دیدارنیوزـ مرضیه حسینی: امروزه در شهر تهران گروههای آسیب دیده زیادی هستند که به تعدادی از آنها در پژوهشها پرداخته شده است ولی گروههای آسیب دیده دیگری هم هستند که تاکنون مورد توجه مطالعات حوزه آسیب شناسی اجتماعی و پژوهشهای شهری قرار نگرفته اند و یا کمتر به آنها پرداخته شده است. یکی از این گروهها زباله گردها هستند.
زباله گرد کیست؟
جستجویی در منابع پژوهشی و پایگاههای علمی کشور نشان میدهد زباله گردی، کمتر موضوع تحقیقات داخلی بوده است. آمار دقیقی از تعداد این افراد و شواهدی از وضعیت زندگی آنها در دست نیست و تقریباً هیچ نظام و یا نهاد حاکمیتی از این گروهها حمایتی به عمل نمیآورند. این افراد به واسطه ماهیت شغلشان و یا مسائلی که آنها را به سمت انتخاب این شغل سوق داده است، در معرض مخاطرات جدی هستند. مسائلی مثل بهداشت و سلامت فردی، رنجوری، کیفیت زندگی، کودکان کار، مسکن و تغذیه آنان و نبود سیستمهای حمایتی مثل بیمه، تنها بخشی ازمشکلات این گروه است.
افراد زباله گرد، زندگی خود را از طریق جمع آوری اشیاء و وسایلی میگذرانند که به ظاهر برای دیگران بی استفاده و زائد است. این گروه از افراد که در جوامع در حال توسعه بسیار بیشتر از سایر کشورها به چشم میآیند، از طریق جمع آوری زبالههای صنعتی، خانگی و حتی بیمارستانی از سطل زبالهها، کف خیابانها و کوچهها، کانالهای فاضلاب و ... امرار معاش میکنند.
شهرداری کشورهای جهان سوم تنها قادر به جمع آوری ۵۰ تا ۸۰ درصد از زبالههای تولید شده هستند. با این وجود و علی رغم مزایایی که این گروه میتوانند برای نظام اقتصادی- زیست محیطی شهرها داشته باشند، فوایدی از قبیل کمک به بازیافت زبالههای قابل بازیافت، کاستن از هزینههای شهری، ایجاد اشتغال بدون نیاز به سرمایه گذاری دولتی و منبع درآمد برای اقشار پائین جامعه. این افراد در محیط اجتماعی متخاصمی زندگی میکنند و همواره از جانب مسئولان شهری به مثابه افرادی آزاردهنده، مزاحم، مخل و حتی مجرم در بدترین شکل مورد سرزنش قرار میگیرند.
واقعیت این است که این گروه، از منزلت اجتماعی بسیار کمی برخوردار هستند و درمعرض تحقیر، خشونت، تمسخر، بهرهکشی و سوء استفاده سایر افراد قرار میگیرند. برای مثال این افراد در کلمبیا، هند و مکزیک تنها ۵ درصد از ارزش واقعی زبالههای جمع آوری شده را دریافت میکنند. این افراد به طور کلی جزء اقشار بسیار کم درآمد هستند که اغلب در شرایط زندگی اسفبار، فاقد دسترسی به آب، بهداشت و دیگر زیرساختهای اساسی، زندگی میگذرانند.
پیامدهای شغل زباله گردی
برخی از پیامدهای شغل زباله گردی از قرار زیر است:
ـ پیامدهای ناشی از مواجهه مستقیم با باد، باران، برف، نور خورشید، گرما و ....
ـ پیامدهای ناشی از مواجهه با زبالههای خطرناکی از قبیل مواد سمی همچون سرب و آزبست، و همچنین خون، مدفوع، لاشه حیوانات، شیشههای شکسته، سوزن و اشیاء فلزی تیز و برنده و مواردی از این دست.
ـ پیامدها و بیماریهایی که به واسطه حشرات، مگس، پشه و ... ایجاد میشوند.
ـ سایر بیماریها همچون کمردرد، سوزش پوست و جوش و به طور خاص در معرض خطر سل، برونشیت، آسم، ذاتالریه، اسهال خونی، و انگل.
وضعیت زباله گردی در آسیا و جهان
افراد زبالهگرد با مشکلات عدیده ای از مسائل بهداشتی گرفته تا برچسپها و انگهای اجتماعی و پیگردهای پلیس و مسئولین شهری روبه رو هستند. تحقیقات نشان میدهد که میزان امید به زندگی زبالهگردها نسبت به سایر اعضای جامعه بسیار پایین است.
در مکزیکوسیتی، امید به زندگی ۶۹ سال است، این عدد در افراد زباله گرد به ۳۹ سال میرسد. نرخ مرگ و میر کودکان در بین زباله گردهای مصری یک به سه است. تخمین زده میشود تنها در کلکته هند ۲۰۰۰۰ نفر، در مانیل پایتخت فیلیپین ۱۲۰۰۰ نفر و در مکزیکوسیتی ۱۵۰۰۰ نفر به این شغل مشغول باشند. بر اساس برآوردهای بدست آمده از سرشماری سال ۲۰۱۰ در برزیل ۳۸۸ هزار زباله جمع کن زندگی میکنند که ۳۱ % آنها زن، ۶۶ %سیاه پوست و ۹۳% ساکن شهرها هستند.
نتیجه تحقیق که در ۱۰ نقطه شهری از آسیا، آمریکای جنوبی و آفریقا جهت بررسی تأثیر بحرانهای اقتصادی بر مشاغل غیر رسمی (دستفروش ها، زباله جمع کنها و مشاغل خانگی) انجام شد نشان داد متوسط درآمد خانواده افراد زباله گرد به عنوان یکی از سه گروه مشاغل غیر رسمی ۲ دلار است، درحالیکه اندازه خانواده ۴.۷ نفر بود. ۷۲ % از شرکتکنندگان اظهار کردند که در خانواده خود کودک دارند و به صورت متوسط دو یا سه کودک در هر خانواده زندگی میکند.
سطح تحصیلات این گروهها پایین است و در این میان، سطح تحصیلات زباله جمع کنها از همه پایین تر است به نحوی که ۵۲ % از آنها مدارس مقدماتی را به اتمام نرسانده اند. برخی نتایج این تحقیق حاکی از عدم ثبات درآمد این گروهها در کنار افزایش هزینههای زندگی آن هاست. به گواه نتایج همین پژوهش، بحرانهای اقتصادی باعث رقابتی تر شدن فضای کار برای آنها شده است تا جایی که تنها در ژوئن و ژانویه سال ۲۰۰۹، ۴۹% بر جمعیت زباله جمع کنها افزوده شده است که بیشترشان زن بوده اند.
عمدتا در رده بندی مشاغل در دنیا زباله گردی را در زمره مشاغل غیررسمیقرار میدهند. بر اساس پژوهش «دیاس» و «اگاندو» در اقتصاد غیر رسمی شهرها به رغم تمام تلاشهای ساختاری و نهادی که میشود، جمع آوری زباله از مشهودترین مناظر شهری اند؛ تا جایی که قریب یک یا دو درصد از جمعیت شهرها درگیر مشاغل مرتبط با آن هستند. آنها در پژوهش خود نشان میدهند که زباله گردها از محروم ترین اقشار جامعه اند که در جستجوی غذا، لباس و سایر نیازهای اساسی در زندگی روزمره شان، زبالهها را زیر و رو میکنند. برخی از آنها آنچه یافته اند را به افراد واسط و برخی به مراکز بازیافت زباله رسمی میفروشند.
«کریستین فیوردی» که دارای بیش از ۳۰ مقاله در زمینه مسائل اجتماعی و مدیریت مربوط به پسماندها است، در مقالات خود در سال ۱۹۸۹ و ۱۹۹۰ ضمن تقسیم روشهای جمع آوری زباله به دو شیوه رسمی و غیررسمی، مشاهدات خود از شیوههای نامناسب جمعآوری غیررسمی زباله در کشورهای آسیایی را ارائه داده است.
وی تغییرات ایجاد شده در نحوه خروج زباله از شهرها و ایجاد رویکرد بهره وری اقتصادی در کشورهای هند، چین، اندونزی، تایلند و فیلیپین را دو دلیل گسترش سریع زباله گردی در دهه ۸۰ میلادی برشمرده و اکثر زباله گردها را از خانوادههای فقیر و کودکان معرفی میکند. فیوردی ورود شهرداریها و ایجاد امکاناتی که زباله گردها بتوانند در زمینه دفع و بازیافت پسماند دارای شغلهای سالمتر شوند را پیشنهاد کرده است.
