سبک و ناچیز شمردن تحریم، کمکی به کشور و مردم نکرده، بنابراین بهتر آن است در کنار محکوم کردن چنین رفتارهایی که منشأ آن چیزی جز نگاه خصمانه ترامپ به دولتمردان و مردم کشورمان نیست، موضوع را ساده و پیش پا افتاده نبینیم، زیرا آنچه به اثبات رسیده، آن است که ناچیز شمردن تحریمها، تبلیغات تکراری و جدال آفرینی، نه به اداره کشور کمکی میکند و نه ذرهای از مشکلات مردم میکاهد.
دیدارنیوز ـ مژگان فرجی: حدود یک ماه پیش، مقامات آمریکایی اعلام کردند قصد تحریم محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان را دارند، در همین رابطه برخی از رسانههای غربی گزارش دادند که آمریکا احتمالا به خاطر عواقب این موضوع، در تصمیم خود تجدیدنظر خواهد کرد، ولی نه تنها تجدید نظر نکرد، بلکه اواخر هفته گذشته این ادعا را عملی ساخت و نام ظریف را در لیست تحریمیها جای داد. محمد جواد ظریف در اینباره درحساب توییتریاش نوشت: «دلیل اینکه آمریکا مرا تحریم کرده این است که من سخنگوی اول ایران در سراسر جهان هستم. این حقیقت واقعا دردناک است؟ این اقدام تاثیر روی من یا خانوادهام ندارد. چون من دارایی یا منافعی خارج از ایران ندارم. از شما تشکر میکنم که مرا به عنوان چنین تهدید بزرگی برای اهدافتان محسوب میکنید.»
این اقدام آمریکا علاوه بر مواجهه با اظهار نظرهای داخلی، با واکنشهای در خور توجهی درخارج از کشور نیز روبرو شد. به طور نمونه وندی شرمن، مقام سابق وزارت امور خارجه آمریکا و مذاکرهکننده ارشد پیشین این کشور در جریان مذاکرات هستهای اعلام کرد: «تحریم کردن ظریف نشان میدهد که درخواست دونالد ترامپ برای مذاکره بدون پیششرط، دروغ است. تحریم ظریف هیچگاه به دیپلماسی کمکی نمیکند.»
اتحادیه اروپا نیز ضمن ابراز تاسف از تحریم وزیر خارجه کشورمان توسط آمریکا تاکید کرد که به همکاری با ظریف ادامه میدهد. کارلوس مارتین دو گوردوئلا، سخنگوی کمیسیون اروپا در این باره گفت: «ما از این تصمیم متاسفیم و با توجه به اهمیت حفظ کانالهای دیپلماتیک به سهم خودمان به همکاری با ظریف به عنوان بلندپایهترین دیپلمات ایران ادامه میدهیم.»
ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه نیز در نشست خبری هفتگی خود در واکنش به تحریم محمدجواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان با تاکید بر اینکه تحریمهای آمریکا اثرگذاری و اعتبار خود را از دست دادهاند، گفت: «آمریکا در میان تمام ابزارهای دیپلماتیک فقط به تحریم متوسل میشود».
با توجه به همه موارد ذکر شده، اما نکته اینجاست زمانی که آمریکا از برجام خارج شد و تحریمهای اقتصادی مجددا به سراغ ایران آمدند، در ابتدا اتحادیه اروپا بابت انجام این کار ابراز تاسف کرد و چهره عصبانی و سخنان تند فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پس از اعلام نظر دونالد ترامپ مبنی بر خروج از برجام برای همیشه در تاریخ ثبت شد، ولی با این حال شرکتهای اروپایی که پس از برجام به ایران آمده و کار اقتصادی خود را بار دیگر آغاز کرده بودند، یکی پس از دیگری از کشور خارج شدند و وقتی در این رابطه دولتها مورد سوال قرار گرفتند، پاسخ این بود که دولت نمیتواند در فعالیت شرکتهای خصوصی دخالت داشته باشد که با توجه به سیاستهای اقتصادی اروپا منطقی به نظر میرسید، اما این دولتها آنطور که انتظار میرفت به حمایت از ایران نپرداختند.
برای حمایت مالی از ایران، ابتدا از سوی اروپا اعلام شد که از SPV (کانال مالی ویژه اروپا برای مبادلات تجاری مالی با ایران) برای جبران خسارتها بهره برده خواهد شد، اما این کانال مالی در عمل به اجرا درنیامد و پس از مدتی نام آن به اینستکس تغییر یافت که تا مدتها کشورهای حاضر در برجام برای میزبانی از آن اعلام آمادگی نکردند، در نهایت پاریس میزبانی آن را با ریاست یک شخصیت آلمانی بر عهده گرفت و انگلستان و فرانسه و آلمان در آن سهامدارشدند و وزیر خارجه آلمان هم اعلام کرد که اینستکس مبادلاتی را فعلا در بر میگیرد که تحت تحریمهای آمریکا قرار ندارد.
