«حسن محدثی» در گفتگو با "دیدارنیوز" به عزاداری انتقادی در یزد و امکان ملی شدن آن میپردازد؛
دیدارنیوز ـ
مرضیه حسینی: از اواسط دهه ۸۰ به این سو و به ویژه در مدت سپری شده از دهه ۹۰ شمسی، شاهد نوعی از عزاداریهای منحصربفرد در ماه محرم در یزد و برخی شهرهای دیگر همچون بهبهان هستیم که با دیگر اشکال عزاداری، هم از حیث محتوا و هم شکل، متفاوت است.
دیدارنیوز در خصوص این نوع عزاداری های متفاوت، غنی و تاثیر گذار با دکتر
حسن محدثی جامعه شناس دین به گفتگو نشسته است که در ادامه می خوانید.
انواع عزاداری ها در ایران معاصر
دیدارنیوز: در طی سال های گذشته، شاهد انجام نوعی از عزاداری و مداحی در یزد تحت عنوان «عزاداری انتقادی» بوده و هستیم. به نظر شما آن چه که توسط مداحان یزدی انجام میشود چه محاسنی دارد و چگونه میتواند غنای نهضت عاشورا و پیام حقیقی آن را از سال ۶۰ هجری به جامعه امروز منتقل کند؟
محدثی: ابتدا لازم است مقدمهای در باب چگونگی نامگذاری این نوع عزاداری به عنوان عزاداری انتقادی عرض کنم. در بررسیهایی که در مورد نحوه عزاداری در ایران معاصر داشتم دیدم که ما در چند دهه اخیر از دهه چهل به این سو اشکال مختلف عزاداری را داریم. پیشتر طی یک سخنرانی تحت عنوان «ایران معاصر در آیینه امام حسین(ع)» عرض کردم که در ایران معاصر، انواع روایتها از عزاداری عاشورا وجود دارد. قبل از دهه چهل «عزاداری اسطوره ای»، دهه چهل و پنجاه «عزاداری انقلابی» و دهه ۶۰ «عزاداری سروری رنج» را داریم. در دهه هفتاد «عزاداری شرعی» یعنی روایت شرعی از عزاداری و نهضت عاشورا ظهور میکند و در دهه هشتاد «عزاداری کارناوالی» را داریم. من بررسی میکردم که آیا میتوانیم در دهه ۹۰ از نوع جدیدی از عزاداری که با اشکال پیشین متفاوت است، نام ببریم. در بررسیها دیدم گونه جدیدی از عزاداریها در اواخر دهه هشتاد و به ویژه دهه نود رواج پیدا کرده است. با توجه به بررسی مضامین اشعار این عزاداری ها و مداحیها به نظرم آمد بهترین عنوانی که میتوانیم برای آن بگذاریم، «عزاداری انتقادی» است. در بررسیهایی که انجام دادم و گفتگوهایی که با افراد محلی کردم دیدم که این شکل از عزاداری عمدتاً در دو شهر بهبهان و یزد دیده شده است. احتمال دارد در شهرهای دیگری از کشور هم باشد، اما من قرائن و شواهدی از این دو شهر پیدا کردم و نمیتوانم صد در صد بگویم که در کدام شهر زودتر شروع شده، اما احتمال میدهم که در بهبهان زودتر شروع شده باشد.
در بهبهان شاعری به نام مرحوم عتیق، اشعار انتقادی میگفت و مداحی به اسم «محمد جعفر گله دار زاده» مداحی میکرد که طرفداران بسیاری داشت. بهبهانیها اشعار و عزاداری هایش را برای من ارسال کردند و من آنها را بررسی کردم. بررسیهای دیگری نشان داد که نوعی از همان شکل عزاداری در یزد هم وجود دارد. اولین نوحهای که آنها بعد از انقلاب برگزار کردند سال ۸۰ و ۸۱ بوده است. اشعار و مداحی در این سبک، متأثر از ادبیات شریعتی در باب زر و زور و تزویر، ولایت سفیانی و در باب ظلمی که تحت لوای دین صورت میگیرد بود و ادبیاتی که مداحان به کار برده و میبرند کاملاً متأثر از اصلاح گرایی دینی انتقادی است.
به طور مثال، اشعار زیر در زمره اولین نمونههای این نوع از مداحی است:
«برخیز و ببین آنچه به انسان ز جفا رفت/ برخیز که این قافله هم راه خطا رفت/ رنگ از گل و نور از دل و صدق از همه جا رفت/ پرواز بخون خفت و پرستو به عزا رفت/ برخیز و ببین آنچه که دیدیم و کشیدیم/ با نام حسین (ع) آینهی ظلم یزیدیم /برخیز و ببین داعیه داران ولایت/ آغاز چه گفتند و چه کردند به غایت.»
