در بخش دوم و پایانی گپ دوستانه با بهروز رضوی تجربیات او را شنیدیم. رضوی به صراحت گفت که هنوز بعد از این همه سال سابقه باز هم وقتی پشت میکروفون مینشیند دچار یک حس ویژه است. چیزی که او تحت عنوان تنش از آن یاد میکند. او از نسل صدا مخملیهای رادیو است. رضوی میگوید: «من هنوز که هنوز است پشت میکروفون که مینشینم گرفتار تنش هستم. هنوز که هنوز است با میکروفون مسئله دارم. خیال میکنم که خیلی من باید انواع ممیزیها را بگذرانم تا از این میکروفون قابل ارائه باشم. لحن و بیان من و فرهنگم و باورم. چون من وقتی در رسانه کاری را انجام میدهم کاری را میکنم که قبول دارم. بسیار دعوت شدم در بسیاری از برنامهها، اما یا متن این برنامه را نمیپسندیدم یا موضوع مورد قبولم نبوده یا خیلی دلبسته چنین فضایی نبودم و لذا قبول نکردم. آنهایی را که قبول کردم خیلی دوست میداشتم که قبول میکردم.» اگر علاقهمند به کار در رادیو یا در شکل کلی آن صداپیشگی هستید بخش دوم گفتگوی دیدارنیوز با بهروز رضوی نکات بسیار مهم و کاربردی دارد.
دیدارنیوز ـ در بخش دوم گپ دوستانه با
بهروز رضوی تجربیات او را شنیدیم. رضوی به صراحت گفت که هنوز بعد از این همه سال سابقه باز هم وقتی پشت میکروفون مینشیند دچار یک حس ویژه است. چیزی که او تحت عنوان تنش از آن یاد میکند. او از نسل صدا مخملیهای رادیو است. نسلی که شاید در دورهای تلاش شد که کنار زده شوند، ولی در عمل این اتفاق رخ نداد.
اگر علاقهمند به کار در رادیو یا در شکل کلی آن صداپیشگی هستید بخش دوم گفتگوی دیدارنیوز با بهروز رضوی نکات بسیار مهم و کاربردی دارد.
دیدارنیوز: شاید حدود ۱۵ یا ۱۶ سال پیش یک اندیشهای در رادیو و تلویزیون به وجود آمد که من منشأ آن را نمیدانم که کجا است و شاید شما بدانید و توضیح دهید که دیگر دوران صدا مخملیها گذشته است و هرکسی میتواند گوینده یا مجری باشد. به همین دلیل عدهای با نداشتن تخصص و مهارت در این کار؛ چه در تلویزیون و چه در رادیو شروع به فعالیت کردند و اتفاقی که الان رخ داده چیزی که شما میفرمایید این حالت است. واقعاً به نظر شما با توجه به رشد جمعیت جهان و رشد جهانی و شبکههای مختلفی که آمدند واقعاً به نظر شما صدا مخملیها دورانشان گذشته است؟
رضوی: خیر، اتفاقاً دورانشان میتواند پر رونقتر باشد. زیرا اگر این کار را نکنند و دنبال این نباشند که صداهای سالم و صداهای مشخص و صداهایی که تشخصی که در لحن صدا و در گفتار و در نوع گفتگویشان بوده باشد، را به کار گیرند، ایجاد معضل می شود. لحن و لهجه خیلی مهم است در گویندگی، شما بهتر از من میدانید که فقط صدا نیست و اجراء هم مهم است. وقتی که قرار است ما کسی را در این رسانه به کار بگیریم بهترین نوعش را به کار بگیریم. ما چرا کسی که زبانش میگیرد را به عنوان گوینده و مجری انتخاب کنیم؟ کسی که به قول ما شیمبل است چرا در رادیو و تلویزیون گویندگی کند؟ یک کار دیگری کند. علاقهمند است و دوست دارد و پارتی هم دارد دخترخاله و پسرخاله هم دارد، اما خب این را در جایی بگذارید که شایستهتر است که خودش هم حرام نشود. به عنوان یک گوینده شاخص، شناخته نخواهد شد، چون شنونده است که تکلیف را روشن میکند. شنونده است که یک نفر را به عنوان گوینده میپذیرد.
