با توجه به سازوکارهای برانگیختگی تقاضا و بالتبع؛ اثرگذاری آنها بر رفتار مصرفی گوشت، در شرایط کنونی جامعه ایران، هنگامی که گوشت به دلیل قیمت سرسام آور آن در اختیار اقشار متوسط و کم درآمد جامعه نیست، عدم تعادلی مهم در کنار سایر عدم تعادل ها، بر نظام وجودی افراد به وجود میآید که میبایست فقط با گوشت به زندگی ادامه داد، زیرا هنگامی که گوشت در دسترس افراد باشد، بی درنگ نیازهای والاتر نظیر نیازهای ایمنی، نیازهای عشق و تعلق، نیاز به احترام، نیاز به خودشکوفایی پدیدار میشوند و همین نیازها بر ارگانیزم، حکمفرما میگردند.
دیدارنیوزـ زهرا حاجی شاه کرم: قیمت گوشت قرمز این روزها از مرز ١۰۰ هزار تومان در هر کیلو گذشته است. قیمت گوشت در مراکز توزیع بستههای حمایتی دولت که در آن گوشت گرم و منجمد وارداتی عرضه میشود، کمتر از قیمت بازار است، ولی عرضه این مراکز بسیار محدود است و مردم باید از ساعات اولیه صبح با کارت ملی در مقابل آنها به صف بایستند تا کمی گوشت بخرند، البته اگر جان و روان سالم از این مهلکه بدر ببرند.
از گذشته دور تا به امروز، بین سلامتی و مصرف گوشت پیوند عمیقی وجود داشته است. امروزه مصرف گوشت اعم از قرمز و سفید و در طیف رنگهای مختلف و با کیفیتهای متنوع به شکل گستردهای در سلامتی جامعه، از اهمیت برخوردار است. جامعه ایرانی در گذشته، مرگ و میر ناشی از بیماریهای قلبی که میتوانست به واسطه مصرف بیش از اندازه گوشت قرمز باشد را تجربه میکرد، اما امروزه، به ویژه در دولت دوم دکتر روحانی به واسطه عدم امنیت غذایی که مبتنی بر سو تغذیه افراد است، شاهد مرگ و میر اخلاق، فرهنگ و جسم افراد و بروز و ظهور رفتارهای جنگی و سرشار از خشونت آمیز شهروندان به دلیل ظهور جنگ گوشت هستیم.
امنیت غذایی در اغلب کشورهای توسعه یافته به واسطه برنامه ریزی صحیح و بهداشتی سبد خانوار شهروندان، میسر میشود که این برنامه ریزی در مصرف گوشت اعم از قرارگیری فرآوردههای آبزی و غیرآبزی صورت گرفته است. مطالعات صورت گرفته در ایران نشان میدهد که در ۱۳ ماه گذشته، ماده اصلی تامین کالری مورد نیاز در ایران، نان و پس از آن گوشت قرمز و سفید و سپس فرآوردههای آبزی بوده است، ولی طی ۵ ماهه گذشته به ویژه ماه اخیر، آنچه که کالری مورد نیاز ایرانیان را تامین کرده است اول استرس و اضطراب و سپس نان بوده که در این بین، هر از چندگاهی اضافات گوشت به میزان چند گرم هم در سبد خانوارهای ایرانی یافت شده است.
مطلب فوق، مدخلی است برای ورود به بحث شناخت کنش و رفتار مصرف گوشت در خانوار ایرانی. به عبارتی، توصیههای سیاستی و راهبردی که اصول و مبانی جامعه شناختی رفتار مواد غذایی در اختیار سیاست گذاران، سیاست ورزان و برنامه ریزان غذایی کشور قرار میدهد، نمایان می کند که میبایست سیاستهای مصرف غذایی متناسب با شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه ایران باشد، اما متاسفانه طی چند ماهه اخیر، عملکرد دولت جمهوری اسلامی ایران نه تنها در جهت مصرف صحیح نبوده، بلکه ترویج نوعی رفتار تکدی گری و وحشی گری در بین واحدهای جمعیتی است که از همگونی نیز برخوردار نمیباشند.
بر اساس نظریه عمومی کنش پارسونز، پیرامون مفهوم سازی رفتار، چهار نکته را میبایست مدنظر و مطمح توجه قرار داد تا بتوان رفتار را کنش نامید. الف) رفتار در جهت دست یابی به هدف صورت میگیرد؛ ب) رفتار در یک وضعیت معین رخ میدهد؛ ج) رفتار بر اساس هنجارهای معینی تحت نظم در میآید؛ د) رفتار مستلزم صرف انرژی یا تلاش یا داشتن انگیزه است.
