دیدارنیوز ـ در دو روز گذشته مستندی به نام «بیراهه» از تلویزیون پخش شد و با سه دختر رقصنده که کلیپهای خود را در فضای مجازی منتشر میکردند، در مصاحبهای اعترافگونه از آنها اقرار میگرفت. گفته میشود این دختران در اردیبهشتماه بازداشت شده و هماکنون آزاد هستند، اما از هرگونه اظهارنظری درباره این اتفاقات پرهیز کردهاند. مستند پخششده که اعتراضات زیادی را به همراه داشته نیز در همان تاریخ دستگیری این سه نفر یعنی اردیبهشتماه ضبط شده، ولی ابتدای هفته جاری از تلویزیون پخش شد، حالا که واکنشهای زیادی را بهدنبال داشته، کسی مسئولیت پخش آن را بر عهده نمیگیرد و برخی چهرههای صداوسیمایی میگویند این برنامه متعلق به نیروی انتظامی بوده است و برخی از کانالهای تندرو اصولگرایان نیز این اعترافگیری را منتسب به دولت روحانی دانستهاند.
اعتراف صداوسیما علیه خودش
جدا از این ماجرا واکنشهای چهرههای فرهنگی، ورزشی و سیاسی به این اتفاق بسیار زیاد بود. با مرور صفحات مجازی و کانالهای خبری میشود دید که ماجرای این اعترافگیری تلویزیونی در صدر اخبار مهم قرار دارد و حتی چهرههای مذهبی نیز به آن واکنش منفی نشان دادهاند. سوژه اصلی مورد نقد کاربران توییتر فارسی، ورود به حیطه مسائل شخصی افراد از نگاه آنهاست؛ برای مثال حجتالاسلام فاضل میبدی، در توییتر رسمی خود نوشت: بعد از 40 سال از اسلام سخن گفتند، رسیدیم به جایی که باید یک دختر جوان در رسانه عمومی اعتراف به گناه خود کند، تابهحال کدام اختلاسگر در سیما آمده و اعتراف به اختلاس و غارت بیتالمال کرده؟ رقصیدن گناه بزرگ است یا غارت منافع ملی؟ حجتالاسلام محمدرضا زائری، روحانی و کارشناس فرهنگی اجتماعی نیز نقد خود را به این مستند در صفحه اینستاگرامش اینگونه نوشته است: قرنها ادبیات اباحی و جنسی وجود داشته، آیا چیزی از اقتدار و صلابت فکر دینی کاست؟ غالب شعرا هزلیات دارند و غالب تصویرگران، نقشهایی که قابل نشر نیست! قرنها مردم رقصیدند و برهنه شدند و رفتند و آمدند، اما دین آسیبی ندید! چرا بزرگان مدعی این نکته ساده و کوچک را نمیفهمند؟ آنچه دین و ایمان را متلاشی و نظام را نابود میکند، لرزش کمر دختری نوجوان نیست، لغزش قلم است! عباس عبدی، روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل اجتماعی و سیاسی نیز درباره مستند پخششده از صداوسیما و پرداختن به آسیبهای شبکههای اجتماعی نوشت: «هنگامی که فیلم اعترافات دختری را که رقصش منتشر شده، پخش کردند، چرا فکر نکردند این اعتراف صداوسیما علیه خودش است، چون رفتار آن دختر چیز پنهانی نداشت. این اقدام نشان داد آنان درکی از نتایج اخلاقی و حتی عملی رفتارشان ندارند. سقوط آزاد سیاست رسمی رسانهای در ایران مدتهاست آغاز شده».
از جامعه دوریم
واکنش به ماجرای بازداشت دختران رقصنده تنها به فعالان سیاسی محدود نشد. محمدرضا جوادییگانه، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران، در واکنش به انتشار فیلم اعترافات دختر اینستاگرامی نوشت: اگر تاریخ خوانده بودید، میدانستید مردم این سرزمین روی رنج دخترانش حساسند. حکایت فروش دختران قوچان، نماد ظلم و از عوامل مشروطه بود و دهخدا برای رنجشان سرود: «17 و 18 و 19 و 20 / ای خدا کسی فکر ما نیست». گریاندن دخترکان ترسناک است و نمایشش ترسناکتر. مرتضی روحانی، از روحانیان اصولگرا و صاحبامتیاز وبسایت ترجمان، نیز با اعتراض به اتفاقات اخیر عنوان کرد: میخواستم یه مثلا تحلیل درباره واقعه مائده هژبری بنویسم اما بیخیال! اجمالا به دستاندرکاران این طرح تبریک میگم که با موفقیت کامل مائده هژبری را نه در اینستا بلکه در جایی مثل توییتر هم تکثیر کردند! و مردم عادی را هم به فیلمگرفتن از رقصشان و انتشارش تهییج کردند. احسنت، بارکالله.