دیدارنیوز: جالب است که در رادیو تنها ارتباط ما با مخاطب فقط از طریق صدا است. حال اگر این صدا به قول شما صدایی باشد که اندام صوتی نامشخص و عیبداری باشد، نمیتواند تأثیر گذار باشد و پیام را نمیتواند منتقل کند. خب من این را در رسانههای مکتوب میبرم. آنجا هم همینطور است. یعنی کسی که ذهنش به قول معروف خیلی فعال نیست شاید در نگارش هم دچار همین مشکل شود و آنجا هم دچار چنین معضلی شود. من دارم مجموع رسانهها را مورد بحث و بررسی قرار میدهم. اما به هر جهت این نقصی که میگویند لحن به گونهای شده که آزار دهنده است و آدم زمانی که یک متن و یا مقالهای را میخواند دوست ندارد بخواند یا از رادیو یک برنامهای را میخواهد بشنود احساس میکند آن لحن و ادبیاتی که دوست دارد نیست و از واژگان مناسب در شأن آن مخاطب استفاده نشده است. این را چه باید کرد؟
رضوی: این را باید همکاران مجری و گوینده ما خودشان به عنوان یک آدم حرفهای مد نظر داشته باشند. خودشان به این توجه کنند که دارند در یک رسانهای با یک عده زیادی از مردم حرف میزنند. لحن انتخابی خودشان برای حرف زدن چه میتواند باشد؟ اول از همه باید مؤدبانه باشد. بعد باید روشن باشد. کلمات جویده جویده و غیر مشخص و بدون شنونده نباشد. این را اگر از همه جهت به آن توجه کنند؛ چه از نظر کسانی که میخواهند انتخاب کنند و چه کسی که انتخاب شده و حال میخواهد اجراء کند که ما مخاطبمان چه عدهای ممکن است باشند؛ از یک بچه بی سواد پنج شش ساله تا یک استاد دانشگاه هشتاد ساله. آنچه که ما ارائه میکنیم نباید گاردی در آنها ایجاد کند. اولین شرطش این است که مؤدبانه حرف بزنیم و دوستانه و صمیمانه حرف بزنیم. خیال نکنیم که حال که من صاحب این میکروفون هستم این من هستم و چه حق و حقوقی دارم و چه فیس و افادهای میتوانم به دوربین و به مردم و میکروفون و بیننده و شنونده بفروشم. باید فکر کنم که من باید به نحوی باشم که هیچ ایجاد حساسیتی در طرف مقابلم نکنم. از لباس گرفته تا آرایش و ظواهر امر و بعد لحن و اجراء و گفتار. شما میدانید که هر کدام از اینها اگر بلنگد اثر نامطلوب روی مخاطب میگذارد.
دیدارنیوز: در کنار ماجرا میخواهم وارد یک بحث دیگری شوم. خیلی از کسانی که الان میخواهند وارد عرصههای هنری شوند و به رادیو و تلویزیون میآیند و در صحنه تئاتر یا در سینما شکل میگیرند، فکر میکنند که اگر بخواهند جایگاهی مثل جایگاه آقای بهروز رضوی داشته باشند که یک سوپر استار است در عرصه رادیو و تلویزیون و سینما و بازیگر سینما بوده و تئاتر هم کار کرده و تلویزیون و رادیو بوده و برنامههای آنچنانی را اجراء کرده است و همچنان با بیش از ۵۰ سال فعالیت هنری، گوینده سرآمد رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی ایران است برای رسیدن به چنین جایگاهی به عنوان یک فرد مشهور چه ویژگیهایی باید داشته باشند که بتوانند در این جایگاه قرار بگیرند؟
رضوی: قبل از هر چیزی آمادگی است. این که میگویند علاقه، خب علاقه شرط است، اما باید آمادگی هم داشته باشند. آمادگی ورود به این عرصه را داشته باشند که عبارت است از سواد و تحصیلات لازم و مطالعات لازم. بعد لحن و بیان مقبول. وقتی که در گفتگو با چهار نفر که دوستان من هستند و من هم دارم دوستانه حرف میزنم خیلی موفق نیستم و به تته پته میافتم یا بد لحن و بد گفتار هستم، چگونه میخواهم در یک برنامه رادیویی ادای وظیفه کنم؟ این است که به خلقیات و به اخلاقیات و به روش و رفتار گویندهها ربط دارد. اما معمولاً کسانی که علاقه مندی نشان میدهند و دنبال این کار میآیند یک آمادگیهای قبلی دارند.
