دیدارنیوز - بحث انتقال سفارت آمریکا در فلسطین اشغالی از زمان تبلیغات ریاست جمهوری اخیر یانکیها توسط دونالد ترامپ بارها بازگو شد که از همان زمان با سر و صداهای زیادی همراه بود. انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس آن هم در قالب یک طرح صهیونیستی، قطعا دلیلی جز به رسمیت شناختن این رژیم و اعلام بیتالمقدس به عنوان پایتخت اسرائیل ندارد. بحث انتقال سفارت تا حدی در جوامع بینالمللی داغ بود که هر روز کارشناسان از تصمیم ترامپ مبنی بر انتقال سفارت انتقاد میکردند یا موافق انتقال سفارت از تلآویو به بیتالمقدس بودند.
همزمان با اعلام انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس و در نتیجه به رسمیت شناختن این شهر به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی از سوی دونالد ترامپ، وی طی سخنانش تاکید کرد که «به رسمیت شناختن بیتالمقدس از سوی آمریکا به معنای موضعگیری کاخسفید به نفع یکی از طرفین مخاصمه نیست و تصمیم نهایی درباره مرزبندی و تقسیم بیتالمقدس با اسرائیل و فلسطینیان است». پس از این اظهار نظر ترامپ، نیکی هیلی سفیر و نماینده ویژه آمریکا در سازمان ملل در جلسه فوق العاده شورای امنیت که درباره قدس برگزار شده بود، خاطرنشان کرد «واشنگتن همچنان پایبند به برقراری صلح دائمی در فلسطین از طریق تشکیل دو کشور مستقل فلسطین و اسرائیل است».
تاریخ نشان داده آمریکا به هیچ یک از حقوق بین الملل پایبند نیست. انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس زمانی که در جریان رای گیری شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفت، مورد قبول هیچ یک از کشورهای عضو که همپیمانان آمریکا محسوب میشدند واقع نشد. تصمیم به انتقال سفارت زمانی که در مجمع عمومی سازمان ملل به رای گذاشته شد، تنها توسط هفت کشور نظیر میکرونزی و ساپرو تایید شد که اگر همه این هفت کشور را کنار یکدیگر قرار دهیم، جمعیت آنها به دویست هزار نفر هم نخواهد رسید.
آمریکا پس از به رای گذاشتن تصمیم انتقال سفارت خود به بیتالمقدس و تایید نشدن تصمیم از سوی مجامع بینالمللی و اعضای شورای امنیت ملی نظیر فرانسه، آلمان و انگلیس، باز هم اقداماتی را در جهت انتقال سفارت انجام داد. بحث انتقال سفارت به بیتالمقدس با تایید تعلیق تحریمهای ایران از سوی آمریکا همزمان شد. مسئولان رژیم صهیونیستی ادامه برجام از سوی آمریکا را مناسب نمیدانستند، آنها معتقد بودند کم شدن تحریمهای ایران باعث شده تحرکات نظامی ایرانیها در منطقه زیاد شود و اسرائیل این موضوع را تهدیدی برای امنیت خود میدانست. نمایش مضحک نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی پیرامون ساخت بمب هستهای توسط ایران نیز این موضوع را به خوبی نشان داد. در کل ترامپ بارها با تصمیمات خود ثابت کرده که تاجری است که فقز به فکر سود کردن با هر روشی است.
خروج آمریکا از برجام نیز نمونه دیگر از امتیازاتی است که ترامپ با اتخاذ سیاست معاملهگری خود بین رژیم صهیونیستی و رژیم آل سعود تقسیم کرد. چند روز پس از خروج از برجام توسط آمریکا، مسئولان رژیم صهیونیستی با هماهنگی یانکیها مراسمی را برای انتقال سفارت آمریکا تدارک دیدند، در این مراسم ایوانکا ترامپ و همسرش جورج کوشنر حضور داشتند و علاوه بر این، برخی کشورهای آسیایی، آفریقایی، اروپایی و آمریکای جنوبی نمایندگان خود را به مراسم گشایش سفارت آمریکا در بیتالمقدس فرستادند.
