دیدارنیوز ـ
مرضیه حسینی: دستگیری روح الله زم و حواشی متعددی که پیرامون فعالیتهای او وجود داشت، بار دیگر آمدنیوز و رسانههای هم جنسش را در مرکز توجه افکار عمومی قرار داد. اقبال عمومی به چنین رسانههای غیر مطمئنی که باور چندانی به اصل صداقت در خبر ندارند، این پرسش را ایجاد میکند که دلیل پرطرفدار بودن آنها چیست؟ آمدنیوزها دارای چه ویژگیهایی هستند که در مدت زمان کوتاهی موفق میشوند توجه و پیگیری گروههای مختلفی از مردم و نخبگان را به خود جلب کرده و با کسب مقبولیت، در حوادثی همچون اعتراضات دی ماه ۹۶ تاثیرگذار واقع شوند؟
چه عواملی سبب شده تا افرادی مانند زم و رسانه منسوب به او در نزد تودههای مردم پذیرفتنی باشند؛ در حالی که جریانهای سیاسی و رجال کهنه کار سیاسی در ایران نتوانسته اند اثرگذاری چندانی بر تودههای مردم گذاشته و در فضای سیاسی کشور بازیگری کنند؟
آیا معیارهای اعتبار و مشروعیت برای یک رسانه یا رجل سیاسی متفاوت شده است؟ آیا سلیقه مردم در خواندن و پذیرش اخبار دچار تغییر شده است؟ آیا میتوان گفت که ویژگیهای خاص رسانههای اجتماعی و فضای مجازی در کنار بی اعتمادی مردم به رسانههای رسمی، سبب اقبال به رسانههایی همچون آمدنیوز شده است؟
آمدنیوز از طرفی با سوار شدن بر امواج تنش در داخل کشور و از طرف دیگر به واسطه خشم و اعتراض مردم نسبت به وضعیت موجود، ظهور کرد و در طول مدت کوتاهی توانست جایگاه ویژهای در میان رسانههای اجتماعی برای خودش دست و پا کند. این رسانه با پایگاهی که کسب کرد توانست تا حدی نقش هدایت کننده جریان اعتراضات را برعهده گیرد و کوشید با انتشار برخی اخبار صحیح درمیان انبوهی از اخبار کذب و دروغ، برای خود یک چهره دلسوز را تصویر نماید. هدف این رسانه، دامن زدن به خشم و کینه مردم و القای حس اضطراب و فروپاشی از طریق شایعه پراکنی و نشر اکاذیب بود.
اقبال عمومی به آمدنیوز از وجوه مختلفی قابل بررسی است که برخی دلایل آن را میتوان ناشی از ناامیدی مردم از جریانهای سیاسی داخلی اعم از اصلاح طلب، اصول گرا، اعتدالی و ...، ناتوانی این جریانها از ایجاد تغییرات تاثیر گذار در فضای سیاسی ایران، دلسردی و بی اعتمادی نسبت به مردان سیاست، شیوه عملکرد رسانههای رسمی در کنار بی اعتمادی عمومی به نحوه اطلاع رسانی و فعالیت آنها دانست.
فضای فعلی رسانه با ۲۰ سال پیش متفاوت است
احسان شاه قاسمی پژوهشگر و استاد دانشگاه و متخصص حوزه رسانه و ارتباطات در خصوص فضای فعلی حاکم بر رسانهها و ویژگی رسانههای اجتماعی که در مواردی همچون آمدنیوز با اقبال عمومی مواجه میشوند در گفتگو با دیدارنیوز گفت: فضای رسانهای موجود با فضای رسانهای بیست سال پیش متفاوت است و دیگر نمیتوان از آن الگوی سلسله مراتبی گذشته پیروی کرد. در الگوی جدید هر کسی میتواند صاحب قدرت باشد.
وی افزود: فضای رسانهای جدید مانند میدان قمار است که شما میتوانید ظرف ۲ یا ۳ سال اعتبار کسب کنید و درعرصه خبری بدون کوچکترین هزینهای تأثیر گذار باشید؛ در حالی که در گذشته شما برای داشتن رسانه و اثر گذاری میبایست به شکل سازمانی اقدام کرده و از طرف نهادهای قدرت نیز تایید می شدید. به علاوه میبایست ساختمان، ابزار، تاسیسات و پرسنل فراهم میکردید، اما در زمان حاضر، یک اکانت توئیتری معمولی ممکن است از یک روزنامه، قدرتمندتر و اثرگذارتر باشد. مثلا هافینگتون پست وبلاگی بود که الان به یک وب سایت خبری مهم تبدیل شده و خانم آریانا هافینگتون آن را در سال ۲۰۰۵ تاسیس کرد و پرورد و سپس شش سال بعد به قیمت گزافی (۳۱۵ میلیون دلار) فروخت که الان یکی از منابع خبری مهم محسوب میشود.
رسانه های رسمی، اعتماد زدایی می کنند
احسان شاه قاسمی در توضیح عدم موفقیت رسانههای رسمی در یافتن پایگاه مردمی گفت: ما در کشوری زندگی میکنیم که در سال گذشته دو میلیون ایرانی در لاتاری گرین کارت شرکت کردهند، این در حالی است که دستگاههای خبری رسمی ما مرتب میگویند فقر و فحشا در اروپا و آمریکا بیداد میکند و مردم در حال مردن از گرسنگی هستند. رسانههای رسمی در حالی چنین اخباری را بازگو میکنند که برخی از ایرانی ها به ترکیه رفته و ادعا میکنند همجنسگرا هستند تا بتوانند ویزای یک کشور اروپایی را بگیرند.
وی افزود: این شیوه خبررسانی در زمانه فعلی، چیزی جز اتلاف منابع و امکانات نیست و هیچ کارکردی ندارد. من این ضعف را بارها به مسئولین متذکر شده ام، اما آنها در جواب میگویند ما چارهای جز این شیوه خبررسانی نداریم. با اتخاذ چنین شیوهای مسلم است که مخاطبین ریزش میکنند و به سمت کانالهای جایگزین میروند.
شاه قاسمی در بیان مصداق برای عملکرد بد رسانههای رسمی گفت: اغلب خبرنگاران بی بی سی بسیار معمولی و حتی ضعیف هستند، اما کانال بی بی سی بیش از دو میلیون عضو دارد. این یعنی این که ما خوب عمل نکردهایم.
وی افزود: این عملکرد بد درحالی است که رسانههای رسمی یک دستگاه عریض و طویل در اختیار دارند، اما درنهایت رسانههای جایگزین هستند که با وجود انتشار اخبار جعلی در میان اخبار حقیقی، باز هم اعتبار خود را حفظ میکنند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا دلسردی انباشته شده مردم نسبت به فضای سیاسی کشور و بازیگران سیاسی، تاثیری در استقبال آنها از رسانه هایی همچون آمدنیوز داشته است یا نه، گفت: این بحث ناامیدی فقط نسبت به رسانه نیست و در سطوح دیگر هم وجود دارد. به عنوان مثال، یکی از مسئولین در شهری مذهبی، مردم را به گفتن مرگ بر آمریکا تشویق میکند در حالیکه هر شش فرزند خودش در آمریکا زندگی میکنند و سپس در پاسخ به واکنش منفی مردم ادعا میکند که فرزندان من در آنجا مامورین نظام هستند؛ در حالی که فرزندانش این ادعا را تکذیب میکنند؛ بدیهی است مشاهده چنین تعارضاتی، مردم را نسبت به ساختار رسمی و به دنبال آن نسبت به رسانههای رسمی بی انگیزه و دلسرد میکند.
احسان شاه قاسمی در پاسخ به این سوال که آمدنیوزها دارای چه ویژگیهایی هستند که این چنین مورد اقبال مردم واقع می شوند گفت: چنین رسانههایی به واقع یک خلأ را پر میکنند، بدین معنا که ما جامعهای داریم که علی رغم وجود منابعی مانند نفت، دچار آسیبهای جدی از قبیل بیکاری، فقر و اعتیاد است اما صداوسیما نشان میدهد که همه چیز، گل و بلبل است؛ درنتیجه وقتی رسانه جایگزینی میآید و این واقعیتها را نشان میدهد مردم باورش میکنند و هوادارش میشوند.
متخصص حوزه رسانه و ارتباطات افزود: رسانههای جایگزین با دارا بودن قدرت پذیرش عمومی میتوانند مردم را تحریک کنند و به عنوان مثال بر یک تظاهرات اعتراضی دامن بزنند، زیرا مردم دنبال رسانهای هستند که حرف دلشان را و دردهایشان را از زبان آن بشنوند؛ رسانهای که به بیکاری و فساد و فقر اعتراض کند.
وی در پایان با بیان مثالی در توضیح قدرت رسانههای اجتماعی گفت: یک کانال اعلام میکند که بنزین نایاب شده است، آنگاه مردم به حدی به رسانههای رسمی بی اعتماد هستند و کوچکترین توجهی به اخبار نمیکنند که با انتشار این شایعه توسط یک کانال، صفهای چند ده متری جلو پمپهای بنزین تشکیل می دهند. وقتی که مردم با چشم خود و روزانه شاهد رشوه و فساد هستند، اما صداوسیما میگوید ایران یکی از پاکترین کشورهاست، مسلم است که مردم بی اعتماد میشوند. تا زمانی که سیستم رسانهای رسمی تغییر نکند وضع همین است.
نمی دونم چرا بعدازاین همه سال رفتن راه خطا واشتباه و دیدن نتیجه ان
باز دارن همین راه ادامه میدن