اشعاری نظیر این و اشعار دیگری که مضامین ادبیات شریعتی مثل زر و زور و تزویر به صراحت در آنها به کار رفته نشان میدهد که میتوان بر این عزاداری نام انتقادی نهاد.
نسبت عزاداری انتقادی با نهضت عاشورا
دیدارنیوز: نسبت این نوع از عزاداری با نهضت عاشورا چیست و چگونه می تواند پیام نهضت عاشورا و حرکت امام حسین(ع) را به جامعه کنونی منتقل کند؟
محدثی: در حال حاضر در ایران ۴ نوع عزاداری رایج است. یکی عزاداری اسطورهای که مضامین و محتوای اسطورهای را از حرکت امام حسین(ع) وسط میآورد. دوم عزاداری کارناوالی که من مفصل در مورد آن صحبت کردم و بحثهای زیادی در مورد آن انجام گرفته و مطالب و نوشتهها منتشر شده است. سوم عزاداری شریعتمدارانه که در محافل دینی در حضور روحانیون و علما و فقها این عزاداری انجام میشود. چهارم این شکل از عزاداری که من اسم آن را عزاداری انتقادی گذاشتم که الان در استان یزد آرام آرام گسترش پیدا کرده و حتی آن قدر شناخته شده که در برخی از دانشگاههای آمریکایی نیز در بحث دین داری مدرن در ایران برای دانشجوهای آن جا به نمایش گذاشته شده و بحث و گفتگو در مورد آنها صورت گرفته است.
نسبت عزاداری انتقادی با نهضت عاشورا این است که حرکت امام حسین(ع) خود یک حرکت انتقادی است که در راستای نقد و اصلاح جامعه زمانه اش صورت گرفته و میکوشد ارزش ها، اصول و مقاصد و غایات دین را مطرح و تزویر موجود و ظلم و ستمی که به نام دین انجام میشود را بر ملا کند. پیام عاشورا دفاع از حق انسانی است که مقاصد خود را دنبال میکند و در تصمیم گیری اجتماعی و سیاسی اش آزاد است، عاشورا همچنین از تعهد انسان صحبت میکند. تمامی این مضامین در عزاداری انتقادی دیده میشود و بدین ترتیب بین حرکت حسین بن علی(ع) و وضع کنونی ما پیوندی برقرار میشود بدین معنا که ما همچنان میتوانیم آن ارزشها و آن پیام را در عصر خودمان دنبال کنیم. به همین خاطر من تصور میکنم که عزاداری انتقادی، نزدیکترین شکل عزاداری میان عزاداریهای موجود به حرکت حسین بن علی (ع) است.
محتوای عزاداری انتقادی جهان شمول است
دیدارنیوز: آیا این نوع از عزاداری، ظرفیت ملی شدن دارد؟
محدثی: به خاطر ویژگیهای خاصی که در عزاداری انتقادی وجود دارد به خوبی میتواند ملی شود. محتوای اشعار شهاب الدین موسوی ـ شاعر اشعار و نوحههای انتقادی ـ جهان شمول است و بر ارزشهای عام بشری تمرکز دارد. آزادی، دفاع از عدالت، مبارزه با ظلم و ستم، کمک به محرومین و ارزشهای والای دینی و انسانی جزء مضامین مهم این نوع مداحیها است. همچنین نقد وضع موجود، نقد تزویر و نقد ریاکاری از دیگر مضامین جهان شمولی هستند که در عزاداری انتقادی وجود دارد، بنابراین چون محتوا جهان شمول است، مخاطب آن میتواند همه بشریت در تمام اعصار باشد؛ لذا این پتانسیل را دارد که نه تنها ملی شود بلکه از سطوح ملی هم فراتر رود و در همه جای دنیا مورد توجه مخاطبان مختلف قرار بگیرد.
ویژگی بسیار مهم دیگری که در این شکل از عزاداری وجود دارد این است که این نوع از عزاداری، گفت و گویی است و کسانی که سینه زنی میکنند در این عزاداری مشارکت فعال دارند، به طوری که بخشی از اشعار و مداحی را خود مشارکت کنندگان دسته جمعی میخوانند. آن گونه نیست که فقط مداح بخواند و آنها گوش کنند و سینه زنی کنند؛ بنابراین مشارکت کنندگان منفعل نیستند. این یک عنصر بسیار مهم است که در عزاداری سنتی دیده نمیشود.
ویژگی سومی که وجود دارد یک نوع هماهنگی و یک نوع عقلانیت در این نوع عزاداری است. مثلاً ۳۰۰ یا ۴۰۰ نفر کمتر یا بیشتر روزهای قبل از اجراء با هم تمرین میکنند. محتوا همچنین بر محتوای عقلانی معطوف است و محتوایی که صرفاً احساسی و عاطفی باشد نیست. اینگونه نیست که صرفاً اشک افراد را در آورد، احساسات آنها را بر انگیزاند و آنها را تسکین دهد. بلکه محتوایی است که دعوت به اندیشه و تفکر میکند و به مخاطب در مورد خود نهضت و وضع کنونی، شناخت و آگاهی میدهد. این نوع عزاداری برخاسته از روشنفکری دینی انتقادی از نوع آثار شریعتی است. این دستاورد مهمی است که روشنفکری دینی توانسته نوع خاصی از مناسک دینی و سبکی از عزاداری را تحقق بخشد.
یکی از نخستین اشعاری که در این نوع عزاداری در سال ۸۰ و ۸۱ در یزد خوانده شد را برای شما میخوانم که ببینید محتوا چقدر متأثر از آرای علی شریعتی است.:
ای تشنهترین دریا / سیرابترین عطشان
سرمست سماعی سرخ / در دایره میدان
برخیز و هیاهو کن / هی هی زن و هو هو کن
تشنه است دلیریها / بر حادثه ای عریان
تنگ است نفس تنگ است / این حجم قفس تنگ است
ای روح رها از تن بشکن / در این زندان
اسلام خوارج بین / این سکه رایج بین
بر مسخ علی کوشد / اسلام ابوسفیان
یک عمر تو را خواندیم / از نام تو نان خوردیم
ما از تو چه میدانیم / ای وسعت بی پایان
گروه کر در پاسخ این مداحی میگوید:
ای خون خدا بشکن / بشکن به خدا بشکن
در حنجره تاریخ / آهنگ جفا بشکن
بتهای پلیدی را / این تخت یزیدی را
ای وارث ابراهیم / با نام خدا بشکن
رنگی که فراگیر است / زور و زر و تزویر است
ای آیینهی توحید / تثلیث ریا بشکن
رخصت بده طوفان را / آزادی انسان را
این موج خروشان را / زنجیر ز جا بشکن
در شعری که مرحوم عتیق شاعر بهبهانی سروده و آقای محمد جعفر گله دار زاده ـ مداح بهبهانی ـ مداحی کرده است، میبینیم که اندیشه شریعتی و مفاهیم و مضامینی که در اندیشه او بوده در عزاداری انتقادی بهبهان هم دیده میشود.
شعر شکوه تاریخ این طور آغاز میشود که:
شکوه تاریخ بسیار است از بیداد ها/ سینهای لبریز دارد ذاتش این فریاد ها/ این خبر پرداز دیرین در گذر گاه زمان/ خون نگاری کرده در بسیاری از رخداد ها/ رویگردان است از خودکامگان فتنه جو/ منزجر از حاکمان جور و استبداد ها/ گاه از بیداد فرعون است بر او سیخ دل/ گاه نفرین میکند بر سیرت شداد ها/ شرم دارد از بیان ماجرای رنج نوح/ سخت بیزار است از قوم ثمود و عاد ها/ در نخستین زان چه از قابیل بر هابیل رفت/ طرح نوپای عداوت افکند بنیاد ها/ تا جهان بوده است و این بوده است کز نامردمان/ میرسد بر صاحبان زور و زر امداد ها/ حق میان تنگنای جور باطل منزوی/ در سیه چال ستم زندانی اند آزاد ها/ مینهد نمرود ابراهیم را بر منجنیق/ تا بنار کین دهد خاکسترش بر باد ها/ خون یحیی را میان تشت میریزند/چون جرم یحیی نبی نهی است از افساد ها/ حق و باطل بوده در هر عصر و دوران در ستیز/ رادمردان جان سر دادند در میعاد هاو...
این شعر به خوبی نشان میدهد که مفاهیم و تعابیری که به کار رفته متأثر از ادبیات شریعتی است. مثل اسلام خوارج، مسخ علی، اسلام ابوسفیان، نان خوردن از دین، خون خدا، حنجره تاریخ، وارث ابراهیم، زر و زور تزویر و تثلیث ریا و آزادی انسان یا این که زنجیر بر پای انسان است همه مفاهیمی است که از ادبیات و اندیشه شریعتی آمده و شاعر عزاداری انتقادی معلوم است که متأثر از این ادبیات است.
در گفتگوهایی که من خودم با شاعر داشتم کاملاً خودشان میگفتند از شریعتی و اندیشه او متأثر هستند؛ بنابراین ما میتوانیم بگوییم که این نوع مداحی و عزاداری ریشه در ادبیات روشنفکری دینی انتقادی دارد و محتوای آن هم نشان میدهد که کاملاً محتوایی انتقادی است.
مثل همیشه عالی بود