دیدارنیوز: آمادگیهای هنری و ذاتی؟
رضوی: بله، روحی بیشتر از همه. این آمادگی مغایرتی با این عالم ندارد و با همه گوشه کنارههایش کنار میآید.
دیدارنیوز: همان چیزی را هم که کاستی دارند در دورانی که در حال کار هستند ـ از ابتدا که دوران آماتوری را میگذرانند ـ میتوانند کسب کنند و تمرین کنند تا به جایگاهی برسند. اجازه دهید در مورد شما کمی صحبت کنم. خب شما یکی از چهرههای بسیار معروف هنری این جامعه هستید. زمانی که شما وارد عرصه هنر شدید و به رادیو و تلویزیون آمدید و وارد عرصه سینما شدید، موسیقی و ادبیات را میشناختید. شما خودتان نوازنده هستید و مینوازید. کلاسهای گوناگونی داشتید و با ادبیات رسانه آشنا هستید. سیر مطالعاتی قوی دارید. بعد از این همه فراز و فرودها و تجربه کردن نزد استادان مختلف، الان یک فرد بزرگ رسانهای هستید با دانشی که الان دارید و ما در اینجا میزبان شما هستیم. به نظرتان نمیآید اگر کسی میخواهد وارد این عرصههای هنری شود باید حتماً به یکی از هنرها مسلط باشد و شرایط خاص ذاتی و حتی اکتسابی که شما اشاره فرمودید را داشته باشد؟ قبل از این که وارد شود باید به اینها برسد یا این که به آرامی در طول کار، اینها را به دست آورد؟
رضوی: خب ما نمیتوانیم اینها را خیلی به صورت یک پیش شرط در نظر بگیریم که مثلاً برای اینکه گوینده شوید و یا وارد کار نمایش شوید حتماً لازم است یک ساز هم بزنید. اگر تصادفاً خود طرف در اثر تجمیع ذوقیاتش یک گوشهای با خودش تمرین ساز میکند، در ضمن به تئاتر هم مراجعهای دارد و با تئاتر هم همکاری میکند، خودش در عمل میفهمد که آن موسیقی چقدر به او کمک کرده است. کسی که وارد این گونه عرصهها میشود، اگر با موسیقی آشنایی داشته باشد ریتم درستی خواهد داشت. این ریتم در جای جای اجراها و کارهایش خودش را نشان میدهد. اگر این ریتم بلنگد، اگر چه ریتم لنگ هم خودش ریتمی است، اما اگر به این خدشهای وارد شود آن برنامههایی که از زیر دست این در میآید و آن اجراها و نوشتههایی که این خواهد داشت آریتم است. اینها باید جوری با هم چفت و بست بخورد که تو بعدها بگویی که خوب شد که من این ساز را بلد بودم و چقدر اینجا به من کمک میکند. شاید کسی این را متوجه نشود.
دیدارنیوز: حال موسیقی یک بحث است. همچنین بحث رنگ و نقاشی و شعرخوانی و هارمونی و خواندن کتابهای گوناگون و ... است.
رضوی: کسانی که وارد این عرصهها میشوند، طبیعتاً هر چقدر نیاز باشد از این عنصر در اینجا استفاده خواهند کرد. حال ممکن است که شناخت من از پرسپکتیو در تنظیم یک آهنگ هم به من کمک کند که من ساز چیدنم طوری بوده باشد که صدای این سازها وقتی در سالن به گوش من میرسد هم همه سازها را بشنوم و هم این هماهنگی را بین اینها حس کنم. اگر خود من اهل این ذوق نباشم و خود من دنبال این نباشم و به این گونه چیزها توجه نداشته باشم از دستم در میرود و اهمیتی هم ندارد و ضرورتی هم ندارد که ما به عنوان پیش شرط فرض کنیم. اما اگر باشد در عمل ما میبینم چقدر به عاملش کمک خواهد کرد.
