تیتر امروز

ترامپ و نتانیاهو صلح می‌خواهند یا جنگ؟/ جای خالی دوستان راهبردی پشت خاکریز جنگ/ تورم خوراکی‌ها در حال پیشرفت
مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز با اجرای محمدرضا حیاتی

ترامپ و نتانیاهو صلح می‌خواهند یا جنگ؟/ جای خالی دوستان راهبردی پشت خاکریز جنگ/ تورم خوراکی‌ها در حال پیشرفت

این صد و ششمین برنامه مجله خبری تحلیلی دیدارنیوز است که با اجرای محمدرضا حیاتی و با حضور کارشناسان و صاحب نظران تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.
حسین بیش از شرارت یزید؛ قربانی کسانی شد که گرفتار حماقت بودند، از آنجا زخم‌های بیشتری خورد/ حسین از حق اعتراض به حاکم اسلامی و حق انتخاب دفاع می‌کند
در سی‌وهفتمین برنامه دیدار اندیشه با ناصر مهدوی مطرح شد:

حسین بیش از شرارت یزید؛ قربانی کسانی شد که گرفتار حماقت بودند، از آنجا زخم‌های بیشتری خورد/ حسین از حق اعتراض به حاکم اسلامی و حق انتخاب دفاع می‌کند

در سی‌وهفتمین برنامه دیدار اندیشه که مقارن با روز عاشورا منتشر می‌شود با ناصر مهدوی با موضوع "حسین؛ منادی زندگی انسانی" گفتگو کردیم.
علی نیکجو: مردم برای آرامش به حمایت حاکمان نیاز دارند نه «یوگا» / به کودکان یاد دهید از ترس‌هایشان حرف بزنند/ از این پیچ خطرناک عبور می‌کنیم اگر ...
بررسی تاثیرات جنگ بر روح و روان انسان‌ها در گفت‌و‌گو با یک روان درمانگر:

علی نیکجو: مردم برای آرامش به حمایت حاکمان نیاز دارند نه «یوگا» / به کودکان یاد دهید از ترس‌هایشان حرف بزنند/ از این پیچ خطرناک عبور می‌کنیم اگر ...

در پنجمین برنامه از سری برنامه های تیتر بررسی تاثیرات جنگ بر روح و روان انسان ها با دکتر علی نیکجو، روان درمانگر مطرح کردیم. او معتقد است: صدا و سیما و اینترنشنال به عنوان دو ابرمدیا، آسیب بزرگی...
اکنون از دریچه‌ شعر و زبان؛ از روزگار باستان تا امروز

پیکره واحد متکثر ملی ایرانیان

اشکان تقی‌پور، کارشناس ارشد فرهنگ و زبان‌های باستانی ایران در یادداشتی به «ژاله آموزگار» یکی از تاثیرگذارترین استادان خود و فرهنگ و تاریخ ایران اشاره کرده که در دیدارنیوز می‌خوانید.

کد خبر: ۱۸۶۸۲۵
۱۱:۳۳ - ۱۷ تير ۱۴۰۴

پیکره واحد متکثر ملی ایرانیان

دیدارنیوز _ اشکان تقی‌‎پور*:

خانم دکتر ژاله آموزگار یکی از تاثیرگذارترین استادانم در نگرش فارغ از تعصب کور و تُهی از نژادپرستی، همراه با خردورزی و همه‌جانبه گرایی کامل به میهن پرستی بودند. 

افتخار من هم در مقطع تحصیلات تکمیلی کارشناسی ارشد فرهنگ و زبان‌های باستانی ایران، هم در حوزه‌ی پژوهش‌های ایرانشناسی شاگرد ایشان بودن است. استادی که فرهنگ ایران باستان، اساطیر ایران، خط پهلوی (فارسی میانه‌ی اشکانی) و ... را مبتنی بر منبع و رفرنس علمی سر کلاس‌های درس او در مقطع کارشناسی ارشد آموختم و چه بسیار نشست‌ها که در آنها از او فراگرفتم و دانش آموزی ایشان را کردم. لذتی کم مانند است سعادتِ برخورداری از نگاه مادرانه‌ی آکنده از عشق خردورزانه‌ی ایشان به ایران را که به سویم روان می‌کردند. 