درست زمانی که کوشنر و ایوانکا در حال پردهبرداری از نشان سفارت آمریکا در بیتالمقدس بودند، هزاران فلسطینی در تجاوز نیروهای رژیم صهیونیستی زخمی و شهید شدند. آمریکا هر اقدامی برای به رسمیت شناخته شدن رژیم صهیونیستی در جهان انجام میدهد، جنایات این رژیم در برابر مردم فلسطین بر هیچ کس پوشیده نیست و کارهایی همچون انتقال سفارت تنها مقاومت را در فلسطین اشغالی را قویتر کرده است.
قطعا تصمیمات ترامپ هیچ زندگیِ همراه با صلح و آرامشی برای فلسطنیان در کنار رژیم صهیونیستی به ارمغان نخواهد آورد، چرا که فلسطینیها خواهان تمامیت ارضی کشور خود هستند و این اقدامات نه تنها باعث صلح بین اسرائیل و فلسطین نمیشود، بلکه حلقه مقاومت فلسطینیها را محکمتر از قبل خواهد کرد. ترامپ در طول دوران سپری شده از ریاست جمهوری خود به دلیل نبود استراتژی و راهبرد مشخص در سیاست خارجی نسبت به مسائل مهم بینالمللی، تصمیمات احمقانه کم نگرفته است.
پس از انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس مسئولان بسیاری از کشورها نظیر ایران، ترکیه و اتحادیه اروپا این تصمیم را هضم نکردند، چرا که از قبل با تصمیم ترامپ مخالفت کرده بودند، حتی برخی انتقادات از بعضی دستگاههای داخلی همچون تشکیلات خودگردان فلسطین انجام شد که محتوای این انتقاد نیز با توجه به قتل عام فلسطینیها توسط رژیم صهیونیستی دندانشکن نبود و شاید بتوان گفت تنها برای رفع تکلیف بود.
اتحادیه کشورهای عرب هم که دغدغه امروز فلسطین برایش تبدیل به فرصتی برای ارتباط با رژیم صهیونیستی شده، واکنشی را پس از انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس و قتل عام فلسطینیها توسط رژیم صهیونیستی نشان داد که به نظر میرسد این واکنشها فقط برای حفظ ظاهر بوده است.
واکنش دبیرکل سازمان ملل پیرامون انتقال سفارت آمریکا و شمار کشتهشدگان غزه در جریان انتقال نیز با توجه به اظهارات جدید ترامپ جالب به نظر میرسد. آنتونیو گوترش در واکنش به انتقال سفارت آمریکا، هیچ راه حلی را جز مستقر کردن فلسطینیها و رژیم صهیونیستی در بیتالمقدس مبنی بر زندگی همراه با صلح با توجه به قتل عام مردم غزه ندانست و این اظهار نظر دقیقا همان چیزی است که ترامپ و دار و دسته اش می خواهند.
شواهد نشان می دهد ترامپ قصد دارد طرح بزرگ دیگری به نام "معامله قرن" را در ماه مبارک رمضان در فلسطین اشغالی اجرایی کند و این در حالی است که این تصمیم نیز همانند انتقال سفارتش به بیتالمقدس فقط باعث قتل عام فلسطینیان خواهد شد. بعد از انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس، اکنون مطرح کردن موضوع بزرگترین معامله قرن که توسط محمد بن سلمان ولیعد عربستان، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی و دونالد ترامپ طراحی شده بود؛ ناظر بر این است که بعد از انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس شرایطی فراهم شود تا فلسطینی های ساکن نوار غزه به صحرای سینا به مصر منتقل شوند و سالانه ۱۰ میلیون دلار کمک مالی در اختیار فلسطینی ها قرار بگیرد.
این طرح، پیشنهادی مبنی بر تشکیل کشور فلسطین در ابتدا در حدود نیمی از کرانه باختری، تمامی نوار غزه و برخی محلههای قدس از جمله " بیت حنینا"، "شعفاط" و اردوگاه آن، "راس خمیس" و "کفر عقب" مطرح میکند و در کنار آن، شهرک قدیمی و محلههای اطراف آن همچون "سلوان"، "الشیخ جراح" و "جبل الزیتون" را برای اسرائیل باقی میگذارد.
