرونده‌های شوهرکشی مورد پژوهش گفت: ما مبتنی بر نظریه فوق با ۵۳ زن شوهرکش در زندان مصاحبه کردیم. از این ۵۳ زن ۳۳ مورد یعنی ۶۲ درصد، داستان زندگی و دلیل مبادرت‌شان به قتل شوهر، نارضایتی از زندگی و سردی عاطفی، موانع طلاق، درگیر شدن در یک رابطه عاشقانه موازی با ازدواج و در نهایت قتل بود؛ ۲۰ شوهرکشی دیگر، اما از این قاعده پیروی نمی‌کرد و دلایل دیگری داشت؛ مثلاً چند مورد از آن ۲۰ مورد، بر اثر یک درگیری ناگهانی و موقتی رخ داده بود که زن بدون قصد قبلی بر اثر بالا گرفتن درگیری شوهر خود را کشته بود. حتی موردی بوده که زن و شوهر یکدیگر را بسیار دوست داشتند، ولی درگیری منجر به قتل شده بود.

چند مورد دیگر دلیل قتل، آزار و اذیت شدید زن و بچه توسط مرد بوده به عنوان مثال در چند مورد پدری به اصرار قصد تجاوز به دختر خود را داشته در نهایت مادر و دختر با همکاری هم مرد را می‌کشند. در چند مورد دیگر زنی به دلیل خیانت‌های مکرر مرد با همکاری اطرافیانش که در جریان ماجرا بودند شوهرش را به قتل رسانده بود. ما علاقمند بودیم پرونده‌های بیشتری را مطالعه کنیم، اما علی‌رغم اینکه کار ۸ سال طول کشید به دلیل عدم همکاری و گاه وجود نگاه امنیتی به مساله پژوهش، پرونده‌های بیشتری در اختیار ما قرار نگرفت.

قتل‌ها نقشه و طراحی داشتند
حسن محدثی در خصوص الگو‌های شوهرکشی گفت: در همه موارد به دلیل قدرت بدنی کمتر زن نسبت به مرد، قتل‌ها طراحی داشتند، مثلا اغلب از سم و یا مسمومیت دارویی برای بی‌هوشی و سپس قتل استفاده می‌شد، مگر در مواردی که قتل ناگهانی و در اثر درگیری رخ داده باشد مانند فرو کردن چاقوی آشپزخانه در قلب مرد، یا موردی که زن مارمولک در غذای شوهر می‌ریزد، اما می‌بیند اثری نداشته و با کلنگ مرد را می‌کشد.

محدثی در پاسخ به این سوال که قتل معمولا در سال چندم زندگی رخ داده نیز گفت: فرضیه ما این بود که سردی عاطفی در سال اول زندگی مشترک رخ نمی‌دهد و معمولا از سال پنجم به بعد نمایان می‌شود، مطالعات ما این فرضیه را تایید کرد و قتل‌ها جز در یک مورد، همه بعد از سال ۵ زندگی و در موردی در سال ۲۰ یا ۳۰ زندگی مشترک رخ داده بود. وی افزود: در خصوص سطح سواد و طبقه هم اینگونه نبود که زنان شوهرکش بی‌سواد بوده باشند، یک مورد حتی تحصیلات عالیه داشت و زن فرهیخته‌ای بود.

بذر عشق و نهال نفرت
حسن محدثی در خصوص تعارضات خانوادگی منجر به قتل گفت: بخشی از دلایل تبدیل شدن عشق اولیه در بین زوجین به نفرت و در نهایت مبادرت به قتل، به مساله فقدان توانایی برای پاسداری از رابطه و حفظ پویایی آن بر می‌گردد. بخشی دیگر، اما به موقعیت‌های تعارض آفرینی که جهان اجتماعی ما در ایران به وجود آورده باز می‌گردد به این معنا که وقتی شما از یک طرف تمام امکانات جدید برای حضور در طیفی از روابط گوناگون به فرد می‌دهید، اما به او می‌گویید حق ندارد با نامحرم رابطه داشته باشد او را در یک وضعیت برزخی قرار داده‌اید؛ زیست در جهان مدرن تمام امکانات ایجاد رابطه را در اختیار فرد یا یک زن قرار می‌هد، اما از سوی دیگر فقه، عرف، حقوق و قوانین ما این رابطه را ممنوع می‌کند، اینجا جامعه شناس نمی‌تواند مثل یک معلم اخلاق حرف بزند و دائماً توصیه کند که اخلاقی باشید یا تقوا پیشه کنید، زیرا حدود مقاومت افراد در مقابل نیاز‌ها و خواسته‌هایشان یکسان نیست، در نتیجه مقاومت برخی از افراد شکسته می‌شود و او به دنبال رفع نیازهایش می‌رود. 
 