از نوجوانی نیز همواره کتاب‌ها و مقالات رهگشای ایشان در راستای شناخت «ایران» و «چگونه ایرانی زیستن» فرا روی من بوده است. چندی پیش سخنرانی از ایشان را در فضای مجازی درباره‌ی شعر فارسی دیدم که به شکل گسترده‌ای منتشر شده بود.

پیکره واحد متکثر ملی ایرانیان

بر خود تکلیف دانستم در جایگاه شاگردی ایشان، شاگردی دکتر جلال خالقی مطلق و بزرگان ایران شناس دیگری که افتخار شاگردی‌شان را داشته‌ام با اتکا به دانش اندکم در حوزه‌ی فرهنگ، تمدن و زبان فارسی در این چند خط توضیحی مختصر و ساده در ادامه‌ی سخنان استادانه‌ی استاد بزرگوارم دهم تا جایگاه شعر را در فرهنگ ایران باستان، ایران اسلامی و ایران معاصر همانند سیر تحول زبان فارسی از روزگار باستان تا امروز بیشتر دریابیم.

اگر از ما بپرسند پدر شعر فارسی کیست منطبق بر آنچه آموخته‌ایم و خوانده‌ایم احتمالا به درستی می‌گوییم رودکی بزرگ. اگر بپرسند زنده نگه دارنده و به اوج رساننده‌ی شعر فارسی و خالق حماسه و هویت ملی ایرانیان در قالب شعر چه کسی بوده است پاسخ‌مان فردوسی بزرگ و تایید بر آن شاهنامه است. مولوی، سعدی، حافظ، نظامی، خیام و بسیاری شاعر نخبه‌ی کم‌مانند دیگر نیز در ادبیات کلاسیک در جای خود گنجینه‌ی ارزشمند زبان فارسی، شعر فارسی و فرهنگ و تمدن ایرانی هستند، اما نکته این جاست که رودکی بزرگ در هزاره‌ای پیش یک شبه رودکی نشده است و اصولاً مصرعی، چون «بوی جوی مولیان آید همی...» هر چند در آنی سروده شده باشد، اما سراینده‌اش خلق الساعه این توان عظیم را کسب نکرده است. پیشینه‌ی بزرگی از فرهنگ و ادب باستانی ملتی هزاره‌ای، هزاران سال رودکی و مانند او را گام به گام پرورانده است تا رودکی در زمانی در جایگاهی برای ایران و جهان اینگونه درخشیده است. در شاهنامه فردوسی هر چند هوش، موقعیت شناسی، خردورزی، امانتداری و ایمان فردوسی بزرگ نقش بسیار داشته است، اما همو پرورش یافته‌ی فرهنگ و تمدنی است که هزاران سال پیش از او در رشد و مسیر بلوغ و تکامل دائم و تربیت سلحشوری و پهلوانی عاشقانه‌ی یک ملت بوده است. در ۵۰ هزار بیت فردوسی در شاهنامه حدود هزار بیت از شاعری بزرگ به نام دقیقی وجود دارد که پیش از فردوسی مسئولیت دشوار سرایش حماسه‌ی ملی ایرانیان و شاهنامه را بر عهده داشت و مرگ نابهنگامش فرصت را از او ربود. فردوسی این ۱۰۰۰ بیت را به رسم امانت و البته احتمالا قیاس صاحب‌نظران با ابیات سروده‌ی خود در شاهنامه با نقل قول خوابی که از دقیقی دیده است در جای خود آورده است؛ لذا زبان و ادبیات فارسی و شعر فارسی ماحصل ظهوری آنی از سوی چند چهره‌ی بزرگ نبوده است هر چند این بزرگان در به اوج رساندن یا درخشش در اوج شعر فارسی و بزنگاه‌های تاریخی برای زبان فارسی نقش جدی ایفا کرده‌اند.

خلاصه آنکه هر یک از این بزرگان نماد و نماینده‌ی یک فرهنگ پویای ملی بوده‌اند که در میدان عمل ماحصل رشد در بستر آن را ارائه کرده‌اند. آنچه حائز اهمیت است این است که دریابیم هر یک از این بزرگان و بزرگان پسین دیگر، چون صائب تبریزی، بیدل دهلوی، ملک الشعرای بهار، پروین اعتصامی، نیما یوشیج، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، مهدی اخوان ثالث، احمد شاملو و قیصر امین پور و ... که در نظم و نثر فارسی از ادبیات کلاسیک و سبک خراسانی، سبک عراقی، سبک هندی، بازگشت ادبی و شعر نو و شعر سپید شعر سروده‌اند خود نیز نتیجه‌ی این سیر تحول زمانی شعر فارسی در بسترِ فرهنگی تمدن ساز بوده‌اند.

