دیدارنیوز –
اسفندیار عبدالهی: در طی دو هفته اخیر، شاهد برگزاری نشستهای مهم بین المللی در نقاط مختلف جهان بودیم. در ورشو، نشستی به ابتکار ایالات متحده و میزبانی لهستان با حضور فرستادگانی از حدود ۶۰ کشور جهان، تحت عنوان امنیت در خاورمیانه برگزار شد. همزمان با این نشست، غائبان تاثیرگذار و بزرگ نشست ورشو یعنی ایران، روسیه و ترکیه در سوچی روسیه تشکیل جلسه داده و در خصوص صلح در خاورمیانه و موضوع سوریه به بحث و تبادل نظر پرداختند. قطعا نمیتوان از تاثیرات متقابل نشستهای مذکور بر یکدیگر غافل شد.
پس از برگزاری این دو نشست، دو گردهمایی دیگر؛ البته با مشخصه صرف امنیتی نیز برگزار شد. یکی نشست ناتو در بروکسل بود و دیگری کنفرانس امنیتی مونیخ که هر سال در ماه فوریه در آلمان برگزار میشود.
گردهمایی امنیتی مونیخ، کنفرانسی است که توسط بخش خصوصی و در زمینه سیاستهای امنیت جهانی فعالیت میکند. این همایش، هرساله در ماه فوریه و در هتل بایریشرهوف در مونیخ آلمان برگزار میشود. در کنفرانس مونیخ، تصمیمی گرفته نمیشود و صرفاً ویژهٔ اظهار نظر، رایزنی و دیدارهای سیاسی است. در این کنفرانس، هر سال بهطور ویژه به یک موضوع مهم امنیت بینالمللی پرداخته میشود و به همین دلیل، به یکی از مجامع بینالمللی مهم در عرصه امنیت جهانی تبدیل شدهاست و به دلیل تشابه کمی و کیفی و بازتابهای آن با مجمع جهانی اقتصاد، به «داوس امنیتی» نیز شهرت دارد.
در این گردهمایی، سیاستمداران متخصص در امور امنیتی (معمولاً وزیران امور خارجه و دفاع)، نظامیان کارشناس امور بینالمللی و نیز برخی از صاحبان صنایع تسلیحاتی از کشورهای مختلف جهان به بحث و بررسی در خصوص مسائل امنیت جهانی میپردازند. هزینههای این کنفرانس توسط وزارت دفاع آلمان و کمکهای مالی صنایع تسلیحاتی تأمین میشود.
یوسف مولایی، استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران در گفتگو با دیدارنیوز و در پاسخ به سوالی در رابطه با کارکرد و خروجی کنفرانس امنیتی مونیخ ومنفعت آن برای جامعه بین المللی گفت: شاخصی برای سنجش مقدار تاثیر گذاری کنفرانس امنیتی مونیخ وجود ندارد. این کنفرانس، کنفرانس مهم و تاثیرگذاری است، ولی اندازه گیری اینکه چه مقدار بر امنیت دنیا تأثیر میگذارد و چه نوع مسائلی مطرح میشود، سخت است. کشورها در این فرصت، روش ها، سیاستها و دکترین امنیتی خود را تا حدی تبیین میکنند. در واقع این کنفرانس از سالهای گذشته، محلی برای تبادل نظر، بیان دیدگاهها و شنیدن انتقادات بوده و بیشتر جنبه نرم افزاری دارد که فکرها را به هم نزدیکتر و دیدگاهها را شفاف کند، ولی اتخاذ تصمیمی که قابلیت اجرایی و ضمانت اجرا داشته باشد، از جمله موارد کارکرد کنفرانس امنیتی مونیخ نیست.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا تصمیم در مورد سرنوشت افغانستان در سال ۲۰۰۱ از کارکردهای کنفرانس امنیتی مونیخ نبود؟ گفت: آن زمان تقریبا یک اجماع جهانی در مورد افغانستان وجود داشت و بیشتر تحت تاثیر جلب توجه کشورهای دنیا به موضوع تروریسم در افغانستان بود، زیرا کم و بیش در مورد افغانستان اجماع جهانی وجود داشت، به همین خاطر، تصمیمی اتخاذ کردند و در جهت حفظ امنیت و مبارزه با تروریسم در افغانستان به یک بسته مالی رسیدند؛ لذا تا زمانی که در خصوص یک موضوع، اجماع وجود نداشته باشد، فقط دیدگاهها بیان میشود. در حاشیه این کنفرانس، رایزنیهایی هم صورت میگیرد و در واقع بیشتر جنبه اظهار نظر، تبیین مواضع و دکترین امنیتی کشورهاست.
