
فرشاد قوشچی، استاد دانشگاه یادداشتی را با عنوان «بیژن جان لطفا مدتی حرف نزن» برای دیدارنیوز ارسال کرده است که میخوانید.
دیدارنیوزـ فرشاد قوشچی*: بیژن جان عبدالکریمی لطفا مدتی حرف نزن، این البته فقط یک پیشنهاد است، پس نگو ( به تو چه؟ ) آنچنان که به احمد [ زید آبادی ] در آخرین گفتگویت گفتی.
نمیدانم که می دانی یا نه؟، خودت را کرده ای چوب دو سر طلا، نه راهی به مسجد داری و نه میخانه، مگر آیه نازل شده که روشنفکران یکریز حرف بزنند؟ خُب مدتی هم فقط گوش کنند. آخر وقتی بشر زیاد حرف می زند، کم می آورد و به ناچار گاهی سخن لغو می گوید. چند ماه پیش گفتی که شهری دلاور در خوزستان، در زمان حکومت پهلوی فاحشه خانه سربازان آمریکایی بوده است. همان وقت راجع به این پریشان گویی مطلبی نوشتم و گفتم صحبت های بند تنبانی زیبنده شما نیست.
هر چند فکر کنم مقداری از تقصیر هم متوجه شبکههای مجازی است که به آتش گفتوگوهای دو طرفه می دمند و می خواهند شوری ایجاد کنند و شما هم وسط دعوا، عنان و اختیار از دست داده و چيزی را که نباید، می گویید. اما بالاخره خودِ انسان هم باید مراقب آنچه بر زبان جاری می کند، باشد. در گفتوگوی قبلی ات صادق [زیباکلام] هم این تذکر را به شما داد.
لیکن گویی فعلا دست فرمان ات در مسیر دیگری میچرخد، این دسته گل آخری که دیگر با هیچ متر و معیاری قابل جمع کردن نیست که : از پارک ها و بوستان ها بوی کباب به مشام می رسد و دستان مردم پُر از کیسه های میوه است، از بیهودگی این صحبتها که بگذریم سطح بحث را هم، چنان نازل کردهای که گویی در تاکسی نشستهایم و مشغول رصد اوضاع هستیم. چند سال پیش گفتوگوی مفصلی با روزنامهنگاری پیشکسوت داشتم، او از روشنفکران ایرانی گله داشت که اصولا در میان و بطن جامعه زندگی نمی کنند و فقط محصور در اطرافیانشان هستند، گاهی بد نیست به شهرها و روستاهای دور دست و حاشیه شهرهای بزرگ سری زد و احوالی از مردم کوچه و بازار پرسید.
*استاد دانشگاه