سالهاست که شهرهای بزرگ کشور به ویژه تهران درگیر این ابربحرانی هستند که جدا از معضلات محیطزیستی، مشکلات زیادی را برای شهروندان بهوجود میآورد. مشکلات قلبی و تنفسی، کلیوی و بیماریهایی که منشأ آن میتواند آلودگی هوا باشد. به گفته آمارها سالانه ۳۰هزار نفر از آلودگی هوا در ایران میمیرند!

دیدارنیوز-امید معینی* : لابد خاطرتان هست چندسال پیش، ویدئویی از جورج فلوید، هنگام دستگیری توسط پلیس آمریکا در شبکههای اجتماعی منتشر و در جهان فراگیر شد. او که روی زمین خوابیده بود و پلیس به گلویش فشار میآورد و راه تنفس را بر او بسته بود، بهسختی جملهای را به زبان آورد که بعدها پس از مرگ او تبدیل به نماد و شعاری اعتراضی در محکومیت رفتار پلیس آمریکا شد. این معترض سیاهپوست در آن ویدئو گفت که نمیتوانم نفس بکشم!
امروز و با گذشت سالها از آن ماجرا در اولین روز از آذرماه هزار و چهارصد و چهار، این جملهای است که همه ما ایرانیان میتوانیم به زبان بیاوریم. همزمان که جنگلهای الیت درحال سوختن هستند و هیچکسی به فریاد آنها نمیرسد، اکثر استانها و شهرهای بزرگ ایران بهویژه تهران، درگیر آلودگی هوا شدهاند. آلودگی که شاخصهای آن از مرز شاخصهای ناسالم عبور کرده و به نزدیکی وضعیت هشدار و خطرناک رسیدهاند. در پایتخت، فقط مهدکودکها و پیشدبستانیها (بهغیر از فیروزکوه) تعطیل شده و طبق معمول هم هیچ راهحلی بهغیر از اعمال طرح زوج و فرد از درب منازل و عدمفروش طرحترافیک از سوی شهرداری، در نظر گرفته نشده است. البته از طرفی سایت کنترل کیفیت هوا هم شاخص آلودگی را نشان نداده و مدام خطای در دریافت شاخص را روی صفحه میآورد.
سوال مهم اینکه این آلودگی هوا برای هیچ سازمان و نهاد حاکمیتی، اهمیتی ندارد؟ آیا مسئولان و خانوادههایشان در این شهرها زندگی و رفت و آمد نمیکنند؟ آیا قرار نیست هیچ سازمانی-در رأس آنها شهرداری-فکری به حال این وضعیت هوا بکنند؟ سالهاست که شهرهای بزرگ کشور به ویژه تهران درگیر این ابربحرانی هستند که جدا از معضلات محیطزیستی، مشکلات زیادی را برای شهروندان بهوجود میآورد. مشکلات قلبی و تنفسی، کلیوی و بیماریهایی که منشأ آن میتواند آلودگی هوا باشد. به گفته آمارها سالانه ۳۰هزار نفر از آلودگی هوا در ایران میمیرند! رقم سنگینی که نشان از بیاهمیتی موضوع برای سازمانها و نهادهای مسئول دارد. جالب است بدانید در سند هفتم توسعه، بودجهای با مبلغ ۲۵۰هزار میلیارد تومان برای کاهش آلودگی هوا درنظر گرفته شده است. این بودجه به منظور بهبود کیفیت هوا و اجرای پروژههای مرتبط با کاهش آلودگی در کلانشهرها، بهویژه تهران، تخصیص یافته است. حال باز سوالی که مطرح میشود این است که این مبلغ صرف چه برنامهها و فعالیتهایی شده و آیا تاثیری هم داشته؟ بعید میدانیم! آیا گزارشی دراینباره منتشر شده؟ آیا نهادی بر اجرای این فعالیتها چنانچه فعالیتی اگر باشد، نظارت میکند؟
سوختن مازوت برای تامین برق، تولید خودروها و موتورسیکلتهای کمکیفیت، تولید و مصرف بنزین بیکیفیت، هزینه بالای معاینه و تعمیر خودروها، وسایل نقلیهی فرسوده اعم از اتوبوسهای دودزا، اجرای طرحهای مولد آلودگی در هوا توسط شهرداری، ترافیک شدید در بیشتر ساعات شبانهروز، عدم استفاده دولت و نهادهای اجرایی از انرژیهای پاک و بدون آلودگی و بسیاری موارد دیگر از جمله مسائلی هستند که باعث تشدید این معضل شده و زندگی را بر هر شهروندی سخت میکنند.
از طرفی اگر شهروندان برای سلامتی خود به ورزشهای تنفسی و همگانی و یا ورزشهای مثل دوچرخهسواری و کوهنوردی روی آورده باشند، درچنین هوایی احتمالا ورزشکردن برای سلامتیشان ضرر بیشتری داشته و باعث بروز مشکلات تنفسی میشود. آلودگی هوا حتی در ارتفاعات کوهها هم حضور دارد و باعث سوزش چشم و گلو، سردرد و سرفه و بیحالی میشود.
شهروندان روزهای زیادی از سال از هوای پاک محروماند و بیش از نیمی از سال را در هوایی آلوده با شاخصهای بالا و خطرناک تنفس میکنند. شهر تهران تبدیل به اتاق گازی شده که با چند لایه آلودگی شدید آسمان آن پوشیده شده و از فاصلهی نهچندان دوری بلندترین برج شهر که برج میلاد است، قابل مشاهده نیست.
متاسفانه شهروندان در اکثر روزهای سال نمیتوانند به راحتی و با خیالی آسوده نفس بکشند. نفسکشیدن که یکی از بدیهیترین نیازهای حیاتی است و روزی به عنوان اصطلاحی در بین عامه مردم مطرح میشد و مثالی بود برای نشاندادن سهولت و آسودگی انجام یک کار و فعل انسانی. اما این روزها تبدیل به آرزو و رویا برای همان مردم شده و دیگر دسرست نیست.
*فعال اجتماعی