دیدارنیوز: اگر قرار باشد شما یک سیر تحول دیگری در زندگی داشته باشید باز همین شغل و همین برنامهای که داشتید را ادامه خواهید داد؟ آیا این راه را دوست داشتید؟
رضوی: بله. من به مادرم هم گله میکنم. خداوند همه رفتگان را بیامرزد. ما همسایگانی داشتیم که با همه، رابطه دوستانه و خوبی داشتیم. یک تابستانی مادر من به یکی از این همسایگان عزیز گفت که فلانی پسر من را هم با خودتان سر کار ببرید که تابستان در کوچه و خیابان نباشد. ایشان در چاپخانه کار میکرد. من را به چاپخانه برد. من از همان جا در این مسیر افتادم. یعنی از چاپخانه به عنوان مشغله امرار معاشی به مطبوعات آمدم و ادامه دادم و عکاسی کردم و رادیو و تلویزیون آمدم و گزارشگری کردم و همه این جریانات را پشت سر گذاشتم، اما شروعم در آن جا بوده است.
دیدارنیوز: یعنی یک کار تابستانه در یک چاپخانه منشأ شروع کار شما شد؟
رضوی: بله این طور رشد پیدا کرد. میگفتم که اگر من را میدادید دست حاجی فلان که من را به حجره ببرد الان وضع من بهتر از این بود اما من واقعاً ناراضی نیستم. خیلی جریان خوبی را طی کردم. به دنبال هم طی کردم و چون سابقه هر کدام به درد کار بعدی میخورد، به من کمک کرده که در آن کارم از حد نصاب معمول پیشرفت بیشتری داشته باشم.

دیدارنیوز: در چاپخانه و چاپ کتابهای گوناگون و مطالعه آنها و مطبوعات...
رضوی: من دو سالی هم هفتهنامه ورزشی منتشر میکردم و سردبیر هفتهنامه ورزشی بودم که اتفاقاً خیلی هم خواننده داشت که آن روزگار تیراژش تیراژ معقولی بود. همه اینها را من در حدی پیش بردم که برای خودم ایدهآل بوده است. یعنی گفتم یک کاری را یا دست نمیزنم یا اگر شروع کردم باید تا آخرش بروم و حتماً خوب انجام دهم. در هر جایی هم انسان باید تنوعطلب باشد، کنجکاو و فضول باشد. همه کارهایی که من کردم یک مقدار به دنبال این کنجکاوی بوده که ببینم بازیگری چگونه است. در تئاتر بازیگری کردم و انواع تئاترها را با کارگردانهای مختلف کار کردم. حال به سینما هم سری بزنیم. وقتی تو بازیگری میکنی دیگر برای تو فرق ندارد. خصوصاً که سینما گستردهتر و پر مخاطبتر است و بیشتر هم شاید دوست داشته باشی به سینما سرک بزنی. در تلویزیون هم فعالیت کردم. دانه دانه اینها را بر اثر آن کنجکاوی طی کردم و همه را در حد خودم و در حد خودش شناختم و با این شناخت، باقی کارهایی که به دنبال آنها انجام دادم، انجام شده است و میبینید که این آشناییها بی تأثیر هم نبوده است. من گمان میکنم کسی که میخواهد وارد رسانه شود و کسی که میخواهد اهل رسانه شود باید از پیشترها به رسانه توجه داشته باشد و باید از خودش خرج کند و با رسانه و نیازهایی که در رسانه است و دانشی که رسانه نیاز دارد هماهنگ شود. دانش رسانه از همه مهمتر شامل تجربیاتش است.
دیدارنیوز: شما الان در رادیو پیام گویندگی میکنید. در رادیو فرهنگ فعالیت میکنید و در رادیوهای مختلف کار میکنید، حتی کارهای شما در تلویزیون پخش میشود. کدام یک از کارهایتان را بیشتر دوست دارید یا در کدام یک از این رسانهها کار کردن را بیشتر دوست دارید؟
رضوی: من رادیو را از همه بیشتر دوست دارم.
