
اصلاح طلبان برای اینکه همچنان مردم را کنار خود داشته باشند باید مدام به دنبال پی گیری مطالبات مردم و رفع مشکلات در کشور باشند و تاکنون اینگونه بوده و اصلاح طلبان در جهت مقابله با تندرویها، سرمایه اجتماعی خود را به میدان آورده و موجب شدند که تندروها به قدرت نرسند. تصور کنید که اگر دلواپسان بر سر کار بودند امروز با خروج آمریکا از برجام آنها نیزخروج کرده و کل جهان را علیه ایران بسیج کرده بودند.
دیدارنیوز ـ فضای سیاسی و اجتماعی کشور نشان میدهد که جامعه از عملکرد دولت به خصوص در عرصه اقتصادی و معیشتی رضایت کافی ندارد و این مساله را بارها به انحای مختلف به سمع و نظر مسئولان رسانده است. گرچه دولت در این میان تنها مقصر نیست، اما قصور دارد و برخی ناکارآمدیها و عدم نظارت بر عملکردها موجب شده تا چنین شرایطی بروز کند. البته نباید از شرایط بینالمللی و تحریمهای یکجانبه آمریکا نیز که در این شرایط تاثیرگذار است به راحتی گذشت. حال در این شرایط حساس برخی نمایندگان ملت به جای کمک به دولت برای حل مشکلات مردم در بازی کودکانهای با طرح مسائلی چون استیضاح رئیس جمهور درصدد رسیدن به منافع حزبی و جریانی خود هستند. لذا پر واضح است که شرایط اقتصادی و معیشتی برای این افراد و جریانات بهانه است، چرا که اگر مردم نسبت به شرایط خود رضایت نسبی نیز داشتند این افراد مساله دیگری را علم کرده و به مخالفت با دولت میپرداختند؛ کما اینکه در دولت یازدهم نیز که وضع اقتصادی و معیشتی مردم به مراتب بهتر از این بود اینها پرچم دلواپس برداشتند و به مقابله با برجام پرداختند. در این راستا برخی معتقدند که این تحرکات برای تخریب هدفمند دولت نزد مردم برای رویگردانی از اعتدالگرایان و اصلاحطلبان است تا شاید دلواپسان بتوانند مورد اقبال مردم قرار گیرند. از این جهت اصلاح طلبان باید هوشمندانه و دقیق بر محور مطالبات مردم و رفع آن مبادرت ورزند و با برنامه ریزی صحیح مستقلا در انتخابات حضور یابند تا سرمایه اجتماعی آنها نیز مثل گذشته در حمایت از این جریان ریشهدار کشور به پا خیزد. برای بررسی تخریب هدفمند رئیس جمهور و دولت، نحوه کنش اصلاح طلبان در یکساله پیش رو برای انتخابات ۹۸ و آنچه در سپهر سیاست ایران میگذرد«آرمان» با اسماعیل گرامی مقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی و فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
دلواپسان طی روزهای گذشته با جمع آوری امضا طرح استیضاح رئیس جمهور را کلید زده بودند که شنیده میشود از آن عقب نشینی کرده و قصد سوال از رئیس جمهور دارند؛ در شرایط حساس کنونی این تحرکات را چگونه تحلیل میکنید؟
به نظر میرسد که مخالفان رئیس جمهور با ایجاد طرح سوال یا استیضاح در مجلس میخواهند از فضای کنونی کشور سوء استفاده کنند. انتقامگیری از رئیس جمهور جزء برنامههای مخالفان آقای روحانی است؛ چرا که در شرایطی که کشور دچار بسیاری از مخاصمات در صحنه بینالملل است و تحریمهای بینالمللی علیه ایران به مثابه یک جنگ اقتصادی میماند قطعا رفتن به سمت وسوی استیضاح یا سوال از رئیس جمهور نشانی از حسن نیت، انجام وظیفه یا انتقاد مجلس نخواهد داشت. هر ناظر بیرونی و منصف بر این امر واقف است که گرانی، بیکاری و... در شرایط کنونی بخش اعظمش از تحریمهای بینالمللی، کشاندن ایران به حاشیه، عدم فروش نفت ایران، جلوگیری از صادرات و واردات و مجموعه این مسائل ا ست که بهوجود آمده است. سند و گواه این سخن ما این است که پس از برجام در طی چهارسال دولت اول آقای روحانی ما شاهد تک رقمی شدن نرخ تورم، افزایش صادرات در حوزه نفت و دیگر حوزهها، کنترل ارزش پول ملی به مدت چهارسال و افزایش نرخ اشتغال بودیم. بنابراین آقای روحانی بود که کشور را از ورطه تحریمها و از ذیل فصل هفتم شورای امنیت بیرون کشید و موجب حرکت به سمت رونق