مولایی افزود: به عنوان مثال در مورد ایران، موضع گیریهای آلمان، فرانسه، مسئولان آمریکایی و سخنرانی دکتر ظریف خیلی با هم فاصله داشت و مواضع آنها به هم نزدیک نبود لذا از درون این اظهارنظرهای پراکنده و همراه با تضاد، نهایتا تصمیمی بیرون نمیآید. کنفرانس امنیتی مونیخ از تشکیلات، منابع، ضمانت اجرایی و بازوی اجرایی برخوردار نیست، بلکه فرصتی ایجاد میکند که کشورها دیدگاههایشان را با هم نزدیک کرده و به تبادل نظر بپردازند. این کنفرانس مثل سازمانهای بین المللی عمل نمیکند و یک خروجی دارد که آنهم بیانیه و سند پایانی کنفرانس است و در آن کشورها به عنوان یک واحد سیاسی حقوقی مستقل هستند که میتوانند موارد سند را اجرا کنند یا نکنند، در واقع اهرم و ضمانت اجرایی پشت سند نهایی کنفرانس مونیخ وجود ندارد.
وی یادآور شد: من فکر نمی کنم این کنفرانس، خروجی خاصی داشته باشد، تنها خروجیش این بود که اختلاف نظر بین بازیگران مختلف را بیشتر آشکار کرد، مخصوصا در میان اتحادیه اروپا و آمریکا در مقابل ایران، مواضعی پراکنده و گاه همسو وجود داشت. در این کنفرانس، جهت سیاست خارجی دستگاه دیپلماسی دولت آمریکا و تیم امنیتی آقای ترامپ، روشن و تفاوت و فاصله نگاه این کشور با خیلی از کشورهای دنیا مشخص شد.
استاد روابط بین الملل خاطرنشان کرد: بعد از پشت سر گذاشتن نشست ورشو و برگزاری کنفرانس امنیتی مونیخ، ما باید به این نتیجه برسیم که به عنوان بازیگر منطقهای، نقش فعالی داریم و تمام توجهات به سمت کشور ما معطوف است. اینکه ظرف یکی دو هفته گذشته، چند کنفرانس و نشست بزرگ بین المللی انجام میشود و همه نگاهها به سمت ایران است نشان میدهد که ایران در منطقه و در دنیا کشوری بزرگ است و نیاز به یک برنامهریزی کلان دارد. نشان میدهد ما در منطقه، نقش مهمی ایفا میکنیم و به عنوان یک بازیگر منطقهای مورد توجه بوده و جایگاه خود را داریم.
دکتر مولایی با طرح این سوال که ایران از این فرصت چگونه باید استفاده کند که منجر به تامین منافع ملی شود، گفت: این موضوع برمی گردد به اینکه ما در رابطه با جامعه جهانی چه نوع استراتژی داریم، جامعه جهانی را چگونه جامعهای میبینیم، در رابطه با جامعه جهانی اصل تعامل را رعایت میکنیم و آیا اصولا در این رابطه برنامهای داریم؟ آنگاه بر این اساس، سیاستهای خود را در راستای دفاع از منافع ملی تنظیم کنیم. معتقدم چیزی که در ایران جای آن خالی است و خلأ آن احساس میشود این است که از صاحب نظران، قبل از برگزاری اینگونه کنفرانسها در قالب یک گفتوگوی ملی، استفاده نکرده و نظرخواهی نمیکنیم.
وی عنوان کرد: اگر هم گفتوگوهایی در سطح دستگاه سیاست خارجی صورت میگیرد خیلی بسته و دارای وجه سیاسی است، یا در صدا و سیما اگر مناظره یا دیالوگی شکل میگیرد معمولاً یک طرفه است و از افراد جناح خاصی استفاده میشود. برای نتیجه گرفتن از این گونه مجامع بین المللی، باید به نوعی نقشه راه بیاندیشیم، ما یک نقشه راه کلان نداریم. استفاده از فرصتهای بین المللی در چهارچوب یک راهبرد ملی امکان پذیر است. باید مباحث جناحی، احساسی، گروهی و زودگذر را کنار بگذاریم و برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی بین المللی، اینگونه مجامع بین المللی را فرصتی بدانیم که با آن می توانیم بر کشورهای دیگر، تاثیر گذاشته و به تعامل برسیم.