طلاق بهتر از قتل
محدثی در خصوص راه‌های کاستن از آمار شوهرکشی به اصلاح بستر قانونی و اجتماعی آن اشاره کرد و گفت: تابو بودن طلاق در نزد بسیاری از خانواده‌ها و عدم حمایت از دختر مطلقه‌شان به عنوان مثال خودداری از پذیرش فرزند یا فرزندان زن و نادیده گرفتن حق مادری او سبب می‌شود که زن از این فرصت برای رهایی محروم شود بنابراین آگاه شدن خانواده‌ها نسبت به پیامد‌های مانع تراشی برای طلاق و همچنین دادن حق طلاق به زنان هم از جانب قانون و هم مردان می‌تواند مانع پدیده شوهرکشی شود.

محدثی ادامه داد: به زنان نیز توصیه می‌ کنم حق طلاق را بگیرند و بدانند که یک رابطه عاشقانه و عاطفی زمان‌مند و تاریخ دار است، در دنیای مدرن که همه چیز از جمله آدم‌ها مدام در حال تغییر هستند و بسیاری اوقات تغییرات واگرایانه است، دو فردی که الان با هم خشنود هستند معلوم نیست ۱۰ سال بعد هم همین طور باشند. مخصوصا اینکه ازدواج‌ها در ایران اغلب در شرایطی رخ می‌دهد که افراد نمی‌توانند شناخت درستی از هم داشته باشند.
 
طلاق در دین ما یک راه حل عقلانی است

محدثی در آخر در خصوص پیامد‌های دشواری طلاق در ایران گفت: در دین ما طلاق یک راه عقلانی برای خانواده‌هایی است که دچار معضل هستند، درست است که طلاق عواقب و عوارضی دارد، اما مطمئنا از قتل بهتر است. قتل هم جان مقتول را می‌گیرد و هم زندگی زنی که شوهرش را کشته نابود می‌کند، به همراه داشتن یک وجدان گناهکار، سال‌ها زندان و سرانجام اعدام در انتظار چنین زنی است. به لحاظ فرهنگی نیز تفکری که می‌گوید زن با لباس سفید به خانه شوهر می‌رود و باید با کفن سفید خارج شود بسیار غیر انسانی است، چون ممکن است این زن در یک رابطه‌ای قرار داشته باشد که رنج بکشد، در بسیاری از این رابطه‌ها زنان کتک می‌خورند و آزار می‌بینند، اما تحت فشار فرهنگی مجبورند تحمل کنند.

وی افرود: حتی اسلام هم بر اساس فهمی که من دارم با این امر موافق نیست، در داستان زندگی زید و زینب آمده این دو با هم مشکل داشتند، با اینکه پیامبر دوست نداشت طلاق بگیرند، ولی سرانجام، چون آن رابطه مطلوب نبود، طلاق صورت گرفت. در صدر اسلام طلاق این قدر دشوار نبود و با آبرو و حیثیت قبیله پیوند نداشت، این سنت‌ها و عرف ما است که حتی علیه دین عمل می‌کند و متأسفانه به نام دین هم تمام می‌شود و چهره دین را خراب می‌کند.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی : ۰
غیر قابل انتشار : ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۳۰ - ۱۳۹۹/۰۲/۲۱
0
0
درود بر استاد عزیزم دکتر محدثی و تشکر از دیدارنیوز وخانم حسینی به دلیل انتخاب های خوب و دغدغه مندشان
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۳۹ - ۱۳۹۹/۰۲/۲۱
1
3
چقد زنها بدبختن تواین خراب شده
چرا اینقدر باید طلاق گرفتن سخت باشه که مجبور نشن باکشتن شوهربراهمیشه خودشون بدبخت کنن بابا زوری که نمیشه زندگی کرد
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۷:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۲/۲۱
0
1
ازدواج وطلاق در ایران به حدی دارای مناسک هست و دشواره که ادم ترجیح میده ازدواج نکنه. ازدواج همیشکی در ماهیتش ترسناکه واقعا رابطه و احساس نمی تونه برای همیشه یک طور و ثابت بمونه اما توایران اگر از رابطه یا زندگی به هردلیلی ناراضی باشی وخسته بشی مجبوری ادامه بدی مخصوصا اگر زن باشی. این اجبار داغونت میکنه اینکه به خاطر بی پناهی یا انگ مطلقه بودن یا بچه مجبور باشی درکنارکسی که دوستش نداری زندگی کنی ترسناکه.
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی