تیتر امروز

سلیمانی اردستانی: هر پرچمی که بنام اسلام برداشته شود یا حقوق بشری است و یا اسلامی نیست
در گفت‌وگوی دیدار اندیشه با یک فقیه و استاد دانشگاه و حوزه، مطرح شد:

سلیمانی اردستانی: هر پرچمی که بنام اسلام برداشته شود یا حقوق بشری است و یا اسلامی نیست

عبدالرحیم سلیمانی اردستانی در برنامه دیدار اندیشه گفت: اصرار بر حق تعیین سرنوشت مهمترین دلیل امتناع امام‌ حسین (ع) بر عدم بیعت با حاکم بود.
انگیزه‌های سوءقصد به ترامپ چیست؟/ افشاگری طیب‌نیا درباره نقش جلیلی در به تصویب نرسیدن FATF
مجله خبری تحلیلی دیدار نیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

انگیزه‌های سوءقصد به ترامپ چیست؟/ افشاگری طیب‌نیا درباره نقش جلیلی در به تصویب نرسیدن FATF

این یازدهمین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.

حل مشکلات منطقه راهی جز گفت‌وگو ندارد (گفت‌و‌گو با سیدمحسن حکیم، مشاور عالی رئیس جریان حکمت ملی عراق)

News Image Lead

تلاش دولت عراق و همه سیاستمداران عراق در این است که بتوانیم روابط خودمان را با همه همسایگان و بویژه جمهوری اسلامی ایران که همواره حامی و مدافع حقوق عراقی‌ها بوده تقویت کنیم. ارتباط ایران هم با عراق مختص یک قوم یا مذهب نیست. این ارتباط مهم است، زیرا منافع دو کشور به یکدیگر گره خورده است. تصمیم قاطع درعراق این است که به هیچ عنوان تحت تأثیر القائات دیگران درمنطقه و فرا منطقه علیه جمهوری اسلامی ایران قرار نگیرد. چنانکه تاکنون هم نگرفته است.

کد خبر: ۳۶۴۴
۱۲:۲۱ - ۰۳ تير ۱۳۹۷
دیدارنیوز ـ «منافع ایران و عراق به همدیگر گره خورده است.» این را سید محسن حکیم، مشاورعالی رئیس جریان حکمت ملی عراق می‌گوید. او البته این به‌هم‌پیوستگی منافع را مختص تهران- بغداد نمی‌داند بلکه معتقد است که منافع همه کشورهای منطقه به هم دیگر پیوسته است و لذا شایسته و بایسته است که مشکلات موجود در منطقه هم از راه گفت‌وگو حل و فصل شود. بررسی انتخابات پارلمانی اخیرعراق و تأثیرات آن بر روابط ایران و عراق، موضوع گفت‌وگوی ایران با عضو دفتر سیاسی جریان حکمت ملی عراق به رهبری سید عمار حکیم است که در ادامه می‌آید:

نتایج انتخابات پارلمانی عراق تا چه حد بر اساس پیش بینی هایتان رقم خورد؟ فکر می‌کردید که جریان صدر بیشترین کرسی را به خود اختصاص دهد؟

انتخابات یکی از ارکان اصلی دموکراسی در عراق است و این ششمین انتخاباتی است که پس از سرنگونی صدام برگزار شده است. این انتخابات با رویکرد و افکار جدیدی از سوی توده مردم همراه بود و نشان داد که مردم خواهان حضور چهره‌های جدید در عرصه سیاست هستند و گروه‌هایی که در فهرست انتخاباتی خود چهره‌های جدیدی را معرفی کرده بودند با اقبال مردم مواجه شدند. بیش از 70 درصد از پارلمان جدید عراق از چهره‌های جدید هستند. همچنین در این دوره مردم نشان دادند که انتخاب‌شان بر اساس برنامه‌ها بود و نه شاخص‌های قومی، نژادی و مذهبی. این رشد فرهنگ سیاسی مردم عراق را نشان می‌دهد و نشان دهنده آن است که ما به سمت تبلور هویت ملی حرکت می‌کنیم. بنابراین فهرست‌هایی که با برنامه‌های عملی و کارآمد همراه بودند رأی گرفتند. مردم همچنین استقبال بیشتری از چهره‌های جوان انجام دادند. همچنین افراد تحصیلکرده و نخبه و کاردان و نیز افرادی که صبغه مردمی تری داشتند با اقبال بیشتر مردم مواجه شدند.

البته اینکه مشارکت مردم 44 درصد و کمتر از دوره‌های گذشته بود زنگ خطری است برای همه سیاستمداران عراق که نشان می‌دهد باید در رفتارها و شیوه خدمات‌رسانی‌شان به مردم تجدید نظر کنند.

 طی سال‌های گذشته چه زمانی که رژیم بعث بر عراق حاکم بود و چه بعد از آن مردم با مشکلات مواجه بودند. البته در رژیم گذشته مشکلات خیلی بیشتر بود و پس از سرنگونی صدام، الحمدلله شاهد گشایش مهمی در وضع عراق بودیم اما به هر ترتیب چالش‌های سیاسی، مذهبی و امنیتی همواره سبب ناراحتی مردم می‌شد. خب الان شاهد امنیت و ثبات قابل قبولی در عراق هستیم. تا آنجا که به رغم تهدید‌های مکرر داعش مبنی بر به چالش کشاندن روند انتخابات نتوانستند هیچ اقدام ناامن‌کننده‌ای انجام دهند و شاهد استقرار و امنیت خوبی در انتخابات بودیم. البته این امنیت حاصل هزینه‌ها و فداکاری‌های بسیاری است و طبیعی است که مردم اکنون توقع داشته باشند در ازای همه آن ایستادگی‌ها برای حل مسائل آنها از جمله بیکاری، ضعف خدمات عمومی، فساد و... اهتمام بیشتری صورت گیرد.

آیا اقبال مردم به فهرست مورد حمایت آقای صدر بر اساس همین ویژگی‌ها بوده است؟

صددرصد فهرست آقای صدر و 90 درصد از لیست حکمت از چهره‌های جدید بودند. در فهرست‌های دیگر هم این چهره‌های جدید بودند که رأی آوردند یا چهره‌های قدیمی که خدمات قابل ملاحظه‌ای در سال های مسئولیت انجام داده بودند. این دو عنصر مهم در رأی مردم مؤثر بود.

واضح است که برای تشکیل دولت، جریان‌های حاضر در مجلس ناچار به ائتلاف هستند تا اکثریت لازم را به‌دست آورند. به‌نظر می‌رسد این ائتلاف‌ها فارغ از خاستگاه‌های قومی و مذهبی گروه‌ها در حال شکل گرفتن است. چرا این ائتلاف‌های فرا قومی و فرا مذهبی قبل از انتخابات اتفاق نیفتاد؟ حتی احزاب و گروه‌های متعلق به یک قوم و مذهب نیز ترجیح دادند مستقل وارد این انتخابات شوند. آیا آنها خواهان وزن‌کشی و مشخص شدن پایگاه رأی‌شان بودند؟

برای اولین بار در این انتخابات شاهد فهرست‌های فرا قومی و فرا مذهبی بودیم به‌طور ویژه بیشتر لیست‌های گروه‌های شیعه در مناطق اهل تسنن و در مناطق کرد از خود آن مناطق و از خود اهل سنت و کردها لیست داده بودند و این کاملاً برخلاف گذشته بود. این نشان دهنده آن بود که جریان‌های شیعه که اتفاقاً اکثریت مردم عراق را تشکیل می‌دهند خواهان ایجاد یک دیدگاه ملی و فرا مذهبی و فرا قومی است. در برنامه اغلب ائتلاف‌ها نیز تأکید بر حفظ هویت ملی بود. گفتمان هیچ یک از گروه‌ها از مسائل قومی، مذهبی یا طایفه‌ای نشأت نمی‌گرفت و این یک گام به جلو است. سعی ما این است که همین دیدگاه در تشکیل دولت هم به وجود بیاید. ما در گفت‌و‌گوها و جلساتی که به‌صورت روزانه با برادران و خواهران کرد و اهل تسنن‌مان داریم حرف‌مان این است که یک ائتلاف ملی تشکیل شود که شامل همه این گروه‌ها باشد.