استاد دانشگاه تهران ادامه داد: ضمن اینکه باید از منافع ملی، امنیت و حقوق خود دفاع کنیم، باید این فرصتها را هم غنیمت بشماریم که باعث سوء استفاده بعضی از کشورهای مخالف و رقیب نشود. در کشور، کار کارشناسی قوی در سطح ملی انجام نمیشود، به همین دلیل وقتی که در یک محفل بین المللی جدی شرکت میکنیم در مقابل مواضع دیگر کشورها، واکنشهای منفعلانه داریم یا در برابر پرسش یک خبرنگار خارجی، عصبی و احساسی میشویم.
مولایی تاکید کرد: در حد خودمان میتوانیم در مونیخ، ابتکار عمل را در دست بگیریم. ما در سوچی، راهبرد واقعی نداشتیم و تحت تاثیر تصمیم سازی روسها، انرژی خود را به هدر میدهیم و تلاش میکنیم ترکیه را متقاعد کنیم که چگونه حرکتهای خودش را با ما همسو کند. با توجه به این وضعیت جدید، میطلبد در داخل، فضا را برای حضور کارشناسان با دیدگاههای مختلف آماده کنیم. باید قبول کنیم قدرتمند هستیم و به بلوغ سیاسی رسیده ایم لذا میتوانیم نظر همه کارشناسان، حتی مخالفانی که دغدغه منافع ملی دارند را بشنویم. دستگاه دیپلماسی ما دچار روزمرگی، عکس العملها و واکنشهای احساسی شده و از طراحی یک راهبرد و رهیافت درست، غافل است. ایجاد فضایی برای گفتوگوی فراگیر ملی در رابطه با همه مسائل مربوط به منافع ملی از جمله سیاست خارجی، مناسب است و جای این موضوع در برنامه ریزیهای ساختاری ایران خالی است.
کارشناس روابط بین الملل ادامه داد: اگر احیانا دست و پای تیم سیاست خارجی ایران بسته باشد نمیتواند با فراغ بال سیاست خارجی را در راستای دفاع از منافع ملی در درازمدت ترسیم کرده و پیش ببرد. با توجه به اینکه ما در حوزه منطقهای و بین المللی دارای جایگاه مهمی هستیم و در منطقه به عنوان یک بازیگر شناخته میشویم، ضرورت ایجاب میکند در داخل، خودمان را باور و این ظرفیت بزرگ را بهصورت بین الملی استفاده کنیم. نسخههایی که احیانا از سوی افراد یا دستگاههای غیر تخصصی برای وزارت خارجه نوشته میشود، دستگاه دیپلماسی را فشل و ناکارآمد میکند، لذا باید نقشه راه را تنظیم و سیاستهای راهبردی خود را برای بلند مدت ترسیم کنیم.
مولایی عنوان کرد: ضرورت دارد در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب، یک گفتگوی فراگیر در سطح ملی ایجاد شود که بتوانیم یک جمعبندی از مجموعه دستاوردها و اشتباهات خود در گذشته داشته باشیم و برای آینده، طرحی جامع و فراگیر با قابلیت ایجاد تعامل و حفظ منافع ملی به دست بیاوریم. اگر این اتفاق نیفتد در این گرد و خاک منطقه گم میشویم، در این مقطع، کنش و واکنشهای شتابزده به ما آسیب میزند و پیش بینی آینده، سخت و جهت حرکت نامعلوم خواهد شد.
وی ادامه داد: در زمینه بحثهای کارشناسی، بسیار ضعیف هستیم و واقعا مشکل داریم. گویی که همه چیز از پیش توسط شخصی خاکستری تدوین و به نسخهای دستوری برای اجرا تبدیل شده است. در حقیقت، قدرت انعطاف و تطبیق با مسائلی که در حال اتفاق، سیال و شناور است را نداریم، اگر سیاستها از پیش تعیین شده باشد و فضای انعطاف نداشته باشد، در پیچیدگیهای زمانه سردرگم میشویم. ما برای توفیق در معادلات منطقهای و بین المللی، نیازمند خرد جمعی هستیم.