دیدارنیوز: چرا؟
رضوی: به این خاطر که رادیو مخاطبان زیادی دارد و اگر قرار باشد کار من خاصیت و جنبه مثبتی داشته باشد حتماً عده بیشتری از آن فیض میبرند و بهره میبرند و استفاده میکنند. ما آدمها همه خودنماییهایی داریم. خصوصاً ما که به اینجا رسیدهایم حتماً این عنصر در ما قویتر بوده است. اگر در این خودنمایی از پس آن بر آمدیم که این را توجیه کنیم، موفق بودیم وگرنه بیخود خود را معطل میکنیم. بهتر است بگذاریم و برویم. میبینیم که خیلیها آمدند و رفتند و تشخیص دادند که این کاره نیستند. اما عدهای ماندند و سالها در این کار ماندند با علاقهمندی و تحمل سختیها و ناهنجاریهایی که در هر کاری است. خیلی آسان هم نیست آن برنامه روتینی که من هر هفته دارم ارائه میکنم.
دیدارنیوز: جالب است که بسیاری از مخاطبها تصور میکنند یا برخی از مخاطبان خودمان که گویندگی و اجراء و گزارشگری، کار بسیار ساده ای است اما نمیدانند که چقدر در این زمینه تبحر نیاز است.
رضوی: شما شاید باور کنید و مطمئنم که میپذیرید که من هنوز که هنوز است پشت میکروفون که مینشینم گرفتار تنش هستم. هنوز که هنوز است با میکروفون مسئله دارم. خیال میکنم که خیلی من باید انواع ممیزیها را بگذرانم تا از این میکروفون قابل ارائه باشم. لحن و بیان من و فرهنگم و باورم. چون من وقتی در رسانه کاری را انجام میدهم کاری را میکنم که قبول دارم. بسیار دعوت شدم در بسیاری از برنامهها، اما یا متن این برنامه را نمیپسندیدم یا موضوع مورد قبولم نبوده یا خیلی دلبسته چنین فضایی نبودم و لذا قبول نکردم. آنهایی را که قبول کردم خیلی دوست میداشتم که قبول میکردم. شاید ۲۵ سال است دارم برنامه کتاب شب را از رادیو تهران اجرا میکنم. شاید این ادعا نباشد که شاید مطولترین برنامه رادیویی و تلویزیونی در طول تاریخ رادیو و تلویزیون بوده است.
دیدارنیوز: چند دقیقه است؟
رضوی: ابتدا نیم ساعت بوده، الان بیست دقیقه است. خیلی مشکل است یا خیلی آسان است که یک برنامهای را ما ۲۵ سال ادامه دهیم و مخاطب را از دست ندهیم و روز به روز مخاطبمان بیشتر شود. این برای من که اهل رسانه هستم لذت بخش است.
دیدارنیوز: این نکتهای که گفتید من را یاد خانم ژاله علو انداخت. به مناسبت سالگرد رادیو، هم من و هم خانم علو دعوت شده بودیم که با هم در استودیو، یک برنامه زندهای را اجرا کنیم و تهیهکننده محترم برنامه به من گفت که تو مجری اصلی باش و خانم علو هم مهمان برنامه هستند. من به ایشان پیشنهاد کردم که ایشان پیشکسوت ماست و تا زمانی که خانم علو هست، خانم علو مجری باشد. گفت خیر، چون شما رادیویی محض هستید و ایشان سینمایی و تلویزیونی. اجازه دهید این ماجرا باشد و ما پذیرفتیم. من این برنامه را با خانم علو اجرا کردم. ضمن این که اجرای بسیار خوبی را به اتفاق ایشان و در کنار ایشان توانستم انجام دهم، خانم علو همین پرسش را از من کردند که وقتی نشستی اجرا کردی لرزشی داشتی؟ گفتم که من همیشه این حالت را دارم و تا چند ثانیه حس میکنم خودم نیستم. چون آن طرف این میکروفون، یک میکروفون نیست این میلیونها چشم و گوش است که دارند من را تحلیل میکنند. به صورت زنده هم با هم صحبت میکردیم و ایشان گفتند که این اصل رادیو گویندگی و اصل اجرا است که شما تا آخر عمرتان تا زمانی که میکروفون را میبینید باید بلرزید وقتی دارید صحبت میکنید. صحبت شما من را یاد خاطره خانم علو انداخت.