با توجه به این شیوه همکاری اروپا و زور دولتهای این کشورها که بیش از این نیست، بیم آن میرود که ماجرای تحریم محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان، مجددا داستان SPV و اینستکس را به تکرار درآورد. البته برخی تحلیلگران، این تحریم را بیاثر دانستهاند وآن را نشانه استیصال دولت آمریکا قلمداد کردهاند، اما اساسا به کدام دلیل دولت آمریکا باید دست به کاری در این وسعت بزند که تاثیری در سیاستهای فعلی این کشور نداشته باشد؟
بررسی وضعیت افرادی که نامشان در لیست تحریمهای آمریکا در طی سالهای گذشته قرار گرفته و یا حتی قرار نگرفته اما به کار تجارت با وجود تحریمها مشغول هستند، نشان از این دارد که فعالیت اقتصادیشان با مشکلات فراوانی روبرو شده و با در دست داشتن پاسپورت ایرانی به مانند سابق نمیتوانند با اروپا یا غیر اروپا وارد معامله شوند. رفتار چین در این خصوص نمونه خوبی است، زیرا حتی این کشور هم که به عنوان یکی از دوستان قدیمی ایران شناخته میشود و در اظهار نظرات خود بارها آمریکا را مورد نقد قرار داده، اقدام به بلوکه کردن حسابهای بانکی تجار ایرانی کرده است. البته گرچه این مشکل از سوی چینیها در حال رفع است، اما دلیل اقدام به آن چیست؟
درمورد اروپا هم این شیوه (بلوکه کردن حساب ایرانیها) هنوز به قوت خود باقی است و تنها تجار ایرانی با در دست داشتن پاسپورت اروپایی امکان انجام معاملات مالی را دارند، حتی برای واریز به حساب بانکی دانشجویان خارج از کشور هم مشکلات فراوانی وجود دارد که خانوادهها را سردرگم کرده است، بنابراین تحریم ظریف نمیتواند آنطور که اروپاییها و برخی داخلیها مطرح میکنند، بیتاثیر باشد و این احتمال وجود دارد که در روزها یا ماههای آینده حضور ظریف در کشورهای اروپایی با محدودیت و ملاحظاتی همراه شود.
در نتیجه روی دادن این احتمال، برخی از تلاشهای وزیر امور خارجه کشورمان که به طور نمونه میتوان به تلاش برای فروش نفت اشاره کرد، بدون شک با مشکلاتی همراه خواهد شد. حتی دولت آمریکا ـ گرچه بسیار بعید به نظر میرسد ـ میتواند برای محمد جواد ظریف ویزای حضور درمحافل بینالمللی براساس همین تحریم را صادر نکند. علاوه براین موارد، چندی پیش بود که آمریکا برخی از ایرانیان را در فضای مجازی مورد تحریم قرار داد و حساب کاربری آنها به طور کلی بسته شد. از آنجا که امروز شبکه توئیتر به خودی خود یک رسانه محسوب میشود و وزیر امور خارجه کشورمان به درستی و دقت آن را مورد استفاده قرار میدهد، این احتمال وجود دارد که با تحریم او فعالیتش در شبکههای اجتماعی نیز به محدودیت درآید.
موارد مورد اشاره احتمال به حساب میآید و ممکن است هرگز اجرایی نشود، اما دلیل واگویی آنها در این امر نهفته است که تا به امروز، سبک و ناچیز شمردن تحریم، کمکی به کشور و مردم نکرده، بنابراین بهتر آن است در کنار محکوم کردن چنین رفتارهایی که منشأ آن چیزی جز نگاه خصمانه ترامپ به دولتمردان و مردم کشورمان نیست، موضوع را ساده و پیش پا افتاده نبینیم، زیرا آنچه به اثبات رسیده، آن است که ناچیز شمردن تحریمها، تبلیغات تکراری و جدال آفرینی، نه به اداره کشور کمکی میکند و نه ذرهای از مشکلات مردم میکاهد.
بدون تعارف باید واقعبین بود و براساس آن حرکت کرد. علیرضا رحیمی، عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی در رابطه با تحریم ظریف براین اعتقاد است که «زمانی که نفر اول دیپلماسی یک کشور تحریم میشود به این معناست که مسیر دیپلماسی مسدود شده است»، بنابراین در چنین شرایطی بهتر آن است تا انتظارات از اتحادیه اروپا بابت سرعت بخشیدن به احیای برجام و فعال کردن ظرفیتهای آن جدیتر مورد توجه قرار گیرد تا این تصمیم سخیف رئیسجمهور آمریکا به معنای واقعی بیاثر شود؛ چراکه تکرار غیرقانونی بودن رفتار رئیسجمهور آمریکا و قلدرماب خواندن وی و آرزو برای موفق نبودنش در دور بعدی انتخابات ریاستجمهوری آمریکا راه به جایی نمیبرد.