این کارشناس حوزه روابط بین الملل خاطرنشان کرد: در مجمع تشخیص مصلحت نظام، بدنه کارشناسی، فعال نیست. در آنجا جهتگیریهای سیاسی بر بحثهای کارشناسی سایه میافکند در حالی که این نهاد نیاز به بحثهای علمی دقیق و کارشناسی دارد که به نوعی مقدمه و وسیلهای برای تصمیم سازی و تصمیم گیری است. اینکه تصمیمات اتخاذ شود و بعد کارشناسان فقط برای نقد وارد عرصه شوند یک سیکل وارونه و معیوب است. قبل از اتخاذ هر تصمیم مهم باید از ظرفیت کارشناسی کشور، به دور از تنگ نظری سیاسی و جناحی بهره ببریم.
مولایی یادآور شد: در رابطه با بحث «افای تی اف» و کنوانسیونهای مربوطه، فضا طوری نیست که کارشناسان به دور از جنجالهای سیاسی بتوانند فعال باشند و در اتخاذ تصمیمی درست به کشور کمک کنند. برای مقابله با موانع داخلی و خارجی و طراحی یک راهبرد بزرگ ملی، بزرگان نظام باید به یک تصمیم انقلابی و ساختاری برسند. همه توجهات به سمت ایران است. باید مواظب باشیم در توهم خود بزرگ بینی قرار نگیریم، چون ممکن است دیگران بخواهند با نیات خاص و ناپاک ما را بیش از حد بزرگ و خطرناک جلوه داده و برنامههایی بر علیه ایران طراحی کنند. ترس از این است که محور شدن موضوع ایران خطرهایی به دنبال داشته باشد.
وی با تاکید مجدد بر موضوع گفتوگوی فراگیر و همه جانبه ملی ادامه داد: در شرایطی که ما باید در همه حوزهها با دقت عمل کنیم ومواظب باشیم فعالیتهای ما به هدر نرود، بعضی در مجلس به دنبال طرح امضا برای عدم کفایت رئیس جمهور هستند و این مانعی در مقابل توافق و همدلی ملی است. در شرایطی که باید حداکثر صرفهجویی را در تمام حوزهها انجام دهیم، طرح جمع آوری امضا برای عدم کفایت رییس جمهور، در واقع پایمال کردن سرمایه ملی است. در مقطع کنونی، وقت و زمان برای ما باید اهمیت داشته باشد، صرف نظر از اینکه فعالیتهای ما نتیجه میدهد یا نمیدهد، جمع کردن امضا بر کشور هزینه تحمیل میکند.
مولایی افزود: در ورشو چندین کشورعلیه ما موضع گیری میکنند لذا برای مقابله با این گونه نشستها میطلبد ما در داخل، حداکثر توان ملی را بسیج و بحثهای جناحی را کنار بگذاریم. موضوع، حاکمیت، منافع و مصلحت ملی است، ما باید در صحنه عمل به این موضوعات و مفاهیم توجه کرده و میدان بدهیم. برای اینکه بتوانیم راه حلها را از قبل، ترسیم وتبیین کنیم باید از خرد جمعی استفاده شود و پشت درهای بسته برای دستگاه سیاست خارجی تصمیم نگیریم. برای افزایش توان ملی باید زمینه مشارکت ملی فراهم شود، ما به تک تک رهیافتها و نظرات نیاز داریم.
وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به جمیع شرایط و مسائلی که در روزهای گذشته در کنفرانسها و نشستهای بین المللی رخ داده، آیا به سمت جنگ میرویم یا یک توافق بین المللی؟ گفت: هیچ کس مایل نیست جنگی اتفاق بیافتد بنابراین تا زمانی که جنگ اتفاق نیفتد پیش بینی نمیکنیم. در منطقه به قدر کافی جنگ شده است و همه از جنگ بیزار و خسته و فرسوده شدهاند. ممکن است در حاشیه، شیطنتهایی باشد، ولی با توجه به کنفرانس ها و نشستهایی که اخیراً انجام شد، به نظر می رسد نگاهها به سمت جنگ نیست بلکه در جهت مفهوم و اصل بازدارندگی است، لذا فکر میکنم که به سمت جنگ نمیرویم.