برای شکل‌گیری یک ائتلاف یک راه این است که همه طرف‌ها با یکدیگر در آن واحد بنشینند و گردهمایی تشکیل شود اما برای اینکه ما به این نقطه برسیم باید رایزنی‌های مقدماتی انجام شود که طبیعتاً از نزدیک‌ترین گروه‌ها به یکدیگر آغاز می‌شود و همین طور به جریان‌های با فاصله بیشتر تسری پیدا می‌کند. البته ما به‌طور همزمان روزانه با برادران اهل تسنن و کردمان در تماس هستیم اما چون شیعه و به تبع آن گروه‌های سیاسی برآمده از جریان شیعه اکثریت دارند حتی برادران اهل سنت و کرد ما نیز معتقدند که باید ابتدا این همگرایی و ساماندهی در میان گروه‌های شیعه ایجاد شود تا بعد برویم در فضای ملی. به همین دلیل رایزنی‌های گسترده‌ای میان پنج گروه اصلی شیعی و میان آقایان صدر، عامری، مالکی، عابدی و حکیم وجود دارد. شاید این روند کند شد، با توجه به ادعای تقلب و مسائلی که در این باره مطرح شد، نیاز هست که حتماً فرآیند قانونی خودش را طی کند.

منتها در این میان موضع پارلمان عراق و تصویب قانونی که باعث محذوریت همه ما شد و فکر کنم بی‌سابقه یا کم سابقه بوده است. البته من اطلاعی از تجربیات جهانی در این زمینه ندارم اما شاید کم سابقه است اینکه نمایندگان پارلمانی که رأی نیاورده‌اند برای پارلمان آینده تصمیم‌گیری کنند. این پارلمان تا 01/07/2018 اعتبار دارد و برای اینکه دچار خلأ قانونی نشویم باید تکلیف انتخابات پارلمانی و تشکیل پارلمان جدید حدود 45 روز قبل از آن مشخص شود. در این مدت اگر چه پارلمان موجود صلاحیت دارد اما صلاحیت‌اش در حد رتق و فتق امور است و نه اینکه بتواند کل انتخابات را زیر سؤال ببرند چون پیروز نشده‌اند. پیگیری هر ادعایی نسبت به صحت و سلامت انتخابات راهکاری دارد. قرار نیست که ما کمیساریایی مستقل انتخابات را که در عراق نهاد رسمی اجرایی انتخابات است  منحل کنیم یا شیوه جدیدی اتخاذ کنیم، بلکه می‌شود بازنگری کرد، شمارش دستی کرد و...

 سید عمار حکیم و مقتدی صدر در ماه‌های گذشته بر موضع مشترکی تأکید داشتند و آن ضرورت حفظ استقلال عراق بوده و مقابله با دخالت‌های بیگانه در حالی که برخی مفسران منطقه‌ای این اظهارات را به معنای حفظ فاصله عراق از ایران و عربستان تعبیر می‌کنند؛ پرسش این است که این موضع گیری‌ها چه روابطی را هدف قرار داده‌اند و در واکنش به چه دخالت‌هایی مطرح می‌شوند؟

یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های تشکیل کشورها استقلال دولت‌ها است. هر چقدر که دولت‌ها در تصمیم‌گیری‌های خود از کشور‌های دیگر کمتر تأثیر بپذیرند و بیشتر بر منافع ملی تأکید داشته باشند مستقل‌تر تعریف می‌شوند. تحقق منافع ملی در پنج عنصر حاکمیت ملی، استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، حفظ تمامیت ارضی، توسعه و رفاه اقتصادی و نیز بازدارندگی نظامی تعریف می‌شود. هدف از تأمین منافع ملی، تضمین امنیت و دستیابی به توسعه پایدار است. بنابراین استقلال کشورها که یکی از پایه‌های منافع ملی است همواره باید مد نظر قرار گیرد. آقایان حکیم و صدر و ان‌شاء‌الله تمام سیاستمداران عراق اعم از شیعه، سنی و کرد همه در پی این باشند که همواره منافع ملی عراق را در نظر بگیرند بدون اینکه تحت تأثیر عامل خارجی قرار بگیرند. عراق کشور ثروتمند و قدرتمندی است و از نظر موقعیت ژئواستراتژیک و ژئوپلتیک جایگاه تعیین‌کننده و سرنوشت‌سازی را در منطقه و جهان ایفا می‌کند.
 
متأسفانه در طول سالیان حاکمیت رژیم گذشته دولتمردانی که در عراق حاکم بودند دولتمردان نابخردی بودند که با جنگ و آشوب برخلاف منافع ملی عراق هزینه‌های بسیاری را بر مردم تحمیل کردند. پس از سرنگونی صدام افرادی که مسئولیت دولت عراق را برعهده گرفتند افراد مردمی بودند اما چالش‌های داخلی و خارجی مانند اشغال عراق و قرار داشتن در ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل که میراث رژیم سابق بود، کار فراوانی شد تا ما از فصل هفتم خارج شدیم. تا الان 48.5 میلیارد دلار از غرامت 52 میلیارد دلاری کویت را بازپرداخت کرده‌ایم...

غرامت ایران ولی هنوز پرداخت نشده...

در مورد غرامت کویت قطعنامه صادر شد ولی در مورد ایران قرار بود که قطعنامه صادر شود اما در نهایت نشد...

ادامه بدهید...

به هر ترتیب برخی کشورهای منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای تمایل نداشتند، بلکه اراده داشتند که عراق جدید، عراق نوین دموکرات روی ثبات و پایداری را به خود ببیند. برای همین همه گونه فتنه در عراق ایجاد کردند. فتنه مذهبی، فتنه قومی، نژادی و فتنه سیاسی آنها می‌خواستند عراق را از هم بپاشانند. بنابراین ما با چالش‌های سنگینی مواجه بودیم. این حق مردم است که مطالبه گر باشند و وظیفه دولتمردان که پاسخگو باشند و بتوانند آمال و آرزوهای مردم را محقق کنند. الان فرصت خوبی است که ما بتوانیم نقش مهم و مؤثر منطقه‌ای و حتی فرامنطقه‌ای عراق را ایفا کنیم  با ارتباط بسیار مهمی که با جمهوری اسلامی ایران  با کشورهای عربی و غیر عربی وجود دارد؛ عراق با این مختصات می‌تواند بخشی از راه حل مشکل و نه خود مشکل باشد. ما همیشه تلاش می‌کنیم باز تعریف منافع ملی عراق در سیاست خارجی‌مان را در اینکه عراق جزئی از راه حل منطقه باشد تعریف کنیم. این هدف محقق نخواهد شد مگر آنکه ما هویت ملی عراق را در نظر بگیریم. اگر بخواهیم وارد عناوین ثانویه و رقابت‌های قومی و مذهبی و قرابت و پیروی از دیگر کشورها بشویم از این هویت ملی فاصله می‌گیریم. چنانکه فتنه انگیزی‌هایی که در سال‌های گذشته شد نوعی قومیت‌گرایی را باب کرد. حال آنکه ذیل هویت عراقی فرقی نمی‌کند که کسی سنی باشد، شیعه، کرد، ایزدی و... ما الان در حال بازگشت به وضع طبیعی هستیم و نیاز است که استقلال عراق به‌عنوان یکی از ستون‌های منافع ملی حفظ شود. متأسفانه برخی کشورهای منطقه و بیرون از منطقه از وضعیتی که برای عراق پیش آمده بود سوء‌استفاده کردند. بر اساس برخی گزارش‌ها بیش از 80 سازمان اطلاعاتی وامنیتی جهان در عراق فعال اند. این چیزی نیست که بشود تحمل کرد.

