تیتر امروز

مریم جلالی: ضرغامی فرمانده بود و صالحی امیری استاد است/دیگر جای صنایع دستی در برنامه توسعه خالی نیست/صنایع دستی به رونق گردشگری و ارتقاء میراث فرهنگی کمک کرد
گفت و گوی دیدار در برنامه جامعه پلاس با معاون صنایع دستی و هنرهای سنتی

مریم جلالی: ضرغامی فرمانده بود و صالحی امیری استاد است/دیگر جای صنایع دستی در برنامه توسعه خالی نیست/صنایع دستی به رونق گردشگری و ارتقاء میراث فرهنگی کمک کرد

جامعه پلاس چند روز مانده به سی و هفتمین نمایشگاه ملی صنایع دستی، میزبان مریم جلالی معاون صنایع دستی بود؛ از او هم درباره عملکردش در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی صحبت کردیم هم درباره...
از «جنبش مهسا» تا «ایستگاه وفاق» با علی شکوری‌راد
گفتگوی دیدارنیوز در برنامه «ایرانشهر» با دبیرکل پیشین حزب اتحاد ملت

از «جنبش مهسا» تا «ایستگاه وفاق» با علی شکوری‌راد

«ایرانشهر» در نخستین برنامه از سلسه‌گفتگوهای خود با موضوع «منافع ملی ایران» به سراغ علی شکوری‌راد، دبیرکل سابق حزب اتحاد ملت رفته و به بررسی ابعاد مفهوم «وفاق» در عرصه سیاسی امروز کشور پرداخته...

زندگی با کوپن ۶۰ لیتری نفت در سیستان و بلوچستان!

بسیاری از ما از دوران جنگ هشت ساله، خاطره دیگری نیز داریم. بوی نفت که به مشاممان می‌رسد یاد کودکی هایمان می‌افتیم، یاد چراغ‌های علاءالدین و آبگرم کن‌های نفتی. نفت برای مردم سیستان و بلوچستان، اما خاطره نیست، نفت برایشان کالایی است سهمه بندی شده و کوپنی که برای دریافتش ساعت‌ها در صف می‌ایستند، زیرا آن‌ها از نفت و گاز محرومند و چاره‌ای ندارند جز آنکه خودشان را با سوخت نفت گرم نگه داشته، حمام کنند و حتی در کمبود کپسول گاز از نفت به عنوان سوخت برای پخت و پز استفاده کنند. در شهر‌هایی مثل خاش به حدی آب و هوا سرد است که آب یخ می‌زند و سهمیه ۶۰ لیتری نفت به هیچ وجه کفاف مصرف یک خانوار را نمی‌دهد، مردم ناچارند یا از سرما بلرزند یا از بخاری برقی استفاده کنند که هزینه استفاده از برق هم بسیار بالاست. بهانه آقایان برای کوپنی کردن سوخت، قاچاق است؛ در حالی که بخشی از مافیای سوخت از بیرون استان می‌آیند و از مردم ما نیستند و همچنین خود آن‌هایی که سیستم کوپنی را اعمال کرده اند در قاچاق سوخت هم مشارکت دارند. بدون چنین همکاری‌هایی انجام این حجم از قاچاق ممکن نیست.

کد خبر: ۴۶۵۳۳
۱۶:۰۸ - ۱۰ دی ۱۳۹۸

دیدارنیوز ـ مرضیه حسینی: کوپن و ایستادن در صف برای دریافت کالای کوپنی برای بسیاری از ما نوستالژیک بوده و حتی می‌تواند جذاب باشد. تصویر کوپن‌های کاغذی را بسیاری در فیلم‌ها می‌بینند و به یاد ایام جنگ و شرایط خاص آن دوران می‌افتند. برای مردم سیستان و بلوچستان، اما کوپن معنای دیگری دارد، زیرا آن‌ها خاطرات مردم شهر‌های دیگر را هم اکنون و در همین عصر و سال و زمانه، زندگی می‌کنند.