کار صداوسیما نه اخلاقی بود، نه حرفهای
واکنشها به پخش اعترافات تلویزیونی حتی مسئولان صداوسیما را نیز درگیر کرد. شهاب اسفندیاری، رئیس دانشکده صداوسیما که در بسیاری از واکنشها مثل دیگر افراد منتسب به صداوسیما مورد خطاب قرار گرفته بود، ناچار به واکنش درباره این اعترافات شد. اسفندیاری در یک رشته توییت در این رابطه اینطور نوشت: «من هیچ مسئولیتی در «صدا» و «سیما» ندارم. در «دانشگاه صداوسیما» کار میکنم. دیروز با دیدن این کلیپ منتشرشده، متأسف و ناراحت شدم. نه اخلاقی بود، نه حرفهای. و رسانه ملی بابت پخش این قبیل مصاحبهها در گذشته هزینه سنگینی داده. جالب اینکه هنوز چند روز از سخنان رهبر انقلاب خطاب به مسئولان قوه قضائیه نگذشته. توصیه رهبری به زبان ساده این بود که مراقب آبرو و حیثیت نظام در رسانهها باشید. به نظر من پخش این برنامه هم یک آبروریزی بود. پیگیر شدم ببینم برنامه کجا تولید شده. معلوم شد اصلا تولید صداوسیما نبوده. نیروی انتظامی یک برنامه ثابت هفتگی دارد در شبکه یک به نام بیراهه. خودشان میسازند و تحویل میدهند برای پخش. بخشهای قبلی برنامه هم درباره سارقان اینترنتی و سایر جرائم سایبری بوده. البته بازبین پخش شبکه طبعا وظیفه دارد همه برنامهها را بازبینی کند. ولی طبعا کمتر ناظر پخشی به برنامهای که به صورت روتین و هفتگی از طرف نیروی انتظامی تهیه و ارسال میشود اشکال پخش میگیرد. همین واقعه البته نشان میدهد باید در این رویه تجدیدنظر شود.
اینکه سواد رسانه و آگاهی نوجوانان نسبت به مخاطرات اجتماعی و قوانین و مقررات موجود درباره انتشار تصاویر خصوصی در فضای مجازی را بالا ببریم قطعا کار لازم و مفیدی است. در بسیاری از کشورها هم انجام میشود. اما راه آن پخش اعترافات اینگونه نیست. در برخی کشورها کودکان و نوجوانان تصاویر برهنه خود و یا دوستان خود را در فضای مجازی منتشر میکنند که میتواند مشمول جرم پورنوگرافی کودکان شود و مجازات سنگینی دارد. در مدارس و رسانهها به آنها دراینباره شدیدا هشدار میدهند. لذا این تصور که گویی در بقیه کشورها کودکان و نوجوانان آزاد هستند هر تصویری از خودشان خواستند در فضای مجازی منتشر کنند و این محدودیتها فقط مربوط به جمهوری اسلامی است، از همان توهمات غربپرستانِ غربندیده است. صداوسیما دهها شبکه تلویزیونی ملی، استانی و برونمرزی دارد که در شبانهروز حدود ۱۰ هزار دقیقه برنامه پخش میکنند. در پخش چنین حجم عظیمی از برنامه زنده و تولیدی قطعا خطاهایی هم رخ خواهد داد. اما با یک کلیپ یکدقیقهای درباره کل تولید چنین رسانهای نمیتوان قضاوت کرد. مشمئزکنندهترین واکنشها در این میان، واکنش نرینههای سیبیلکلفتی بود که با دیدن کلیپ رقص آن دختر ۱۷ ساله سخت به هیجان آمده و مشعوف شده بودند که «بهبه چه رقصی!» و نعره میزدند «وای بر این رژیم که نمیگذارد ما لذت خودمان را ببریم». واکنش حسامالدین آشنا، مشاور حسن روحانی، نیز قابلتوجه بود.
آشنا نوشت: «شورای نظارت بر صداوسیما این امکان را فراهم میکند تا به هر شکایتی از طرف افراد در مورد عدم رضایتشان نسبت به پخش تصاویر آنان در تلویزیون رسیدگی کند. در موارد پخش تصاویر مربوط به افراد در حالات غیرعادی، از جمله در بیمارستان، کلانتری یا بازداشتگاه، نیاز به هماهنگی میان قوه قضائیه، سازمان صداوسیما و رضایت فردی است که از او تصویربرداری میشود». واکنشها تنها به این چند نام محدود نبود. ورزشکاران، سینماگران و فعالان فرهنگی با انتشار صحنههای رقص دختران نوجوان در اینترنت نسبت به این اقدام اعتراض کردند. صحبتهای عده زیادی از منتقدان نیز حول این نکته میچرخید: دختری که تا دیروز فردی عادی در جامعه واقعی محسوب میشد و صرفا یک صفحه رقص در اینستاگرام داشت، حالا بدل به یک قهرمان و نماد اعتراضی میشود.
دختر نوجوانی که بعید است چیز زیادی از سیاست، جناحهای سیاسی و جامعه مدنی بداند و احتمالا هنوز به سن رأیدادن هم نرسیده که اولین کنش سیاسی خود را انجام دهد، اما با سهلانگاری مسئولان صداوسیما تبدیل به نماد شده و حتی کسانی که نام او را هم نشنیده بودند به مدد پخش اعترافات او از صداوسیما هم کلیپهای او را دیدهاند و او به لطف اشتباه مسئولان صداوسیما دیگر یک شهروند معمولی نیست. ماجرای این اتفاق همانگونه که قابل پیشبینی بود در رسانههای جهانی نیز بازتاب بسیار گستردهای داشت. گاردین، تایم، سیانان، نیوزویک و رسانههای بسیاری در اروپا و... به این موضوع با زاویه بازداشت یک دختر 17 ساله رقصنده در ایران و برخورد با شادی و جوانان پرداختند.
منبع: شرق/۱۹ تیر ۹۷