اقتصادی در کشور شد که پس از آن شاهد رفت و آمدهای بسیاری از شرکتهای بزرگ اقتصادی در چهار سال پس از تحریمها بودیم. اکنون مشاهده میشود عدهای بدون در نظر گرفتن مصالح و منافع ملی دست به اقداماتی میزنند که سوءاستفاده از مسئولیت آنها محسوب میشود. انگار عدهای در داخل ماموریت دارند و نشستهاند که فقط چوب لای چرخ دولت بگذارند و از هر طریقی به دولت فشار بیاورند. ما در همین هفتههای گذشته شاهد بودیم که به عنوان مثال صدا و سیما در مساله مطالبات کسانی که برای خودروها ثبت نام کرده اند بیش از آنکه به آرام کردن جو بپردازد با پخش اخبار به نوعی به جامعه القا میکرد که درصدد است این اعتراضات ادامه پیدا کند. وزیر صنعت طی مصاحبهای اعلام کرد که تولید به زودی افزایش پیدا خواهد کرد، اما شاهد آن بودیم که مصاحبهای از معاون وزیر پخش شد که دو خودروسازی بزرگ «سایپا و ایران خودرو» امکان افزایش تولید ندارند. این در حالی است که این مصاحبه برای چند هفته قبل از مصاحبه وزیر بود. بنابر این فکر میکنم با تامین منافع جناحی قطعا به منافع ملی آسیب میرسد. در شرایط کنونی باید ضمن انتقاداتی که میتوان به دولت وارد کرد، اما باید حامی دولت باشیم و حمایت از دولت نیز در شرایط کنونی لازم و ضروری است. حتی خود اصلاح طلبان در بخشهایی از عملکرد دولت نقد جدی دارند، اما حمایت از دولت در برنامههای ما قرار دارد و باید در چنین شرایطی از آقای روحانی حمایت شود و همه نهادها از مقامات عالیه نظام تا مجلس و دستگاه قضائی حامی مجری باشند که ارتباط تنگاتنگی با وضعیت زندگی مردم دارد. اگر خود ما نیز بخواهیم دولت را تضعیف کنیم قطعا کسی نخواهد توانست مشکلاتی که اکنون در زندگی مردم وجود دارد را حل کند یا آنها را کاهش دهد.
این امری واضح است که ملت به هر دیدگاهی رأی دهد کشور بر آن مبنا اداره میشود و رئیس جمهور نیز بر این مساله تاکید کرده ،اما چرا برخی جریانات با وجودی که دم از دموکراسی و رأی مردم میزنند اساسا بدین مساله پایبند نیستند؟
من فکر میکنم عده قلیلی که به دنبال متشنج کردن فضای سیاسی و اجرایی کشور هستند درصددند که در انتخابات آینده دولت را به نحوی تخریب کنند که در پی آن بتوانند آرای مردم را جلب کنند. به همین دلیل دست به سیاه نمایی میزنند. از طرف دیگر اینها زمانی که خود در دوره 8 ساله احمدینژاد بر سر کار بودند و از رئیس دولت وقت حمایت میکردند به تمام منتقدان میگفتند که آقای احمدینژاد رای آورده و باید به رأی مردم احترام گذاشت؛ خوب اکنون نیز این افراد دندان بر سر جگر بگذارند تا دوره آقای روحانی تمام شود و خود را در معرض رأی مردم قرار دهند تا مشخص شود جامعه تا چه میزان دیدگاه آنها را برای اداره کشور قبول دارد. دولت روحانی ، اعتدالگرایان و اصلاح طلبان سمبل دیدگاه مذاکره و تعامل با جهان و دوری از تشنج هستند و این افراد سمبل برهم زدن توافقات و تفاهمات بینالمللی، کشاندن کشور به شرایط پیچیده هستند. مردم بین این دو دیدگاه انتخاب خواهند کرد؛ اگر مردم به آنها رأی دادند میتوانند سیاستهای خود را اعمال کنند. آنها در سال 96 نامزدهای خود را به جامعه عرضه کردند، اصلاحطلبان و میانهروها نیز نامزد مورد نظر خود را معرفی کردند. دیدگاه نامزد آنها این بود که ایران باید از برجام خارج شود و برجام تفاهم بدی بوده ؛اما گذشت زمان نشان داد که اصلاح طلبان و میانهروها مسیر درستی را در جهت حفظ منافع ملی انتخاب کردند و این آمریکاییها بودند که به اقرار خودشان از تفاهم برجام متضرر شدند و آن را توافق بدی خواندند. بنابراین ما برای حمایت از روحانی در شرایط کنونی اگرانتقادی نیز داریم باید از سر دلسوزی باشد تا با توجه به اعتراضاتی که در جامعه رو به افزایش است بیش از این به منافع ملی آسیب نرسانیم و قطعا حفظ انسجام ملی مهمترین رمز موفقیت خواهد بود.
