دیدارنیوز ـ پرستو بهرامیراد: بنزین گران شد و متاسفانه در واکنش به آن، آشوب بزرگی در کشور شکل گرفت. این آشوب آسیبهای بسیاری به جامعه وارد کرد و جان و مال شهروندان فراوانی دچار خسارت شد. در مواجهه با این وضعیت جدید، افراد سرشناس و شخصیتهای مطرح در جامعه به اعلام نقطه نظرات و مواضع خود پرداختند. در این میان، برخی از هنرمندان و تعدادی از سلبریتیها کمپین «صدای آبان ۹۸» را به راه انداخته و در متنی اعتراضی و تند، به حوادث بعد از گرانی بنزین پرداختهاند.
در بخشی از این بیانیه آمده است: «این روزهای تلخ که از پسِ آبان ۹۸ گذشته است، لحظهای چهرهٔ جوانانِ جانباخته، مردمان زخمخورده، مادران داغدار و پدران بیتاب از برابر چشم دور نمیشود. جوانانی که خونِ پاک آنها با بیتدبیری بر خاک ریخته شد و با انتسابشان به بیگانگان سعی بر نادیده گرفتنشان شدهاست. مردمانی که امروز از پسِ غبارِ غلیظِ بیخبری و بیارتباطی، نام و نشانِ یکان یکانشان آشکار میشود، به کدام گناه کشته شدهاند؟ آنها فقط بهجانآمدگانی بودند که، چون هیچ گوش شنوایی نیافتند، ناکارآمدیها را در کوی و برزن فریاد زدند.».
اما سوالی که مطرح میشود این است که آیا سلبریتیها و هنرمندان در جایگاهی هستند که بتوانند خود را همراه مردم بدانند؟ آیا زندگی آنان، اندک شباهتی به مردم دارد که خود را حامی آنان و مدافع معیشتشان میدانند؟ نگاهی گذرا به زندگی و سبک زیستی افرادی که در این کمپین شرکت کرده و بیانیه را منتشر نموده اند گویای حقایق دیگری است.
بعد از انتشار این هشتک و بیانیه اعتراضی، کارن همایونفر آهنگساز مطرح کشورمان به این اتفاق، واکنش نشان داد و ضمن انتقاد به شیوه رفتاری هنرمندان و سلبریتیها در مواجهه با وقایع اخیر، به صورت سربسته به برخی پشت صحنهها اشاره کرد که همین مطلب موجب شد تا حجم عظیمی از انتقادها به سوی این هنرمند مطرح، سرازیر شود.

وی در بخشی از مطلب خود که در اینستاگرام منتشر کرد، نوشت: «بیانیه آبان را امضا نکردم. برای اعتراض نیازی برای لابهلای جمع قاطی شدن ندارم. از این بیانیهها هزارتا دیدهام مخصوصاً دم انتخابات. الحمدلله مسائل مالیاتی حل شد و بدهبستان و زورآزمایی فرهنگ و قدرت به سرانجام رسید، خدا را شکر. ما که درآمدی نداشتیم حاضر بودیم مالیات هم بدهیم در سال مگر چقدر درآمد داریم کل درآمد یک سال من اندازه یک شب دورهمیتان نمیشود. خوش به حال دوستانی که برای هر کار دستمزدشان چند میلیارد است، خدا بیشتر کند، انشاءالله! در صفحهات اعتراض میکنی، اما یک و نیم میلیارد دستمزد برای ده روز میگیری و الآن هم از دست شوخی زشت شهروند البرزی با کودکی که در سطل زباله انداختند گله میکنی؟ الآن آن شهروند را دستگیر کردند احتمالاً کارش با کرام الکاتبین است، نمیخواهید کمپین برای آزادیاش ترتیب دهید؟ دوست عزیزی که همزمان هم با ایران اینترنشنال و «منو تو» مصاحبه میکنی بعدش هم با تلویزیون داخل، دوازده میلیارد با شهرداری قرارداد میبندی، حق نداری بیانیه در مورد مردم بدهی.»

این مطلب کارن همایونفر واکنشهای بسیاری را به همراه داشت و حتی پست مربوطه در صفحه وی نیز به دلیل ریپورتهای بسیار، توسط اینستاگرام پاک شد. اما سوال اینجا است که آیا هنرمندان و سلبریتیهای ایرانی در جایگاهی هستند که در رویدادهای اجتماعی و سیاسی کشور و به ویژه مسائل مربوط به معیشت و فقر مالی، در جایگاه مدعی قرار گیرند و واکنشی مثل همین بیانیه را ارائه دهند؟
همراهی با مردم یا کسب شهرت؟
شخصیتی اگر خودش را ملی میداند، باید ملی بیاندیشد. یکی از اتفاقهایی که فضای مجازی رقم زده است، ارتباط مستقیم هنرمندان و سلبریتیها با مردم است. از همین صفحات به خوبی مردم شاهد زندگی لاکچری بعضی از هنرمندان هستند. از سوی دیگر در عصر اطلاعات زندگی میکنیم و به راحتی اخباری مثل برگزاری مراسم تولد فرزند سلبریتیها با هزینه گزاف در کشورهای غربی و اروپایی را شاهد هستیم. همچنین از دستمزدهای نجومی بازیگران و برخی مجریان صدا و سیما و ... به خوبی همه مردم مطلع هستند. از سوی دیگر بارها در اخبار شاهد قراردادهای هنرمندان با مراکز دولتی و استفاده از رانت بوده و هستیم. ماجرا زمانی جالبتر میشود که سلبریتیهایی که کمپین صدای آبان ۹۸ را به راه انداختند تقریبا افرادی هستند که از سینما درآمدهای میلیاردی داشته و دارند.
همچنین قسمت جالب ماجرا این است که در همین اثنا خبر میرسد محمدباقر نوبخت به عنوان رئیس سازمان برنامهو بودجه کشور با صدور یک دستور فوری با کاهش معافیت مالیاتی هنرمندان در لایحه بودجه ۹۹ مخالفت کرده است. این اتفاق در صورتی خبرساز شده است که که قشر کارگر، کارمند و معلم ـ که هنرمندان مدعی اند حامی آنها هستند و کمپینهایی مثل «صدای آبان ۹۸» را برای آنها راه میاندازند ـ با تمام مشکلات معیشتی، مالیات پرداخت میکنند. در این سالها بارها شاهد بودیم که بسیاری از بازیگران و خوانندگان و اصطلاحاً سلبریتیها با وجود درآمدهای بالا و دستمزدهای قابل توجه به طور کلی مالیات پرداخت نمیکنند.
اینجا است که به خوبی مشاهده میکنیم که هنرمندان و سلبریتیها برای شهرت بیشتر و نشان دادن خود در بعضی مواقع فرصت را فراهم میبینند که بر فقر و درد مردم سوار شوند. قشر هنرمند و سلبریتی زمانی میتواند همراه مردم باشد که به جای دنبال کردن مسائل حقوقی برای دوتابعیتی شدن و یا معافیت از پرداخت مالیات و استفاده از رانتهای دولتی، همقدم با مردم حرکت کند. آن زمان است که مردم هنرمندان و سلبریتیها را از خود میبینند و در کمپینهای آنها شرکت میکنند.