«هویسمن» در سال ۱۹۹۴ نتایج حاصل از مصاحبههایش با زنان زباله گرد شهر بانگلور هند را ارائه داد. این زنان، زباله گردی را با وجود سختیها و خطراتی که برای سلامتشان ایجاد میکرد راه مناسبی برای کسب درآمد شمرده بودند. ایشان پاره وقت بودن شغل خود را مزیت مناسبی برای انجام وظایف خانگی و مادری خود ضمن انجام کار و کسب درآمد میدانستند.
هانت با مقایسه ۱۰۰ کودک زباله گرد در شهر بانگلور هند، تفاوتهای سلامت این کودکان با سایر کودکان را مقایسه کرد. همچنین وی نشان داد این کودکان تأثیرات مخربی را بر سلامت محیط خانه و دیگر اعضای خانواده دارند. هانت در مقاله خود در سال ۲۰۰۱ بیماریهای انگلی و تنفسی را در زباله گردها بسیار شایع و ایدز و هپاتیت B را به صورت محدود گزارش کرد. همچنین مشکلات غیرجسمانی اعم از کاهش اعتماد به نفس، کنار گذاشته شدن اجتماعی و کاهش شانس استخدام در سایر شغلها و همچنین ازدواج را بیان کرد.
مطالعات «رزمن» بر روی ۳۱۵ عضو از گروهی از زباله گردان در سانتوس برزیل نشان داد میزان ایدز و هپاتیتهای نوع B و C حدود ۱۰ تا ۱۲ برابر افراد عادی جامعه است. رزمن پیشبینی کرد با توجه به اینکه پیشگیری و کاهش این بیماریهای خطرناک در زباله گردها در سیاستهای کشور برزیل قرار ندارد، شیوع این بیماریها در آینده میتواند دارای سرعت رشد بیشتری نیز باشد.
آلوارادو با مطالعه زباله گردهای مکزیک، دریافت شیوع بیماریهای مشترک بین انسان و گربه مانند توکسوپلاسموز در زباله گردها به مراتب از افراد عادی بیشتر است. خوردن مواد غذایی موجود در زبالهها و تماس بیشتر با زباله امکان ابتلا به بیماری را افزایش میدهد.
رومرو با مقایسه ۱۰۳ کودک زباله گرد و ۱۰۳ کودک عادی، دریافت میزان خس خس سینه کودکان زباله گرد ۱۳ درصد بیشتر از کودکان عادی است. همچنین آگاموتو در مقاله کوتاه خود این بحث را مطرح کرد که یکی از حامیان محیط زیست که هیچ وقت سخنی از ایشان برده نمیشود، زباله گردها هستند.
«شنک» ریشه اصلی زباله گردی در کشورهای در حال توسعه را بیکاری دانست. مورد مطالعه شنک، کشور آفریقای جنوبی بود. وی اشاره کرد این افراد هر چند در جامعه زیاد دیده میشوند اما اطلاعات صحیح از این قشر وجود ندارد و لذا توجه به آنها ضروری است. وی در مطالعه خود، ارتباطات این افراد با خانوادهها و همکارانشان را توصیف کرده و با توجه به تأثیرات مهم این شغل و شاغلان آن بر جامعه، سیاستگذاریهای دولت در این زمینه را اجباری دانست.
«ویلجن» نتایج حاصل از یک تحقیق سراسری در کشور آفریقای جنوبی که در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ بر روی مشکلات اقتصادی-اجتماعی زباله گردهای ۱۳ شهر از ۹ استان موجود در این کشور انجام شده بود را منتشر کرد. این تحقیق به وسیله مصاحبههای ساختار یافته با ۹۱۴ زباله گرد به اجرا در آمده است.
طبق نتایج این تحقیق، مهمترین مشکلات این افراد توانایی پایین ایجاد ارتباط کلامی، عدم امکان تحصیل، عدم استفاده و دسترسی به امکانات اولیه رفاهی و عدم امکان ارتقاء در سلسله مراتب این اقتصاد غیررسمی است. این تحقیق اضافه میکند که مشکلات موجود در این افراد یکسان نیست و فرد به فرد تفاوت دارد و از این رو فرآیند اتخاذ سیاستهای حمایتی برای این افراد بسیار پیچیده خواهد بود، کما اینکه برخی مداخلات انجام شده پیشین، نتایج معکوس و مضری برای این افراد داشته است.