
ایده «اول ایران» میتواند بهعنوان یک چارچوب راهبردی تازه مطرح شود؛ چارچوبی که بیش از هر چیز بر سرمایههای داخلی و ظرفیتهای ژئوپلیتیکی ایران استوار است.
دیدارنیوز: تحولات جهانی و منطقهای سالهای اخیر، ایران را با شرایطی روبهرو ساخته که بیش از هر زمان دیگری به بازنگری در اولویتهای خود نیازمند است. از یکسو فشارهای اقتصادی و تحریمها، و از سوی دیگر تغییر آرایش قدرت در منطقه، کشور را در موقعیتی قرار داده است که بازتعریف راهبردها اجتنابناپذیر به نظر میرسد.
در چنین شرایطی، ایده «اول ایران» میتواند بهعنوان یک چارچوب راهبردی تازه مطرح شود؛ چارچوبی که بیش از هر چیز بر سرمایههای داخلی و ظرفیتهای ژئوپلیتیکی ایران استوار است.
«اول ایران» به معنای تمرکز بر توان داخلی، توسعه اقتصادی و بازسازی سرمایه اجتماعی است. این رویکرد، همسو با تجربه برخی کشورها در جهان، تأکید دارد که قدرت پایدار یک ملت از داخل آن میجوشد و هر نوع اثرگذاری بیرونی بدون اتکا به توان داخلی، شکننده خواهد بود. ایران در این مسیر، نه تنها باید به بازسازی اعتماد میان دولت و ملت بیندیشد، بلکه باید از پتانسیلهای ژئوپلیتیکی و موقعیت منحصربهفرد خود برای تحقق این هدف بهره گیرد.
ایران از موقعیت جغرافیایی کمنظیری برخوردار است. قرار گرفتن در قلب خاورمیانه و در مجاورت مسیرهای ترانزیتی شمال – جنوب و شرق – غرب، این امکان را فراهم میکند که کشور به یکی از مهمترین کریدورهای تجاری جهان بدل شود. توسعه زیرساختهای ریلی، بندری و هوایی میتواند ایران را به هاب ترانزیتی منطقه و پل ارتباطی آسیای مرکزی، قفقاز، خلیج فارس و اروپا تبدیل کند. چنین ظرفیتی، اگر بهطور هدفمند به کار گرفته شود، میتواند سالانه میلیاردها دلار درآمد ارزی پایدار برای کشور ایجاد کند و شعار «اول ایران» را از سطح شعار به سطح سیاست عملی ارتقا دهد.
از منظر انرژی نیز ایران یکی از بازیگران بزرگ جهانی است. دومین ذخایر گاز جهان و منابع عظیم نفتی، پشتوانهای مطمئن برای قدرت اقتصادی کشور محسوب میشود. بهرهبرداری هوشمندانه و مبتنی بر فناوریهای نو از این منابع، علاوه بر تأمین نیاز داخلی، میتواند به ابزار دیپلماسی انرژی ایران در تعامل با قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای تبدیل شود. اگر این ظرفیتها در چارچوب «اول ایران» بهکار گرفته شود، منافع مستقیم آن در بهبود معیشت مردم و توسعه زیرساختهای ملی آشکار خواهد شد.
فراتر از منابع طبیعی، ایران دارای سرمایه انسانی جوان و تحصیلکرده است. میلیونها دانشآموخته دانشگاهی در رشتههای مختلف، ظرفیت بزرگی برای نوآوری، تولید دانش و توسعه اقتصاد دیجیتال فراهم میکنند. اتصال این توان انسانی به بازارهای منطقهای و جهانی میتواند یکی از موتورهای اصلی رشد اقتصادی باشد. در واقع، «اول ایران» میتواند بهمعنای اولویت دادن به سرمایه انسانی بهعنوان مهمترین مزیت رقابتی کشور در دنیای امروز باشد.
افزون بر این، ایران از عمق فرهنگی و تمدنی بینظیری برخوردار است. میراث تاریخی و فرهنگی، قابلیتهای گردشگری، و نفوذ فرهنگی در جهان اسلام و فراتر از آن، ابزاری نرم برای ارتقای جایگاه ایران در نظم منطقهای به شمار میرود. بهرهگیری از دیپلماسی فرهنگی و گردشگری میتواند هم به تقویت اقتصاد و هم به افزایش قدرت نرم ایران یاری رساند.
البته حرکت بهسوی «اول ایران» مستلزم بازنگری در سیاست خارجی نیز هست. این رویکرد به معنای انزوا یا چشمپوشی از تحولات بیرونی نیست، بلکه تأکید دارد هرگونه هزینه یا سرمایهگذاری خارجی باید در خدمت منافع ملموس ملی باشد. دیپلماسی اقتصادی، مشارکت در پروژههای منطقهای و تعامل متوازن با شرق و غرب، میتواند در این چارچوب قرار گیرد.
چالشها در این مسیر کم نیستند: از فشارهای ساختاری ناشی از تحریم گرفته تا مقاومت جریانهایی که به الگوهای سنتی خو کردهاند. اما مزایای رویکرد «اول ایران» بهمراتب بیشتر است: بازسازی اعتماد ملی، جذب سرمایهگذاری خارجی، ارتقای رفاه عمومی، و تبدیل ایران به قدرتی توسعهمحور با نفوذ پایدار در منطقه.
در نهایت، «اول ایران» نه یک شعار گذرا، بلکه یک تغییر پارادایم است؛ تغییری که میتواند مسیر آینده ایران را از تمرکز صرف بر امنیت به سوی ترکیبی از توسعه، رفاه و اقتدار ملی هدایت کند. اگر این ظرفیتها بهدرستی مدیریت شوند، ایران خواهد توانست با تکیه بر موقعیت ژئوپلیتیکی خود، از درون قدرتمند شود و در بیرون اثرگذار باقی بماند.
دیپلماسی ایرانی/ نویسنده: فرزاد احمدی دوازده امامی، پژوهشگر ژئوپلیتیک و امنیت ملی دانشگاه تربیت مدرس