"دیدارنیوز" جستاری بر ماجرای مرگ یک بانوی کوهنورد در بلندای البرز دارد؛
دیدارنیوز ـ
آرش راهبر: در طی روزهای اخیر ماجرای گم شدن و جان باختن یک بانوی کوهنورد در ارتفاعات قله دماوند توجه زیادی را به خود جلب کرده و بحثهای زیادی را در رسانهها و فضای مجازی به راه انداخته است. مرگ یک کوهنورد در مسیر صعود یا بازگشت از یک قله، اتفاق جدید و نادری نیست و با وجود همه پیشرفتها در آینده نیز اتفاق خواهد افتاد؛ چه در هیمالیا باشد چه در البرز مرکزی یا حتی سلسله جبال آند. این طبیعت قلههای مغرور و سر به فلک کشیده است که از ازل در برابر هیچ کس سر خم نکرده و به سادگی گردن افراشته خود را زیر پای انسان قرار نداده اند و تنها آدمهای سخت و مقاومتر از سنگ هستند که در نهایت بر همه بلندیها قدم میگذارند. گرچه کسانی که به نیت فتح قله ها، دشواری و خطرات آن را به جان میخرند، میدانند که ممکن است زنده بازنگردند، اما در هر حال جان باختن یک کوهنورد جان بر کف هم موضوع ناراحت کننده و غم انگیزی است و بسیاری را به فکر فرو میبرد. اینکه آیا امکان دارد هیچ کس در راه رسیدن به هدف، جانش را از دست ندهد؟
من آن غول زیبایم از دور!
در باب زیبایی و افسون کوه دماوند بسیار گفته شده تا جایی که ملک الشعرا یعنی جناب «بهار» درباره بام ایران زمین سروده است: «ای دیو سپید پای دربند...ای گنبد گیتی،ای دماوند!» بلندترین قله ایران البته حقیقتا از زیباترین جلوههای طبیعی کشور ماست، اما در همین بیت حماسی نیز استاد بهار از تشبیه «دیو سپید» استفاده کرده که نشان میدهد این غول طبیعت از دور بسی زیباست وگرنه برای کشف بلندایش و ایستادن بر فراز آن باید بر خوی خشن این مخروط سنگلاخی غلبه کرد. دیو سپیدی که به زعم زمین شناسان، نیمه خواب است و اساسا به خاطر دود و غبار گوگردی اش که همچنان از راس آن به آسمان میرود «دماوند» نامیده شده و وای به روزی که قیلوله آن به خرناس و بیداری آتشفشان درونش مبدل شود.
از تلگرام به دماوند!
قله دماوند یکی از آخرین و سختترین کوههایی است که کوهنوردان باید به صعود آن فکر کنند و برای رسیدن به بالاترین نقطه آن نیاز به آمادگی جسمانی و ذهنی بسیار است و البته تحمل سختیها و شمردن گامهایی که انگار تا بینهایت ادامه دارند. اولین صعود یک ایرانی به دماوند را کسی نمیداند، اما غربیها نخستین بار ظاهرا در سال ۱۸۳۷ آن را زیر پا نهادند. به خاطر سرما و بارش شدید در فصول سرد، معمولا رایجترین فصل صعود به بام ایران، تابستان و خصوصا دو ماه تیر و مرداد است.
علی عسگری دبیر کمیته ایمنی کارگروه جست و جو و نجات فدراسیون کوهنوردی درباره تعداد افراد صعود کننده به دماوند از گذشته تا به امروز به دیدارنیوز میگوید: «در گذشتههای دور تعداد کسانی که قله دماوند را صعود میکردند زیاد نبودند، اما حیرت آور است که با ظهور شبکههای اجتماعی و رسانههای مجازی، تعداد علاقمندان به صعود شاید بیش از ۱۰ برابر شده اند!»
