دیدارنیوز ـ مسلم تهوری: وقتی سران کاخ سفید به دفعات در مواجهه با ایران تهدید میکردند که همه گزینهها روی میز است بیشتر ذهنمان معطوف به تحریم و نهایتا حمله نظامی میشد؛ شاید کمتر کسی باور داشت که تجزیه ایران نیز میتواند یکی از گزینهها باشد. سعید حجاریان در اینباره معتقد است: «زمانیکه آمریکا میگوید همه گزینهها روی میز است، باید به این نکته توجه کرد که یکی از گزینههای او و بهخصوص همپیمانهای منطقهایاش تجزیه ایران است».
در این بین رهبر انقلاب در ۱۹ دیماه سال ۱۳۹۵ به مناسبت سالروز قیام نوزدهم دی ۱۳۵۶ در دیدار با مردم قم نسبت به نقشه آنها چنین هشدار دادند: «امروز محافل انگلیسی مینشینند برای منطقه و برای ایران اسلامی تصمیمگیری میکنند؛ یکی از تصمیمهایشان تجزیه کشورهای منطقه است. این چیزی که عرض میکنم تحلیل نیست، حدس نیست؛ اینها اطلاعات است. میگویند دوران یک عراق، یک سوریه، یک یمن، یک لیبی گذشته؛ یعنی عراق تجزیه بشود، سوریه تجزیه بشود، لیبی تجزیه بشود، یمن تجزیه بشود؛ اسم ایران را نمیآورند، چون جرئت نمیکنند، میترسند. از افکار عمومی ایران به شدت میترسند و الّا همان حرفی را که محمدرضا قبل از رفتن گفت که «اگر ما برویم، ایران میشود ایرانستان» ـ منظورش این بود که مثل افغانستان، مثل ترکمنستان، مثل مانند اینها، اینجا هم یک قسمتی به نام ایرانستان میمانَد، بقیّه هم تقسیم میشود بین دولتهای متفرّق ـ اینها [هم]میخواهند همان حرف را بزنند؛ در این امید بودند، تلاششان را هم کردند، توی دهنشان هم خورد لکن در ذهنشان هنوز هست؛ [امّا]به زبان نمیآورند».
دکتر حسن روحانی نیز به نقل از ایلنا تیرماه سال ۱۳۹۷ در جمع رؤسای نمایندگیهای ایران در خارج از کشور گفته بود: «سرنگونی، تجزیه، تحریم و تضعیف؛ سیاستهای اصلی آمریکا علیه جمهوری اسلامی است».
با توجه به هشدار رهبری و ریاستجمهوری پیرامون نقشه آمریکاییها و بریتانیاییها کمابیش عدهای نسبت به بحث تجزیه ایران حساس شدند؛ هر چند همچنان عدهای ساده لوحانه این تصور را بسیار دور از ذهن میپندارند، اما با انفجاری که در منطقه سبز بغداد روی داد و موضع گیری متعاقب آن از سوی ترامپ، بحث تجزیه را بیش از پیش پررنگ کرد.
شامگاه یکشنبه ۲۹ اردیبهشت (۱۹ مه) انفجاری در منطقه سبز بغداد رخ داد که مقامات امنیتی عراق علت آن را اصابت یک "راکت کاتیوشا" اعلام کردند.
به گزارش رویترز دونالد ترامپ در واکنش به انفجار در منطقه سبز بغداد در یک پیام توئیتری نوشت: «اگر ایران خواهان درگیری است، این پایان رسمی ایران خواهد بود». او به جمهوری اسلامی هشدار داده هرگز بار دیگر ایالات متحده را تهدید نکند.
در همین رابطه، «جیمز جورج جترس» مشاور سابق سنای آمریکا در گفتگو با ایرنا گفت: اسرائیل و عربستان به دنبال از بین رفتن قدرت منطقهای ایران هستند و یکی از راهکارهای آنها تجزیه ایران و تکه پاره کردن آن است. به گفته او، اخیرا در واشنگتن نیز زمزمهها در مورد اختلافات قومی در ایران زیاد شده است.
وی درباره شروط ۱۲ گانه وزیرخارجه آمریکا برای ایران افزود: ۱۲ شرطی که پمپئو مطرح کرد خیلی به موضوع برنامه هستهای ایران و برجام ربطی نداشت.
جترس گفت: نمیدانم میتوانیم از وجود یک راهبرد سخن بگوییم یا نه. آن چیزی که مطرح است این است که اسرائیلیها و سعودیها میخواهند ایران بهعنوان یک قدرت در منطقه از میان برود. به باور آنها این کار از راه تغییر نظام و روی کار آوردن یک رژیم دست نشانده ممکن خواهد شد. اگر نشود، راه دیگر، تجزیه ایران و تکه پاره کردن آن است.
وی ادامه داد: یعنی تکرار کاری که در یوگسلاوی و اتحاد جماهیر شوروی کردند. این روزها در واشنگتن زیاد میشنویم که از ترکیب قومیتی در ایران سخن به میان میآید و میگویند تنها نیمی از ایران فارس هستند و بقیه، قومیتهای دیگر به شمار میروند و از بلوچ، عرب و ... سخن میگویند.
البته بودند کارشناسان و صاحبنظرانی که پیش از تهدید ترامپ به بحث تجزیه اشاره داشتهاند. سیدجواد طباطبایی از این دست افراد است. وی معتقد است بزرگترین خطری که ایران امروز را تهدید میکند، نه تحریم که توطئه دشمنان ایران برای فروپاشی سیاسی و اجتماعی آن است. موج روشنفکران چپ که از ایران به عنوان کشوری کثیرالمله یاد میکنند، در واقع بخشی از پروژه فروپاشی ایران از سوی دشمنان عرب و ترک و عبریزبان است.