البته ارتباط ما با جمهوری اسلامی ارتباط ویژه و خاصی است. شاید در کمتر هفته‌ای در تهران یا بغداد شاهد حضور یکی از مسئولان دو کشور نباشیم. این ارتباط خالص و سازنده‌ای است که همواره تلاش می‌شود ارتقا پیدا کند.

اما در سال‌های اخیر نگاه غالب این بوده است که جریان صدر و حتی جریان حکیم به نسبت گذشته از ایران فاصله گرفته‌اند تا چه حد این فاصله‌ها در آینده روابط دو کشور تأثیر خواهد گذاشت؟

البته من اینجا از طرف جریان صدر نمی‌توانم سخن بگویم اما آنچه به حزب حکمت ملی باز می‌گردد این است که ارتباط ما با جمهوری اسلامی ایران یک ارتباط تاریخی است. شاید عناوین فرق کرده است اما جوهره و ماهیت ارتباط همان است که بوده و ان‌شاء‌الله همچنان ادامه پیداخواهد کرد. چون این ارتباطی است که صرفاً سیاسی نیست بلکه ارتباطی معنوی، دینی و تاریخی است که سالیان سال وجود داشته است. خانواده حکیم نزدیک به 80 سال با ملت ایران ارتباط داشته‌اند. جد بزرگ ما حضرت مرحوم آیت‌الله العظمی حکیم که در دهه 30 و 40 شمسی مرجع اعلای شیعیان کل جهان بودند در ایران بیش از 1000 وکیل داشتند حال آنکه شاید درعراق این تعداد وکیل نداشتند. بعد ازایشان هم شهید سید محمدباقرحکیم عموی ما که در ایران بودند باز چه در سطح سیاسی و چه در سطح مردمی ارتباط حفظ شد. در زمان اخوی سید عبدالعزیز و چه در زمان اخوی اینجانب سید عمار حکیم این ارتباط بسیار تنگاتنگ بوده است. حتی مسائلی مانند تشکیل حزب حکمت ملی در این راستا قابل تحلیل نیست مسائل دیگری باعث شد که سید عمار از مجلس اعلا خارج شود و طیف حکمت ملی را تشکیل بدهد. علت هم همان مسائلی بود که در ابتدا مطرح کردم اینکه ایشان معتقد بودند باید به چهره‌ها و دیدگاه‌های جدید فرصت داده شود. اما گروه‌هایی که سابقه طولانی داشتند شاید برای‌شان سخت بود که بپذیرند که مذاق و سلیقه مردم تغییر کرده است و چندان پذیرای دیدگاه سید عمار حکیم نبودند.
 
حال آنکه با توجه به ارتباطات روزانه‌ای که با متن جامعه دارند نبض جامعه در دست شان بود. الان هم نتایج به‌دست آمده از فهرست حکمت ملی نتایج خوبی بوده چون فهرست‌های دیگر حاصل ائتلاف چندین و چند گروه بودند اما حکمت تنها حزبی بود که به تنهایی فهرست مستقل ارائه داد.