بسیاری از ما از دوران جنگ هشت ساله، خاطره دیگری نیز داریم. بوی نفت که به مشاممان می‌رسد یاد کودکی هایمان می‌افتیم، یاد چراغ‌های علاءالدین و آبگرم کن‌های نفتی. نفت برای مردم سیستان و بلوچستان، اما خاطره نیست، نفت برایشان کالایی است سهمه بندی شده و کوپنی که برای دریافتش ساعت‌ها در صف می‌ایستند، زیرا آن‌ها از نفت و گاز محرومند و چاره‌ای ندارند جز آنکه خودشان را با سوخت نفت گرم نگه داشته، حمام کنند و حتی در کمبود کپسول گاز از نفت به عنوان سوخت برای پخت و پز استفاده کنند.

پروژه گاز رسانی به استان سیستان و بلوچستان نزدیک یک دهه است که آغاز شده، اما به کندی پیش می‌رود و به جز نیمی از زاهدان که به عنوان مرکز استان گاز دارد، بسیاری از شهر‌ها و روستا‌ها از جمله زابل، خاش، کنارک و چابهار به همراه روستا‌های پرشمارشان محروم از گاز هستند و ناچارند برای سوخت گرمایشی از نفت استفاده کنند. حال آنکه همین نفت هم به صورت کوپنی و سهمیه‌ای است؛ آن هم در کشوری که بر روی منابع نفت و گاز خوابیده است.

کوپنی کردن نفت به بهانه قاچاق سوخت
 
سالهاست که گفته می‌شود دلیل سهمیه بندی سوخت در سیستان و بلوچستان این است که سوخت اعم از نفت و گازوئیل و بنزین به شکل گسترده قاچاق می‌شود و با خروج از مرز در پاکستان به فروش می‌رسد. گفته می‌شود حجم این قاچاق به حدی است که روزانه بیش از ۴۰ خودروی باربری و چندین تانکر بزرگ حمل سوخت از مرز خارج می‌شوند بنابراین استدلال می‌شود که اگر سوخت، کوپنی نباشد مردم بیشتر از نیازشان تهیه کرده و قاچاق می‌کنند.

در پاسخ به این استدلال توجیه کننده محرومیت مردم سیستان و بلوچستان باید به چند نکته اشاره کرد. اول اینکه مسأله قاچاق، حکایت جدیدی نیست و به نظر می‌آید بیشتر از آن که پاسخی منطقی باشد، توجیهی غیر قابل پذیرش برای محرومیت مردم و منطقه است، چراکه این پرسش‌ها مطرح می‌شود: مگر آب آشامیدنی هم قاچاق می‌شود که بعضی از نقاط این استان حتی آب تمیز برای خوردن ندارند؟ مگر گاز و خدمات آموزشی و بهداشتی هم قاچاق می‌شود که مردم از آن‌ها محروم هستند؟

نکته و پرسش دیگر آن است که حتی اگر کوپنی کردن به دلیل وجود قاچاق باشد، آیا مسئولان امر توانسته اند از حجم قاچاق بکاهند؟
مگر می‌شود تانکر‌های عظیم حامل نفت و گازوئیل را مخفیانه از مرز رد کرد؟ به نظر می‌رسد اختیار و کنترل قاچاق سوخت در دست قدرت‌های ناپیدا و مافیاست نه مردم عادی، مگر چند درصد از مردم سیستان و بلوچستان سوخت قاچاق می‌کنند و سود می‌برند؟ مردم عادی که کوپن به دست منتظر دریافت سهمیه نفت هستند هیچگاه مافیا و قاچاقچی نبوده و نیستند؛ و نکته پایانی آنکه اگر عده معدودی از مردم عادی نیز دست به قاچاق می‌زنند، این سوال مطرح می‌شود که اساسا چرا باید این کار را انجام دهند و خطر مرگ را به اشکال مختلف به جان بخرند؟ بسیاری از آن‌ها قاچاق می‌کنند، چون راه دیگری برای امرار معاش ندارند. جوانان سیستان و بلوچستان چه فرصتی برای اشتغال دارند؟ اگر دولت یا بخش خصوصی اقدام به تاسیس چند کارخانه کرده و کارآفرینی کند، چه دلیلی دارد که عده‌ای قاچاق کنند؟
 
اعمال کنندگان سیستم کوپنی در قاچاق سوخت مشارکت دارند

در همین رابطه حسین شهریاری نماینده زاهدان به دیدارنیوز گفت: در تمام این سال‌ها تلاش هایمان برای متقاعد کردن دولتمردان بر سر این مسأله است که مردم سیستان و بلوچستان هم ایرانی هستند، چرا با آن‌ها به مثابه شهروند درجه دوم رفتار می‌شود؟ چرا ساده‌ترین امکان برای معیشت و زندگی از آن‌ها گرفته شده است؟ چرا آقای رئیس جمهور در شوی تبلیغاتی خود در ۲ سال گذشته گفت که سیستان و بلوچستان دارای گاز می‌شود، اما در حال حاضر کمتر از ۲۵ درصد از استان گاز دارد؟ ما همواره نسبت به این تبعیض‌ها اعتراض کرده ایم، اما متاسفانه کسی حرف ما را نمی‌شنود.»