طرح معامله قرن در ادامه تایید شناسایی قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی خواهد بود تا مسئله قدس این گونه پایان یابد. قرار است دولت آمریکا منطقهای را که کیلومترها از اراضی قدس اشغالی دور است به فلسطینیها پیشنهاد دهد، این موضوع کاملا گویا است که فلسطینیها آن را نخواهد پذیرفت و محور غربی - عبری - عربی با مقاومت بیشتر مواجه خواهند شد. گفتنی است مذاکرات بین فلسطین و اسرائیل در سال ۲۰۱۴ متوقف شده و تا کنون از سر گرفته نشده است.
آمریکا به تشکیلات خودگردان فلسطین فشار می آورد که به جای بیت المقدس به شهر ابودیس در کرانه غربی به عنوان پایتخت دولت خودگردان اکتفا بکند و این یک اهانت آشکار به یک و نیم میلیارد مسلمان در جهان است. با توجه به شرایط منطقه و همکاری تنگاتنگ عربستان، امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی اکنون فصل اجرای نهایی این تراژدی دردناک از سوی محمد بن سلمان و بنیامین نتانیاهو و دونالد ترامپ است.
بندهای معامله شوم قرن
1- دولت فلسطین، با حاکمیت محدود، در نیمی از کرانه باختری و سرتاسر نوار غزه تشکیل خواهد شد.
2- اسرائیل، مسئولیت امنیتی بخش اعظمی از کرانه باختری و گذرگاههای مرزی را بر عهده خواهد داشت.
3- دره اردن تحت حاکمیت اسرائیل قرار خواهد گرفت و این رژیم ماموریت سیطره نظامی بر آن را بر عهده خواهد گرفت.
4- تمامی محلههای عربنشین در قدس شرقی، به جز «المدینه القدیمه» که بخشی از «قدسِ اسرائیل» خواهد بود، به دولت فلسطین واگذار خواهد شد.
5- ابودیس در شرق قدس، پایتخت پیشنهادی برای دولت فلسطین خواهد بود.
6- فلسطین و اردن در نظارت دینی بر مساجد «المدینه القدیمه» مشارکت خواهند کرد.
7- غزه به دولت جدید فلسطین ملحق خواهد شد، مشروط بر اینکه حماس خلع سلاح شود.
8- بندی در طرح مبنی بر «حق بازگشت» آوارگان فلسطینی وجود ندارد، ولی ساز و کاری برای پرداخت غرامت و نظارت جامعه جهانی به آنها تدوین خواهد شد.
9- به رسمیت شناختن اسرائیل به عنوان یک کشور برای ملت یهودی و فلسطین با حاکمیت محدود به عنوان کشوری برای فلسطینیان.
شواهد نشان میدهد که آخرین نقشه طراحی شده مدنظر ترامپ و دارو دستهاش، انتقال فلسطینی های ساکن نوار غزه به صحرای سینا در مقابل دریافت ۱۰ میلیون دلار است. اکنون ترامپ به دنبال یک حاشیه امن برای اسرائیل است، به این مفهوم که در آینده شرایط را به گونه ای فراهم سازد که داخل اراضی اشغالی صدای هیچ گونه مخالفتی علیه رژیم صهیونیستی نباشد و حماس و جهاد اسلامی به عنوان دو جنبش مبارز فلسطینی از اراضی اشغالی خارج و به منطقه ای از مصر منتقل شوند تا نتوانند در داخل اراضی اشغالی وارد مبارزه شوند.
آمریکا و رژیم صهیونیستی با هر تصمیمی که در رابطه فلسطین اشغالی می گیرند، نه تنها نمیتوانند مردم این کشور را از بیتالمقدس دور نگه دارند، بلکه با مقاومت شدیدتر فلسطینیها مواجه خواهند شد، فلسطینیها چیزی جز تمامیت ارضی خود را نمیخواهند و تا به آن نرسند از مقاومت و بازپسگیری دست بردار نخواهند بود.