رضوی: این باعث زنده بودن آدم میشود و باعث زنده بودن آن اجراء میشود. این تنش باید برای من که اهل رسانه هستم وجود داشته باشد که در این گفتگو، در این مهمانداری و اجرا مبادا چیزی از دستم در رود که از جهت زبان اشکال داشته باشد، چون به قول نادر نادرپور ما در مقام گویندگان رادیو، پیامبران زبان هستیم و داریم زبان را اشاعه میدهیم. این باید به سلامت صورت بگیرد. اگر من یک کلمه را ناهنجار و بد ادا کنم و بد تلفط کنم، شنونده من اگر بشنود و یاد بگیرد من ده سال دیگر هم گناهکار هستم.
دیدارنیوز: لحن و ادبیات و صدا همین طور هستند، چون آن میکروفون خیلی خاص است.
رضوی: خیلی خاص و خیلی دقیق است و ما صدای لباسمان در میآید میکروفون آزرده میشود.
دیدارنیوز: و نکته دیگر این که وقتی صدا رفت دیگر قابل بازگشت نیست و عذر خواهی هم تأثیر گذار نخواهد بود. شما چقدر این موارد را به هنرجویان تان منتقل میکنید.
رضوی: من از ابتدای هر کلاس، دانشجویان را وادار به حرف زدن میکنم. آنها را موظف میکنم از آثار کلاسیک یا معاصر ایران نمونههایی را انتخاب کنند و سر کلاس بخوانند. نکاتی که خودم دارم و نظر دیگران را هم می پرسم تا در این تبادل و تعامل، چیزی دستگیر همه بشود. کلاسم خیلی کلاس پرشور و مشارکتی است و همه بچهها همکاری میکنند. گاهی صداهای درخشان و استعدادهای درخشان و آمادگیهای خوبی وجود دارد. اگر راهی داشته باشد و در رادیو احتیاج باشد ایشان را معرفی می کنم و از آنها تست گرفته شده و دیدیم که درست است. شما یک برنامه تازهای که میسازید، بهتر است یک گوینده تازه باشد که هیچ مسئلهای نداشته باشد و صدای گوینده، حواس شنونده را پرت کند.

دیدارنیوز: یک اندیشههایی در گذشته بوده و بعضی از همکاران ما این اندیشههای قدیمی که به نوعی قانون شدهاند را قبول ندارند. یکی از دوستان پیشکسوت ما مدتی پیش اشاره کرد که از دوبلورها استفاده نکنیم چرا که در گذشته هم استفاده نمیشد. علتش هم این بوده که چون آنها بر روی شخصیتهای گوناگون، صدایشان پخش میشده وقتی در رادیو یک برنامه جدی را اجرا میکنند در اینجا تصور ذهنی که برای مخاطب پیش میآید شاید آن شخصیت کارتونی یا منفی باشد که قبلا صدایشان روی آن بوده است. چقدر این قانون درست است؟
رضوی: من ابتدا از دوستان دوبلور متعجم که چرا این کار را میکنند. در دوبله صدا میتواند یک صدای مخملی و خوب باشد و میتواند صدای معمولی یا صدای بدی باشد که آنجا کاربرد دارد که صداسازی و انواع مهارتهایی که در کار دوبله لازم است را دارند. یعنی تخصص ویژهای دارند. یک دوبلور هیچگاه یک سخنرانی رادیویی نکرده است. هیچگاه یک مقاله نخوانده است. از چند نفری که خاص هستند بگذریم. مرحوم رسولزاده یکی از بهترین انواع اینها بود. در گویندگی مقداری اطلاعات ادبی و سواد ادبی لازم است. اما در دوبله احتیاجی به این موارد نیست. سواد خواندن و نوشتن و یک صدای مقبول و مورد نظر و احتیاج کافی است تا با هدایت مدیر دوبلاژ، ده بار تمرین کند و یک جمله را بیان کند. اما اگر یک مرتبه فکر کند که می تواند گویندگی کند کار زیاده طلبانهای است. اینها در دوبله و آفرینش شخصیتها اساتید بزرگی هستند و همتا ندارند. سی یا چهل سال گویندگی میکنند و هنوز همچنان صدای شفاف و جوان چهل سال پیش را دارند. اینها خیلی ارزشهای خوبی است برای صدا. حال این صدا را در یک برنامه رادیویی و گفتار رادیویی محبوس کنید، دنیای کوچکی است برای آن صدا. نباید آن صدا با آن وسعتش این کار را بپذیرد، چون از عهده این کار هم برنمیآید.