تحلیل‌های مبتنی بر فاصله گرفتن برخی جریان‌های شیعی عراق از ایران پس از سفر مقتدا صدر به عربستان قوت گرفت. آن سفر در حالی بود که محافل رسانه‌ای از تلاش عربستان برای رابطه گرفتن با شیعیان عراق و دور کردن آنها از ایران صحبت کردند. در جریان بودیم که سال گذشته از سید عمارحکیم هم برای سفر به عربستان دعوت شد. شروطی که آقای حکیم برای سفر به ریاض مطرح کردند به کجا رسیده است؟ عربستان را در تلاش برای ایجاد این شکاف ثابت قدم می‌بینید و به نظرتان در این مسیر به چه نتایجی خواهد رسید؟

دیدگاهی که برای ایجاد آرامش و ثبات در عراق وجود دارد ایجاب می‌کند که ما بهترین روابط را با سایر کشورهای همسایه‌مان داشته باشیم. همان طور که رابطه خوبی با ایران داریم. با ترکیه، سوریه، عربستان و کویت نیز مرزهای مشترکی داریم و همواره تلاش کرده‌ایم که با این کشورها بهترین رابطه را داشته باشیم و منافع رابطه میان دو طرف در حد قابل قبولی تأمین شود. عراق هم با این رابطه دوجانبه بتواند هم ارتباط تاریخی که بین این کشورها وجود داشته و هم منافع منطقه‌ای را پیگیری کند. زیرا ما مانند کسانی هستیم که در یک آپارتمان زندگی می‌کنیم که دعوای میان هر یک از همسایگان با دیگری می‌تواند به منافع و آرامش دیگر همسایگان نیز لطمه بزند. منافع همه ما به هم تنیده است و جنگ و چالش و منازعه راه به جایی نخواهد برد. بنابراین باید نسبت به عناصر مشترکی که اتفاقاً کم هم نیستند توسل کنیم. در نسبت بین عراق و عربستان هم همین معنا مصداق دارد.
 
درچارچوب منفعت ملی عراق ارتباطاتی میان مسئولان رسمی دولت با سران عربستان وجود دارد و آنها توقعاتی از دولتمردان عربستان دارند. بله تاکنون سه بار به‌صورت رسمی از سید عمار برای سفر به عربستان دعوت شده است. اما ایشان مسائلی را مطرح کردند که تصور می‌کنند تحقق آنها شرط موفقیت این سفر است. زیرا ایشان سفر را صرفاً درعکس گرفتن و دست دادن نمی‌بینند. سفر برای تأمین منافع واقعی دو کشور است. ایشان شرایط خودشان را مطرح کرده‌اند و منتظر هستند که ببینند هر وقت شرایط طرف مقابل اقتضا کند این سفر انجام شود. ایشان هیچ موضع منفی نسبت به این دعوت و انجام این سفر ندارند، اما شروطی برای سفر دارند که درصورت پذیرفتن آن شروط شاید این دعوت را بپذیرند.

گویا در ایران هم نگاه مثبتی به سفر رهبران جریان‌های شیعه به عربستان وجود دارد. آقای حکیم اواخر سال گذشته پیشنهادی را مبنی بر گفت‌و‌گوی میان 5 کشور تأثیرگذار خاورمیانه یعنی ایران، ترکیه، عراق، عربستان و مصر مطرح کردند. آن پیشنهاد تا چه حد پیگیری شد؟ آیا در سفر اخیرشان به کویت که می‌دانم سفری سنتی است در دیدار ایشان با امیر کویت در این باره رایزنی شده است؟

عمار حکیم رابطه خوبی با بیشتر سران منطقه دارد. این ارتباطات هم ارتباط‌های ریشه‌داری است که از زمان مرحوم عمویمان بوده در زمان ابوی هم ادامه پیدا کرده و در زمان خود سید عمار هم ادامه پیدا کرده است. این ارتباطات با هدف منافع عراق و منطقه پیگیری شده است. اگر مشکلاتی بوده اگر تأثیرهایی نسبت به چگونگی حل مشکل، ایجاد تسهیل‌هایی برای حل مشکلات بوده با توجه به شرایط ویژه‌ای که منطقه ما در آن به سر می‌برد خب مشکلات و چالش‌هایی وجود دارد. بحث این بود که در یک گردهمایی با احترام به همه کشورهای منطقه این پنج کشور در یک گفت‌و‌گوی منطقه‌ای بتوانند بسیاری از هزینه‌هایی را که منطقه تحمل می‌کند،حل کنند و به سمت همگرایی و همسازی و همبستگی لازم حرکت کنند. قطعاً خود عراق هم آمادگی میزبانی از همه این کشورها را دارد تا در یک مجمع گفت‌و‌گوی منطقه‌ای بتوانند همه مشکلات را در آنجا مطرح کنند و راهکارهایی با حضور همه طرف‌ها برای حل این مشکلات بیابند. ما راهی جز گفت‌و‌گو نداریم. هر طرفی بخواهد از راهکار نظامی علیه دیگری استفاده کند به بیراهه رفته است. آبا و اجداد همه ما در این منطقه زندگی کرده‌اند و نوادگان ما نیز در اینجا زندگی خواهند کرد. ما نمی‌توانیم جغرافیای منطقه را تغییر بدهیم و راهی جز همزیستی مسالمت‌آمیز با یکدیگر نداریم و باید بتوانیم با تعریف منافع مشترک آن را تأمین کنیم.

در چندماه گذشته شایعه‌ای مطرح شد که حکایت از کمک 100 میلیون دلاری ایران و 10 میلیون دلاری عربستان به جریان حکمت و شبکه تلویزیونی فرات مطرح شد، ماجرا چه بود؟

بنده تأکید می‌کنم که حزب حکمت ملی عراق نه از جمهوری اسلامی ایران، نه از عربستان و نه از هیچ کشوری پولی دریافت نکرده است. آنها می‌خواستند که چهره حزب حکمت را خدشه دار کنند و آن را تابع کشورهای دیگر معرفی کنند. الحمدلله در راه ملت عراق در حد توان خودمان حرکت می‌کنیم و بریز و بپاش نداریم. به کمک‌های مردم متکی هستیم. توقعی هم از کسی نداریم اما اتهامی را هم نمی‌پذیریم.

اگر نکته دیگری مد نظرتان هست، بفرمایید.

تلاش دولت عراق و همه سیاستمداران عراق در این است که بتوانیم روابط خودمان را با همه همسایگان و بویژه جمهوری اسلامی ایران که همواره حامی و مدافع حقوق عراقی‌ها بوده تقویت کنیم. ارتباط ایران هم با عراق مختص یک قوم یا مذهب نیست. این ارتباط مهم است زیرا منافع دو کشور به یکدیگر گره خورده است. تصمیم قاطع درعراق این است که به هیچ عنوان تحت تأثیر القائات دیگران درمنطقه و فرا منطقه علیه جمهوری اسلامی ایران قرار نگیرد. چنانکه تاکنون هم نگرفته است. منافع ملی و رشد و ثبات عراق در گرو ارتباط با کشورهای دوست و همسایه عراق است که امیدواریم روز به روز گسترش پیدا کند. باید ارتباطات تجاری، علمی و فرهنگی و ارتباطات مردمی دو کشور تقویت شود. متأسفانه همواره دشمنان دو ملت تلاش کرده‌اند که بین دو ملت ایجاد مودت و وفاق نشود چنانکه در طول تاریخ با وجود 20معاهده صلح 24 جنگ بین دو ملت درگرفته است. این یعنی یک جای کار اشکال دارد و آن این است که ارتباطات تمدنی باید در بالاترین سطح باشد و آنقدر منافع مشترک به هم تنیده شود که هیچ دولتمردی جرأت نکند حتی به تیرگی روابط بیندیشد. این هدف جز با افزایش ارتباطات مردمی قابل تحقق نیست.
 
منبع: روزنامه ایران/مهراوه خوارزمی/۳ تیر ۹۷
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنر شرکت هفت الماس صفحات خبر
رپورتاژ تریبون صفحه داخلی