عضو باشگاهها شوید
این که قدیمیها میگفتند «هرگز تنها به کوه نرو» جملهای حکیمانه و برمبنای تجربه بوده و باید در نظر گرفت که برای صعود به دماوند حتما باید به صورت گروهی اقدام کرد. عسگری میگوید: «برای صعود به دماوند باید علاوه بر آمادگی جسمی و ذهنی، برنامه ریزی دقیق داشت و علاقمندان باید حتما تحت سرپرستی باشگاهها به این کار دست بزنند. صعود به قلهای مثل دماوند یک سری استانداردها و ملاحظاتی دارد که باشگاهها از آن مطلع هستند. متاسفانه این روزها در پیام رسانهای مجازی تعدادی از افراد سودجو و کم تجربه هستند که افراد علاقمند به طبیعت گردی و کوهنوردی را بدون رعایت استانداردها به صعود دماوند یا قلل بلند دیگر دعوت میکنند و این موضوع باعث افزایش حوادث و سوانح جبران ناپذیر شده است. مورد اخیر یعنی درگذشت خانم فرناز دولتخواه نیز نمونه بارز همین بی احتیاطیها و خطاهای افراد ناشی است.»

طبق گفته کارشناسان و افراد باصلاحیت، خانم دولتخواه در شرایطی دچار سقوط به یخچال شد و جان خود را از دست داد که از گروه خود جامانده بود و سرپرست گروه نیز او و یک فرد دیگر را تنها گذاشته و فاصلهای در حدود یک ساعت و نیم بین آنها ایجاد شده بود. در واقع ناشیگری سرپرست گروه و رها کردن این دو نفر به امان خود باعث شد که در یک لحظه کوهنورد بخت برگشته دچار سانحه مرگبار شود و بدون دریافت حمایت از سوی مسئول گروه، به ورطه نابودی بیفتد.
سر و سامانم آرزوست
در شرایطی که این روزها مسیرها و جبهههای صعود به دماوند به دلیل افزایش بسیار زیاد علاقمندان، پر از کوهنورد است، اما فقدان یک ساز و کار درست و تخصصی در سامان دادن به این برنامهها باعث شده که تعداد مرگ و میر در دامنه دماوند افزایش پیدا کند. عسگری در این باره میگوید: «متاسفانه ورودی افراد به قله دماوند، فاقد کنترل و بررسی از سوی کارشناسان کوهنوردی است و سامانه مشخصی در این زمینه وجود ندارد. کوه دماوند باید زیر نظر یک نهاد تخصصی در زمینه صعود باشد در حالی که فدراسیون کوهنوردی در این منطقه چندان محلی از اعراب ندارد و شهرهای دماوند و رینه چندان اجازه فعالیت کنترلی را به نهادهای غیربومی نمیدهند. صعود به دماوند برای هر کسی میسر است در حالی که خیلی از متقاضیان صعود، شرایط لازم را ندارند.»
درگذشت یک بانوی کوهنورد در دماوند قطعا اتفاقی تلخ و دردناک برای خانواده او و البته خانواده بزرگ کوهنوردی ایران است، اما در عین حال هشداری است به جامعه از این نظر که رعایت نکردن استانداردها و الزامات مربوط به این کار چقدر میتواند زیانبار باشد. متاسفانه بسیاری از گروههای کوهنوردی خلق الساعه، اطلاع حقوقی کافی از مسئولیتهای خود ندارند، فدراسیون کوهنوردی نیز قدرت لازم برای ممانعت از صعود افراد ناآماده را ندارد و حتی امکانات امداد و نجات مناسبی هم در پی بروز حوادث اینچنینی وجود ندارد که بتواند مانع از بروز فاجعههایی از این دست شود.
در روزهای شلوغ و پرازدحام صعود به دماوند که شاید تعداد کوهنوردان به ۲۰۰۰ نفر در هفته میرسد، احتمال بروز حادثه به شدت بالا رفته و متاسفانه امکانات امدادی نیز ضعیف و کمرنگ است. مباد آن روزی که مسامحه افراد در امر کنترل و پیشگیری از حوادث، تصویری مدهش و مرگ آفرین از دماوند بسازد. تسلیم ناپذیری و دست نیافتنی بودن دماوند، اقتضای طبیعت آن است، نه آن که این غول سپید و زیبای مه آلود با نوع بشر دشمنی داشته باشد.