رئیس جمهور اذعان داشته ما همان دولتی هستیم که تورم 44 درصدی دولت قبل را تک رقمی کردیم؛ چه علل و عواملی موجب شده تا دولت موفق به این شرایط فعلی گرفتار شود؟
من معتقدم مسئول همه مشکلات دولت نیست بلکه مجموعه سیاستهایی است که کشور را به این سمت وسو کشانده و بسیاری از آنها نیز از دست ما خارج است. اگر در شرایط کنونی میتوانستیم سرمایهها را جذب کنیم به طور طبیعی اشتغال نیز افزایش پیدا میکرد. آقای روحانی که علاقهمند به افزایش تورم نیست، بلکه موافق کاهش تورم بود و حتی در دولت یازدهم نیز بر این امر صحه گذاشت و انجام داد. روحانی میداند که ریشه این مساله سیاسی و در خارج از کشور است به همین دلیل در تعامل با جهان توافق برجام را به نتیجه رساند که نتایج خاص خود را داشت. حال آمریکاییها از برجام خارج شدند و با خروج خود، ایران را نیز مورد تحریمهای شدید قرار دادند. در چنین شرایطی آقای روحانی یا هرفرد دیگری با محدودیتهایی مواجه و اثرات تحریم بر کشور ملموس است. به عنوان نمونه اگر اکنون اعلام شود که آمریکاییها به برجام بازگشتند و تحریمها تعلیق شده مجددا ارزش پول ملی کشور به حالت سابق باز خواهد گشت و ما شاهد دلار زیر 10 هزار تومان خواهیم بود و بسیاری از شرکتها به ایران خواهند آمد، بسیاری از کالاها بیمه و بنادر رونق خواهند گرفت. اینها دست شخص روحانی یا دولت نیست، بلکه رویکردها و سیاستهای کلان کشور موجب بهوجود آمدن چنین شرایطی شده و نارضایتی بهوجود آورده که مسئولیت آن نه با شخص روحانی بلکه با مجمومه مدیریت کشور است.آقای روحانی بر اساس قانون دارای وظایف و اختیارات محدودی در اجراست.
مقام معظم رهبری در بیانیه موسوم به گام دوم فرمودند که «جمهوری اسلامی متحجر نیست و آمادگی پذیرش و جبران خطاها و اشتباهات گذشته را دارد؛» بر این اساس برای تحقق گام دوم در آغاز دهه پنجم انقلاب باید چه رویکردهایی اتخاذ گردد؟
من معتقدم همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند حتی باید به اصلاحات ساختاری دست زد مگر اینکه ما شرایط بهوجود آمدن نسبتا کاملی را در کشور شاهد باشیم تا رضایت مردم تامین شود. این اصلاح ساختاری عبارت است از ابتدا اصلاح قانون انتخابات. تغییر دادن این ساختار نه تنها بلایی بر سر ما نمیآورد بلکه نظام را پویا تر میکند و بهتر از گذشته در جهت استقرار دموکراسی و رای مردم قرار خواهد داد. در شرایطی که با آن مواجه هستیم و عدهای نیز بر این شعار میدمند که مردم از جریانات سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا عبور کردند مسلم است که به دنبال منویات خودشان هستند. از این جهت جامعه نیازمند شوکی سیاسی در جامعه است که تا حدودی کشور را به سمت وسوی آرامش فعال سوق دهد و نارضایتیها را به رضایتمندی تبدیل یا حداقل از افزایش آن جلوگیری کند. شوک سیاسی نیز جز با تغییر قانون انتخابات، طرح نمایندگان مجلس یا لایحه تقدیم شده توسط دولت نیست که در هردو انتخابات میتواند راه حلی برای ایجاد رضایت باشد و سازوکار انتخابات حزبی را تامین کند. برگزاری یک انتخابات حزبی قطعا شور، هیجان و اشتیاق را افزایش خواهد داد و مردم احساس خواهند کرد که کشور با حفظ چارچوبها و ارزشهایی که برای آن قائل است به سمت مدرنیته حرکت میکند، بهنظر میرسد که پس از چهل سال شرایط برای برگزاری انتخابات حزبی آماده است.