به پیش از رودکی نیز که بازگردیم اَوستای باستانی با حدود ۳۵۰۰ سال قدمت (کتاب دینی هم‌میهنان زردشتی و کهن‌ترین اشعار ایرانیان و جهان) بر گرفته از همین فرهنگ است که خود چند بخش دارد. گاهان یا گاتا‌ها کهن‌ترین بخش آن و سروده‌هایی کم‌نظیر است که ایران شناسان آن را سروده‌ی یک شخص می‌دانند که همو را حضرت زردشت، پیامبر الهی ایران باستان، می‌دانند. یشت‌ها بخش دیگری از اوستای باستانی است که چه بسا بخش‌هایی از آن از یسنا (که گاهان بخشی از آن است) قدیم‌تر هم باشد. خوانش یشت‌ها و یسنا و گاهان ناگاه ما را به دنیایی می‌برد که در آن فلسفه، اخلاق، رازورزی و عشق به زبان شعر سروده شده است.

پیکره واحد متکثر ملی ایرانیان

قطعا همانطورکه استاد می‌فرمایند شعر کلاسیک فارسی با سروده‌های کهن، چون گاهان و یشت‌های اوستا که در دسترس است و بسیاری اثر ادبی کهن که متاسفانه از دست رفته است، هرچند از منظر شاخص‌های قواعد شعر کلاسیکِ فارسی متفاوتند، اما هر دو شعر به زبانی از خانواده‌ای کهن زبان‌های ایرانی هستند؛ و آنکه کهن‌تر است همچون مامی است که فرزند خود را در دامان خود پرورش می‌دهد و این سیر مادر و فرزندی شعر فارسی و در تمامیت آن، فرهنگ و تمدن ایرانی تا امروز ادامه می‌یابد. زبان فارسی هم از بلوغ و نوزایی و سیر منطقی تحول زمانی پیاپی از زبان ایرانی باستان به شاخه‌های خویشاوند غربی و شرقی ایران بزرگ یعنی فارسی باستان و اَوستایی و سپس به زیر شاخه‌ها و در سیر زمان به زبان‌هایی، چون فارسی میانه اشکانی و سپس فارسی میانه‌ی ساسانی و سپس‌تر فارسی نو گِرد محور مشترک دستور زبانی مشترک و در حال تحول به وجود آمده‌اند... این ارزش‌ها ارزش‌هایی است که ایران اسلامی کنونی باید در گنجینه‌ی فرهنگی خود بدان بنازد همانگونه که به تجلی‌های دیگر میراث فرهنگی خود بمانند معماری تخت جمشید و مساجد جامع زیبایش، موسیقی و صنایع دستی کنم نظیرش بسان شکوفایی عشق و خرد در تنیدنِ تار و پود قالی دست‌بافش می‌نازد.

دریابیم که رود خروشان فرهنگ تمدن ساز ایرانی در جایگاه یکی از چند فرهنگ هزاران ساله‌ی دنیا از روزگار باستان تا به امروز و تا ابدیت در درون رگ و خون یکایک ایرانیان و در جای جای ایران جغرافیایی و ایران فرهنگی جریان دارد. با تکیه بر خردورزی و تعهد نهفته در این فرهنگ تمدن ساز به رغم وجود مشکلات برای هر ملتی و انکار نکردنِ کاستی‌هایمان باور راسخ دارم جوشش و خروش این رود خروشان فرهنگی از ایران کهن در دامان ایران جوان تا ابدیت ادامه خواهد داشت.

باور کنیم وجود این «پیکره واحد ملی متکثر ایرانیان» در تمامی ابعاد زندگی دنیوی، اخلاقی و معنوی رمز بقایای یکایک ماست.

*کارشناس ارشد فرهنگ و زبان‌های باستانی ایران
دکتری و پست دکتری مدیریت
پژوهشگر و مدرس دانشگاه

ارسال نظرات
امروز سه‌شنبه ۱۷ تير
امروز سه‌شنبه ۱۷ تير
امروز سه‌شنبه ۱۷ تير
امروز سه‌شنبه ۱۷ تير