سیدجواد طباطبایی در ادامه، شاهد مثال از استراتژیستهایی چون برنارد لوئیس میآورد و اذعان میکند: «کافی است به سخنان استراتژیستهایی مانند برنارد لوئیس که در کنفرانس بیلدلبرگ در بادن اتریش، طرح "بالکانیزه کردن ایران" و تجزیه کشورهای منطقه را مطرح ساخت یا به نظرات امثال مایکل هایدن، رییس اسبق سازمان سیا و آژانس امنیت ملی آمریکا، و دهها نفر استراتژیست دیگر توجه شود»!
محسن کدیور که سالهاست در ینگه دنیا اقامت دارد در گفتگو با انصافنیوز معتقد است خطر تجزیه، ایران را تهدید میکند. وی گفت: «جنگ تمام عیار فرسایشی اقتصادی در کنار دعوت به مذاکره اگر به جایی نرسد تجزیه ایران یک سناریوی محتمل است. هزینه براندازی نظامی بالاست. اما تجزیه کشور با توجه به تکثر قومی، زبانی و مذهبی در بسیاری از استانهای مرزی، تبعیض اقتصادی و اجتماعی، فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمهای گسترده اخیر و سوء تدبیر نهادینه در کشور در این استانها امکان شعلهور شدنش کم نیست. تنها کورسوی امید، نجابت و بینش ایرانیان این نواحی از (کرد، ترک، لر، بلوچ، ترکمن و عرب) است که علیرغم همه اجحافات و تبعیضها و سوء مدیریتها در دام تزویر دشمنان تمامیت ارضی ایران نیفتند و از این بصیرت برخوردار باشند که خود را از چاله به چاه پرتاب نکنند».
به زعم کدیور چاله وضع موجود کشور و چاه تجزیه ایران است. وی مدعی است: «من به این نجابت و بصیرت هموطنان ولو اقلیتهای مذهبی، زبانی و قومی امیدوارم. در خباثت دشمنان ایران هم تردیدی ندارم».
کدیور راه مقابله با خوابی که آمریکاییها برای ایران دیدهاند را در سه محور مهم خلاصه میکند:
۱. برحق بودن مواضع خارجی کافی نیست، مقدور بودن آنها هم لازم است. کشورهای دیگر به جمهوری اسلامی ایران اجازه نمیدهند نظم ناعادلانه جهان را مطابق میلش تغییر دهد. این هزینه ممکن است منزوی کردن، جنگ اقتصادی، حمله نظامی و تجزیه داخلی باشد.
۲. برای جلوگیری از حمله نظامی و تجزیه کشور با هر کسی و در هر زمانی میتوان مذاکره کرد. مهم این است که در مذاکره با زیرکی و کارشناسی و اقتدار از منافع ملی دفاع شود. زمانی که ویتکنگها کاریترین ضربات را بر متجاوزان آمریکایی وارد میکردند وزیر خارجه ویتنام شمالی مشغول مذاکره با وزیر خارجه آمریکا بود.
۳. برای مقابله با خطر تجزیه ایران لازم نیست ملیگرایی تصنعی را دامن بزنیم. به مردم در چهارچوب قانون آزادی بدهیم، خود مردم در مقابل اجنبی متجاوز و تجزیه طلب نادان سینه سپر خواهند کرد.
سعید حجاریان که پیشتر گزینه تجزیه ایران را بسیار جدی قلمداد کرده بود؛ راهکار مقابله با این مسئله را همبستگی اجتماعی ایرانیان و پذیرش مقوله شهروندی میداند. وی معتقد است: «شاید بتوان به ضرب و زور خاک را یکپارچه نگه داشت، اما قوت یا ضعف یک کشور را باید در عنصر همبستگی اجتماعی جست. بالکان، یکپارچه بود، اما همبستگی نداشت و بهمحض وارد شدن قوه زور، روند بالکانیزاسیون رخ داد. در مقابل، هند کشوری است که دینها و زبانهای بسیاری را در خود جای داده است، تا حدی که بعضا طرفین کشور زبان و دین دیگر را نمیشناسند؛ اما بهواسطه دموکراسی، همبستگی اجتماعی وجود دارد. پس باید تعریف کنیم، ایران بناست مانند یوگسلاوی یکپارچه شود یا هند. به اعتقاد من، مردم همبستهای که باور دارند در این ملک سهم دارند، مقابل تجزیه خواهند ایستاد و نیروی مقاومت تشکیل میدهند. یگانه راه مقابله با تجزیه، پذیرش مقوله شهروندی برای همه ایرانیان فارغ از قوم و نژاد و زبان و مذهب و دین و آیین است. با پذیرش این نکته، همگان در برابر قانون مساوی خواهند بود و از مواهب و نعمات این سرزمین مشترک به یکسان بهرهمند خواهد شد. آنگاه احساس علقه به سرزمین پدید میآید».
بحث تجزیه ایران بدین معنا نیست که قدرتهای غربی توان اجرایی کردن آن را داشته باشند. نه تنها به باور ما که خود نیز واقفند توانایی چنین کاری را ندارند. اما قطع به یقین همچنانکه رهبری نیز بدان اشاره داشتند خواسته و هدف غایی آنها است و کسانی که معتقدند از این ناحیه هیچ خطری ایران را تهدید نمیکند بد نیست بدانند خطر آنقدر بزرگ است که اگر هر چند درصدی اندک احتمال آن را بدهیم میبایست برای دفع ضرر محتمل راهکاری اندیشید. همبستگی همه اقوام و مذاهب ایرانی و حتی اپوزسیون خارج از کشور یکی از اصلیترین راهکارها است.