شهریاری در خصوص قاچاق سوخت نیز گفت: بهانه آقایان برای کوپنی کردن سوخت، قاچاق است؛ در حالی که بخشی از مافیای سوخت از بیرون استان می‌آیند و از مردم ما نیستند و همچنین خود آن‌هایی که سیستم کوپنی را اعمال کرده اند در قاچاق سوخت هم مشارکت دارند. بدون چنین همکاری‌هایی انجام این حجم از قاچاق ممکن نیست.

نمی‌توان مردم یک استان را به حال خود رها کرد به گونه‌ای که حتی از آبِ خوردن محروم باشند و انتظار داشت مافیای قاچاق سوخت شکل نگیرد. به راستی تکلیف این مردم چیست وقتی فقر و بیکاری در میانشان بیداد می‌کند؟ وقتی گازی برای استفاده ندارند و هزینه برق به قدری بالاست که نمی‌توانند از بخاری برقی و اجاق‌های خوراک پزی برقی استفاده کنند؟


 
کوپن برای شما خاطره است، ما بلوچ ها اما زندگی اش می کنیم!
 
 
مردم هم با سهمیه بندی و هم کمبود نفت مواجه هستند
 
عبید ملک رئیسی از اهالی ایرانشهر و در کسوت معلمی است. وی در گفتگو با دیدارنیوز به بخشی از مشکلات کوپنی بودن نفت اشاره کرد و در این رابطه گفت: «در استان ما شهر‌های کمی دارای گاز هستند. به عنوان مثال ایرانشهر در سال ۸۸ دارای گاز شد، این گاز، اما به بخشی از مرکز ایرانشهر تعلق گرفته و نه به مناطق و شهر‌های اطراف آن. الان یک دهه گذشته، اما شهر‌هایی که حتی ۲ کیلومتری ایرانشهر هستند گاز ندارند. مسئولین نیز به این بهانه که این شهر دارای گاز است کوپن نفت به آن اختصاص نمی‌دهند یا به عوض اعلام دوشماره کوپن در شمال استان، یک کوپن به ایرانشهر داده می‌شود؛ این در حالی است که شهر‌های اطراف و روستا‌های ایرانشهر هوای بسیار سردی دارند و مصرف سوخت بالاست، لذا مردم ناچارند ساعت‌ها در صف بایستند، چون شماره کوپن‌ها محدود است.»

رئیسی در خصوص حجم نفت تعلق گرفته به هر خانوار نیز گفت: «در شهر‌هایی مثل خاش به حدی آب و هوا سرد است که آب یخ می‌زند و سهمیه ۶۰ لیتری نفت به هیچ وجه کفاف مصرف یک خانوار را نمی‌دهد، مردم ناچارند یا از سرما بلرزند یا از بخاری برقی استفاده کنند که هزینه استفاده از برق هم بسیار بالاست.»

بر اساس گفته‌های عبید ملک رئیسی و سایر شهروندان استان سیستان و بلوچستان، مشکل سهمیه بندی نفت در حالی است که هنوز مشکل کمبود کپسول گاز که در ابتدای آبان در این استان ایجاد شده بود، به قوت خود باقی است و مردم هنوز در صف کپسول گاز هستند؛ در حالی که تعداد زیادی از این کپسول‌ها به آن سوی مرز فرستاده می‌شود.

مشکلات فراوان سیستان و بلوچستان و بی توجهی مسئولان، موجب ناراحتی روزافزون مردم این دیار صبور شده است که لازم است هر چه سریعتر به این مشکلات رسیدگی شود. «قوت ما تکه نانی است که سخت است و دُرشت/ بنویسید به ما خون جگر هم بدهند»

 

 
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی