هولناکترین و دلخراشترین رویداد ماههای اخیر ایران در آخرین سانس نمایش فیلم «گوزنها» با آتش سوزی در سینما رکس آبادان بهوقوع پیوست. جمعیت زیادی بیخبر از آنچه در انتظارشان است در آخرین ساعات شب در حال تماشای فیلم طعمه حریق شدند. پس از آتش سوزی در سینما رکس فضای عجیب و نادری بر جامعه ایران مستولی شد. مقامات دولتی بلافاصله پس از این فاجعه انسانی آن را به نیروهای مسلمان و انقلابی نسبت دادند.
دیدارنیوز ـ مسلم تهوری: طی ۲ روز متوالی دو آتش سوزی در سینماهای ایران به وقوع پیوست. مورد اول در سینما آریای مشهد اتفاق افتاد؛ اما به نسبت آتش سوزی سینما رکس آبادان، چون صدمات و آسیبهای انسانی کمتری دربرداشت، برد رسانهای چندان زیادی پیدا نکرد.
۲۷ مردادماه سینما آریای مشهد توسط افراد ناشناسی به آتش کشیده شد. مقامات دولتی مدعی شدند این سینما توسط افرادی وابسته به نیروهای انقلابی و به عبارتی اخلالگران به آتش کشیده شد. روزنامه رستاخیز طی خبری در مورد این آتش سوزی نوشت:
«ساعت ۳/۳۰ بامداد، گروهی خرابکار، در اجرای نقشه خود برای ویرانگری، سینما آریای مشهد را به آتش کشیدند. شعلههای آتش در لحظات اول سه نفر را که شبها در سینما میخوابیدند، فرا گرفت و باعث مرگ فجیع آنان شد».
اما در این میان اتفاق ناگواری که روز پس از آن در شهر آبادان روی داد، تمام توجهها را بدان سمت سوق داد؛ لذا اصحاب رسانه و همچنین مقامات دولتی کمتر به آتش سوزی سینما آریای مشهد پرداختند.
هولناکترین و دلخراشترین رویداد ماههای اخیر ایران در آخرین سانس نمایش فیلم «گوزنها» با آتش سوزی در سینما رکس آبادان بهوقوع پیوست. جمعیت زیادی بیخبر از آنچه در انتظارشان است در آخرین ساعات شب در حال تماشای فیلم، طعمه حریق شدند. پس از آتش سوزی در سینما رکس، فضای عجیب و نادری بر جامعه ایران مستولی شد. مقامات دولتی بلافاصله پس از این فاجعه انسانی، آن را به نیروهای مسلمان و انقلابی نسبت دادند. رهبران نهضت اسلامی ایران نیز این حادثه را منتسب به دستگاه حاکم میکردند. هردو طرف این اتفاق را بسیار وحشیانه و دلخراش برشمردند و آن را به شدت محکوم کردند. عزاداری مردم به خصوص در آبادان به تظاهرات ضد رژیم تبدیل شد و از سوی دیگر در چند شهر کشور اجتماعاتی از سوی دولت و در محکومیت فاجعه آبادان برگزار شد. در این اجتماعات ضمن حمایت از دولت، انقلابیون بهعنوان عاملان فاجعه محکوم شدند.
مطلب پیشرو فاجعه سینما رکس را از منظر پهلویها و روزنامههای داخلی و خارجی در آن مقطع مورد بررسی قرار داده است.
روزنامه اطلاعات در مورد این حادثه دلخراش نوشت:
«ساعت ۲۲، در حالی که ۷۰۰ نفر مرد و زن و کودک سرگرم فیلم «گوزنها» بودند، گروهی خرابکار و غیر معتقد به اصول انسانی، با همکاری سرایدار سینما، با مواد آتشزا، سالن سینما را به آتش کشیدند. شعلههای آتش زبانه کشید و حریق تمام سالن سینما را در برگرفت. مردان و زنان و کودکان تماشاچی با دیدن شعلههای آتش به طرف درهای ورودی و خروجی هجوم بردند، اما با درهای بسته مواجه شدند. در این میان، شعلههای آتش تمام سالن را در برگرفت و تماشاچیان با ناله و ضجه در محاصره کامل شعلههای آتش قرار گرفتند. ۳۷۷ نفر از مردان، زنان و کودکان تماشاچی، زنده زنده و بهطور فجیع و رقتباری، در میان شعلههای آتش سوختند. بلافاصله پس از شروع حریق، برای اطفای آن از مأموران آتش نشانی شهرداری آبادان و شرکت ملی نفت ایران کمک خواسته شد. مأموران آتش نشانی موفق شدند در ساعت ۲ بامداد آتش را مهار کنند. تلاش برای خارج ساختن اجساد ۳۷۷ نفر از تماشاچیانی که در آتش سوخته و کشته شدهاند ادامه دارد. بلافاصله پس از آتش سوزی سینما رکس، شاپور نمازی (استاندار خوزستان)، فرماندار، شهردار، رئیس شهربانی و مقامات مسئول در محل، اجتماع کردند. آنها کوشیدند که مأموران آتش نشانی و مسئولان را راهنمائی و برای مهار آتش، کار را برای آنان تسریع کنند، به ویژه سعی بر این بود که مجروحان را زودتر به بیمارستان برسانند. آبادان دیشب حالت فوقالعادهای داشت و بسیاری از مردم به خواب نرفتند. خانوادههایی که فرزندان و یا یکی از اعضای ایشان به سینما رکس رفته بود، همه در اطراف سینما اجتماع کرده، زاری و شیون میکردند. بر اساس آخرین گزارشها، سرایدار سینما که در ایجاد این آتش سوزی با خرابکاران همکاری داشته است، در حالت مستی از سوی مأموران دستگیر شده است، و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد. در شهر آبادان حالت فوقالعاده بهوجود آمده و شهر در غم این فاجعه بزرگ در عزای ملی بسر میبرد. پس از وقوع آتش سوزی در سینما رکس آبادان و اطلاع مردم از فاجعهای که اتفاق افتاد، خانوادههای زنان و مردان و کودکانی که در این آتش سوزی کشته شدهاند، به خیابانها ریختند. به گفته مقامهای پلیس آبادان، چند لحظه پس از شروع نمایش فیلم، چند ناشناس با استفاده از تاریکی شب، درهای ورودی و خروجی سینما را بستند و داخل سالن سینما را با مواد آتشزا آغشته کردند و سپس با افروختن کبریت، سینما را به آتش کشیدند و گریختند. آتش سوزی که با صدای دهشتناکی همراه بود، در اندک زمانی سراسر سالن سینما را فراگرفت و ستونهای دود و آتش از هر سو به آسمان زبانه کشید.»
روزنامه رستاخیز شرایط مردم و شهر آبادان پس از آتش سوزی را این چنین بیان میکند:
«خبرنگاران ما در فرودگاه آبادان با صحنههایی دلخراش روبهرو شدند و مسافرانی که از تهران میآمدند، همه گریان و نالان بودند. فرودگاه آبادان به ماتمکده تبدیل شده بود. خارجیها نیز از دیدن این صحنههای رقتبار به شدت متأثر میشدند.»
خبرنگار رستاخیز با توضیح اوضاع در خیابان زند آبادان نوشته است:
«پدر و مادرهایی را دیدم که در لابهلای اجساد سوخته قربانیان، دنبال فرزندان خود میگشتند، در گورستان آبادان نیز وضع به همین منوال بود و همه سعی میکردند که اجساد بستگان خود را بیابند. خودروهای سیاهپوش حامل خانوادههای مصیبت دیده، از گوشه و کنار شهر راهی گورستان آبادان بودند و شهر بزرگ آبادان یکپارچه عزا و ماتم بود، و صدای شیون زنها و مردها در تمام شهر به گوش میرسید. اجساد قربانیان که در کنار هم چیده شده بود، قسمت بزرگی از گورستان را پوشانده بود، و چون اجساد سوخته بود، به سختی میشد آنها را تشخیص داد، فقط عدهای توانستند از روی کفش و کمربند و علایمی از این قبیل، از دست رفتگان خود را بهطور احتمالی شناسایی کنند.»
ساواک نیز در بولتن خبری نوبهای خود خیلی مختصر و کوتاه چنین آورد:
«چند تن از عناصر اخلالگر، سینما رکس شهر آبادان را به آتش کشیدند که در نتیجه قریب ۴۰۰ تن از تماشاچیان در آتش سوختند و جان خود را از دست دادند.»
رسانههای خارجی هم بهطور وسیع و گسترده خبرهای ناگوار سینما رکس آبادان را پوشش دادند. اکثر رسانههای بیگانه همصدا و همسو با رسانههای داخلی، این اقدام ضد بشری را به مخالفان حکومت نسبت دادند و مسببان آن را نیروهای مسلمان انقلابی قلمداد کردند.
آسوشیتدپرس در گزارشی نوشت:
«آتش سوزی دیشب یک سینما در آبادان که باعث مرگ صدها نفر شد، به مخالفین شاه نسبت داده شده است. امروز، جنبش مخالفین تحت الشعاع فاجعه آبادان قرار گرفت. مردم خشمگین در بسیاری از شهرها اجتماع کردند و خشونتها را محکوم کردند. به نظر میآید که آتش سوزی سینما رکس آبادان جدیدترین و وحشت انگیزترین اقدام بوده است.»
«آنتونی مک درمر» نیز طی مقالهای در روزنامه «تایمز» حادثه آتش سوزی در آبادان را فاجعه آمیزترین حادثهای خواند که تا به حال در موج تظاهرات و اقدامات قهرآمیز مردم علیه شاه و دولت پیش آمده است. وی با منتسب ساختن آتش سوزی به انقلابیون، نوشت:
«این واقعه با جنگ داخلی قدمی بیش فاصله نداشته و تا به حال به وضوح بزرگترین مبارزه طلبی علیه قدرت شاه و اظهارات مکرر وی است، مبنی بر اینکه او مصمم است انتخابات را برگزار کند. هنوز هیچ کس مسئولیت آتش سوزی آبادان را به گردن نگرفته است.»
در گزارش یونایتد پرس نیز آتش سوزی آبادان چنین آمده بود:
«فریاد کسانی که در میان شعلههای آتش در سینما میسوختند به آسمان میرفت، و به نظر میرسد که تقریباً هیچ گونه کمکی به آنها وجود نداشت. این فاجعه ملت را در اندوه فرو برد. روزنامههای ایران این آتش سوزی را با آتش سوزی کاباره بلیز در ساوت گیت کنتاکی که سال گذشته اتفاق افتاد و طی آن ۴۰۰ نفر به هلاکت رسیدند، مقایسه کردند. اما عملی که موجب قتل عام ۳۷۷ نفر در سینما رکس آبادان شد، یک جنایت ظالمانه است. در تهران، سینماها نمایش فیلم را قطع کردهاند و رادیوی ایران نیز بسیاری از برنامههای موسیقی خود را متوقف کرده است.»
مقامات دولتی هم با محکوم کردن کسانی که دست به چنین جنایتی زدهاند، خود را از مظان اتهام دور و مبرا ساختند. جمشید آموزگار در جلسهای با نمایندگان سازمان کارگران که از سراسر کشور به تهران آمده بودند، ضمن اشاره به واقعه سینما رکس، آن را یک فاجعه بزرگ ملی خواند. آموزگار گفت:
«باعث تأسف است که در ماه مبارک رمضان و در روز میلاد امام حسن مجتبی علیهالسلام، یک محل عمومی، یک سینما را آتش بزنند و درهای آن را از پشت ببندند و ۳۷۷ نفر از هممیهنان ما را زنده زنده در آتش بسوزانند. تصور این واقعه تأثر انگیز نیز مشکل است. چگونه ممکن است افرادی آن قدر از بشریت، انسان دوستی، مذهب و ایمان به خدا بیخبر باشند که دست به چنین کاری بزنند. اما دیدن چهرههای مصمم شما به من و همکارانم نیرو و توان بیشتری میدهد که با همکاری شما و سایر میهنپرستان، مشتی فریب خورده گمراه را از میان خود بیرون کنیم و همان طور که ایران و ایرانی در مواقع حساس نشان داده ما یکپارچه و همبسته، با وحدت، تحت رهبری رهبر خود مشکلات را از بین ببریم.»
داریوش همایون هم در پایان جلسه هیئت دولت، انگشت اتهام را به سوی گروههای مخالف دولت گرفت و گفت:
«قضیه آبادان حقیقتاً به اندازهای فجیع است که صحبت کردن درباره آن دشوار است. من تصور نمیکنم که در دنیا جز در دورانی که فاشیستها در آلمان حکومت میکردند، چنین اتفاقی افتاده باشد. اعمال تروریستی خیلی سابقه دارد و در بیشتر کشورهای جهان هم روی داده، ولی هیچ گروه تروریستی نسبت به مردم مملکت خودش چنین رفتاری تاکنون در هیچ جای جهان نکرده است. ما در دولت البته این اقدامات را محکوم کردهایم، همانطور که آقای نخستوزیر هم گفتند، این یک فاجعه ملی است و باید از طرف مردم به عنوان یک فاجعه ملی تلقی شود. ما با گروههایی روبهرو هستیم که تحت عناوین مختلف – که دیگر این عناوین اهمیت ندارد- یک حالت بسیار سبعانهای نسبت به مملکت خودشان و ملت خودشان پیش گرفتهاند که فقط در دوران فاشیستها نظیر آن را دنیا ندیده است. اینها باید با واکنش سخت تودههای مردم روبهرو شوند.»