البته بایستی در کنار کنش، سه عنصر وضعیت کنش - که خود شامل کنشگران دیگر، ارزش ها و باورها می شود- ابژه و سوگیری کنشگر از وضعیت کنش را نیز در نظر گرفت. بر مبنای این سه عنصر است که میتوان به ادراک صحیحی از رفتار مصرفی گوشت جامعه ایران دست یافت.
رفتار یا کنش مصرفی گوشت را میتوان از یکسو با رویکرد ساختارگرایی تحلیل کرد، بدین صورت که جامعه، نظام درهم تنیدهای است که از یکسو، مشتمل بر ساختارهای اجتماعی متعدد و متنوعی است که این ساختارهای اجتماعی از دو طریق «ساختار» اعم از اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و «فاعلیت»، قدرت خود را به دست میآورند. درواقع، ساختارها بر افعال کنشگران با ایجاد فضای رقابتی، ممانعتی و ترغیبی اثر میگذارد. براین اساس، میتوان گفت: دولت جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ رویکرد نظام هراسی و نظام بازار گوشت با اتکا به مدیریت فشل و ناارزشها و نابهنجاری ها، رفتار مصرفی گوشت را تحت تاثیر قرار داده است؛ که اثرگذاری بر رفتار مصرفی گوشت جامعه ایران، جز در سایه سازوکار برانگیختگی تقاضا از سه جنبه اقتصادی (نوسان قیمت، دسترس پذیری و تازگی یا عدم تازگی)، سیاسی (دستهای پشتپرده، قاچاق، تبلیغات سیاسی، اخبار و سادیسم پنهان) و اجتماعی- فرهنگی (هنجارها و نابهنجارهای مصرفی) ممکن نبوده است.
از سوی دیگر، انسان دارای اندیشه، احساس و رفتار است و همه آثار وجود او در زندگی از طریق رفتار بروز میکند. به عبارتی، میتوان گفت: رفتار بر اثر انگیزه ایجاد میشود، بدین صورت که هر نظامی اعم از اندامگان انسانی، در ابتدا در حال تعادل است. گاهی پیش میآید که تعادل نظام بر هم بخورد. این عدم تعادل یا ناشی از عوامل درونی است یا بیرونی؛ یا ناشی از کمبود چیزی است. بخش عمدهای از عدم تعادل، ناشی از نیاز است؛ که در نهایت، این عدم تعادل، در کنار کشش برای بازگشت به حالت تعادل، منشا بروز رفتار میشود.
مفاهیم عدم تعادل و کشش برای بازگشت به حالت تعادل ذیل نظریه مازلو «سلسله مراتب نیازها»، آشکار کننده این واقعیت و حقیقت است که اگر در یک زمان، چندین عدم تعادل در نظام وجودی افراد باشد و نتوان همه آنها را رفع کرد، عدم تعادلی که از همه بنیادی تر و اساسیتر است بر نظام وجودی آنها مسلط میشود و تا رفع نسبی آن عدم تعادل، به سایر عدم تعادلها پرداخته نخواهد شد.
پس با توجه به سازوکارهای برانگیختگی تقاضا و بالتبع؛ اثرگذاری آنها بر رفتار مصرفی گوشت، در شرایط کنونی جامعه ایران، هنگامی که گوشت به دلیل قیمت سرسام آور آن در اختیار اقشار متوسط و کم درآمد جامعه نیست، عدم تعادلی مهم در کنار سایر عدم تعادل ها، بر نظام وجودی افراد به وجود میآید که میبایست فقط با گوشت به زندگی ادامه داد، زیرا هنگامی که گوشت در دسترس افراد باشد، بی درنگ نیازهای والاتر نظیر نیازهای ایمنی، نیازهای عشق و تعلق، نیاز به احترام، نیاز به خودشکوفایی پدیدار میشوند و همین نیازها بر ارگانیزم، حکمفرما میگردند. به دنبال آن، هنگامی که آنها نیز به نوبه خود ارضا شدند، نیازهای تازه و والاتر پدید میآیند و همین طور ادامه خواهد داشت.
این روزها صدای پای بهمن از کوچه پس کوچههای خاطرهها به گوش میرسد که میتوان آن را به مثابه بیعت دوباره برای هشدار، تذکر و بیداری مدنظر قرار داد. آری، آری، آری بهمن چند روزی است که از راه رسیده تا از یادمان نرود که بر روی آرمان ها، آرزوها و نویدهایی که مردم ایران، برای آن به پا خواستند و جان خود را در طبق اخلاص قرار دادند، پای صفهای گوشت و در کنار مصادیق دیگر در صف ایستادن، گردی از غبار فراموشی نشسته است.