برخی معتقدند در فاصله یک سال مانده تا انتخابات مجلس یازدهم آینده اصلاح طلبان باید از هم اکنون به برنامهریزی و تغییر در رویکردها بپردازند تا در این فاصله بتوانند سرمایه اجتماعی خود را بازگردانند؛ اساسا برای حضور هرچه بهتر در انتخابات آتی باید چه گامهایی برداشته شود؟
اصلاح طلبان برای اینکه همچنان مردم را کنار خود داشته باشند باید مدام به دنبال پی گیری مطالبات مردم و رفع مشکلات در کشور باشند و تاکنون اینگونه بوده و اصلاح طلبان در جهت مقابله با تندرویها، سرمایه اجتماعی خود را به میدان آورده و موجب شدند که تندروها به قدرت نرسند. تصور کنید که اگر دلواپسان بر سر کار بودند امروز با خروج آمریکا از برجام آنها نیزخروج کرده و کل جهان را علیه ایران بسیج کرده بودند. آقای ظریف در مجامع بینالمللی خیلی شفاف و روشن به اروپاییها توصیه میکند که شما دنباله رو آمریکا نباشید و این امکان وجود دارد که بسیاری از کشورها با اکراه در جلسات بینالمللی که حامی آنها آمریکاییها هستند شرکت کنند. بنابراین همین رویهای که اصلاحطلبان در گذشته در پیش گرفتند یعنی حفظ منافع ملی و پیگیری مطالبات جامعه میتواند مردم را همچنان به اصلاح طلبان معتمد و پشت آنها قرار دهد. به نظرم اصلاح طلبان برای چنین محتوایی نیاز به این دارند که ساختار و سازمان خود را نیز بهینه و تقویت کنند و با انسجام بیشتر به دنبال بیشترین حضور در انتخابات مجلس باشند. البته من این نظریه را که چون بخشی از جامعه از شرایط موجود راضی نیستند ما هم در انتخابات شرکت نکنیم یا لیست ندهیم را نمیپسندم چرا که این مساله به جز دامن زدن به ناامیدی فایده دیگری نخواهد داشت و درصورتی که مشارکت حداکثری مردم کاهش پیدا کند این دلواپسان هستند که بر مسند خواهد نشست.
اصلاحطلبان معتقدند همه چیز از صندوق رأی میگذرد، اما نه بدین معنا که به هر نحوی در انتخابات حاضر شوند و هرلیستی از فیلترهای نظارتی گذشت را حمایت کنند ارزیابی شما از این مساله چگونه است؟
موافق شرکت هوشمندانه در انتخابات هستم. معتقدم این رویکرد که اگر شورای نگهبان نامزدهای ما را رد صلاحیت کرد اصلا به انتخابات ورود پیدا نکنیم، غلط است؛ چرا که این اشتباه بزرگی بود که اصلاحطلبان در مجلس هفتم انجام دادند و نظریه خروج از حاکمیت بلایی بود که به جان اصلاح طلبان و کشور افتاد. اینگونه مشارکت کاهش یافت و اصولگرایان 12 سال در کشور ، شورای شهر، دولت و مجلس حاکم شدند. در حوزههایی که ما امکان موفقیت و نامزد داریم با جدیت حضور و حمایت کنیم و در حوزههایی که نامزد مطلوب ما وجود ندارند لیست ندهیم زیرا امکان رقابت در آن وجود ندارد. البته درشرایط کنونی به مصلحت کشور است که شورای نگهبان از انتخابات گذشته هم مثل گروه های سیاسی تجربه کسب کند ومنصفانهتر عمل نماید.
آقای محمدرضا عارف اظهار داشته که در شورای عالی سیاستگذاری بر هویت اصلاح طلبی تاکید شده و از این رو در انتخابات آینده با هویت اصلاحطلبی به میدان میآییم، اما ائتلاف را فراموش نمیکنیم. شرایط اصلاحطلبان را برای ائتلاف یا حضور مستقل در انتخابات چگونه میبینید؟
به نظرم چون اصلاحطلبان از انتخابات سال 88 فاصله زیادی گرفتند و در سال 92،94 و 96 با توجه به مقتضیات زمان و آسیبهایی که دیده بودند نیاز بود که کشور به آرامشی برسد و اصلاحطلبان نیز به بازسازی خود دست بزنند. لذا آن ائتلافها هم در راستای مصالح ملی بود که البته در کنار آن اصلاحطلبان خسارتهایی از جمله نوشته شدن برخی ناکارآمدیها به پای آنها را نیز متحمل شدند. من معتقدم شرایط کنونی اصلاحطلبان به نحوی است که ما باید صرفا با هویت اصلاحطلبی در انتخابات حضور پیدا کنیم، برنامههای اصلاحطلبانه خود را ارائه دهیم و با همه جریانات سیاسی مرزبندی داشته باشیم و از همه مهمتر ائتلاف درون اصلاحات معنا دارد. لذا باید همه احزاب اصلاحطلبان با یکدیگر ائتلاف کنیم ونه با جریانات خارج از اصلاحات.