دیدارنیوز: پس همکارانی که جدید به جرگه هنر در رادیو و تلویزیون وارد شدهاند، باید یک مقداری نسبت به قوانین گذشته تعهدات بیشتری داشته باشند. به این لحاظ پرسیدم اگر دیدگاهی هست بفرمایید که اشاره کردید.
رضوی: هر کس صدایی دارد و دنبال این میافتد که کاری مربوط به صدا و صداپیشگی کند این را برای خود جدا کند که میخواهد دوبلور بشود یا میخواهد گوینده یا مجری یا گزارشگر شود. کسی که میخواهد دوبلور شود دنبال کار دوبله و آموزش دوبله برود. کسی هم که میخواهد گوینده شود به طرف گویندگی برود. فکر نکنم چون من دوبلور هستم و به دوبله هم علاقه دارم گویندگی هم میتوانم انجام دهم و توانمند هستم. وقتی به این دو حرفه نزدیک میشویم دو عالم متفاوت است. حال ممکن است گاهی تیری در تاریکی به نشانه خورده باشد و درست هم بوده باشد. مثل پرویز بهرام که هر کاری با این صدا میکرد مورد قبول بود و یا مثل مرحوم رسول زاده صدایش درخشان بود. نمونه بسیار خوب و موفقش جلال مقامی با وجود اینکه هنوز از نظر حنجره آزردگی دارد، اما همچنان صدایش خوب است. همه اینها در جایگاه دوبلوری شان خداوندگارانی هستند و حیف است که آن هیمنه و آن بزرگواری را با گویندگی مخدوش کنند.
دیدارنیوز: به بزرگداشتی که برای شما در سال گذشته گرفته بودند اشاره کنیم. به افتخار ۵۰ سال فعالیت شما در یک جایگاهی جشن گرفته بودند و شما به افتخار آقای فرهنگ جولایی در آنجا حضور داشتید که خیلی هم چشمگیر بود.
رضوی: این را ما باز هم از رادیو داریم. در رادیو البرز برنامهای به اسم یکشنبه سبز داشتیم که هنوز هم ادامه دارد. من و آقای جولایی که ایشان تهیه کننده بود. یک برنامه اجتماعی بود که به مسائل محیطزیستی بیشتر توجه میشد. خیلی اقدامات مثبتی هم انجام دادیم. مثلاً از اینکه باغ سیب مهرشهر را قطعه بندی کنند جلوگیری کردیم. مثلاً باعث شدیم دست به ترتیب آن نخورد و همانطور حفظ شود و خیلی کارهای خوبتر دیگر انجام شد. در آن برنامه من و فرهنگ جولایی به خاطر تهیهکنندگی و گویندگی یکشنبه سبز مورد تفقد مردم کرج قرار گرفتیم و رادیو کرج هم این همت را کرد که این مراسم را برگزار کرد. استقبال مردم باعث شرمندگی بود چرا که ما آنقدر کار نکرده بودیم که از ما تشکر کردند و یا بزرگداشت برای ما گرفتند. من گمان میکنم یک اهل رادیو و رسانه همین که برنامهاش مورد قبول مردم واقع شود به فیض خودش رسیده است. یعنی اجر ما این است رادیو که به ما پول آنچنانی نمیدهد ومن به همه دوستان علاقهمند عرض میکنم اگر دنبال کار گویندگی هستید فکر نکنید اینجا پولی در آن است. این کار فقط علاقه و صبوری میخواهد.